شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'مىآ' به 'میآ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'عاشورا (ابهام زدایی)' به 'عاشورا (ابهامزدایی)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| عنوان = شفاء الصدور في شرح زياره العاشور | | عنوان = شفاء الصدور في شرح زياره العاشور | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| تصویر = NUR02156 J1.jpg | | تصویر = NUR02156 J1.jpg | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = [[طهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم]](نویسنده) | ||
| ناشر = مرتضوي | | ناشر = مرتضوي | ||
خط ۱۴: | خط ۱۳: | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| تعداد جلد = 1 | | تعداد جلد = 1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =02156 | ||
| کد کنگره = 9ط/ 602/271 BP | | کد کنگره = 9ط/ 602/271 BP | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE02156AUTOMATIONCODE | ||
| کتابخوان همراه نور =02156 | |||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور'''، تألیف ابوالفضل بن ابوالقاسم طهرانی کتابی است در ترجمه فارسی و شرح زیارت عاشورا. | {{کاربردهای دیگر| زیارت (ابهامزدایی)}} | ||
{{کاربردهای دیگر| عاشورا (ابهامزدایی)}} | |||
{{کاربردهای دیگر| زیارت عاشورا (ابهامزدایی)}} | |||
'''شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور'''، تألیف [[طهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم|ابوالفضل بن ابوالقاسم طهرانی]] کتابی است در ترجمه فارسی و شرح زیارت عاشورا. | |||
نویسنده انگیزه نگارش اثر را چنین نوشته است: «برخى از اخلاى روحانى و برادران ایمانى... توقع آن کردند که شرحى بر زیارت عاشورا بنگارم و فقرات او را یکایک بیانى شایسته بیارم که هم پارسىزبانان را به مطالعه او نصیبى وافر باشد و هم دانشمندان را در مراجعه او رغبتى ظاهر پیش آید»<ref>ر.ک: مقدمه، ص9</ref> | نویسنده انگیزه نگارش اثر را چنین نوشته است: «برخى از اخلاى روحانى و برادران ایمانى... توقع آن کردند که شرحى بر زیارت عاشورا بنگارم و فقرات او را یکایک بیانى شایسته بیارم که هم پارسىزبانان را به مطالعه او نصیبى وافر باشد و هم دانشمندان را در مراجعه او رغبتى ظاهر پیش آید»<ref>ر.ک: مقدمه، ص9</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۴: | ||
نویسنده در مقدمه کتاب، حجاب معاصرت را از جمله موضوعاتی میداند که امیدوار است اثرش به آن گرفتار نشود: «رجاى واثق از حضرت دانشمندان که بر سبیل تفرج در این صحیفه نظرى میگمارند آنکه حجاب معاصرت را از میان بردارند و این بىبضاعت را یک تن از پیشینیان پندارند... و ملتفت این نکته باشند که معاصرت و تقدم و تأخر امرى است اعتبارى که با نسبت به اجزای زمان انتزاع مىشود و فرقى در واقعیات نمیآرد؛ چه، هر معاصرى مقدم است بر طبقه و هر متقدمى معاصر است با طایفه... و از غرائب اینکه اهل هر زمانى این شکایت داشتهاند و این خواهش کردهاند و چون زمان منقضى شد، به فضیلت تقدم مسلم شدند و معاصرین گرفتار آمدند»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16-15</ref> | نویسنده در مقدمه کتاب، حجاب معاصرت را از جمله موضوعاتی میداند که امیدوار است اثرش به آن گرفتار نشود: «رجاى واثق از حضرت دانشمندان که بر سبیل تفرج در این صحیفه نظرى میگمارند آنکه حجاب معاصرت را از میان بردارند و این بىبضاعت را یک تن از پیشینیان پندارند... و ملتفت این نکته باشند که معاصرت و تقدم و تأخر امرى است اعتبارى که با نسبت به اجزای زمان انتزاع مىشود و فرقى در واقعیات نمیآرد؛ چه، هر معاصرى مقدم است بر طبقه و هر متقدمى معاصر است با طایفه... و از غرائب اینکه اهل هر زمانى این شکایت داشتهاند و این خواهش کردهاند و چون زمان منقضى شد، به فضیلت تقدم مسلم شدند و معاصرین گرفتار آمدند»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16-15</ref> | ||
وی در باب اول کتاب با اشاره به دو مأخذ «مصباح» و «كامل الزيارة» برای زیارت عاشورا مینویسد: «ما اوّلا به طریق شیخ (قدسسرّه) روایت میکنیم. بعد از او به مواضع فرق و اختلاف بین روایتین اشارتى وافى | وی در باب اول کتاب با اشاره به دو مأخذ «مصباح» و «كامل الزيارة» برای زیارت عاشورا مینویسد: «ما اوّلا به طریق شیخ (قدسسرّه) روایت میکنیم. بعد از او به مواضع فرق و اختلاف بین روایتین اشارتى وافى مینماییم و این بنده را اگرچه طرق صحیحه نفیسه متعدده متشعبه به این کتب هست، ولى ذکر همه آن طرق با اسلوب این شرح منافى است و یکسره ترک کردن و سند را معلق آوردن، با رعایت وظیفه نقل احادیث مباین است؛ لهذا به یک طریق که احبّ و اعزّ طرق است، اکتفا مینماییم و به همین طریق جمیع روایات شیعه را که در این کتاب است روایت میکنیم؛ بلکه واسطه اجازه اکثر کتب اهل سنت جز معدودى از کتب متأخره ایشان همین طریق است»<ref>ر.ک: همان، ص16</ref> | ||
در بخش دیگری از این باب، نص کامل عربی زیارت عاشورا و زیارت علقمه و سپس متن و ترجمه روایت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در دستور زیارت عاشورا از نزدیک و دور ذکر شده است. اختلافات الفاظ زیارت كامل الزيارة با مصباح مطلب دیگری است که اختلافات در پاورقی ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص42</ref> | در بخش دیگری از این باب، نص کامل عربی زیارت عاشورا و زیارت علقمه و سپس متن و ترجمه روایت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در دستور زیارت عاشورا از نزدیک و دور ذکر شده است. اختلافات الفاظ زیارت كامل الزيارة با مصباح مطلب دیگری است که اختلافات در پاورقی ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص42</ref> | ||
در انتهای این باب دو مقصد ذکر شده که در اولی سند حدیث شریف بررسی شده و احوال راویان به لحاظ اعتبار و ضعف ذکر شده است. در بخشی از این مقصد میخوانیم: «طریق شیخ – رحمهالله - به محمد بن اسماعیل صحیح است. به تصریح علامه و غیر او، بلکه حاجت به تأمل ندارد؛ چه شیخ از مفید نقل مىکند و او از صدوق و او از پدرش و او از احمد بن محمد بن عیسى و او از محمد بن اسماعیل و این طبقه همه اکابر مشایخ امامیه باشند که | در انتهای این باب دو مقصد ذکر شده که در اولی سند حدیث شریف بررسی شده و احوال راویان به لحاظ اعتبار و ضعف ذکر شده است. در بخشی از این مقصد میخوانیم: «طریق شیخ – رحمهالله - به محمد بن اسماعیل صحیح است. به تصریح علامه و غیر او، بلکه حاجت به تأمل ندارد؛ چه شیخ از مفید نقل مىکند و او از صدوق و او از پدرش و او از احمد بن محمد بن عیسى و او از محمد بن اسماعیل و این طبقه همه اکابر مشایخ امامیه باشند که مىتوان دعوى قطع در روایت هریک کرد. محمد بن اسماعیل خود از اجله ثقات است و شیعه بر جلالت قدر و عظمت شأن او متفقند و البته نقل چون اویى از کسى دلیل اعتماد است<ref>ر.ک: همان، ص46</ref> | ||
در مقصد دوم، فقه حدیث مطرح و کیفیت عمل به زیارت عاشورا ذکر شده است؛ بهعنوان مثال، نویسنده معتقد است که تکبیر و صعود سطح یا رفتن در صحرا و اشاره به قبر مقدس از آداب عمل است نه از قوام آن<ref>ر.ک: همان، ص59</ref> | در مقصد دوم، فقه حدیث مطرح و کیفیت عمل به زیارت عاشورا ذکر شده است؛ بهعنوان مثال، نویسنده معتقد است که تکبیر و صعود سطح یا رفتن در صحرا و اشاره به قبر مقدس از آداب عمل است نه از قوام آن<ref>ر.ک: همان، ص59</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۵۲: | ||
از جمله اشکالات کتاب، اشتباه در نقل برخی از آیات و روایات است و علت آن اتکای نویسنده، به حافظه میباشد<ref>ر.ک: پاورقی 1، صفحات 231 و 338</ref> | از جمله اشکالات کتاب، اشتباه در نقل برخی از آیات و روایات است و علت آن اتکای نویسنده، به حافظه میباشد<ref>ر.ک: پاورقی 1، صفحات 231 و 338</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
== وابستهها == | {{سرور شهیدان}} | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[فرهنگ زیارت]] | |||
[[تحقیق درباره اول اربعین حضرت سيدالشهداء(ع)]] | |||
[[زیارت]] | |||
[[فرهنگنامه زیارت]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۶۶: | خط ۸۰: | ||
[[رده:ادعیه، اذکار، اوراد، اعمال]] | [[رده:ادعیه، اذکار، اوراد، اعمال]] | ||
[[رده:امام حسین(ع)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۰
شفاء الصدور في شرح زياره العاشور | |
---|---|
پدیدآوران | طهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم(نویسنده) |
ناشر | مرتضوي |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1376ش |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 9ط/ 602/271 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور، تألیف ابوالفضل بن ابوالقاسم طهرانی کتابی است در ترجمه فارسی و شرح زیارت عاشورا. نویسنده انگیزه نگارش اثر را چنین نوشته است: «برخى از اخلاى روحانى و برادران ایمانى... توقع آن کردند که شرحى بر زیارت عاشورا بنگارم و فقرات او را یکایک بیانى شایسته بیارم که هم پارسىزبانان را به مطالعه او نصیبى وافر باشد و هم دانشمندان را در مراجعه او رغبتى ظاهر پیش آید»[۱]
ساختار
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه، دو باب و یک خاتمه است. باب اول در شرح سند و متن روایت زیارت عاشورا و باب دوم در شرح و ترجمه الفاظ زیارت شریفه است. خاتمه کتاب نیز در ترجمه و بیان مشکلات دعای معروف به دعای علقمه است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه کتاب، حجاب معاصرت را از جمله موضوعاتی میداند که امیدوار است اثرش به آن گرفتار نشود: «رجاى واثق از حضرت دانشمندان که بر سبیل تفرج در این صحیفه نظرى میگمارند آنکه حجاب معاصرت را از میان بردارند و این بىبضاعت را یک تن از پیشینیان پندارند... و ملتفت این نکته باشند که معاصرت و تقدم و تأخر امرى است اعتبارى که با نسبت به اجزای زمان انتزاع مىشود و فرقى در واقعیات نمیآرد؛ چه، هر معاصرى مقدم است بر طبقه و هر متقدمى معاصر است با طایفه... و از غرائب اینکه اهل هر زمانى این شکایت داشتهاند و این خواهش کردهاند و چون زمان منقضى شد، به فضیلت تقدم مسلم شدند و معاصرین گرفتار آمدند»[۲]
وی در باب اول کتاب با اشاره به دو مأخذ «مصباح» و «كامل الزيارة» برای زیارت عاشورا مینویسد: «ما اوّلا به طریق شیخ (قدسسرّه) روایت میکنیم. بعد از او به مواضع فرق و اختلاف بین روایتین اشارتى وافى مینماییم و این بنده را اگرچه طرق صحیحه نفیسه متعدده متشعبه به این کتب هست، ولى ذکر همه آن طرق با اسلوب این شرح منافى است و یکسره ترک کردن و سند را معلق آوردن، با رعایت وظیفه نقل احادیث مباین است؛ لهذا به یک طریق که احبّ و اعزّ طرق است، اکتفا مینماییم و به همین طریق جمیع روایات شیعه را که در این کتاب است روایت میکنیم؛ بلکه واسطه اجازه اکثر کتب اهل سنت جز معدودى از کتب متأخره ایشان همین طریق است»[۳]
در بخش دیگری از این باب، نص کامل عربی زیارت عاشورا و زیارت علقمه و سپس متن و ترجمه روایت امام صادق(ع) در دستور زیارت عاشورا از نزدیک و دور ذکر شده است. اختلافات الفاظ زیارت كامل الزيارة با مصباح مطلب دیگری است که اختلافات در پاورقی ذکر شده است[۴] در انتهای این باب دو مقصد ذکر شده که در اولی سند حدیث شریف بررسی شده و احوال راویان به لحاظ اعتبار و ضعف ذکر شده است. در بخشی از این مقصد میخوانیم: «طریق شیخ – رحمهالله - به محمد بن اسماعیل صحیح است. به تصریح علامه و غیر او، بلکه حاجت به تأمل ندارد؛ چه شیخ از مفید نقل مىکند و او از صدوق و او از پدرش و او از احمد بن محمد بن عیسى و او از محمد بن اسماعیل و این طبقه همه اکابر مشایخ امامیه باشند که مىتوان دعوى قطع در روایت هریک کرد. محمد بن اسماعیل خود از اجله ثقات است و شیعه بر جلالت قدر و عظمت شأن او متفقند و البته نقل چون اویى از کسى دلیل اعتماد است[۵]
در مقصد دوم، فقه حدیث مطرح و کیفیت عمل به زیارت عاشورا ذکر شده است؛ بهعنوان مثال، نویسنده معتقد است که تکبیر و صعود سطح یا رفتن در صحرا و اشاره به قبر مقدس از آداب عمل است نه از قوام آن[۶]
در باب دوم کتاب، الفاظ زیارت شرح شده است. نویسنده عباراتی که ترجمه است را با «ج» و عبارات شرح را با «ش» مشخص کرده است. اولین مطلبی که در این باب از کتاب ذکر شده تفسیر لفظ سلام است. تحیت آدابیدارد؛ بهعنوان مثال، تحیت نصاری دست بر دهان گذاشتن بوده؛ یا یهود با انگشت اشاره میکردهاند و یا عرب حياك الله میگفتهاند[۷]
نویسنده در انتهای این باب مجدداً در فصلی جداگانه دعاهای لعن و سلام و همچنین دعای بعد از لعن و سلام و دعای سجده را شرح کرده است. البته بهعنوان نمونه در شرح دعای سلام متذکر میشود که: «معانی متعلقه به این لفظ شریف (سلام) تماماً در شرح فصول زیارت شریفه چنانکه مقتضای مقام بود، سبق ذکر یافت»[۸]
خاتمه کتاب در شرح دعای مشهور به دعای علقمه است. طهرانی در ابتدا انتساب دعا به علقمه را ناصواب دانسته و راوی آن را صفوان میداند، سپس به ترجمه و شرح بندهای دعا میپردازد[۹]
وضعیت کتاب
اختلاف نسخهها، ترجمه برخی الفاظ و عبارات عربی و همچنین توضیحات مفیدی در پاورقیهای کتاب ذکر شده است.
از جمله اشکالات کتاب، اشتباه در نقل برخی از آیات و روایات است و علت آن اتکای نویسنده، به حافظه میباشد[۱۰]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.