عسکری، سید مرتضی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'عسکری (ابهام زدایی)' به 'عسکری (ابهامزدایی)') |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|عسکری ( | {{کاربردهای دیگر|عسکری (ابهامزدایی)}} | ||
{{کاربردهای دیگر|سید مرتضی ( | {{کاربردهای دیگر|سید مرتضی (ابهامزدایی)}} | ||
'''سيد مرتضى عسكرى''' (۱۲93 – ۱۳۸۶ش)، مورخ، محقق، حدیثشناس، سیرهنگار، رئیس دانشگاه اصول دین | '''سيد مرتضى عسكرى''' (۱۲93 – ۱۳۸۶ش)، مورخ، محقق، حدیثشناس، سیرهنگار، رئیس دانشگاه اصول دین | ||
خط ۲۶۳: | خط ۲۶۳: | ||
[[رده:مورّخان]] | [[رده:مورّخان]] | ||
[[رده:متکلمان شیعه]] | [[رده:متکلمان شیعه]] | ||
[[رده:درگذشتگان 1386]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۹
نام | عسکری، مرتضی |
---|---|
نامهای دیگر | عسکری ساوجی، مرتضی
مرتضی العسکری عسکری، سید مرتضی |
نام پدر | سید محمد حسینى معروف به شیخالاسلام |
متولد | 1293 ش |
محل تولد | سامرا |
رحلت | 1386 ش یا 1428 ق |
اساتید | امام خمینی، میرزا خلیل کمرهای، شیخ مهدی شهید |
برخی آثار | أصل الشیعة و أصولها
ولایت علی علیهالسلام در قرآن کریم و سنت پیامبر صلیاللهعلیهوآله القرآن الکریم و روایات المدرستین |
کد مؤلف | AUTHORCODE00031AUTHORCODE |
سيد مرتضى عسكرى (۱۲93 – ۱۳۸۶ش)، مورخ، محقق، حدیثشناس، سیرهنگار، رئیس دانشگاه اصول دین
ولادت
در هشتم جمادى الثانى سال 1332ق در شهر سامراء متولد شد و سپس در حوزۀ علميّۀ همان شهر به تحصيل پرداخت.سپس در محرم سال 1350ق به شهر مقدس قم هجرت كرد.
اساتید
در شهر قم دروس سطح اصول و فقه را نزد آیتالله مرعشى نجفى رحمهالله و آیتالله حاج شيخ محمدحسین شريعتمدارى ساوجى تلمذ كرد.
از ديگر اساتيدى كه ايشان در آن دوره به استفاده از محضرشان توفيق يافت، عبارتند از:
- مرحوم حضرت آیتالله امام خمينى ره در كلام و عقايد،
- حاج ميرزا خليل كمرهاى در علم تفسير،
- آیت الله حاج شيخ مهدى شهيد(پايين شهرى) در علم اخلاق و تهذيب نفس.
گام گذارى در راه اصلاح اجتماعى
علامه عسكرى در دوران زندگى حوزوى خود در قم، بر اين واقعيت واقف شد كه دروس موجود حوزوى براى جوابگويى كامل به مشكلات و سؤالات و خواستههاى روز افزون اجتماعى نياز به تحولات جدى دارد.بنا بر اين به همراه تنى چند از طلاب همفكر خويش، از جمله مرحوم آیتالله سيد محمود طالقانى به بررسى و تجديد نظر در برنامههاى درسى حوزه پرداخت و كوشيد با دوستان خود، در كنار درسهاى رسمى حوزه به تحصيل معلوماتى بپردازد كه بتوان با اتكاى به آن براى ايفاى مسئوليتهاى خطير در آينده قيام كنند.
در بين درسهاى پيشنهادى در اين برنامۀ تازه، دروس تفسير و حديث شناسى و بررسى تطبيقى عقايد اسلامى وجود داشت كه در كنار دروس معمول فقه و اصول، از اساتيد ذى صلاح بهره مىگرفت.
علاوه بر برنامۀ مذكور، تمرين خطابه و سخنرانى، نويسندگى و تأليف و حضور علمى در كارهاى اجتماعى، و توجه كامل به بررسى و شناخت اوضاع و مسائل روز مسلمانان و نيازهاى ايشان در ايجاد شخصيتهاى اسلامى مستحكم براى دستيابى به جامعۀ اسلامى مطلوب وجود داشت.
