جريانشناسی تاريخی قرائتها و رويکردهای عاشورا از صفويه تا مشروطه (با تاکيد بر مقاتل)
جريانشناسی تاريخی قرائتها و رويکردهای عاشورا از صفويه تا مشروطه (با تاکيد بر مقاتل) | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | رنجبر، محسن (نويسنده) |
ناشر | مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی (ره). انتشارات |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | 1389ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-411-572-1 |
موضوع | عاشورا - تاریخ نویسی - عاشورا - تحریف - واقعه کربلا، 61ق. - تاریخ نویسی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ر9ج4 41/5 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
جریانشناسی تاریخی قرائتها و رویکردهای عاشورا از صفویه تا مشروطه (با تاکید بر مقاتل)، نوشته محسن رنجبر (متولد 1341 ش) است. او دریافتها و تفسیرهایی را که گزارشگران، مورخان و تحلیلگران تاریخ عاشورا در عهد صفویه و قاجار از چیستی، چگونگی و چرایی آن رخداد داشتهاند، بررسی و نقد کرده است.
نویسنده مهمترین، مشهورترین و شایعترین قرائتها و برداشتهای موجود از رخداد عاشورا را با تاکید بر مَقتلنویسیها و بیان شاخصها و ویژگیهایشان بررسی کرده و زمینهها و علل و عوامل پیدایش و ترویج این قرائتها را واکاوی نموده است.
محتوای کتاب
محسن رنجبر کتابش را با درآمدی بر فصلها آغاز کرده، نام و نشان دوازده اثر برجستۀ عهد صفویه و قاجار را میآورد و کژیهای آنها را گوشزد میکند. این آثار عبارتند از: «روضة الشهداء» از کمالُالدین حسین بن علی بیهقی هروی واعظ کاشفی معروف به ملاحسین کاشفی (متوفای 910ق)؛ «المنتخب فی جمع المراثی و الخُطب» (مشهور به فخری) از فخرالدین طریحی (1087-979ق)، که «المجالس الطّریحیّة و المجالس الفخریّة» نیز خوانده میشود؛ «بِحَارُ الأنوار الجَامِعَةُ لدُرَر أخبارِ الأئمّةِ الأطهار(ع)» از محمدباقر مجلسی (متوفای 1110ق)؛ «عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال» (جلد هفدهم مشهور به مقتل الإمام الحسین) از عبدالله بحرانی (متوفای 1130ق)؛ «مقتل الحسین» منسوب به ابومِخنَف؛ «نور العین فی مشهد الحسین(ع)» منسوب به ابراهیم بن محمد بن ابراهیم بن مهران شافعی اشعری معروف به «ابواسحاق اسفراینی» (متوفای 417 یا 418ق)؛ «تَظَلُّمُ الزَّهرَاءِ مِن إهرَاقِ دِمَاءِ آلِ العَبَاء» از رضیّ بن نبی قزوینی (متوفای پس از 1134ق)؛ «مُحرِقُ القلوب فی مصائب الحسین و اهل بیته(ع)» از محمدمهدی بن ابیذر کاشانی مشهور به نراقی (متوفای 1209 یا 1211ق)؛ «إکسیرُ العبادات فی إسرار الشّهادات» مشهور به «أسرارُ الشّهادة» از ملا آقا بن عابد بن رمضان بن زاهد شیروانی دربندی حائری مشهور به «فاضل دربندی» (متوفای 1285 یا 1286ق)؛ «الدّمعة السّاکبة فی أحوال النّبیّ و العِترة الطّاهرة» از محمد باقر بهبهانی (متوفای 1285ق)؛ «ناسخ التّواریخ» از میرزامحمدتقی لسانالمُلک مشهور به سپهر کاشانی (1297-1216ق)؛ «تذکرة الشّهداء» از مُلا حبیبالله شریف کاشانی (متوفای 1340ق).[۱]
نویسنده، فصلهای هشتگانۀ اثرش را تدوین نموده و با مباحث زیر، عنوان داده است: نخستین فصل، چشماندازی از اوضاع سیاسی-اجتماعی و دینی عهد صفوی و قاجار ایران است. رنجبر خواننده را با تاثیری که قرائتهای رایج عاشورا از اوضاع این زمانهها گرفته، آشنا میکند؛
فصل دوم، سیری در مقاتل و تاریخنگاری عاشورا از آغاز تا عصر مشروطه است که یکبار با مقتلهای مشهور و منابع مربوط، به تاریخ عاشورا تا عهد «صفویه» میپردازد و بار دیگر، ویژگیها و اصول حاکم بر تاریخنگاری عاشورا تا «مشروطه» را بررسی میکند؛
فصل سوم تا پایان فصل هشتم، بررسی انواع قرائتهای عاشورا است که اینگونه دستهبندی میشود: الف_ قرائت سوگوارانه تراژیک و «احساسی – عاطفی»؛ ب_ قرائت «حماسی – اسطورهای»؛ پ_ قرائت «عرفانی – ابتلایی (یا رازمدارانه)»؛ ت_ قرائت تعبّدی از شهادت؛ ث_ قرائت انجام تکلیف ویژه؛ ج_ قرائت مسیحانه (یا بخشایشی)؛ چ_ قرائت تقدیری (یا تقدیرگرایانه). نویسنده در این فصلها به پیشینه، ویژگیها، شاخصها, عاملها و زمینههای ترویج این قرائتها میپردازد.[۲]
از میان قرائتهای عاشورا، قرائت تراژیک یا «احساسی – عاطفی» با ویژگیهایی که دارد، شایعترین و غالبترین قرائت دوره صفویه تا مشروطه است زیرا از پشتیبانی شاهان برخوردار بوده و مشوّق و مروّج تشیع است اما چالشی نیز با رفتار و منش پادشاهان و با باورهای مردم نداشته است. قرائت حماسی عاشورا آمیخته با گزارشهای نادرست و ساختگی است که میتوان آنها را ردیابی و متنزدایی کرد. قرائت ابتلایی – عرفانی به گستردگی و رواج قرائتهای تراژیک و حماسیِ این دوران نیست، ولی از گزارشهای مشهور مورخان معاصر، که بیشترِ آنها اعتبار چندانی ندارد، بسیار بهره گرفته است. قرائت مسیحانه کمکم در تاریخنگاری و ادبیات عاشورایی جای گرفت و سیمای رخداد عاشورا را خدشهدار نمود و با تحریف خود، انگیزه قیام حسینی را وارونه کرد. قرائت تقدیرگرایانۀ عاشورا از نگرش جبرگرایانه تاثیر پذیرفته است به گونهای که از یکسو مسببان کشتار عاشورا تبرئه میکند و از سوی دیگر آرامبخشِ بلادیدگان کربلا است.[۳]
نتیجه پژوهش
نویسنده در پایان پژوهش خود به این یافتهها میرسد:
1_ بسیاری از منابع پیشاصَفویه معتبراَند و گزافه در آنها کمتر دیده میشود. این منابع، که بیشترْ میان سدههای دوم تا هفتم هجری جای دارد، برای بازنگری رخداد عاشورا اهمیت بالایی دارد.
2_ منابع قرن دهم به بعد چندان اعتبار ندارند و در باره آنها میتوان چنین گفت:
الف_ درونمایه منابع اخیر، غیر سیاسی، انفعالی و بازتابی از جامعه معاصر خود است.
ب_ در میان قرائتهای این دوره، قرائت حماسی به سبب انگیزههای خاصی از بقیه فاصله میگیرد؛ چراکه حاکمان ایرانی آن را برای حفظ روحیه سلحشوری و جنگاوری سربازان در برابر دشمن بیرونی رواج میدادند اما در این قرائت هیچگونه اعتراضی به شیوه حکمرانی پادشاهان وقت دیده نمیشود.
پ_قرائت تراژیک دریافت معانی دقیقی را دربردارد اما مصداقهایی که برمیگزیند، نادرست و جعلی است.
ت_ قرائتهای مسیحانه و تقدیری هیچگونه ارتباطی با ابعاد واقعه عاشورا ندارند حتی با شخصیت، هدف و حکمت حسینی(ع) در تضاداَند.
ث_ رویکرد «حماسی – اسطورهای» متأثر از اراده شاهان صفوی است؛ آنان از یکسو برای تثبیت باورهای شیعی و از سوی دیگر برای اینکه «ملیت» را رنگ مذهب بزنند، صفات فوق بشری را به پیشوایان شیعه منتسب نموده، قهرمانان ملی را در طول قهرمانان مذهبی جای میدادند و در آنان فانی میکردند.
ج_ رویکرد «عرفانی – ابتلایی» تصویری زیبا و تفسیری جذاب از رخداد عاشورا نشان میدهد و در فرهنگ و ادبیات ایرانزمین جایگاه ویژهای دارد.
چ_ دو قرائت «شهادت» و «تکلیف ویژه» هرچند به ظاهر ناهمگون و ناسازگار با قیام عاشورا است، مورد توجه اندیشمندان شیعهاَند و قابلیت بازنگری و ارائه تفسیر درست را دارند.
ح_قرائت تقدیرگرایانه به رواج روحیه تسلیم و وادادگی میانجامد. کاستیهای این پژوهش را نیز میتوان در فصل دوم دید. زیرا بررسی اجتهادی فزونتری در منابع را میطلبد. دیگر اینکه عصر افشاریه و زندیه به دلیل کمبود منابع، بررسی نشدهاَند.[۴]
پانویس
منابع مقاله
- متن کتاب
- مقدمه نویسنده