چشم به راه مهدی(عج)
چشم به راه مهدی علیهالسلام | |
---|---|
پدیدآوران | جمعی از نویسندگان مجله حوزه (نویسنده) |
ناشر | دفتر تبليغات اسلامی حوزه علمیه قم، مرکز انتشارات |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1378 ش |
چاپ | 2 |
شابک | 964-424-673-X |
موضوع | محمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. - مهدویت |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 224/4 /چ5 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
چشم به راه مهدی علیهالسلام، اثر جمعى از نويسندگان مجله حوزه، به معرفى امام زمان(عج)، غيبت و انتظار او در ابعاد مختلف و از نگاههاى گوناگون پرداخته است. كتاب به زبان فارسى بوده و در سال 1378ش گردآورى شده است. داشتن نگاه علمى و بعضا نقادانه نويسندگان، باعث اهميت اثر شده است.
ساختار
مباحث کتاب در بردارنده مجموعه ده مقاله درباره امام زمان(عج) و موضوعات مربوط به مهدویت مىباشد.
گردآورنده مقالات، به انگيزه شناخت بيشتر تحصيلكردگان مسلمان، با شخصيت، غيبت، انتظار و حكومت امام مهدى(عج) با بهرهگيرى از نويسندگان آشناى به اين موضوع، دست به تدوين اثر زده است.
ارتباط با امام زمان(عج) در عصر غيبت، حكومت اسلامى و زندگى دينى پيش از ظهور، نشانههاى ظهور، تولد و زندگى امام زمان، موافقان و مخالفان او، فلسفه غيبت در منابع اسلامى و آثار شخصيتها درباره امام زمان(عج)؛ از جمله موضوعات مورد بحث در اين اثرند كه با بهرهگيرى از آيات، روايات و منابع قديم و جديد اسلامى تهيه گرديدهاند.
گزارش محتوا
مقاله اول، اثر عبدالرضا ايزدپناه، به بررسى رسالت حوزههاى علوم دينى در رابطه با امام زمان(عج) پرداخته است.
در اين مقاله، به سه رسالت اساسى زير كه ساختار حوزهها و بافت زندگى انديشوران عصر انتظار را تشكيل مىدهد، اشاره شده است:
- اهتمام و اقتداء: اسوهگيرى از آرمانهاى مهدى(عج) و سامان دادن زندگى و تلاش حوزوى و سيرت و رفتار عالم دينى و طالبان علم، بر اساس سيره حضرت مهدى(عج) و پرتو گرفتن از ايشان.
- وراثت: پاسداشت مكتب مهدى(عج)، حراست از معارف ناب اسلامى و خرافهزدايى از سيماى مكتب وحى.
- نيابت: برفراشتن پرچم هدايت، نگاهداشت روح عدالتخواهى و ستمستيزى و سرپرستى امت اسلامى كه از دشوارترين وظايف و تكاليف در عصر غيبت كبرى است.
نویسنده معتقد است امام زمان(عج) و انتظار براى حوزويان، نه يك عقيده، بلكه زندگى است؛ زندگى علمى - عملى و حوزوى.
مقاله دوم، اثر علىاكبر ذاكرى، ارتباط با امام زمان(عج) در عصر غيبت را بررسى كرده است.
سخن نویسنده اين است كه آيا برابر موازين و روايات اسلامى، ارتباط با ولى عصر(عج) در دوران غيبت، امكان وقوعى دارد يا نه؟
در اين باره، دو ديدگاه زير مطرح است:
- ديدگاهى كه امكان ارتباط را تأييد نكرده و لزومى براى آن نمىبيند.
- ديدگاهى كه بر امكان و وقوع آن اصرار مىورزد.
آن چه در اين مقاله، مورد بحث و بررسى قرار گرفته، ادله و مستندات اين دو ديدگاه است و نویسنده بر اين نكته تأكيد دارد كه نه آنان كه ارتباط را نمىپذيرند، از اسلام و تشيع به دورند و نه كسانى كه به آن عقيده دارند، از ايمان بيشترى برخورداند؛ چرا كه هر يك، ادلهاى بر ادعاى خود ارائه كرده و به رواياتى تمسك جستهاند.
توقيع شريف، ناشناخته بودن حضرت، ديده نشدن در مراسم حج و امتحان شیعیان در دوران غيبت، از دلايل ديدگاه نخست و روايات، اجماع و داستانهايى كه امكان ارتباط را نشان مىدهد، از ادله ديدگاه دوم است كه به دقت بررسى شدهاند.
از مباحث مهم و اساسى دوران غيبت، بحث حكومت اسلامى و انتظار فرج و ارتباط اين دو با يكديگر است. بيشتر فقهاى شيعه، تشكيل حكومت اسلامى در عصر غيبت را ضرورى دانسته و در مقابل گروهى بر آنند كه اقامه حكومت از شؤون امام معصوم(ع) است.
محمد صادق مزينانى، در فصل سوم، با بهرهگيرى از گفتار بزرگان و با استناد به منابع روايى، سيره معصومين(ع) و... به نقد و بررسى ادله قائلين به قول دوم پرداخته است.
وى معتقد است اين باور، از سه راه زير سرچشمه مىگيرد:
- برداشت نادرست از رواياتى كه گسترش ستم و فساد را از نشانههاى ظهور معرفى مىكند.
- استناد به رواياتى كه از هر گونه قيام در عصر غيبت، نهى و به سكوت و صبر بر بلاها دعوت كردهاند.
- نفسير نادرست از امامت و رهبرى و تصور اين كه تشكيل حكومت در عصر غيبت، دخالت در قلمرو كار امام معصوم(ع) است.
هيچ گاه انسان از رؤياى بهتر زيستن فارغ نبوده و بهشت موعود زمينى، رؤياى هميشگى اوست. اين رؤيا، به گونههاى مختلفى تبلور يافته و بارزترين نمونه از آن را مىتوان در انديشه «مدينه فاضله» يافت.
موضوع مورد بحث در چهارم، اثر حسين مسعودى، تحريرى است از نگاه مذهب و انديشههاى دينى درباره اين موضوع.
آن چه نویسنده در اين مقاله در پى آن است، يافتن ارتباط مسأله «مهدویت و ظهور امام زمان(عج)» با «انديشه مدينه فاضله» است. در واقع وى مىخواهد اثبات كند كه آيا رؤياى «آرمان شهر زمينى» در جدول تعاليم مذهبى نيز، جايگاه و موقعيتى را به خود اختصاص داده است يا خير؟ و آيا تمدن و مدنيّتى كه پس از ظهور تشكيل مىيابد، تعين و تشخص همان بهشت موعود زمينى است يا نه؟
پنجم، اثر عباس مخلصى، توصيف و نمايهاى است از گونه زندگى دينداران در عصر انتظار.
نویسنده معتقد است، مىتوان در دو محور زير، چگونگى زندگى دينى در عصر انتظار، با توجه به شاخصههايى كه زواياى آن را به گونه جداى از يكديگر، نشان مىدهد، به تصوير كشيد:
- شرح چگونگى انديشه دينى.
- شاخصههاى ديندارى.
به باور وى، مطالعه منابع و متون، از زاويه فراخ و دريچه گسترده اين دو محور، تمامى مراحل تاريخ فرهنگ دينى را در مقياسى بزرگ پيش چشم مىآورد؛ اما آن چه در اين مقاله گنجيده است، شرح شاخصها و پديدارهايى از زندگى دينى است كه باور انتظار، آنها را در فرهنگ تشيع پديد آورده و يا بر پايه سخنان معصومين(ع) به تحقق و پيدايى آنها باور داريم.
اعتقاد به آمدن مصلح كل در آخرالزمان، ريشه در دل تاريخ داشته و كليت اين مسأله، آن قدر روشن است كه حتى آيينهاى قديمى؛ همچون برهمايى، بودايى و... انتظار ظهور منجى را دارند، با اين حال، هيچ كدام، تصوير روشنى از چگونگى قيام، آثار و نشانههاى نزديك شدن ظهور، ارائه ندادهاند.
در اسلام، به ويژه تشيع، برخلاف اديان و مذاهب ديگر، از ظهور مهدى موعود(عج)، تفسير روشنى ارائه شده و چگونگى قيام و رخدادهايى كه به عنوان نشانه نزديكى ظهور رخ خواهد داد، به تشريح، بيان شده است. بر اين اساس، اسماعيل اسماعيلى، در فصل ششم، نگاهى دارد به نشانههاى ظهور مهدى(عج) و بررسى ميزان اعتبار و چگونگى تحق آنها.
فصل هفتم، اثر ابوالقاسم يعقوبى، نگاهى است به تولد و زندگى امام زمان(عج). ولادت و زندگى مهدى موعود(عج) از رخدادهاى مهم بوده كه ريشه در باور دينى مسلمانان دارد و گزارشگران تاريخ نيز، از اين تولد پربركت خبر دادهاند.
با وجود اين، هنوز درباره زندگى و شخص آن حضرت، مسائل و مطالبى مطرح است كه به اعتقاد نویسنده، بحث و بررسى بيشترى نياز دارد.
وى بر آن است تا ضمن اشاره گذرا به سير طبيعى زندگى حضرت مهدى(عج)، از آغاز تولد تا عصر ظهور، به برخى از پرسشها در اين زمينه، پاسخ دهد.
سيد عباس رضوى، در هشتم، به بررسى و بحث پيرامون موافقان و مخالفان انقلاب مهدى(عج) پرداخته است. وى معتقد است نهضتهاى توحيدى، شكوهمندترين حركت تاريخ بوده و جريانهاى موافق و مخالف نيرومندى داشتهاند و بازتاب نهضت مهدوى، بيش از نهضتهاى رهايى بخش پيشين خواهد بود.
به باور وى، آرمانهاى بلند، شركستيزى و عدالتگسترى بىمرز و جهان شمول آن، هم شور در دل مردمان محروم خواهد آفريد و هم دشمنان توحيد و عدل را بر خواهد انگيخت.
نهم، اثر غلامرضا جلالى، فلسفه غيبت در كلام شيعى را مورد مطالعه قرار داده است.
تأكيد نویسنده بر اين است كه مسأله مهدویت و غيبت امام دوازدهم(عج)، بر خلاف پيشينههايى كه در اسلام داشته، بيشتر در دامن شيعه پرورش يافته و حكمت الهى اهل سنت، اجازه نداده است چنين عقيدهاى رسميت بيابد؛ هر چند كم نيستند معاريف و مشاهير عامه كه آن را بخشى از عقيده خود قرار داده و كتابهايى در اين باب، نوشتهاند.
وى در پى اثبات آن است كه به عقيده شيعه، غيبت امام(ع)، مانع از آن نيست كه وى قائد حقيقى جهان باشد، چون او در غيبت نيز، ممدكار مؤمنان بوده و با حضور خود در جامعه، سبب قوت دل ارباب معرفت مىشود.
آخرين مقاله، نوشته سيد عباس ميرى، به بررسى امام مهدى(عج) در آثار شخصيتهاى اسلامى پرداخته است.
نویسنده بر آن است تا ابتدا به معرفى شخصيتهايى كه درباره مهدى(عج) كتاب يا رساله نگاشتهاند بپردازد و آنگاه سيرى در نوشته آنها داشته باشد؛ در باب موضوعاتى كه به آنها پرداخته شده و چگونگى پرداخت.
از جمله اين آثار، مىتوان از «كمالالدين و تمام النعمه»، «الفصول العشرة في الغيبة»، «اثبات الوصيه»، «المقنع في الغيبة»، «كشف الغمه فى المعرفه الائمه»، «ينابيع الموده»، «نور الابصار» و... نام برد.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است.
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع پرداخته است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- پارسا با مشاركت بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمكران، (1388)، «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى عليهالسلام و مهدویت»، قم، مؤسسه اطلاعرسانى اسلامى مرجع، ج2 ص853.