البته اين طرح با همۀ جوانب مثبتى كه در آن وجود داشت و مىتوانست جويندگان جوان و مستعد علوم حوزوى را در عمل به وظايف دينى و اسلامى خويش در برابر نيازهاى زمان و خواستههاى نوين عصر مجهز كند، در ابتداى راه ناكام ماند و به دلايلى توفيق نيافت.
پس از اين جريان كه در عصر مرجعيت حضرت آیتالله حاج شيخ عبدالكريم حائرى رحمهالله مؤسس حوزه علميه قم واقع شد، استاد عسكرى به موطن اصلى خويش يعنى شهر سامراء بازگشت و در آنجا به تحصيل ادامه داد و تا پايان كفايه را از محضر آیتالله شيخ حبيبالله اشتهاردى استفاده برد و سپس درس خارج فقه و اصول را به مدت شش سال تا شروع جنگ جهانى دوم پى گرفت.
مرد علم و عمل
استاد عسكرى از اواسط دهۀ دوم حيات علمى خويش، به بررسى سيره و تاريخ و سفرنامهها گرايش يافت و با توجه به گستردگى مطالعات و تنوع اطلاعات، از آنچه براى اقران ايشان معمول و مأنوس بود فاصله گرفت.
اين مطالعات كه با دستيابى به نوشتههاى شاگردان آیتالله ميرزاى بزرگ شيرازى در مسئلۀ تنباكو و قضيه رژى در كتابخانه پدر بزرگ ايشان(مرحوم آیتالله سيد محمد عسكرى)آغاز شد، وى را با سابقۀ تهاجمات و حملات استعمارگران غربى به عالم اسلام آشنا ساخت.او با هوشمندى ذاتى خويش توانست اهداف استعمار فرهنگى را شناسايى كند.اين نحوۀ استعمار گاه به شكلى آشكار(مانند تأسيس مدارس تبشيرى در بلاد اسلامى) و گاه به صورتى پنهان (مانند تربيت و گسيل استاد براى مدارس و دانشگاههاى بلاد اسلامى)، حتى پس از پايان دورۀ استعمار مستقيم و نظامى، وجود خويش را تحميل مىكرد.
به نظر مىرسد علامه عسكرى اولين متفكر اسلامى عراق بود كه به حقيقت روش تعليم و تربيتى كه مستشاران اروپايى براى مراكز آموزش و پرورش كشورهاى شرقى طراحى كرده بودند، پى برد.تحقيقات و مطالعات دراز مدت و عميقى كه در اين باره انجام داد او را به فاصله و تفاوت چشمگيرى كه ميان اين روشها در كشورهاى اسلامى و كشورهاى غربى(مانند:آلمان، فرانسه و ژاپن و...) وجود داشت، راهبرى كرد.و از اين راه به يكى از علل اساسى عقب ماندگى شرق كه همانا روشهاى بكار رفته در تعليم و تربيت جوانان بوده، دست يازيد.لذا ايشان اين گونه مدارس را «مراكز تربيت كارمند» ناميد، چون معتقد بود محصول اين مدارس، افرادى هستند كه پشت ميزنشينان ادارى و خاضعان در مقابل هجوم استعمارند.
به همين ترتيب، ايشان در جريان مطالعات خود به چالش مهم ديگرى در جوامع اسلامى پى برد و آن جدايى دانشگاهها از حوزههاى علميه بود.در حقيقت اين دو ركن اساسى حيات امت اسلامى، هر كدام در سمت و سويى متفاوت با يكديگر سير میكردند.حوزهها با تكيه بر مواريث خويش تنها به تربيت مدرس و خطيب مىپرداختند و دانشگاهها نيز قبلۀ آمالى جز غرب نداشتند و با مردم مسلمان و ملت خويش بيگانه بودند.
از آنجائى كه چارهاى جز شكستن اين جوّ و از ميان بردن اين حالت ايستائى باقى نمانده بود، استاد عسكرى در سامراء و در شرايطى كه جنگ دوم جهانى سايههاى سنگين خويش را بر مردم و سرزمين عراق فرو افكنده بود، فعاليت خود را آغاز كرد.
نخستين كار فرهنگى ايشان، تشكيل حلقههاى درس و تدريس و در كنار آن تاسيس مدرسهاى با روش تربيتى نوين بود.ايشان با عنايتى ويژه براى آن برنامهريزى كرد و آنرا سرآغازى براى طرحهاى گستردهتر بعدى قرار داد.در اين مدرسه، صاحبان فضل و فضيلت نظير شيخ ميرزا نجمالدين شريف عسكرى و شيخ حسن كميلى و سيد جعفر شهرستانى و شيخ مهدى حكيم، تدريس میكردند.
البته همچون ديگر مصلحان تاريخ، استاد عسكرى نيز از مخالفت صاحبان افكار قديمى، در امان نماند.
پس از آن، ايشان مصلحت چنان ديد كه همۀ آثار هجوم تمدن غرب را كه در جوامع اسلامى مشاهده كرده بود، و همچنين نحوۀ مبارزه و معالجه اين آثار شوم را تدوين كند و اين آغازى براى تأليف كتب ارزندۀ ايشان بود.
تاسيس مدارس نوين كه تربيت اسلامى را به صورتى تازه عرضه مىداشت، مرحلۀ ديگرى از فعاليت ايشان بود.اين مدارس در كنار مراكزى قرار داشت كه متخصصان علوم اسلامى و افراد لايق به جهت انتقال اين علوم به جامعه را تربيت مىكرد.بر اين موارد بايد استفاده از نشرياتى كه به طور منظم و مستمر، منتشر مىشد، اضافه نمود.
وفات
علامه عسکری شب یکشنبه 25 شهریور 1386ش مصادف با 4 رمضان 1428 و 16 سپتامبر 2007 م در سن 93 سالگی در بیمارستان میلاد تهران جان به جان آفرین تسلیم کرد.
منابع مقاله
ر.ک.ترجمه و نگارش:دكتر مهدى دشتى استاد دانشگاه علامه طباطبايى
وابستهها
ولایت علی علیهالسلام در قرآن کریم و سنت پیامبر صلیاللهعلیهوآله
القرآن الكريم و روايات المدرستين
مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول
دراسة حول الجبر و التفویض و القضاء و القدر
الإحتفال بذکری الأنبیاء و عباد الله الصالحین
عبدالله بن سبأ و ديگر افسانههای تاريخی
تهمتها و دروغپردازيها در کتاب «لله ثم للتاريخ»
سقیفه، بررسی نحوه شکلگیری حکومت پس از رحلت پیامبر
من حديث النبيّ يكون لهذه الاُمّة اثناعشر قيّماً
الأسطورة السبئية كما تخیلها و اختلقها سيف بن عمر
الصحيح من سيرة الإمام الحسين بن علي عليهالسلام
اثنا عشر ائمه بعد الرسول (الوحده حول مائده الکتاب و السنه)
الوحده حول مائده الکتاب و السنه (الجبر و التفویض و الاختیار)
نگاهی به نقش ائمه در احیاء دین
آراء و اصداء حول عبدالله بن سبا و رولیات سیف فی الصحف السعودیه
الاسطوره السبئیه کما تخیلها و اختلقها سیف بن عمر
من سنن النبي صلیاللهعلیهوآله الصلاة علی محمد و ال محمد صلیاللهعلیهوآله
من حدیث النبی صلیاللهعلیهوآله یکون لهذه الامه اثنا عشر قیما
الجمع بين العمرة و الحج في أشهر الحج
سقيفه: بررسی نحوه شکل گيري حکومت پس از رحلت پيامبر اکرم(ص) (ويرايش جديد)
البناء علي القبور الأنبياء و الأولياء و اتخاذها مساجد و أماکن للعبادة
من سنن النبي (صلیاللهعلیهوآله) البکاء علی الميت
مصلح بيدار: نگاهي به زندگانی پر بار علامه سيد مرتضي عسکري
التوسل بالنبي(ص) و التبرک بآثاره
عقائد الإسلام من القرآن الکريم
عقائد الإسلام من القرآن الکریم
ولایة الإمام علي(ع) في الکتاب و السنة
عقايد الاسلام من القرآن الكريم
القرآن الکریم و روایات المدرستین
ولایت علی علیهالسلام در قرآن کریم و سنت پیامبر صلیاللهعلیهوآله
عقائد الإسلام من القرآن الکریم
البناءُ عَلى قُبِور الأنبياء و الأولياء َٔ واتخاذّها مساجِد و أماکن للعبادة