موسوعة علامات الساعة
موسوعة علامات الساعة | |
---|---|
پدیدآوران | منصور، عبدالقادر محمد (نویسنده) |
ناشر | دار الرفاعي |
مکان نشر | حلب - سوریه |
سال نشر | 1426 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | آخر الزمان
دجال فتن و ملاحم محمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. - مهدویت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 222/3 /م8م8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
موسوعه علامات الساعه اثر عبدالقادر محمد منصور، گردآورى احاديث مربوط به نشانههاى آخرالزمان، طبقهبندى و تفسير آنها با استفاده از منابع حديثى و تفسيرى اهل سنت بوده كه به زبان عربى و در سال 1425ق نوشته شده است.
ساختار
كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در بيست و يك بخش، با عنوان حلقه، ارائه گرديده است.
نویسنده كه اين رساله را جهت دريافت مدرک دكترى خود نگاشته است، نشانههاى آخرالزمان را به سه دسته علامات صغرى، كبرى و وسطى تقسيمبندى كرده است:
برخى از اين علائم، در عصر رسالت رخ داده و زمان آن گذشته است، برخى از آنها به زمان خاصى اختصاص ندارد؛ بلكه قبلا واقع شده و بعدا نيز محقق خواهد شد، قسم سوم نيز نشانههاى حتمى آخرالزمان است. وى در اين قسم، نشانههاى فراوانى؛ مانند خراب شدن بيتالمقدس و مدينه منوره، خروج دجال، يأجوج و مأجوج و نزول عيسى(ع) و طلوع خورشيد از مغرب طرح كرده است.
گزارش محتوا
مقدمه، ضمن ذكر تعدادى از احاديث نبوى كه پيرامون قيامت و علائم آن روايت شده، به اين نكته اشاره كرده است كه اعتقاد به قيامت، جز اصول دين بوده و دانستن علامات آن، بر هر مسلمانى واجب است.
حلقه اولى، به ذكر آن دسته از نشانههايى از قيامت پرداخته كه رسولالله(ص) به وقوع آنها خبر داده و اين علامات در عصر نبوت ظاهر گرديده و بعد از سپرى شدن مدت آنها، فقط ذكر و ياد آنها بر جاى مانده است.
نویسنده وقوع اين علائم را شاهدى بر صدق نبوت پيامبر اسلام(ص) دانسته و آنها را به دليل دور بودن از قيامت، «علائم البُعدى» و يا «صغرى» ناميده است.
اين علائم شامل بعث رسولالله(ص) و شكافته شدن ماه به فرمان ايشان مىباشد كه نویسنده، پس از ذكر احاديث نبوى آن، آياتى از قرآن كه به اين امور اشاره دارند را به عنوان مؤيد ذكر كرده است؛ از جمله آيه يك تا سه سوره قمر.
نویسنده در دوم تا چهارم، به ذكر علائمى پرداخته است كه به علت در ميان واقع شدن بين علائم نزديك به قيامت و علائم دور از آن، «علامات وسطى» نامگذارى شدهاند.
برخى از اين علائم، قبلا واقع شده و ديگر تكرار نخواهند شد، بعضى ديگر نيز اتفاق افتاده و در آينده نيز ممكن است، اتفاق بيافتند؛ به عبارت ديگر، اين علائم مشروط به اسبابى است كه اگر فراهم شوند، امكان تكرار آنها وجود دارد.
برخى از اين علائم عبارتند از: متصدى امور شدن اشرار، بيشتر شدن تعداد زنان از مردان، به حكومت رسيدن حجاج بن يوسف ثقفى، فتوا دادن به رأى شخصى، واقع شدن خسوف و مسخ شدن عدهاى، مردن كسرى و قيصر روم، وقوع آتش هولناكى در حجاز، ادعاى پيامبرى كردن دروغگويان، وجود دوازده جانشين قريشى بعد از پيامبر(ص)، تزئين كردن مساجد، يافت نشدن امام جماعت در مساجد، زياد شدن قرّاء و كم شدن فقها، خروج دجال، زياد شدن مرگهاى ناگهانى، سخن گفتن حيوانات وحشى با انسان و...
