گفتار عاشورا: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهجالبلاغه') |
|||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
[[آیتی، محمدابراهیم]] (نويسنده) | [[آیتی، محمدابراهیم]] (نويسنده) | ||
[[بهشتی، سید محمد ]] (نويسنده) | [[بهشتی، سید محمد ]] (نويسنده) | ||
[[طالقانی، محمود ]] ( نويسنده) | [[طالقانی، محمود ]] (نويسنده) | ||
[[مطهری، مرتضی]] ( نويسنده) | [[مطهری، مرتضی]] (نويسنده) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''گفتار عاشورا'''، نام مجموعه سخنرانیهایی است که با عنوانهای «موجباتی که امام حسین(ع) را وادار به قیام کرد» و «انگیزه قیام امام حسین(ع)»، از محمدابراهیم آیتی (1294-1343ش)، «مبارزه پیروز» از سید محمد بهشتی (1307-1360ش) ، «خطابه و منبر» از مرتضی مطهری (1298-1358ش) و «جهاد و شهادت» از سید محمود طالقانی (1289-1358ش) در محفل روشنفکری دینی «انجمن اسلامی مهندسین ایران» در محرم سال 1382ق (خرداد 1341ش) ایراد شده است<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص4-2</ref>. | '''گفتار عاشورا'''، نام مجموعه سخنرانیهایی است که با عنوانهای «موجباتی که امام حسین(ع) را وادار به قیام کرد» و «انگیزه قیام امام حسین(ع)»، از [[آیتی، محمدابراهیم|محمدابراهیم آیتی]] (1294-1343ش)، «مبارزه پیروز» از [[بهشتی، سید محمد|سید محمد بهشتی]] (1307-1360ش)، «خطابه و منبر» از [[مطهری، مرتضی|مرتضی مطهری]] (1298-1358ش) و «جهاد و شهادت» از [[طالقانی، سید محمود|سید محمود طالقانی]] (1289-1358ش) در محفل روشنفکری دینی «انجمن اسلامی مهندسین ایران» در محرم سال 1382ق (خرداد 1341ش) ایراد شده است<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص4-2</ref>. | ||
==موجباتی که امام حسین(ع) را وادار به قیام کرد== | ==موجباتی که امام حسین(ع) را وادار به قیام کرد== | ||
سخنرانی محمدابراهیم آیتی (1294-1343ش) در پیدایش زمینههای قیام امام حسین(ع) است. | سخنرانی [[آیتی، محمدابراهیم|محمدابراهیم آیتی]] (1294-1343ش) در پیدایش زمینههای قیام امام حسین(ع) است. | ||
آیتی با نگاه و تحلیل تاریخی، به رخدادهای 30ساله پیش از واقعه عاشورا (از دوره خلیفه سوم به بعد) اشاره کرده، با ترسیم دوران خلافت عثمان و نمایان شدن انحراف در حکمرانی و کارگزاران او، از رنج و محنتهای کسانی چون عمار و ابوذر و از ثروتاندوزی دیگرانی مانند عثمان، زبیر، طلحه، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابیوقاص و یعلی بن امیه سخن میگوید<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-8</ref>. او سپس مسئله صلح امام حسن(ع) را پیش کشیده، به مصلحتی که ایشان در کار مسلمانان و جلوگیری از کشتار بیشتر آنان در نبرد با معاویه میدیدهاند، که به ضعف کیان اسلام در برابر دشمن خارجی (امپراطوری روم شرقی) و افراطیون داخلی (خوارج) میانجامیده، اشاره میکند. آیتی به پرهیز امام حسن(ع) از همکاری با معاویه در کار حکمرانی و تخطئه و توبیخ معاویه توسط امام حسین(ع) اشاره مینماید<ref>ر.