امام سجاد علیهالسلام: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز («امام سجاد علیهالسلام» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بیپایان) [انتقال=تنها مدیران] (بیپایان))) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۳: | ||
[[صحیفه سجادیه]] | [[صحیفه سجادیه]] | ||
[[سیمای رمضان در صحیفه سجادیه]] | |||
[[دیوان الإمام السجاد زینالعابدین علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهمالسلام]] | [[دیوان الإمام السجاد زینالعابدین علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهمالسلام]] |
نسخهٔ ۲۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۴
نام | علی بن حسین(ع)، امام چهارم |
---|---|
نامهای دیگر | امام سجاد(ع)
زینالعابدین سجاد |
نام پدر | امام حسین(ع) |
متولد | پنجم شعبان سال 38 ق |
محل تولد | کوفه و به قولی مدینه |
رحلت | 95 ق |
اساتید | |
برخی آثار | الصحيفة السجادية
ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه |
کد مؤلف | AUTHORCODE02079AUTHORCODE |
علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (۳۸ - ۹۵ق)، معروف به زینالعابدین و امام سجاد(ع)، فرزند امام حسین علیهالسلام و چهارمین امام شیعیان میباشند. مدت امامت وی 34 سال بود. در واقعه کربلا حضور داشت.
ولادت
مطابق مشهورترین نقل، در روز پنجشنبه، پنجم شعبان سال 38ق دیده به جهان گشود. در سال تولد آن حضرت، برخى از مورخان و محدثان به سال 37، 36 و 35 و حتى 33ق، اشاره کردهاند. در روز و ماه ولادت آن امام دو قول عمده وجود دارد: یکى، پنجشنبه، پنجم شعبان و دیگرى جمعه یا یکشنبه نیمه ماه جمادىالاولى.[۱]
نام آن بزرگوار، على و کنیه مشهورش، «ابوالحسن» و لقبهاى معروفش، «زینالعابدین»، «سیدالساجدین»، «ذوالثفنات» و «سجاد» است.[۲]
این لقبها را صرافان گوهرشناس و عارفان انسانجو به او دادند؛ بیشتر آنان گرچه نه شیعه بودند و نه او را امام و منصوب از جانب خدا مىدانستند، اما نمىتوانستند آنچه را در او مىبینند ندیده بگیرند.
هریک از این لقبها نشاندهنده مرتبهاى از کمال نفس و درجتى از ایمان و مرحلهاى از تقوى و پایهاى از اخلاص است و بیاندارنده اعتماد و اعتقاد مردم به دارنده این لقبها: سیدعابدان، پیشواى زاهدان، مهتر پرهیزکاران، امام مؤمنان، زیور صالحان، چراغ شبزندهداران و پیشانىپینهبسته... او به حقیقت مظهر نمایان این صفتها بوده است و این گفتهاى است که همگى بر آنند.[۳]
مکان تولد آن حضرت را برخى کوفه (چون آن بزرگوار دو سال پیش از وفات امیرالمؤمنین به دنیا آمده است و در آن زمان امام حسین(ع) و اعضاى خانواده، با امام امیرالمؤمنین(ع) در کوفه بودهاند و هیچیک از ایشان در طول خلافت وى در مدینه اقامت نداشتهاند) و بعضى مدینه مىدانند.[۴]
در اینکه مادر آن بزرگوار چه کسى است، محل اختلاف است؛ فقط مىتوان گفت شخصیت امام سجاد بهخاطر کرامات و فضایل خود آن بزرگوار شایسته تجلیل است و مادر وى هم بهطور قطع از زنان پاکدامن، فاضل، عفیف و بزرگوار بوده و شایستگى داشته تا حامل نور امامت و ولایت در رحم پاکیزه خود باشد و این ملاک فضیلت و برترى در اسلام است.[۵]به نقل تاریخنویسان مادر امام سجاد(ع) بعد از زایمان در دوره نفاس از دنیا رفت.[۶]
برخى همچون شیخ مفید، امام سجاد را بزرگتر از برادر شهیدش على اکبر، دانستهاند و بعضى مانند ابن ادریس حلّى، او را کوچکتر از وى خواندهاند.[۷]
فرزندان
نسل امام حسین(ع) تنها از طریق امام سجاد(ع) ادامه یافت. در تعداد فرزندان آن بزرگوار اختلاف است و بین 8 تا 17 فرزند نوشتهاند. فرزندان مشهور آن بزرگوار عبارتند از:
- حضرت ابوجعفر محمد بن على(ع) (امام باقر)؛
- زید شهید که بعد از امام باقر، افضل فرزندان امام سجاد(ع) بود؛
- عبداللّه باهر؛
- عمر الاشرف؛
- حسین.[۸]
فضایل امام سجاد(ع)
فضایل و کرامات اخلاقى، سیره نیکو و پسندیده، رفتار و منش بزرگوارانه امام سجاد آنچنان ظهور و نمود داشت که دوست و دشمن بر شایستگى و برترى او اعتراف داشتند و از هر کس سراغ انسان نمونه و شایستهاى را مىگرفتى، امام سجاد(ع) را معرفى مىکرد.
- جاحظ از علماى بزرگ اهل سنت مىنویسد: «اما على بن الحسین، درباره او نظر خارجى را چون شیعه، شیعه را چون معتزلى، معتزلى را چون عامى و عامى را چون خاص دیدم (نظر همه درباره او یکسان بود) و کسى را ندیدم که در فضیلت او شک داشته باشد و یا در مقدّم بودن او سخنى بگوید».
- روزى امام از مجلس عمر بن عبدالعزیز برخاست. ابن عبدالعزیز از اطرافیان پرسید: شریفترین مردم کیست؟ گفتند: تو. گفت: «چنین نیست؛ بهدرستى که شریفترین مردم این آقایى بود که از نزد ما برخاست؛ اوست کسى که مردم دوست دارند از او باشند (با او نسبت داشته باشند تا از او کسب شرافت کنند)، ولى او نسبت با کسى را نمىخواهد».
- محمد بن طلحه شافعى در مورد آن حضرت گوید: «او زینت عبادتکنندگان، پیشواى زاهدان، آقاى باتقوایان و امام مؤمنان است. سیره و رفتارش شهادت مىدهد که فرزند صالح رسول خداست و سیمایش بر مقام قرب و نزدیکى او با خدا دلالت دارد و دم مسیحایىاش ثابتکننده مناجاتها و شبزندهدارىهایش و روگردانىاش از دنیا گویاى زهدش مىباشد. پستان تقوا برایش پرشیر شد و بر آن اوج گرفت و انوار هدایت بر او تابید و ره یافت. ذکرهاى عبادت با او الفت گرفت و همنشین و مأنوس عبادت شد و بر وظایف بندگى استمرار ورزید و به زیورهاى بندگى آراسته شد. چهبسیار شبهایى را که براى پیمودن راه آخرت به سوارى گرفت و تشنگى روزهاى تابستان را راهنمایى بهسوى سفر رستگارى ساخت. کرامات و کارهاى خارقالعاده او مورد نظر چشمهاى بینا و ثبتشده در آثار متواتر است و شهادت داده شده که از پادشاهان آخرت است».
- عبدالعزیز سیدالاهل گوید: «اگر چیزى حق فخر کردن داشته باشد، آن، قلمى است که سیره على بن الحسین را تنظیم کرده است. او را سزاوار است که ادعاى مجد و بزرگوارى کند و بر مدادها و قلمها عزت بفروشد».[۹]
امام سجاد در سنگر عبادت
امام سجاد(ع) در میدان عبادت و بندگى گوى سبقت را از تمام همگنان ربود؛ بهطورى که همه معترفند او آقا و زینت عبادتکنندگان بود. آنقدر به پیشگاه خداوند پیشانى بر خاک سایید که همه مواضع سجدهاش پینه بست و هر سال دو بار پینهها را قیچى مىکرد و به همین خاطر آن بزرگوار را «ذوالثفنات» (پیشانىپینهبسته) نامیدند.
از رسول خدا نقل شده: «چون روز قیامت شود، منادى ندا مىدهد، زینت عبادتکنندگان کجاست؟ گویا فرزندم على بن الحسین(ع) را مىبینم (که در اجابت آن دعوت) بین صفها راه مىرود».