پنجم، به بررسى رواياتى پرداخته كه در آنها به علائم نزديك به قيامت، اشاره شده است. نویسنده اين علائم دهگانه را «علامات الكبرى» ناميده است كه عبارتند از: طلوع خورشيد از مغرب، خروج يأجوج و مأجوج، نزول عيسى بن مريم(ع)، خروج دجال، دابه الارض، وقوع سه خسوف در مشرق، مغرب و جزيره العرب، روشن شدن آتشى هولناك از عدن كه مردم را به صحراى محشر خواهد كشاند.
نویسنده به وجود اختلاف، بين علما در رابطه با ترتيب اين علائم اشاره كرده و علت آن را، وجود اختلاف در رواياتى دانسته است كه به اين علائم اشاره كردهاند.
در ششم، ضمن تعريف لغوى و اصطلاحى «فتنه» به رواياتى اشاره شده است كه به وقوع فتنههايى قبل از قيامت خبر دادهاند. در اين روايات، به برخى وجوه فتنههاى قبل از قيامت اشاره شده است؛ از جمله خريد و فروش سلاح، بودن آن در بارگاه سلاطين، فراگيرى آن؛ مانند شب تاريك و...
در هفتم، به چهار فتنه و آزمايش بزرگ قبل از قيامت اشاره شده كه يكى از آنها، قيام مردى از خاندان نبوت است كه زمين را بعد از غرق شدن در ظلم و جور، مملو از عدل و داد خواهد كرد.
در هشتم، رواياتى ذكر شده است كه به اقدامات حضرت مهدى(عج) پس از ظهور، علائم ظهور وى، ويژگى ياوران و جنگهایى كه قبل از ظهور ايشان به وقوع خواهد پيوست، اشاره دارند.
از جمله اين علائم عبارتند از: خروج صاحبان پرچمهايى سياه و شكست خوردن سپاهيان سفيانى به وسيله آنها، كشته شدن يك سوم مردم، شعيب بن صالح و...
نهم و دهم، اختصاص دارد به رواياتى كه مربوط به خراب شدن بيتالمقدس و مدينه منوره و فتح قسطنطنيه و روم مىباشند.
در يازدهم و دوازدهم، روايات مربوط به دجال، ويژگىها و اوصاف، ياران، دشمنان و اقدامات وى بررسى شده است. نویسنده دجال از رمز و اشاره به ظلم و طغيانى دانسته كه پيروان او اراذل و منافقين هر قوم مىباشند؛ اين گروه به دنبال ايجاد فساد و جنگ در دنيا بوده و تمام انبياء سلف، مردم را از آن بيم دادهاند.
هويت يأجوج و مأجوج، ويژگىها و اوصاف و كارهايى كه خواهند كرد، در سيزدهم بررسى شده است. نویسنده اقوال مختلفى كه در مورد هويت آنها مطرح شده را بررسى كرده است؛ از جمله اين كه: برخى قائلاند يأجوج از قبيله ترك و مأجوج از قبيله ديلم است، عدهاى معتقدند، آدم(ع) در خواب محتلم شده و آنها از امتزاج نطفه او با خاک به وجود آمدهاند، برخى آنها را از قبايل مغول مىدانند و...
در چهاردهم، نزول عيسى بن مريم(ع) از آسمان براى تكميل مسير نبوت وى و ملاقات او با حضرت مهدى(عج) مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده اين علامت را نشانه آن دانسته است كه حجج الهى مورد تأييد هم بوده و اديان الهى به علت وحدت، به دنبال هدفى مشترك هستند.
در پانزدهم، رواياتى مطرح شده است كه به انهدام و خراب شدن كعبه به دست فردى حبشى اشاره شده و اين امر، دليل نزديكى قيامت دانسته شده است.
شانزدهم، اختصاص دارد به بررسى طلوع خورشيد از مغرب و به اعتقاد نویسنده، اين امر باعث انقلاب عظيمى در جهان هستى خواهد شد.
در فصول پايانى، علائم ديگر از قبيل خروج دابه الارض، وقوع آتش و دود بسيار، برداشته شدن قرآن و وقوع قيامت در روز جمعه بررسى شده است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها به ذكر منابع و توضيح برخى كلمات متن پرداخته است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- پارسا با مشاركت بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمكران، (1388)، «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى عليهالسلام و مهدویت»، قم، مؤسسه اطلاع رسانى اسلامى مرجع، ج1 ص77.