ک: همان، ص18-16</ref>. تا اینکه خلافت به یزید میرسد و امام حسین(ع) چارهای جز رویارویی با این حاکم هرزه و ستمپیشه در کار نمیبیند. ایشان در نامهای به محمد بن حنفیه، انگیزه قیامش را وانموده است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | [[آیتی، محمدابراهیم|آیتی]] با نگاه و تحلیل تاریخی، به رخدادهای 30ساله پیش از واقعه عاشورا (از دوره خلیفه سوم به بعد) اشاره کرده، با ترسیم دوران خلافت عثمان و نمایان شدن انحراف در حکمرانی و کارگزاران او، از رنج و محنتهای کسانی چون عمار و ابوذر و از ثروتاندوزی دیگرانی مانند عثمان، زبیر، طلحه، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابیوقاص و یعلی بن امیه سخن میگوید<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-8</ref>. او سپس مسئله صلح امام حسن(ع) را پیش کشیده، به مصلحتی که ایشان در کار مسلمانان و جلوگیری از کشتار بیشتر آنان در نبرد با معاویه میدیدهاند، که به ضعف کیان اسلام در برابر دشمن خارجی (امپراطوری روم شرقی) و افراطیون داخلی (خوارج) میانجامیده، اشاره میکند. آیتی به پرهیز امام حسن(ع) از همکاری با معاویه در کار حکمرانی و تخطئه و توبیخ معاویه توسط امام حسین(ع) اشاره مینماید<ref>ر.ک: همان، ص18-16</ref>. تا اینکه خلافت به یزید میرسد و امام حسین(ع) چارهای جز رویارویی با این حاکم هرزه و ستمپیشه در کار نمیبیند. ایشان در نامهای به محمد بن حنفیه، انگیزه قیامش را وانموده است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | ||
==انگیزه قیام امام حسین(ع)== | ==انگیزه قیام امام حسین(ع)== | ||
سخنرانی دیگر محمدابراهیم آیتی (1294-1343ش) است. او در پاسخ به کسانی که میگویند: «امام از سر ناچاری قیام کرد؛ چون میدانست چه بیعت کرده و یا نکند کشته خواهد شد»، از گفتهها و خطبههای حضرت در مدینه، مکه و کربلا (مانند این جمله: به جانم سوگند، پیشوای مسلمانان جز کسی که به قرآن حکم نموده، قیام به قِسط کند، نیست) گواه میآورَد<ref>ر.ک: همان، ص152، 165</ref>. | سخنرانی دیگر [[آیتی، محمدابراهیم|محمدابراهیم آیتی]] (1294-1343ش) است. او در پاسخ به کسانی که میگویند: «امام از سر ناچاری قیام کرد؛ چون میدانست چه بیعت کرده و یا نکند کشته خواهد شد»، از گفتهها و خطبههای حضرت در مدینه، مکه و کربلا (مانند این جمله: به جانم سوگند، پیشوای مسلمانان جز کسی که به قرآن حکم نموده، قیام به قِسط کند، نیست) گواه میآورَد<ref>ر.ک: همان، ص152، 165</ref>. | ||
او همچنین توقف در خیزش امام و عدم تداوم قیام و حقطلبی در هر زمان را اندیشه نادرستی دانسته، خیزشهایی همچون قیام زید را ادامه «راه حسین» میانگارد<ref>ر.ک: همان، ص174-171</ref>. | او همچنین توقف در خیزش امام و عدم تداوم قیام و حقطلبی در هر زمان را اندیشه نادرستی دانسته، خیزشهایی همچون قیام زید را ادامه «راه حسین» میانگارد<ref>ر.ک: همان، ص174-171</ref>. | ||
==مبارزه پیروز== | ==مبارزه پیروز== | ||
سخنرانی سید محمد بهشتی (1307-1360ش) درباره قیام سیدالشهدا(ع) است. | سخنرانی [[بهشتی، سید محمد|سید محمد بهشتی]] (1307-1360ش) درباره قیام سیدالشهدا(ع) است. | ||
بهشتی در آغاز، به آفرینش انسان و غریزهها و نیروهای گوناگونی که در وی نهفته است اشاره کرده، مبارزه میان خواستههای پلید و پاک درون آدمی و مبارزه با دشمن بیرونیاش را سرنوشت محتوم وی میداند<ref>ر.ک: همان، ص39-38</ref>. او سپس شرطهای مبارزه پیروز را اینگونه برمیشمرد: | [[بهشتی، سید محمد|بهشتی]] در آغاز، به آفرینش انسان و غریزهها و نیروهای گوناگونی که در وی نهفته است اشاره کرده، مبارزه میان خواستههای پلید و پاک درون آدمی و مبارزه با دشمن بیرونیاش را سرنوشت محتوم وی میداند<ref>ر.ک: همان، ص39-38</ref>. او سپس شرطهای مبارزه پیروز را اینگونه برمیشمرد: | ||
