زهیر بن قین، شیعهای که به پیشواز امام میرود
| زهیر بن قین شیعه ای که به پیشواز امام می رود! | |
|---|---|
| پدیدآوران | اشرف، علی (نويسنده) خورشیدی، مجتبی (مترجم) |
| عنوانهای دیگر | شیعهای که به پیشواز امام می رود! |
| ناشر | طوبای محبت |
| مکان نشر | ایران - قم |
| سال نشر | 1389ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-964-889-87-5 |
| موضوع | حسین بن علی(ع)، امام سوم، 4 - 61ق. - اصحاب - شیعه - سرگذشتنامه - واقعه کربلا، 61ق. |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /ز9 الف54041 42/4 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
زُهَیر بن قَین، شیعهای که به پیشواز امام میرود!، نوشته سید علی سید جمال اشرف (متولد 1337ش) با ترجمه مجتبی خورشیدی، به بررسی زندگی، شخصیت، سوابق اعتقادی، و موضعگیریهای تاریخی زهیر بن قین، یکی از یاران شهید امام حسین(ع) در واقعه کربلا، میپردازد.
انگیزه نگارش
انگیزه اصلی نگارش این اثر، رفع ابهام و تهمت «عثمانی بودن» از شخصیت زهیر بن قین است که توسط دشمنان به او نسبتدادهشده بود. کتاب داعیه آن دارد که او از ابتدا شیعه بوده است و نهتنها از همراهی با امام فرار نمیکرد، بلکه از خانه و کاشانه خارج شده بود تا به دیدار محبوب و وعده موعود برسد[۱]
ساختار
این کتاب شامل مقدمه مترجم و مؤلف، و عناوین متعددی است که به ترتیب به بررسی نام و نسب، سن، جایگاه و شخصیت، موضعگیریها، شجاعت، و بررسی مضامین خطبه و رجزخوانیهای زهیر در طول واقعه عاشورا میپردازد.
سبک نگارش و ترجمه
سبک نگارش کتاب مستدل و مستند به منابع روایی و تاریخی است.[۲] علاوهبرآن نویسنده میکوشد تا با بیانی شیوا و بلیغ، هم عقل و هم عواطف خوانندگان را متأثر سازد. [۳]
ترجمه به قلمی روان و سلیس انجام شده است. در ترجمه روایات تنها به ذکر ترجمه بسنده شده است؛ اما در ترجمه اشعار و رجزها نص آنها نیز ذکر شده است. [۴]
گزارش محتوا
کتاب با معرفی اسم و نسب زهیر بن قین بن قیس بن مالک آغاز میشود و به ذکر القاب او چون «بجلی» و «انماری» میپردازد [۵].
در بخش سن زهیر، ضمن اشاره به روایات مختلف، سن او هنگام شهادت بین 55 تا 65 سال تخمین زده شده است؛ زیرا فرض بر این است که او در فتح بلنجر حضور داشته و بین بیست تا سی ساله بوده است [۶].
در بررسی جایگاه و شخصیت زهیر، مشخص میشود که وی ظاهراً به تمام تعالیم اهلبیت(ع) ملتزم بوده است؛ یکی از مهمترین تعلیمات اهلبیت(ع) که با آن ایمان شیعه محک میخورد، تقیه است. جناب زهیر نیز از کسانی بوده که شدیداً به این دستور یعنی تقیه عمل میکرده است [۷].
شخصیتی مثل زهیر با آن شرافت، بزرگی، دلیری، نیروی بازو و قویدلی، باید مشهور و دارای آوازه و مقام و منزلت باشد. اما او عقیده خود را پنهان و تقیه میکرد و در نتیجه گمنام بود[۸].
بخش مهمی از محتوای کتاب به جهات تشبیه زهیر به مؤمن آل فرعون اختصاص دارد؛ این تشبیه ازآنرو است که امام حسین(ع) به ایمان محکم زهیر گواهی داده است. این شباهت نشان میدهد که زهیر مانند مؤمن آل فرعون، ایمان خود را در خفا نگه میداشت و خداوند او را حفظ کرد تا به امر الهی به شهادت برسد [۹].
در بخش موضعگیریهای جناب زهیر، به تصمیم قاطع او برای یاری امام حسین(ع) و ترک دنیا اشاره شده است. او در شب عاشورا به حمایت از امام(ع) برخاست و عرض کرد: به خدا سوگند هر آینه دوست داشتم که کشته شوم، سپس زنده شوم و دوباره کشته شوم، تا اینکه هزار بار اینگونه کشته شوم و خدا با این کشتهشدن من، کشتهشدن را از تو و این جوانان اهلبیت(ع) دور کند[۱۰].
جناب زهیر، هنگام هجوم اول دشمن به خیمههای امام حسین(ع) و سوزاندن آن حضور داشت، و با ده نفر از اصحاب آنها را راند. هنگام نماز ظهر نیز هنگامی که امام حسین(ع) او را همراه سعید بن عبدالله حنفی در مقابل خود قرار داد، از آن حضرت در مقابل هجوم و تیرهای دشمنان مواظبت نمود. در مورد شهادت او نیز چند قول است در امالی شیخ صدوق چنین آمده که او نوزده نفر از لشکر دشمن را کشت و درحالیکه رجز میخواند به زمین افتاد و شهید شد[۱۱].
وقتی زهیر بن قین به زمین افتاد، سیدالشهدا کنارش ایستاد و فرمود: خداوند تو را (از من یا از رحمتش) دور نکند ای زهیر! و خداوند قاتلان تو را لعنت کند. همانگونه که کسانی را که به میمون و خوک مسخ شدند را لعنت کرد[۱۲].
پانویس
منابع مقاله
گفتار مترجم و متن کتاب.