إرشاد العباد إلی استحباب لبس السواد علی سيدالشهداء و الأئمة الأمجاد علیهمالسلام
إرشاد العباد إلی استحباب لبس السواد علی سيدالشهداء و الأئمة الأمجاد علیهمالسلام | |
---|---|
پدیدآوران | طباطبايي حائري، جعفر (نویسنده) حسينی اعرجي فحام، محمدرضا (مصحح) |
ناشر | علمیه (چاپخانه) |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1404ق , |
چاپ | 1 |
موضوع | چهارده معصوم - سوگواريها
حسين بن علي(ع)، امام سوم، 4 - 61ق. - سوگواريها حسين بن علي(ع)، امام سوم، 4 - 61ق. - سوگواريها - آداب و رسوم |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 260 /ط2الف4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
إرشاد العباد إلی استحباب لبس السواد علی سيدالشهداء و الأئمة الأمجاد علیهمالسلام تألیف سید میرزاجعفر طباطبایی حائری (متوفی 1321ق)، رسالهاى فقهى - استدلالى در تبيين ادله و مبانى فقهى پوشيدن لباس مشكى در عزای امام حسین و امامان معصوم(ع) است. سید محمدرضا حسینی اعرجی کتاب را تصحیح کرده و بر آن حاشیه زده است.
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمهای هفده صفحهای از حسینی اعرجی در زندگینامه و آثار علمی نویسنده و نیز متن و حاشیه مصحح در 40 صفحه است که در صدر صفحه متن و در ذیل آن حواشی ذکر شده است.
گزارش محتوا
کتاب با شرح زندگی نویسنده و معرفی اساتید و تألیفات او آغاز شده است.[۱].
آغاز مباحث کتاب با این مسئله است که پوشیدن لباس مشکی بهویژه در نماز کراهت دارد. روایاتی دراینباره وارد شده است. فتوای فقهای قدیم و جدید نیز در این مسئله یکسان است که در فرض ضعف سند روایات که مرفوعهاند جابر ضعف سند است. این مسئله را محقق کتاب در پاورقی توضیح میدهد که کراهت لباس مشکی در نماز بلکه مطلقاً در همهجا مشهور بین اصحاب است بلکه بعضی ادعای اجماع کردهاند[۲].
سپس از حکم پوشیدن لباس سیاه در عزای امام حسین(ع) بحث شده است. ازآنجاکه روایات متواتری وارد شده که شیعیان و دوستداران آن حضرت حزن و اندوه خود را در ایام شهادت آن حضرت نشان دهند و از گذشتهها در فقدان هر عزیز و بزرگی لباس سیاه میپوشیدهاند لذا میتوان گفت حکم کراهی و منع تنزیهی زمانی که تحت این عنوان که شرعاً مطلوب است قرار بگیرد، تغییر میکند. نویسنده سپس به دیدگاه سید علی طباطبایی آل بحرالعلوم و پیش از او محدث بحرانی در حدائق اشاره کرده که پوشیدن لباس مشکی در عزای حسینی را به همان دلیل مذکور استثناء کردهاند[۳]. مؤید این مطلب روایت علامه مجلسی به نقل از کتاب محاسن برقی است که عمر بن زینالعابدین نقل میکند که به هنگام شهادت جدم حسین(ع) زنان بنیهاشم در ماتم آن حضرت لباس سیاه پوشیدند و آن را در گرما و سرما تغییر ندادند و پدرم علی بن حسین(ع) در این ماتم برای آنها غذا میپخت[۴].
نویسنده در ادامه روايات و ادله مختلفى در کراهت پوشیدن لباس سیاه از كافى، من لايحضره الفقيه، عیونأخبارالرضا(ع) و... نقل کرده و در آخر مینویسد اینها روایاتی است که برای اثبات مطلق کراهت پوشیدن لباس سیاه به آنها استناد شده است. سپس ادلهای که در روایات بر کراهت لباس سیاه ذکر شده را در برخی لباس فرعون و در بیشتر آنها لباس اهل آتش و یا لباس عباسیان ذکر کرده است. همچنین تأکید میکند که کراهت پوشیدن سیاه را امری تعبدی ندانسته وگرنه مواردی چون کفش، عمامه و عبا استثنا نمیشد، بلکه ازاینجهت است که پوشش دشمنان خداست که از بین سایر رنگها آن را برگزیدهاند و ممنوعیت از جهت پیروی از شیوه آنها و تشبه به آنهاست.[۵].
حسینی اعرجی نیز در حواشی بر کتاب گاه لازم میداند که کلام نویسنده و یا حدیثی را ابهامزدایی کند؛ مثلاً در روایتی که از امام صادق(ع) از پوشیدن لباس سیاه میپرسند و امام در نهایت میفرماید «دلت را سفید کن و هر چه میخواهی بپوش»، پوشیدن طلا و حریر برای مردان و لباس شهرت را مراد امام نمیداند چراکه در حرمت این موارد شکی نیست و امام(ع) در مقام دفع توهم درباره پوشیدن لباس سیاه بودهاند که شیعیان از آن سؤال میکردهاند[۶].
در خاتمه کتاب، به زیارت ناحیه مقدسه اشاره شده است. امام زمان(عج) در این زیارت جدش امام حسین(ع) را مخاطب قرار داده که حکایت از جواز بلکه رجحان جزع، ندبه، ناله و نوحهخوانی در مصیبت آن حضرت دارد. نویسنده در ادامه در معنای عبارت اگر اشک من بخشکد خون میگریم بحث کرده و اراده معنای مجاز از آن را مخالف سیاق کلام دانسته است. لذا میتوان لباس سیاه برای عزای آن حضرت را نیز از ادله کراهت استثنا نمود. در اینجا مجدداً به شیوه امام زینالعابدین(ع) در گریه و اندوه برای امام حسین(ع) بهگونهای که فوق طاق بشر بوده تا هنگام مرگ نیز اشاره شده که مؤید کلام فرزندش امام زمان(عج) است؛ بنابراین ادله تأسی به ائمه(ع) بهضمیمه قاعده تسامح در ادله سنن تردیدی در رجحان پوشیدن لباس سیاه در مصیبت شهادت امام حسین(ع) باقی نمیگذارد[۷].
وضعیت کتاب
محقق اثر این کتاب یک جلدی را از نسخهای که در کتابخانه یکی از دوستانش بوده و راضی نبوده که نامش برده شود استنساخ و سپس مقابله کرده است.[۸].
کتاب فاقد هرگونه فهرست است. در انتهای کتاب تصاویر صفحاتی از نسخه خطی ارائه شده است.[۹].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب