ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه (روغنی قزوینی)

    از ویکی‌نور
    ترجمه و شرح صحيفه کامله سجاديه
    ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه (روغنی قزوینی)
    پدیدآورانعلی بن حسین(ع)، امام چهارم (نويسنده) قزوینی، محمدصالح بن محمدباقر (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه
    ناشرسازمان تبليغات اسلامى. پژوهشکده باقر العلوم عليه‌السلام
    مکان نشرايران - قم
    سال نشر1388ش.
    چاپ1
    زبانفارسی - عربي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎BP۲۶۷/۱/ع۸ص۳۰۲۱۶۶
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه، اثر محمدصالح روغنی قزوینی (1019-‌1116ق)، شرح و ترجمه فارسی کتاب «صحیفه سجادیه» حاوی دعاهای امام سجاد(ع) است که با تصحیح علی فاضلی، به چاپ رسیده است.

    کتاب با دو مقدمه از مصحح و شارح آغاز گردیده و مطالب، در دو بخش ارائه شده است.

    در مقدمه مصحح، ابتدا به شرح حال شارح پرداخته شده و اطلاعاتی مانند اساتید[۱]، احفاد[۲]، آثار و تألیفات[۳]، افکار و حالات[۴] و تولد و وفات وی، در اختیار خواننده قرار گرفته[۵] و سپس، به معرفی کتاب حاضر[۶]، نسخه‌های مورد اعتماد به‌حسب اهمیت و اعتبار[۷] و نمونه‌های نسخه‌های ترجمه و شرح صحیفه، پرداخته شده است[۸].

    شارح پیش از این، چهار شرح و حاشیه و ترجمه، بر «صحیفه» نگاشته است. وی در دیباچه ترجمه «صحیفه»، به شرح عربی و شرح فارسی (کتاب حاضر) اشاره کرده و می‌نویسد: «به تاریخ هفتادوسه بعد از هزار از هجرت مقدسه، این کم‌بضاعت، شرحی مفید بر صحیفه کامله... به عربی نوشتم مشتمل بر مطالب لایق و مقاصد نافع، ولیکن همت‌ها از آن متقاعد بود و اکثر مطالبان را از آن نفعی لایق نبود». سپس انگیزه نگارش شرح فارسی بر «صحیفه» را بیان می‌کند: «ازآن‌روی که عابدان و مخلصان زمان ما که راغب به عبادت و دعا اکثر از عامه مردمانند، نه از آنان که خود را خاصه می‌نامند و تتبع کتب مدونه و علوم مرسومه و تعلم لغت عربیه می‌نمایند، پس ثانیا به التماس دوستان مؤمن، شرحی به فارسی نوشتم و بذلت جهد در تنقیح و توضیح کلام نمودم. خاطرها به آن مایل آمد که نفعش شامل و سهل التناول بود»[۹].

    وی در این کتاب نیز در دیباچه، غرض از نگارش و ترجمه و شرح را بیان کرده و به دشواری کار، اشاره نموده و می‌نویسد: «دیری است بعضی از اخوان مخلص که به لغت عرب معرفت کامل ندارند، از من التماس می‌نمایند تا ادعیه «صحیفه کامله سجادیه» را (علی‌ قائلها أالف‌ألف‌سلام‌ و تحية) ترجمه کنم به کلامی روشن و بیان مبین، خالی از تکلف و تعقید، فارغ از اطناب غیر مفید، تا مجمل معنی وقت قرائت دعا معلوم گردد و داعی از فهم مدعا بی‌نصیب نباشد؛ چه، غرض از دعا، مناجات و عرض حاجات به درگاه واهب العطیات است و چون شخص، معنی فهم نکند، از درجه اعتبار ساقط باشد؛ هرچند تلفظ به آن کلمات شریفه و ادعیه مأثوره، نشاید که از فضیلت ثواب مطلقا خالی بود؛ علی‌الخصوص که داعی به صدق نیت و اخلاص عقیدت و خضوع و رغبت موصوف باشد؛ ولیکن بر همه کس معلوم است که تحریک زبان بی‌فهم مدعا و اظهار صوتی عاری از معنی، در میزان اعتبار، چنان وزنی ندارد و به حال بعضی از اذکیا و مخلصان، که قدرت بر تحصیل معنا دارند، لایق نمی‌نماید...»[۱۰].

    وی پس از آن، متذکر می‌شود که در ابتدا، بر آن بوده که بخش‌های فارسی شرح شیخ‌الاسلام یزد بدیع‌الزمان قهپایی را از شرح او انتخاب کند و بی‌موجبی قوی، عبارات او را تغییر و تبدیل ندهد، ولی چون به نظر امعان در آن تأمل نموده، غالبا تقریر مدعا مرضی و مأنوس وی نبوده است؛ ازاین‌روی، عنان همت به صوب شرحی مستقل، معطوف داشته است[۱۱].

    شارح، شرح را به‌اختصار برگزار کرده است و مانند سایر آثارش، شرح را در نهایت استحکام و اتقان نگاشته است. قضاوت اهل فن، درباره «ترجمه و شرح نهج‌البلاغه» وی، شاهد صدقی است بر این مدعا[۱۲].

    شارح، اهل فضل‌فروشی و خودنمایی نیست؛ او در نوشتار، راه تطویل و گزافه‌گویی را نمی‌پیماید. کلام او، خالی از تکلف و تعقید است. غالبا شرح و تبیین کلمه یا جمله را با کلمه «یعنی» بیان می‌کند و در اکثر موارد، از یکی دو سطر، فراتر نمی‌رود یا کمی بیشتر و به عقیده برخی، همین دو سه سطر او، برابری می‌کند با نوشتار دو سه صحفه یا بیشتر بعضی[۱۳].

    شارح، تنها در یک مورد، در شرح دعای چهل‌وششم، درباره کلمه «داله»، با کمی تفصیل، سخن گفته و در آخر بحث می‌گوید: «امثال این تحقیقات به رساله آخر کتاب متعلق است و اینجا اتفاق افتاد»[۱۴].

    شارح، داری اعتدال روحی و فکری است، به‌دور از افراط و تفریط. وی در ذیل این فقره از دعای اول: «الحمد لله الذي دلنا علی التوبة التي لم نفدها إلا من فضله»، پس از دفاع از دیدگاه شیخ بهایی، از شیوه اشکال میرداماد بر بهایی، تعجب کرده و می‌نویسد: «و انکار میرداماد بر شیخ جلیل بهاءالدین محمد وارد نیست و آن‌گونه تشنیع از آن سید فاضل، بس شنیع و بدیع است»[۱۵].

    وی در پایان شرح خود، رساله‌ای در احکام و شرایط دعا نگاشته است که در آخر کتاب، به طبع رسیده است. وی در دیباچه، می‌نویسد: «و در خاطر است (إن‌شاءالله‌تعالی) رساله‌ای منظم گردانم تا هرکه خواهد، با ترجمه ضم نماید و اگر نخواهد، کتاب بی آن تمام باشد و چون اینجا غرض، مجرد ترجمه بود، بر آن اقتصار افتاد و سایر فواید و مقاصد متعلقه به آن، در شرحی که به عربی مرتب کرده‌ام، مذکور است و مطالب علمی و معارف تحقیقی آنجا مسطور». وی همچنین در ابتدای رساله می‌نویسد: «این رساله‌ای است در احکام متعلق به دعا و در اول کتاب، به آن وعده شده بود. اکثر این فواید، از کتاب «کافی» مأخوذ است به همان ابواب که در کتاب دعا آورده است و آنچه از غیر آن کتاب مذکور است، نشان «غ» دارد». البته از غیر کتاب کافی، یک حدیث فقط آورده است[۱۶].

    وی رساله را بر یک مقدمه در حقیقت دعا و ابوابی مرتب کرده است و پس از آن، خاتمه‌ای در ذکر ادعیه‌ای که برای بعضی احوال، مثل وقت خواب و بیداری و... که در صحیفه مذکور نیست، کلام را به پایان برده است[۱۷].

    وضعیت کتاب

    فهارس کتاب، شامل فهرست آیات؛ احادیث؛ ابیات عربی؛ ابیات فارسی؛ اسامی؛ کتاب‌ها، فرقه‌ها و گروه‌ها؛ مکان‌ها؛ اشیا و حیوانات؛ کتاب‌نامه و فهرست مطالب، در انتهای آن آمده و در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع و اشاره به اختلاف نسخ[۱۸]، به شرح و توضیح برخی واژگان، پرداخته شده است[۱۹].

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها