نگاهی به حدیث ولایت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' == معرفى اجمالى == ' به '') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
({{امام علی علیهالسلام}}) |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR12406J1.jpg | | تصویر =NUR12406J1.jpg | ||
خط ۵: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =حدیث الولایه | | عنوانهای دیگر =حدیث الولایه | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[حسینی میلانی، علی]] ( | [[حسینی میلانی، علی]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 145 /و808ح5041* | | کد کنگره =BP 145 /و808ح5041* | ||
خط ۱۷: | خط ۱۶: | ||
الحقائق | الحقائق | ||
| مکان نشر =قم - ایران | | مکان نشر =قم - ایران | ||
| سال نشر = 1387 ش | | سال نشر = 1387 ش | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE12406AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE12406AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| شابک =978-964-2501-87-8 | | شابک =978-964-2501-87-8 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12406 | |||
| کتابخوان همراه نور =12406 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''نگاهى به حديث ولايت''' اثر [[حسینی میلانی، علی|سيد على حسينى ميلانى]] از علماء و دانشمندان معاصر، كتابى است به زبان فارسى كه به پژوهش در مورد «حديث ولايت» و بررسى دقيق و اثبات صدور قطعى آن مىپردازد. | '''نگاهى به حديث ولايت''' اثر [[حسینی میلانی، علی|سيد على حسينى ميلانى]] از علماء و دانشمندان معاصر، كتابى است به زبان فارسى كه به پژوهش در مورد «حديث ولايت» و بررسى دقيق و اثبات صدور قطعى آن مىپردازد. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب با دو پيشگفتار از مركز حقائق اسلامى و مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش تنظيم شده است. در ابتدا به حديث ولايت و راويان آن اشاره و سپس، به دلالتهاى حديث ولايت پرداخته شده است. در ادامه، ضمن بررسى اشكالاتى كه بر حديث ولايت شده، به آنها پاسخ داده شده است. | كتاب با دو پيشگفتار از مركز حقائق اسلامى و مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش تنظيم شده است. در ابتدا به حديث ولايت و راويان آن اشاره و سپس، به دلالتهاى حديث ولايت پرداخته شده است. در ادامه، ضمن بررسى اشكالاتى كه بر حديث ولايت شده، به آنها پاسخ داده شده است. | ||
نویسنده معتقد است «حديث ولايت» كه از احاديث پذيرفته شده در نزد شيعه و سنّى به شمار مىرود، به يقين از پيامبر(ص) صادر شده است. | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمات كتاب، نكاتى پيرامون ولايت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و مباحث پيش رو، مطالبى عنوان گرديده است. | در مقدمات كتاب، نكاتى پيرامون ولايت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و مباحث پيش رو، مطالبى عنوان گرديده است. | ||
نویسنده در بخش اول، اصحابى كه حديث ولايت از آنها روايت شده را ذكر كرده و سپس به بررسى متن حديث ولايت و تصحيح اسناد آن پرداخته است و اشاره مىكند كه در بين دوازده صحابى مذكور، بيشتر نقلهاى حديث ولايت، به سه نفر مىانجامد، يعنى سلسله اسناد راويان و ناقلان حديث ولايت، بيشتر به اين سه نفر ختم مىشود كه عبارتند از: عبداللَّه بن عبّاس؛ بريدة بن حصيب و عمران بن حصين. | |||
در بخش دوم، به دلالتهاى حديث غدير اشاره شده است. از جمله اين كه اين حديث، به عصمت و ولايت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] دلالت دارد. | در بخش دوم، به دلالتهاى حديث غدير اشاره شده است. از جمله اين كه اين حديث، به عصمت و ولايت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] دلالت دارد. | ||
نویسنده معتقد است با توجّه به حديث ولايت و متونى كه از اين واقعه ارائه گرديده، درمىيابيم كه در زمان خود پيامبر(ص)، نيز نفاق، سايه زشت خود را بر سر عدهاى از سران صحابه، بلكه فرمان داران لشكرهاى اعزامى آن حضرت افكنده بود و منافقان تنها عبداللَّه بن ابَى و ديگران نبودهاند؛ همان افرادى كه به نفاق و دورويى معروف و مشهور و در بين مردم انگشتنما بودند.<ref>متن كتاب، ص 50</ref> | |||
به نظر وى، با توجّه به نقلهاى مختلف حديث ولايت، به روايت بريدة بن حصيب، پيامبر(ص) به وضوح به كفر و ارتداد دشمن و مبغض علىّ بن ابىطالب(ع) حكم نمود. از همينرو، بريده ناگزير دوباره اظهار اسلام كرد. وى مىگويد: از رسول خدا(ص) جدا نگشتم، مگر اين كه از نو بر اسلامم با آن حضرت بيعت كردم و از آن پس كسى در نزد من محبوبتر از على(ع) نبود. | به نظر وى، با توجّه به نقلهاى مختلف حديث ولايت، به روايت بريدة بن حصيب، پيامبر(ص) به وضوح به كفر و ارتداد دشمن و مبغض علىّ بن ابىطالب(ع) حكم نمود. از همينرو، بريده ناگزير دوباره اظهار اسلام كرد. وى مىگويد: از رسول خدا(ص) جدا نگشتم، مگر اين كه از نو بر اسلامم با آن حضرت بيعت كردم و از آن پس كسى در نزد من محبوبتر از على(ع) نبود.<ref>همان ص59</ref> | ||
در اين بخش اشكالات مخالفان در مقام ردّ حديث ولايت بيان شده است. البته نقدها وارد و گفتنى نيستند و مهمترين اشكالى كه بر استدلال حديث شريف ولايت دارند، مناقشه در معناى «وَلِيُّكُم» است؛ چرا كه احتمال مىرود، مراد از «ولايت» نصرت يا محبّت باشد كه مفاد حديث شريف اين گونه خواهد بود: «على بعد از من، ناصر و ياور شماست» يا «على بعد از من، دوستدار شماست». ولى | در اين بخش اشكالات مخالفان در مقام ردّ حديث ولايت بيان شده است. البته نقدها وارد و گفتنى نيستند و مهمترين اشكالى كه بر استدلال حديث شريف ولايت دارند، مناقشه در معناى «وَلِيُّكُم» است؛ چرا كه احتمال مىرود، مراد از «ولايت» نصرت يا محبّت باشد كه مفاد حديث شريف اين گونه خواهد بود: «على بعد از من، ناصر و ياور شماست» يا «على بعد از من، دوستدار شماست». ولى نویسنده معتقد است قراين بسيارى چه در خود «حديث ولايت» و چه در موارد خارج از حديث و نيز شأن صدور خود قضيّه «حديث ولايت»، همه اين ترديدها را از ميان برمىدارند، گرچه خود اشكال كنندگان نيز بر اين امر آگاهند؛ زيرا وجود اين قراين متّصل و يا منفصل انكارناپذير است. | ||
از اين رو، آنان ناگزير راه ديگرى را پيمودهاند و به روش ديگرى پناه آوردهاند؛ از جمله به تحريف حديث ولايت و خاطر نشان مىكنند كه [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بُخارى]] در كتاب صحيح خود حديث ولايت را از عبداللَّه پسر بريده نقل مىكند. در اين نقل، به روشنى معلوم مىشود كه حديث تقطيع شده است. كسى كه با دقّت متن اين حديث را بررسى كند، به مقطوع بودن حديث پى خواهد برد. افرادى كه به تحريف اين حديث پرداختهاند به بيهقى، [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]]، | از اين رو، آنان ناگزير راه ديگرى را پيمودهاند و به روش ديگرى پناه آوردهاند؛ از جمله به تحريف حديث ولايت و خاطر نشان مىكنند كه [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بُخارى]] در كتاب صحيح خود حديث ولايت را از عبداللَّه پسر بريده نقل مىكند. در اين نقل، به روشنى معلوم مىشود كه حديث تقطيع شده است. كسى كه با دقّت متن اين حديث را بررسى كند، به مقطوع بودن حديث پى خواهد برد. افرادى كه به تحريف اين حديث پرداختهاند به بيهقى، [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]]، خطیب تبريزى و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] اشاره مىكند. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
فهرست مطالب در ابتدا و كتابنامه منابع مورد استفاده | فهرست مطالب در ابتدا و كتابنامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است. | ||
در پاورقىها بيشتر به ذكر منابع پرداخته شده است. | در پاورقىها بيشتر به ذكر منابع پرداخته شده است. | ||
==پانویس== | |||
<references/> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
خط ۶۹: | خط ۶۷: | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
{{امام علی علیهالسلام}} | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
خط ۷۵: | خط ۷۶: | ||
[[رده:حدیث]] | [[رده:حدیث]] | ||
[[رده:متون احادیث]] | [[رده:متون احادیث]] | ||
[[رده:امام علی(ع)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۰۰
نگاهی به حدیث ولایت | |
---|---|
پدیدآوران | حسینی میلانی، علی (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | حدیث الولایه |
ناشر | الحقائق |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-2501-87-8 |
موضوع | احادیث خاص (ولایت) - نقد و تفسیر
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - فضایل |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 145 /و808ح5041* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نگاهى به حديث ولايت اثر سيد على حسينى ميلانى از علماء و دانشمندان معاصر، كتابى است به زبان فارسى كه به پژوهش در مورد «حديث ولايت» و بررسى دقيق و اثبات صدور قطعى آن مىپردازد.
ساختار
كتاب با دو پيشگفتار از مركز حقائق اسلامى و مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش تنظيم شده است. در ابتدا به حديث ولايت و راويان آن اشاره و سپس، به دلالتهاى حديث ولايت پرداخته شده است. در ادامه، ضمن بررسى اشكالاتى كه بر حديث ولايت شده، به آنها پاسخ داده شده است.
نویسنده معتقد است «حديث ولايت» كه از احاديث پذيرفته شده در نزد شيعه و سنّى به شمار مىرود، به يقين از پيامبر(ص) صادر شده است.
گزارش محتوا
در مقدمات كتاب، نكاتى پيرامون ولايت حضرت على(ع) و مباحث پيش رو، مطالبى عنوان گرديده است.
نویسنده در بخش اول، اصحابى كه حديث ولايت از آنها روايت شده را ذكر كرده و سپس به بررسى متن حديث ولايت و تصحيح اسناد آن پرداخته است و اشاره مىكند كه در بين دوازده صحابى مذكور، بيشتر نقلهاى حديث ولايت، به سه نفر مىانجامد، يعنى سلسله اسناد راويان و ناقلان حديث ولايت، بيشتر به اين سه نفر ختم مىشود كه عبارتند از: عبداللَّه بن عبّاس؛ بريدة بن حصيب و عمران بن حصين.
در بخش دوم، به دلالتهاى حديث غدير اشاره شده است. از جمله اين كه اين حديث، به عصمت و ولايت امیرالمؤمنین(ع) دلالت دارد.
نویسنده معتقد است با توجّه به حديث ولايت و متونى كه از اين واقعه ارائه گرديده، درمىيابيم كه در زمان خود پيامبر(ص)، نيز نفاق، سايه زشت خود را بر سر عدهاى از سران صحابه، بلكه فرمان داران لشكرهاى اعزامى آن حضرت افكنده بود و منافقان تنها عبداللَّه بن ابَى و ديگران نبودهاند؛ همان افرادى كه به نفاق و دورويى معروف و مشهور و در بين مردم انگشتنما بودند.[۱]
به نظر وى، با توجّه به نقلهاى مختلف حديث ولايت، به روايت بريدة بن حصيب، پيامبر(ص) به وضوح به كفر و ارتداد دشمن و مبغض علىّ بن ابىطالب(ع) حكم نمود. از همينرو، بريده ناگزير دوباره اظهار اسلام كرد. وى مىگويد: از رسول خدا(ص) جدا نگشتم، مگر اين كه از نو بر اسلامم با آن حضرت بيعت كردم و از آن پس كسى در نزد من محبوبتر از على(ع) نبود.[۲]
در اين بخش اشكالات مخالفان در مقام ردّ حديث ولايت بيان شده است. البته نقدها وارد و گفتنى نيستند و مهمترين اشكالى كه بر استدلال حديث شريف ولايت دارند، مناقشه در معناى «وَلِيُّكُم» است؛ چرا كه احتمال مىرود، مراد از «ولايت» نصرت يا محبّت باشد كه مفاد حديث شريف اين گونه خواهد بود: «على بعد از من، ناصر و ياور شماست» يا «على بعد از من، دوستدار شماست». ولى نویسنده معتقد است قراين بسيارى چه در خود «حديث ولايت» و چه در موارد خارج از حديث و نيز شأن صدور خود قضيّه «حديث ولايت»، همه اين ترديدها را از ميان برمىدارند، گرچه خود اشكال كنندگان نيز بر اين امر آگاهند؛ زيرا وجود اين قراين متّصل و يا منفصل انكارناپذير است.
از اين رو، آنان ناگزير راه ديگرى را پيمودهاند و به روش ديگرى پناه آوردهاند؛ از جمله به تحريف حديث ولايت و خاطر نشان مىكنند كه بُخارى در كتاب صحيح خود حديث ولايت را از عبداللَّه پسر بريده نقل مىكند. در اين نقل، به روشنى معلوم مىشود كه حديث تقطيع شده است. كسى كه با دقّت متن اين حديث را بررسى كند، به مقطوع بودن حديث پى خواهد برد. افرادى كه به تحريف اين حديث پرداختهاند به بيهقى، بغوى، خطیب تبريزى و ابن تيميه اشاره مىكند.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و كتابنامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
در پاورقىها بيشتر به ذكر منابع پرداخته شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.