به هنگام عبادت، آنچنان محو مناجات مىشد که از حوادث اطرافش بهطور کامل غافل بود. زمانى آن بزرگوار در محراب عبادت مشغول مناجات بود، فرزندش به درون چاه افتاد، مردم با صداىِ زارى اهل خانه براى نجات فرزند امام اقدام کردند و امام همچنان مشغول عبادت بود. بعد از عبادت از او پرسیدند: «چرا نمازت را براى نجات فرزندت قطع نکردى»؟ امام جواب داد: «من با پروردگار عظیم مناجات مىکردم و متوجه نشدم».
هرگاه نعمتى از خدا را یاد مىآورد، سجده مىکرد. هرگاه آیات سجده (واجب و مستحب) را مىخواند سجده مىکرد. هرگاه خداوند بدى و ناگوارى را از او دور مىکرد، سجده مىنمود. از هر نمازى که فارغ مىشد، سجده مىکرد. هرگاه به کار خیرى موفق مىشد، سجده مىکرد تا اثر سجده بر همه اعضاى سجدهاش ظاهر شد و او را سجاد نامیدند.[۱۰]
بزرگوارى و گذشت امام در برخورد با نادانان
نقل شده مردى به امام دشنام داد و افترا بست. امام به او فرمود: «اگر این چنین است که تو مىگویى، از خدا بخشش خود را مىطلبم و اگر این چنین نیست، خدا تو را بیامرزد».
جواب بزرگوارانه امام مرد را آنچنان منقلب کرد که از جاى برخاست و پیشانى امام را بوسیدو به گناه خود اعتراف کرد و از او پوزش طلبید. امام هم او را بخشید. مرد که از این همه بزرگوارى به شگفت آمده بود گفت خدا بهتر مىداند که رسالت خویش را در کجا قرار دهد.[۱۱]
در جاى دیگر نقل شده که روزى مردى برون خانه، امام را دید و به او دشنام داد. خادمان امام بر آن مرد حمله بردند. امام فرمود: او را بگذارید. سپس به او گفت: آنچه از ما بر تو پوشیده مانده بیشتر از آن است که مىدانى. آیا حاجتى دارى؟ مرد شرمنده شد و امام گلیمى را که بر دوش داشت بر او افکند و فرمود هزار درهم به او بدهند. مرد از آن پس مىگفت: گواهى مىدهم که تو فرزند پیغمبرى.[۱۲]
شجاعت امام سجاد علیهالسلام
وقتى در مجلس ابن زیاد حضور یافت و پاسخ یاوهسرایىهاى او را با قاطعیت داد، ابن زیاد خشم آورد و دستور قتل او را داد؛ امام خطاب به پسر مرجانه گفت: «آیا مرا به کشته شدن تهدید مىکنى؟ مگر نمىدانى که کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست»؟
و زمانى که در پایتخت امویان با یزید روبهرو شد به او خطاب کرد: «اى پسر معاویه و هند و صخر! جد من على بن ابىطالب در روز بدر و احد پرچمدار رسول خدا بود و جد و پدر تو پرچمداران کفّار».
و در سخنى دیگر خطاب به یزید گفت: «واى بر تو اى یزید! اگر مىدانستى که چه کردى و چه گناهى مرتکب شدى، در آن صورت به کوهها مىگریختى و خاک را رختخواب خود مىساختى. بشارت باد تو را به خوارى و پشیمانى».
بیان چنین سخنان عتابآمیز در برابر حاکمان قلدر در کاخ و محل حکومت آنان، شجاعتى فوق تصور مىخواهد.[۱۳]
امام سجاد(ع) و ماجراى کربلا، کوفه و شام
در آخرین ساعات عمر شریف امام حسین(ع)، وقتى امام سجاد علیهالسلام تنهایى پدر را دید تصمیم گرفت با حال مریضى به میدان برود، ولى امکلثوم به امر امام حسین(ع) مانع شد.
عصر عاشورا با شهادت امام حسین(ع) مسئولیت امامت و هدایت اهلبیت و امت به عهده امام سجاد علیهالسلام افتاد و امام با بقیه اهل حرم به اسارت درآمدند. شمر ملعون قصد کشتن امام را داشت، ولى با وساطت و توجیه بعضى از افراد، منصرف شد و از روز یازدهم امام و اهلبیت را بهسوى کوفه حرکت دادند.[۱۴]
وقتى اسراى اهلبیت وارد کوفه شدند، زنان کوفه شیون و زارى میکردند و امام فرمود: «شما که براى ما نوحهسرایى مىکنید! پس چه کسى ما را کشته است» و با مناسب دیدن زمینه براى ابلاغ پیام و روشنگرى، به خطبه ایستاد و کوفیان را سرزنش کرد.
عبیدالله تصمیم گرفت امام سجاد(ع) را بکشد، ولى با وساطت و جانبازى حضرت زینب علیهاالسلام منصرف شد و امام سجاد علیهالسلام نیز فرمود: «مرا از کشتن مىترسانى؟! مگر نمىدانى که کشته شدن خوى ما و شهادت مایه سربلندى و کرامت ما است».
با افشاگرىهاى اهلبیت در کوفه، ابن زیاد رسوا شد و خوار گشت و چارهاى جز عجله در فرستادن آنها به شام ندید.[۱۵]
خطبه امام در شام، ضربه محکمى بر پیکر حکومت اموى بود. آنچه یزید و پدرش معاویه علیه اهلبیت بافته بودند، با سخنان روشنگرانه امام(ع) پنبه شد. گروه زیادى از شامیان، سخن امام را شنیدند و فهمیدند که آنها خویشاوندان رسول خدا، اهل قبله، متعهد به اسلام و برترین مسلمانند و هیچ دلیل قانعکنندهاى براى کشتن آنها وجود نداشته است. افکار عمومى شهر به سود امام تغییر کرد. مردمى که در ابتداى ورود اهلبیت، به تماشاى آنان آمده بودند، با مشاهده وضع اسارت آنان شادى کرده بودند، براى پیروزى یزید چراغانى کرده بودند و...، حالا در کنار خرابه اجتماع میکردند و به اهلبیت تسلیت مىگفتند و در عزادارى آنها شرکت مىجستند و....[۱۶]
زمامداران معاصر امام سجاد علیهالسلام
زمامداران معاصر امام سجاد علیهالسلام عبارتند از: یزید بن معاویه، معاویة بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک.[۱۷]
روش امام سجاد در برخورد با قیامها
با توجه به وضعیت شیعیان و تعداد اندک آنان و لزوم حفظ این تعداد اندک، امام سجاد از شرکت و تأیید علنى و صریح و شرکت در قیامها خوددارى کرد و موضعگیرىهاى آن حضرت مخفى و غیر صریح بود.
قیام مردم مدینه را تأیید نکرد؛ چون در جهت حاکمیت غیر الهى زبیریان بود و با آن مخالفت هم نکرد؛ چون رنگ مخالفت با حکومت ظالمانه امویان را داشت.
اما شورش ابن زبیر، را فتنه مىدانست؛ چون ابن زبیر همچون امویان با شیعیان و آل على دشمنى داشت و در صورت حاکم شدن، سرکوبى شیعیان سرلوحه کار او بود.
قیام توابین، یک قیام شیعى خالص و براى خونخواهى امام حسین و جبران گناه بود و هدف آنان در صورت پیروزى، به حاکمیت رساندن اهلبیت بود و گرچه بین آنان و امام رابطهاى در تاریخ ثبت نشده، ولى بهیقین مورد تأیید امام بوده است.
قیام مختار نیز یک قیام شیعى و براى خونخواهى امام حسین(ع) بود و امام آن را تأیید کرد و هدایت آن را به عمویش محمد حنفیه واگذارد.
نسبت به شورش خوارج نیز امام هیچگونه موضعى نگرفت؛ زیرا گرچه ناحق بودند، ولى با ظلم اموى درگیر بودند و هیچکدام از تخطئه یا تأیید آنان صحیح نبود.[۱۸]
فعالیتهای امام سجاد(ع) در نگهدارى و تبیین مذهب شیعه
با توجه به ضربه شدید امویان در کربلا، تشکیلات شیعه در شرف ازهمپاشیدن بود که امام سجاد(ع) سُکان رهبرى شیعه را به دست گرفت. امام سجاد براى سازمان دادن دوباره به تشکیلات و گسترش آن فعالیت خود را در سه محور متمرکز کرد: تبییناندیشه اصیل اسلامى، معرفى پیشوایان و مبلغان و مراجع صلاحیتدار براى رهبرى و امامت و ایجاد و گسترش دادن دوباره تشکیلات و ساختن افراد براى به عهده گرفتن وظایف در آینده.
در محور تبیین اسلام، حضرت با زبان دعا، موعظه، نصیحت و تفسیر به بیان معارف پرداختند. امام با بیانات موعظهاى و دعا درعینحال که مطالب مورد نظر خود را به اذهان القا مىکرد، ولى طورى بود که به حکومت تعرض آشکار نداشت و حساسیتها را برنمىانگیخت.
صحیفه سجادیه، بیانات امام در بعد دعا و رساله حقوق، قسمتى از بیانات موعظهاى امام سجاد است. صحیفه سجادیه بعد از قرآن و نهجالبلاغة، غنىترین مجموعهاى است که از امامان به دست ما رسیده است و به «أخت القرآن» معروف است و رساله حقوق امام سجاد نیز کاملترین متن حقوقى است که از امامان(ع) به دست ما رسیده است.[۱۹]
بعد از وفات رسول خدا، سعى بر این بود که از شناخته شدن امامان جلوگیرى شود و به همین جهت امامان نیز یکى از محورهاى فعالیت خود را معرفى امام به جامعه قرار داده بودند. امام سجاد نیز به صورتهاى گوناگون سعى در معرفى خود بهعنوان امام و بیان مقام و منزلت امامت داشت. ایشان در بعضى از بیانات از جمله در صحیفه، مفهوم والاى امامت را تبیین مىکند و در مواردى نیز با صراحت تمام خود را بهعنوان امام معرفى مىکند و در مواردى نیز با نشان دادن معجزه، امامت خویش را ثابت مىنماید.
امام نسبت به جریانهاى فکرى انحرافى در جامعه نیز نظارت داشتند و آنها را کنترل میکردند و موارد انحراف را بیان مىنمودند. از جریانهاى انحرافى که دامنگیر شیعیان شد، عقاید غلوآمیز بود که امام نهى فرمود.
تصوف و زهدنمایى نیز در آن زمان رواج پیدا کرده بود که امام در مقابل آنان نیز موضع گرفت.
مبارزه با عالمان دربارى نیز یکى دیگر از وجهههاى مبارزه امام سجاد با حکومت بود؛ چه، اینکه این عالمان از پایههاى اصلى حکومت ظلم و ستم و توجیهکننده اعمال ظالمان بودند.[۲۰]
شهادت
امام سجاد در سال 95ق، به لقاى پروردگار و وصال معبود خویش شتافت. در تاریخ وفات آن حضرت سال 94، 95 و 96 گفته شده است، ولى قدیمىترین و معتبرترین نقل مربوط به سال 95ق مىباشد. البته جز این نقلها، برخى مورخان به سالهاى 92، 93، 99 و 100 نیز اشاره کردهاند. بنابراین اگر نقل مشهور را در سال ولادت و رحلت امام سجاد(ع)، ملاک قرار دهیم، عمر شریف وى هنگام وفات، 57 سال بوده است. دو سال از عمر آن حضرت مقارن با روزگار خلافت على بن ابىطالب(ع) و ده سال آن در دوران امامت عموى گرامىاش، حسن بن على(ع)، و ده سال در روزگار زعامت حسین بن على(ع) بوده و 34 سال آن به دوران امامت خود آن حضرت اختصاص داشته است.[۲۱]
درباره علت وفات امام سجاد و چگونگى وفات آن پیشواى صالحان، عمده تاریخنگاران تصریح کردهاند، ولید بن عبدالملک ایشان را مسموم کرده و آن حضرت در نتیجه همان مسمومیت درگذشته است.[۲۲]
پانویس
- ↑ ر.ک: گروه تاریخ اسلام بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، ص15 و 16
- ↑ رفیعى، على، ص31 و 32
- ↑ ر.ک: شهیدى، جعفر، ص8
- ↑ ر.ک: قرشى، باقر شریف، ج1، ص52-53
- ↑ رفیعى، على، ص33
- ↑ همان، ص35
- ↑ ر.ک: همان، ص36
- ↑ ر.ک: همان، ص37 و 38
- ↑ همان، ص40 و 41
- ↑ همان، ص41 و 42
- ↑ همان، ص45
- ↑ ر.ک: شهیدى، جعفر، ص135
- ↑ رفیعى، على، ص46
- ↑ همان، ص57
- ↑ ر.ک: همان، ص74
- ↑ رک: همان، ص85-86
- ↑ ر.ک: همان، ص93
- ↑ ر.ک: همان، ص184
- ↑ ر.ک: همان، ص196
- ↑ ر.ک: همان، ص207
- ↑ گروه تاریخ اسلام بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، ص22 و 23
- ↑ همان
منابع مقاله
- گروه تاریخ اسلام بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، امام سجاد(ع) جمال نیایشگران، نگارش احمد ترابى، چاپ سوم، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، 1388ش.
- رفیعى، على، زندگى (تاریخ زندگانى) امام سجاد(ع)، پژوهشکده تحقیقات اسلامى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، تهران.
- شهیدى، جعفر، زندگانى على بن الحسین، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1380.
- قرشى، باقر شریف، تحلیلى از زندگانى امام سجاد(ع)، ترجمه محمدرضا عطایى، کنگره جهانى حضرت رضا(ع)، مشهد، 1382ش.
وابستهها
ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه
صحیفه کامله سجادیه (ترجمه انصاریان)
صحیفه کامله سجادیه با ترجمه فارسی
رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين صلواتاللهعليه
ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه (روغنی قزوینی)
اسرار خاموشان (شرح صحیفه سجادیه)
دیوان الإمام السجاد زینالعابدین علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهمالسلام
شرح رسالة الحقوق للإمام زينالعابدين عليهالسلام (قپانچی)
الصحیفه السجادیه الکامله مع الدلیل الموضوعی و المعجم اللغوی و الفهارس
ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه
صحیفه سجادیه (ترجمه - لغت نامه - نمایه)
صحیفه سجادیه مجموعه رازو نیازهای سعادت آموز امام برحق سید الساجدین علی بن الحسین علیهالسلام
نورالأنوار في شرح الصحيفة السجادية
صحیفه سجادیه، زبور آل محمد(ص) یا انجیل اهل بیت(ع)
صحیفه کامله سجادیه همراه با پیامها پاسخگوی نیازها
صحیفه کامله سجادیه (تقدسی نیا)
دعای حضرت امام علی بن الحسین زینالعابدین علیهالسلام که ابوحمزه ثمالی روایت کرده است
رسالة الحقوق للإمام زینالعابدین علیهالسلام
صحیفه سجادیه: روایت حسین بن اشکیب
صحیفه سجادیه امام علی بن الحسین(ع)، با ترجمه ساده و روان
الصحيفة السجادية الجامعة لأدعية الإمام علي بن الحسين عليهماالسلام (تحقیق موحد ابطحی)
ترجمه و شرح رسالة الحقوق امام سجاد(ع)
صحیفه سجادیه: زبور آلمحمد: دعاهای امام زینالعابدین
الصحيفة السجادية الكاملة، من أدعیة الإمام زینالعابدین علیهالسلام
صحیفه کامله سجادیه با ترجمه دقیق و روان
The Psalms of Islam al-Sahifat al-Sajjadiyya
رساله حقوق امام علی بن الحسین علیهالسلام
صحیفه سجادیه امام علی بن الحسین علیهماالسلام با ترجمه فارسی
رسالة الحقوق عن الإمام السجاد علیهالسلام بروایة أبیحمزة الثمالی
الصحيفة السجادية الكاملة من أدعیة الإمام زینالعابدین علی بن الحسین(ع)
دعاء الأسحار للإمام علی بن الحسین سجاد علیهالسلام
الدیوان المنسوب إلی الإمام السجاد علیهالسلام
رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام