با نور فاطمه هدایت شدم

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    با نور فاطمه هدایت شدم
    با نور فاطمه هدایت شدم
    پدیدآورانحسن، عبد المنعم (نويسنده) محفوظی موسوی، حسین (مترجم)
    ناشربنیاد معارف اسلامی
    مکان نشرایران - قم
    سال نشر1386ش
    چاپ3
    شابک978-964-6289-88-6
    موضوعحسن، عبد المنعم - سرگذشت‌نامه - شیعه - دفاعیه‎‌‌ها و ردیه‎‌‌ها - فاطمه زهرا(س)، 8؟ قبل از هجرت - 11ق. - تأثیر
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /‎‏ح‎‏5‎‏ب‎‏2 212/5 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    با نور فاطمه هدایت شدم اثر عبدالمنعم حسن سودانی (متولد 1969م)، داستان دل‌انگیز هدایت‌یافتن دانشمندی حقوقدان از اهالی سودان به مذهب اهل‌بیت(ع) است. این اثر با ترجمه فارسی سید حسین محفوظی منتشر شده است.

    نویسنده در محیطی زندگی کرده و رشد یافته است که عقیده آنان، تسنن و پای‌بندی به مذهب مالکی بوده[۱]، اما پس از تحقیق فراوان، به مذهب جعفری مشرف شده است.

    می‌توان رویکرد اصلی اثر حاضر را ورود در یک مناقشه عقیدتی با روشی علمی جهت شناخت حقیقت دانست. کوشش این تجربه، بر آن است تا به خوانندگان، واقعیت نگران‌کننده‌ای را که امت اسلام به سبب انحراف و رویگردانی از صراط مستقیم و ادبار به تعالیم کتاب خداوند بزرگ و سنت پیامبر(ص) به آن گرفتار آمده و دچار خواری و تلخکامی گردیده است، به تصویر بکشد؛ با این انگیزه که این اثر، گامی برای تحقق وحدت امت اسلام، در زیر پرچم حق و حول محور اصیل و ریشه‌داری باشد که جلوه آن در تعالیم و روش اهل‌بیت(ع) نمایان گردیده است[۲].

    این کتاب، به زبان ساده و بدون اصطلاحات پیچیده، به گونه‌ای تدوین شده است که قابل فهم و درک برای همگان باشد. وی به این نکته تأکید دارد که در این کتاب، قصد هیچگونه خودنمایی نداشته، بلکه کوشیده است تا آن را مانند مشعلی نورانی برای خواستاران بصیرت و حقیقت و بیرون آوردن عقل و خرد از زندان اوهام به سوی لذت شیرین ایمان، بسازد. نویسنده به دنبال آن بوده تا با نوشتن این کتاب، در دفع شبهات رسوب یافته در اذهان برخی از مردم بر ضد تشیع که به اعتقاد وی، اسلام خالص است و تنها راهی است که می‌توان به وسیله آن از عذاب خداوند نجات یافت، سهمی داشته باشد[۳].

    وی در پایان کتاب، به بیان این نکته پرداخته است که هدایت یافتن به حق، استعدادی ذاتی نیست، بلکه نعمتی است از خدای تعالی که آن را به هرکه خواهد از بندگانش می‌بخشد و بر انسان نیست جز اینکه توجهی خالصانه به خدای تعالی داشته باشد تا حق را به وی، حقیقتا بنمایاند که آن را پیروی کند و باطل را به وی نشان دهد و از آن دوری نماید[۴].

    پانویس

    1. پیشگفتار، ص11
    2. ر.ک: همان، ص10- 11
    3. ر.ک: متن کتاب، ص38
    4. همان، ص371

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها