مهدی(عج)، ده انقلاب در یک انقلاب
مهدی(عج)، ده انقلاب در یک انقلاب | |
---|---|
پدیدآوران | رحیمپور ازغدی، حسن (نویسنده) |
ناشر | دفتر نشر فرهنگ اسلامی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1386 ش |
چاپ | 3 |
شابک | 978-964-476-158-4 |
موضوع | محمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. - مهدویت |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 224 /ر3م9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مهدى(عج)، ده انقلاب در يك انقلاب مجموعهاى از متن سخنرانیهای دكتر حسن رحيم پور ازغدى در دانشكدههاى تهران و مشهد سالهاى 79 و 1380ش مىباشد.
مجموعه نگاهى به حكومت جهانى امام مهدى(ع) و شاخصهاى انسانى جامعه مهدوى دارد.
ساختار عناوين
اثر از سه بخش با عناوين دولت عاشقى و عدل جهانى، مهدى(عج)، نيمه شرقى، نيمه غربى و جهانى شدن، پايان تاريخ و مهدویت تشكيل يافته است.
گزارش محتوا
بخش اول متن سخنرانى دكتر در تالار فردوسى، دانشكده ادبيات دانشگاه تهران در 22 مهر 1380 مىباشد. گوينده قيام مهدى را نقطه غليان تاريخ و شوك بزرگ تاريخى مىداند كه عليه ستمگران جهان و براى گشودن راه تنفس بشريت محروم، صورت خواهد گرفت و بر اساس روايات، نه فقط راه تنفس، بلكه ايشان راه تعقل بشريت را نيز خواهند گشود. وقتى ايشان بيايند عقلانيت تازه فعليت پيدا مىكند. ايشان مخالفان عقل را بر سر جاى خود خواهند نشاند. بازار عقلانيت و عدالت، هر دو را گسترش خواهند داد كه به هم مربوط هستند. و نه عدالت را جدا از عقل مىتوان به درستى فهميد و معنا و اجرا كرد و نه عقل و عقلانيت اگر به عدالت، معطوف نباشد، عقل سالم و عقل به معناى واقعى كلمه است با آمدن ايشان نيز ريشه كينه در دنيا خشكانده مىشود و در دوران حاكميت او و در جامعهاى كه او بنا خواهد نمود، كينهتوزى و كينهورزى نخواهد بود، زيرا ايشان عوامل كينهتوزى؛ يعنى ظلم و جهل را بر خواهد انداخت و رسم برادرى و دولت عاشقى را برقرار خواهد كرد. در حكومت و حركت او، ريشه ستم نيز از جاى كنده خواهد شد: گوينده با اشاره به روايات و فرازهايى از دعاى ندبه، به بررسى موضوع پرداخته است و با طرح جهان وطنى و عدالت جهانى پس از ظهور اشاره مىكند و مىگويد، ايشان با نبردى فراگير و جهانى به اين جنگ همه عليه همه در تاريخ خاتمه خواهد داد و با استقرار دولت عدل جهانى، ديگر در دنيا جز شهروند جهانى نخواهيم داشت. و در جهان وطنى ايشان، دعواى نژادها، مليتها و قوميتها پايان خواهد يافت. وى به نظريات نظريه پردازان غربى؛ از جمله محافظهكاران و ليبرالها درباره پايان جهان اشاره مىكند و به نقد و بررسى آنها مىپردازد و همه وعدههاى مهدویت را واقعى و راستين، توصيف مىكند. به همين خاطر جامعه مهدى، نا كجا آباد نيست، همه جا آباد است. يك جزيره دور افتاده محصور در خود، شهركى پشت ابرها و در ذهن شاعران نيست. جامعه مهدى(ع)، جامعه بسته نيست كه پليسهاى آن از شهروندهايش بيشتر باشد. بلكه شهرى است كه بر اساس آگاهى، آزادى و اخلاق بنا میشود و تمدنى است كه براى نخستين بار در مقياس جهانى، علم و عبوديت، قدرت و معنويت و دنيا و آخرت را با يكديگر جمع مىكند.
بخش دوم متن سخنرانى دكتر در تالار شهيد چمران دانشكده فنى دانشگاه تهران در 29 مهر 1380ه مىباشد. گوينده شرق و غرب جهان را وطن و خانه امام مهدى(ع) مىداند كه هيچ چيزى مانع راه او نخواهد شد. وى پس از اشاره به شرقى بودن پدر امام مهدى(عج) و غربى بودن مادر ايشان، مخاطبان امام را شرقيان و غربیان مىداند. و از پيامبر(ص) نقل مىكنند كه فرمود: «يبلغ سلطانه المشرق و المغرب»، سلطه مهدى(عج) و قدرت او سراسر شرق و غرب جهان را خواهد گرفت». هيچ كشور و سرزمينى خارج از اقتدار او نخواهد بود و هيچ مرزى و حتى جزيرهاى خارج از اقتدار مهدى(عج) نخواهد بود. گوينده سپس به شاخصهاى انسانى جامعه مهدوى اشاره مىكند كه در آن روابط انسانى بر اساس مناسبات و معيارهاى انسانى شكل مىگيرد. شاخصهاى جامعه مهدوى، دوستى و برادرى، رحمت، صلح، يگانگى و محبت مىباشد. گوينده با نقل روايات متعدد به اين نتيجه مىرسد كه در نظام مهدوى، فاصلههاى طبقاتى و حقوقى از بين خواهد رفت و به انقلاب امنيتى، عمرانى، فرهنگى و معرفتى، علمى، عقلى، اقتصادى، فناورى، حقوقى و انقلاب در مناسبات انسانى در عصر ظهور اشاره مىكند. اين انقلابات ده گانه در انقلاب مهدوى، از همه جهات، يك استثناء در تاريخ بشر است و تنها يك انقلاب سياسى به شمار نمىرود، بلكه تحولى همه جانبه و عميق در همه ابعاد مادى و معنوى بشر است كه گوينده اين انقلابات را با استناد به روايات از ائمه معصومين عليهمالسلام مطرح مىكند، آنگاه گوينده در باب ياران حضرت مهدى(ع) و ابزار و تسليحات و فنآورى ارتباطى و تبليغاتى آنان سخن مىگويد و روش حكومت ايشان را با استفاده از روايات تبيين مىكند. از جمله اين روايات، روايتى از حضرت امير(ع) است كه فرمودند: «وقتى امام مهدى ما قيام كند، عهدنامه و پيمان نامهاى بين او و آن 313 نفر امضاء مىشود و آنان تعهد مىكنند كه به اين ميثاق پاى بند خواهند بود و تخلف نخواهند كرد. مهدى(عج) متقابلاً خود نيز تعهداتى مىكند. همانگونه رفت و آمد كند كه آنان مىكنند. آنچنان لباس بپوشد كه يارانش مىپوشند. آنگونه سوار شود كه آنان سوار مىشوند. خلاصه همانگونه باشد كه آنان هستند و در حكومت مهدى(عج) هيچ حجاب و بارگاه و فاصلهاى با مردم و تودهها نخواهد بود.»
بخش سوم متن سخنرانى دكتر در دانشگاه مشهد در نيمه شعبان 1379ه مىباشد. گوينده نخست پس از معرفى حكومت جهانى و تفكرات موجود در آن زمينه، به نقد برخى از اين تفكرات مىپردازد كه جامعه امريكا را مدينه فاضله معرفى نمودهاند. تفكراتى كه مىگويند، هيچ مدينه فاضله برتر و پيشروتر از وضع كنونى در جامعه جهانى كه ما آن را رهبرى مىكنيم، نه فقط وجود خارجى ندارد، بلكه حتى وجود ذهنى هم نمىتواند داشته باشد؛ همانند پوپر و فوكوياما نظريه پرداز سرمايهدارى امريكا كه مىگويد: «اگر تاريخ پايانى هم دارد پايان آن، همين جامعه فعلى ايالات متحده امريكاست». گوينده پس از اشاره به سمبل رحمت جهانى بودن امام عصر(عج) به رژيم فكرى ليبرال سرمايهدارى غرب اشاره مىكند كه فكر مهدويّت را فكر ياغىگرى بينالمللى خواندهاند و به شبهات آنها پاسخ مىگويد. وى به چند نمونه از روايات مهدویت اشاره مىكند كه در آن حكومت عدل امام به تصوير كشيده شده است. از جمله رواياتى كه نقل مىكنند «ايشان قاضيان بدكار را عزل، و ساخت و پاخت كنان دولتى را بيرون، حاكمان ستمگر در دوران حكومت او فرصت حكومت پيدا نخواهند كرد و سراسر زمين را از هر غشّ و خيانت و دو رويى پاک خواهد نمود». در دوران حكومت مهدى(ع)، بشر شفاف مىشود و حقيقت نيز شفاف مىشود.
منابع مقاله
امام مهدى(عج) در آينه قلم، ج اول، ص452.