# هدفگیری درست؛ | # هدفگیری درست؛ | ||
# مرد عمل بودن؛ | # مرد عمل بودن؛ | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
در این میان، آنچه مهم است، سنخیت داشتن راه و روش مبارزه با هدف آن است<ref>ر.ک: همان، ص44-40</ref>. | در این میان، آنچه مهم است، سنخیت داشتن راه و روش مبارزه با هدف آن است<ref>ر.ک: همان، ص44-40</ref>. | ||
بهشتی سپس به قیام امام حسین(ع) مینگرد و نخستین هدف والای ایشان در مبارزه با یزید را نه حکومت کردن، بلکه «اعلای کلمه حق» میداند (البته، چنانچه امام پیروز میشد، حکومت را به دست میگرفت). بهشتی سپس روش مبارزه امام را در «گزینش دو دسته متفاوت در میان مبارزان برای انجام قیام: «کارآزمودگان و هواداران» و «داشتن شبکه ارتباطی درست برای راهبرد مبارزه و بهرهگیری از افراد پاک، زبده و نیرومند (مانند قیس بن مُسهِر)»، تبیین میکند<ref>ر.ک: همان، ص49-44</ref>. او در پایان، به وجهه دفاعی قیام امام اشاره میکند و اینکه ایشان با معرفی خود به سپاه دشمن حجت را بر اهل زمانه خود تمام کرده، تا انگیزه مبارزهاش را برای همگان تا پایان تاریخ بهروشنی بیان کرده باشد<ref>ر.ک: همان، ص54-50</ref>. | [[بهشتی، سید محمد|بهشتی]] سپس به قیام امام حسین(ع) مینگرد و نخستین هدف والای ایشان در مبارزه با یزید را نه حکومت کردن، بلکه «اعلای کلمه حق» میداند (البته، چنانچه امام پیروز میشد، حکومت را به دست میگرفت). بهشتی سپس روش مبارزه امام را در «گزینش دو دسته متفاوت در میان مبارزان برای انجام قیام: «کارآزمودگان و هواداران» و «داشتن شبکه ارتباطی درست برای راهبرد مبارزه و بهرهگیری از افراد پاک، زبده و نیرومند (مانند قیس بن مُسهِر)»، تبیین میکند<ref>ر.ک: همان، ص49-44</ref>. او در پایان، به وجهه دفاعی قیام امام اشاره میکند و اینکه ایشان با معرفی خود به سپاه دشمن حجت را بر اهل زمانه خود تمام کرده، تا انگیزه مبارزهاش را برای همگان تا پایان تاریخ بهروشنی بیان کرده باشد<ref>ر.ک: همان، ص54-50</ref>. | ||
==خطابه و منبر== | ==خطابه و منبر== | ||
سخنرانی مرتضی مطهری (1298-1358ش)، درباره اهمیت خطابه در قیام سیدالشهدا(ع) است. | سخنرانی [[مطهری، مرتضی|مرتضی مطهری]] (1298-1358ش)، درباره اهمیت خطابه در قیام سیدالشهدا(ع) است. | ||
مطهری بر این باور است که خطابه با اسلام پیوند داشته و اسلام تحولی بزرگ در خطابه ایجاد کرده است. او خطابه را جزء متن دستورهای اسلامی میداند (که نمونه آن، خطبههای نماز جمعه است) و آن را یکی از بزرگترین پدیده اجتماعی آثار حادثه عاشورا برمیشمرد<ref>ر.ک: همان، ص79</ref>. او خطابه را صناعتی میداند که جنبه هنری داشته و متفاوت با موعظه است. این فن اقسامی از حماسی، جنگی، سیاسی، قضایی، دینی و اخلاقی دارد که نمونه اعلای آن، خطبههای نهجالبلاغه است. مطهری سپس دو خطبه از امام حسین(ع)، یکی «خطبه مکه هنگام عزیمت به کربلا» و دیگری «خطبه شب عاشورا» را بازگو میکند<ref>ر.ک: همان، ص77-69</ref>. او در ادامه، به انگیزه امام حسین(ع) از قیام و اینکه چرا پیشوایان معصوم دستور به زنده نگاهداشتن این قیام دادهاند، میپردازد؛ او از میان سه تفسیر از انگیزه قیام امام حسین(ع)، که «قیامی عادی و برای نفع شخصی، بخشوده شدن گناهان امت رسولالله(ص) یا حفظ کیان اسلام» است، سومی را برمیگزیند<ref>ر.ک: همان، ص82-80</ref>. او دو کرسی و مقام «مرثیه و روضهخوانی» و «امر به معروف و نهی از منکر» را ثمره عملی قیام امام دانسته، دانش و آگاهی را رکنی مهم برای هر دو برمیشمرد<ref>ر.ک: همان، ص93-89</ref>. | [[مطهری، مرتضی|مطهری]] بر این باور است که خطابه با اسلام پیوند داشته و اسلام تحولی بزرگ در خطابه ایجاد کرده است. او خطابه را جزء متن دستورهای اسلامی میداند (که نمونه آن، خطبههای نماز جمعه است) و آن را یکی از بزرگترین پدیده اجتماعی آثار حادثه عاشورا برمیشمرد<ref>ر.ک: همان، ص79</ref>. او خطابه را صناعتی میداند که جنبه هنری داشته و متفاوت با موعظه است. این فن اقسامی از حماسی، جنگی، سیاسی، قضایی، دینی و اخلاقی دارد که نمونه اعلای آن، خطبههای نهجالبلاغه است. [[مطهری، مرتضی|مطهری]] سپس دو خطبه از امام حسین(ع)، یکی «خطبه مکه هنگام عزیمت به کربلا» و دیگری «خطبه شب عاشورا» را بازگو میکند<ref>ر.ک: همان، ص77-69</ref>. او در ادامه، به انگیزه امام حسین(ع) از قیام و اینکه چرا پیشوایان معصوم دستور به زنده نگاهداشتن این قیام دادهاند، میپردازد؛ او از میان سه تفسیر از انگیزه قیام امام حسین(ع)، که «قیامی عادی و برای نفع شخصی، بخشوده شدن گناهان امت رسولالله(ص) یا حفظ کیان اسلام» است، سومی را برمیگزیند<ref>ر.ک: همان، ص82-80</ref>. او دو کرسی و مقام «مرثیه و روضهخوانی» و «امر به معروف و نهی از منکر» را ثمره عملی قیام امام دانسته، دانش و آگاهی را رکنی مهم برای هر دو برمیشمرد<ref>ر.ک: همان، ص93-89</ref>. | ||
مطهری در ادامه، از کتاب حاجی نوری درباره مرثیهخوانی تمجید نموده، آگاهی از اوضاع مسلمانان (مانند حادثه الجزایر) و خطر صهیونیزم و کمونیزم را گوشزد میکند<ref>ر.ک: همان، ص107-100</ref>. | [[مطهری، مرتضی|مطهری]] در ادامه، از کتاب حاجی نوری درباره مرثیهخوانی تمجید نموده، آگاهی از اوضاع مسلمانان (مانند حادثه الجزایر) و خطر صهیونیزم و کمونیزم را گوشزد میکند<ref>ر.ک: همان، ص107-100</ref>. | ||
==جهاد و شهادت== | ==جهاد و شهادت== | ||
سخنرانی سید محمود طالقانی (1289-1358ش)، در وجوه گوناگون جهاد و فضیلت شهادت است. | سخنرانی [[طالقانی، سید محمود|سید محمود طالقانی]] (1289-1358ش)، در وجوه گوناگون جهاد و فضیلت شهادت است. | ||
طالقانی جنگ را یک اصل فطری و غریزی برای حفظ و ترویج دین اسلام میداند که متأسفانه دیری نگذشت که از مسیر درست منحرف شد<ref>ر.ک: همان، ص129-124</ref>. او سپس در این موضوعات بحث میکند: حق دین در دفاع از خود در برابر دشمنان؛ روایی مبارزه با سلاح برای ترویج دین راستین و برپایی عدالت در جهان (لِيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ)؛ برابری تازهمسلمانها و حتی ذمّیان با مسلمانان پیشین در حقوق؛ چیرگی نخوت و بزرگپنداری عربهای حاکم نسبت به اقوام دیگر؛ تبلیغ دین، پیشدرآمدی بر جهاد؛ مبارزه با کسانی که مزاحم ایمان آوردن مردم میشوند؛ تقسیمبندی جنگ و جهاد با دشمن بیرونی و سرکشان درونی (مانند کسانی که به قانون ذمه عمل نمیکنند)؛ تعریض به رژیم پهلوی در دوستی با قدرتهای بزرگ اهل کتاب و با بهائیت داخلی و جهاد با حاکمان مستبد در سرزمینهای اسلامی<ref>ر.ک: همان، ص143-125</ref>. طالقانی در پایان، درباره شهید و شهادت سخن میگوید<ref>ر.ک: همان، ص148-143</ref>. | [[طالقانی، سید محمود|طالقانی]] جنگ را یک اصل فطری و غریزی برای حفظ و ترویج دین اسلام میداند که متأسفانه دیری نگذشت که از مسیر درست منحرف شد<ref>ر.ک: همان، ص129-124</ref>. او سپس در این موضوعات بحث میکند: حق دین در دفاع از خود در برابر دشمنان؛ روایی مبارزه با سلاح برای ترویج دین راستین و برپایی عدالت در جهان (لِيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ)؛ برابری تازهمسلمانها و حتی ذمّیان با مسلمانان پیشین در حقوق؛ چیرگی نخوت و بزرگپنداری عربهای حاکم نسبت به اقوام دیگر؛ تبلیغ دین، پیشدرآمدی بر جهاد؛ مبارزه با کسانی که مزاحم ایمان آوردن مردم میشوند؛ تقسیمبندی جنگ و جهاد با دشمن بیرونی و سرکشان درونی (مانند کسانی که به قانون ذمه عمل نمیکنند)؛ تعریض به رژیم پهلوی در دوستی با قدرتهای بزرگ اهل کتاب و با بهائیت داخلی و جهاد با حاکمان مستبد در سرزمینهای اسلامی<ref>ر.ک: همان، ص143-125</ref>. [[طالقانی، سید محمود|طالقانی]] در پایان، درباره شهید و شهادت سخن میگوید<ref>ر.ک: همان، ص148-143</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
{{سرور شهیدان}} | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[از تاريخ بياموزيم]] | |||
[[بررسی تاریخ عاشورا]] | |||
[[به سوی خدا میرویم]] | |||
[[حماسه حسینی]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده:سرگذشتنامهها]] | |||
[[رده:سرگذشتنامههای فردی]] | |||
[[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]] | |||
[[رده:حالات فردی]] | |||
[[رده:امام حسین(ع)]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 اردیبهشت 1403]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ فروردین 1403 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ فروردین 1403 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ فروردین 1403 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ فروردین 1403 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۰۳
گفتار عاشورا | |
---|---|
پدیدآوران | آیتی، محمدابراهیم (نويسنده)
بهشتی، سید محمد (نويسنده) طالقانی، محمود (نويسنده) مطهری، مرتضی (نويسنده) |
ناشر | شرکت سهامی انتشار |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1360ش |
چاپ | 1 |
شابک | - |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | گ7 41/75 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
گفتار عاشورا، نام مجموعه سخنرانیهایی است که با عنوانهای «موجباتی که امام حسین(ع) را وادار به قیام کرد» و «انگیزه قیام امام حسین(ع)»، از محمدابراهیم آیتی (1294-1343ش)، «مبارزه پیروز» از سید محمد بهشتی (1307-1360ش)، «خطابه و منبر» از مرتضی مطهری (1298-1358ش) و «جهاد و شهادت» از سید محمود طالقانی (1289-1358ش) در محفل روشنفکری دینی «انجمن اسلامی مهندسین ایران» در محرم سال 1382ق (خرداد 1341ش) ایراد شده است[۱].
موجباتی که امام حسین(ع) را وادار به قیام کرد
سخنرانی محمدابراهیم آیتی (1294-1343ش) در پیدایش زمینههای قیام امام حسین(ع) است.
آیتی با نگاه و تحلیل تاریخی، به رخدادهای 30ساله پیش از واقعه عاشورا (از دوره خلیفه سوم به بعد) اشاره کرده، با ترسیم دوران خلافت عثمان و نمایان شدن انحراف در حکمرانی و کارگزاران او، از رنج و محنتهای کسانی چون عمار و ابوذر و از ثروتاندوزی دیگرانی مانند عثمان، زبیر، طلحه، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابیوقاص و یعلی بن امیه سخن میگوید[۲]. او سپس مسئله صلح امام حسن(ع) را پیش کشیده، به مصلحتی که ایشان در کار مسلمانان و جلوگیری از کشتار بیشتر آنان در نبرد با معاویه میدیدهاند، که به ضعف کیان اسلام در برابر دشمن خارجی (امپراطوری روم شرقی) و افراطیون داخلی (خوارج) میانجامیده، اشاره میکند. آیتی به پرهیز امام حسن(ع) از همکاری با معاویه در کار حکمرانی و تخطئه و توبیخ معاویه توسط امام حسین(ع) اشاره مینماید[۳]. تا اینکه خلافت به یزید میرسد و امام حسین(ع) چارهای جز رویارویی با این حاکم هرزه و ستمپیشه در کار نمیبیند. ایشان در نامهای به محمد بن حنفیه، انگیزه قیامش را وانموده است[۴].
انگیزه قیام امام حسین(ع)
سخنرانی دیگر محمدابراهیم آیتی (1294-1343ش) است. او در پاسخ به کسانی که میگویند: «امام از سر ناچاری قیام کرد؛ چون میدانست چه بیعت کرده و یا نکند کشته خواهد شد»، از گفتهها و خطبههای حضرت در مدینه، مکه و کربلا (مانند این جمله: به جانم سوگند، پیشوای مسلمانان جز کسی که به قرآن حکم نموده، قیام به قِسط کند، نیست) گواه میآورَد[۵]. او همچنین توقف در خیزش امام و عدم تداوم قیام و حقطلبی در هر زمان را اندیشه نادرستی دانسته، خیزشهایی همچون قیام زید را ادامه «راه حسین» میانگارد[۶].
مبارزه پیروز
سخنرانی سید محمد بهشتی (1307-1360ش) درباره قیام سیدالشهدا(ع) است.
بهشتی در آغاز، به آفرینش انسان و غریزهها و نیروهای گوناگونی که در وی نهفته است اشاره کرده، مبارزه میان خواستههای پلید و پاک درون آدمی و مبارزه با دشمن بیرونیاش را سرنوشت محتوم وی میداند[۷]. او سپس شرطهای مبارزه پیروز را اینگونه برمیشمرد:
- هدفگیری درست؛
- مرد عمل بودن؛
- روش درست مبارزه.
در این میان، آنچه مهم است، سنخیت داشتن راه و روش مبارزه با هدف آن است[۸].
بهشتی سپس به قیام امام حسین(ع) مینگرد و نخستین هدف والای ایشان در مبارزه با یزید را نه حکومت کردن، بلکه «اعلای کلمه حق» میداند (البته، چنانچه امام پیروز میشد، حکومت را به دست میگرفت). بهشتی سپس روش مبارزه امام را در «گزینش دو دسته متفاوت در میان مبارزان برای انجام قیام: «کارآزمودگان و هواداران» و «داشتن شبکه ارتباطی درست برای راهبرد مبارزه و بهرهگیری از افراد پاک، زبده و نیرومند (مانند قیس بن مُسهِر)»، تبیین میکند[۹]. او در پایان، به وجهه دفاعی قیام امام اشاره میکند و اینکه ایشان با معرفی خود به سپاه دشمن حجت را بر اهل زمانه خود تمام کرده، تا انگیزه مبارزهاش را برای همگان تا پایان تاریخ بهروشنی بیان کرده باشد[۱۰].
خطابه و منبر
سخنرانی مرتضی مطهری (1298-1358ش)، درباره اهمیت خطابه در قیام سیدالشهدا(ع) است.
مطهری بر این باور است که خطابه با اسلام پیوند داشته و اسلام تحولی بزرگ در خطابه ایجاد کرده است. او خطابه را جزء متن دستورهای اسلامی میداند (که نمونه آن، خطبههای نماز جمعه است) و آن را یکی از بزرگترین پدیده اجتماعی آثار حادثه عاشورا برمیشمرد[۱۱]. او خطابه را صناعتی میداند که جنبه هنری داشته و متفاوت با موعظه است. این فن اقسامی از حماسی، جنگی، سیاسی، قضایی، دینی و اخلاقی دارد که نمونه اعلای آن، خطبههای نهجالبلاغه است. مطهری سپس دو خطبه از امام حسین(ع)، یکی «خطبه مکه هنگام عزیمت به کربلا» و دیگری «خطبه شب عاشورا» را بازگو میکند[۱۲]. او در ادامه، به انگیزه امام حسین(ع) از قیام و اینکه چرا پیشوایان معصوم دستور به زنده نگاهداشتن این قیام دادهاند، میپردازد؛ او از میان سه تفسیر از انگیزه قیام امام حسین(ع)، که «قیامی عادی و برای نفع شخصی، بخشوده شدن گناهان امت رسولالله(ص) یا حفظ کیان اسلام» است، سومی را برمیگزیند[۱۳]. او دو کرسی و مقام «مرثیه و روضهخوانی» و «امر به معروف و نهی از منکر» را ثمره عملی قیام امام دانسته، دانش و آگاهی را رکنی مهم برای هر دو برمیشمرد[۱۴].
مطهری در ادامه، از کتاب حاجی نوری درباره مرثیهخوانی تمجید نموده، آگاهی از اوضاع مسلمانان (مانند حادثه الجزایر) و خطر صهیونیزم و کمونیزم را گوشزد میکند[۱۵].
جهاد و شهادت
سخنرانی سید محمود طالقانی (1289-1358ش)، در وجوه گوناگون جهاد و فضیلت شهادت است.
طالقانی جنگ را یک اصل فطری و غریزی برای حفظ و ترویج دین اسلام میداند که متأسفانه دیری نگذشت که از مسیر درست منحرف شد[۱۶]. او سپس در این موضوعات بحث میکند: حق دین در دفاع از خود در برابر دشمنان؛ روایی مبارزه با سلاح برای ترویج دین راستین و برپایی عدالت در جهان (لِيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ)؛ برابری تازهمسلمانها و حتی ذمّیان با مسلمانان پیشین در حقوق؛ چیرگی نخوت و بزرگپنداری عربهای حاکم نسبت به اقوام دیگر؛ تبلیغ دین، پیشدرآمدی بر جهاد؛ مبارزه با کسانی که مزاحم ایمان آوردن مردم میشوند؛ تقسیمبندی جنگ و جهاد با دشمن بیرونی و سرکشان درونی (مانند کسانی که به قانون ذمه عمل نمیکنند)؛ تعریض به رژیم پهلوی در دوستی با قدرتهای بزرگ اهل کتاب و با بهائیت داخلی و جهاد با حاکمان مستبد در سرزمینهای اسلامی[۱۷]. طالقانی در پایان، درباره شهید و شهادت سخن میگوید[۱۸].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه ناشر، ص4-2
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص13-8
- ↑ ر.ک: همان، ص18-16
- ↑ ر.ک: همان، ص23
- ↑ ر.ک: همان، ص152، 165
- ↑ ر.ک: همان، ص174-171
- ↑ ر.ک: همان، ص39-38
- ↑ ر.ک: همان، ص44-40
- ↑ ر.ک: همان، ص49-44
- ↑ ر.ک: همان، ص54-50
- ↑ ر.ک: همان، ص79
- ↑ ر.ک: همان، ص77-69
- ↑ ر.ک: همان، ص82-80
- ↑ ر.ک: همان، ص93-89
- ↑ ر.ک: همان، ص107-100
- ↑ ر.ک: همان، ص129-124
- ↑ ر.ک: همان، ص143-125
- ↑ ر.ک: همان، ص148-143
منابع مقاله
مقدمه ناشر و متن کتاب.