گرجی، ابوالقاسم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '[[ ' به '[[')
    جز (added Category:مصححان using HotCat)
     
    (۴۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR00244.jpg|بندانگشتی|گرجی، ابوالقاسم]]
    [[پرونده:NUR00244.jpg|بندانگشتی|گرجی، ابوالقاسم]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|گرجی، ابوالقاسم
    ! نام!! data-type="authorName" |گرجی، ابوالقاسم
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'|  
    | data-type="authorOtherNames" |  
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |محمدحسن گرجی
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |۲ فروردین ۱۳۰۰ش
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |تهران
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|
    | data-type="authorDeathDate" |9 اسفند ماه 1389ش
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |[[محمدحسین بروجردى]]
     
    [[محمدرضا تنکابنى]]
     
    [[محمد کاظمینى]]
     
    [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویى]]
     
    [[آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین|محمدحسین کاشف‌الغطاء]]
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|[[تاریخ فقه و فقها]]
    | data-type="authorWritings" |[[تاریخ فقه و فقها]]
    [[تاریخ پیامبر اسلام صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم]]


    [[چکیده تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم]]  
    [[الذریعة إلی أصول الشریعة]]
    |-class='articleCode'
    |کد مولف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE244AUTHORCODE
    |}
    </div>


    ==ولادت==
    [[تفسير جوامع الجامع (مصحح، گرجی)]]


    '''دكتر ابولقاسم گرجى''' در سال 1300ش در تهران به دنيا آمد.
    [[تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین)]]


    [[نگاهی به تحول علم اصول]]


    ==کسب علم و دانش==
    [[ادوار اصول فقه]]
     
    |- class="articleCode"
     
    |کد مؤلف
    در شش سالگى راهى مكتب‌خانه شد و در 13 سالگى تحصيلات حوزوى را آغاز كرد.
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE00244AUTHORCODE
    |}
    </div>


    او 23 ساله بود كه براى تحصيل در فقه و اصول به نجف اشرف رفت. در نجف نزد استادان به‌نامى تلمّذ كرد كه از آن جمله مى‌توان از آقايان محمد [[بروجردی، حسین|حسين بروجردى]]، محمدرضا تنكابنى، محمد كاظمينى و [[خویی، ابوالقاسم|آيت‌الله خويى]] نام برد.
    '''ابوالقاسم گرجى''' (۱۳۰۰-۱۳۸۹ش)، فقیه، مجتهد، نویسنده، محققِ فقه و حقوق و استاد دانشگاه تهران، چهره ماندگار جمهوری اسلامی ایران، برگزیده فرهنگستان علوم ایران


    سى سال از زندگى‌اش سپرى شده بود كه از نجف به تهران بازگشت و به تدريس در سطوح عاليه و خارج فقه و اصول پرداخت.
    == ولادت ==
    ایشان در سال ۲ فروردین ۱۳۰۰ش در تهران به دنیا آمد. پدرش محمدحسن گرجی، از کاسبان بازار تهران و فردی متدین بود و همچون بیشتر متدینانِ آن دوره، به مدارس تازه تأسیس شده اعتماد نداشت. به همین جهت ابوالقاسم را به مکتب‌خانه فرستاد


    از سال 1332ش، تحصيل در فقه و مبانى حقوق اسلامى در دانشكده الهيات دانشگاه تهران را آغاز كرد. از 1335ش تحصيل در دوره دكتراى فلسفه و حكمت اسلامى را آغاز نمود و از همان زمان نيز در همان دانشكده به تدريس پرداخت. پس از آن نيز به تدريس دوره دكترى حقوق خصوصى و حقوق جزا در دانشگاه تهران مشغول شد.
    ==تحصیلات==


    ايشان بى‌ترديد يكى از افتخارات دانشكده حقوق و علوم سياسى دانشگاه تهران بود. بيش از بيست كتاب و صد مقاله از خود بر جاى گذاشت و آن‌گاه به ديار باقى پاى نهاد. از كتابهاى بيست‌گانه‌اش، دو كتاب به عنوان كتاب سال انتخاب شدند.  
    در شش سالگى راهى مکتب‌خانه شد و در 13 سالگى تحصیلات حوزوى را آغاز کرد.


    او 23 ساله بود که براى تحصیل در فقه و اصول به نجف اشرف رفت. در نجف نزد استادان به‌نامى تلمّذ کرد که از آن جمله مى‌توان از آقایان شیخ [[محمدحسین بروجردى]]، [[محمدرضا تنکابنى]]، [[محمد کاظمینى]] و [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویى]]، [[سید عبدالهادی شیرازی]]، [[آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین|محمدحسین کاشف‌الغطاء]] نام برد.


    در دوران تدريس به عنوان استاد نمونه، استاد ممتاز، پژوهشگر برجسته دانشگاه و پژوهشگر نمونه كشور شناخته شد و نشان درجه يك دانش را نيز از دست رئيس جمهور دريافت كرد.
    شاگردی نزد این استادان، گرجی را به درجه اجتهاد رساند. او از برخی استادانش از جمله [[خویی، سید ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] و [[آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین|کاشف‌الغطاء]]، اجازه اجتهاد دریافت کرد


    در مراسم مشترك فرهنگستان‌ها به‌عنوان چهره برگزيده فرهنگستان علوم ايران انتخاب شد و يكبار نيز جايزه جشنواره بين المللى خوارزمى را از آن خود كرد.
    سى سال از زندگى‌اش سپرى شده بود که از نجف به تهران بازگشت و به تدریس در سطوح عالیه و خارج فقه و اصول پرداخت.


    به‌رغم اينكه كوهى از علم و دانش را بر شانه‌هاى فكر و انديشه خويش حمل مى‌كرد، از تكبر و نخوت هيچ نصيبى نداشت. شاگردان بسيار پرورد و تحقيقات فراوان كرد. علاوه بر تدريس، مجرى و محقق تعداد زيادى از طرحهاى پژوهشى دانشگاه تهران بود. علم و حلم را توأمان داشت. در كنار فضل و دانشش، به زيور ادب و اخلاق نيز آراسته بود.
    از سال 1332ش، تحصیل در فقه و مبانى حقوق اسلامى در دانشکده الهیات دانشگاه تهران را آغاز کرد. از 1335ش تحصیل در دوره دکتراى فلسفه و حکمت اسلامى را آغاز نمود و از همان زمان نیز در همان دانشکده به تدریس پرداخت. پس از آن نیز به تدریس دوره دکترى حقوق خصوصى و حقوق جزا در دانشگاه تهران مشغول شد. دکتر گرجی در سال ۱۳۶۱ش، مدتی کوتاه ریاست دانشگاه تهران را بر عهده داشته است.


    در وصف فضائل اخلاقى‌اش، سخنان بسيارى از دانشجويان و همكارانش مى‌توان شنيد، ولى دو فضيلت در وجودش بود كه سخت چشمگير مى‌نمود: مراقبت بر زبان و قضاوت درباره ديگران. بيهوده سخن نمى‌گفت و زياده‌گو نيز نبود. تقوا در رفتار و گفتارش موج ميزد و اين يكى از علل احترام سرشارى بود كه دوستان و همكاران و دانشجويانش نثارش مى‌كردند.
    استاد گرجی در سال 1362ش به پاس پژوهش در دو كتاب «جوامع‌الجامع در تفسیر» و «تاریخ پیامبر» جایزه  كتاب سال و در سال 1369ش با تألیف كتاب «مقالات حقوقی» از دانشگاه تهران تقدیر نامه دریافت كرد. در سال 1368 و 1369 به ترتیب به عنوان استاد نمونه و استاد ممتاز دانشگاه تهران از طرف وزارت فرهنگ و آموزش عالی از ایشان تقدیر به عمل آمد. همچنین لوح تقدیری به مناسبت فعالیت در علوم قرآنی از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت داشت.


    با اينكه چندان اهل موضعگيرى سياسى نبود، در اواخر عمر خود به سياست دولت در زمينه افزايش جمعيت و تشويق زاد و ولد اعتراض كرد. در نقد اين سياست دولت به شرايط زمانى و مكانى صدور حديث مشهور پيامبر(ص) در باب ازدياد زاد و ولد اشاره كرد و در اين باره چنين گفت: " مساله توالد و تناسل كه امروزه مطرح است، آن گونه كه نسبت ميدهند پيامبر(ص) فرموده است: تناكحوا تناسلوا فانى اباهى بكم يوم القيامه ولو بالسقط. اين از لحاظ حكم فردى كاملا درست است. مصلحت فرد و خانواده غالبا اين اقتضا را دارد اما از نظر اجتماعى ممكن است همواره اينگونه نباشد. زمانى كه مسلمانان در اقليت هستند و از اين نظر در مقابل دشمنان خود تامين لازم را دارند، بايد محتواى اين حديث را نشر داد و به آن عمل كرد. چه بسا شان نزول اين حديث هم همين باشد. در زمانى مانند امروز مصلحت جامعه ما اقتضاى خلاف آن را دارد. ما كه تا چند صباح ديگر نميتوانيم امكانات لازم فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى لازم و مفيد را براى يك جمعيت آنچنانى فراهم كنيم، عمل به محتواى اين حديث به صلاح ما نيست. آنچه پيامبر(ص) فرمودند در موقعيت زمان و مكان خاصى كاملا درست و صحيح است ولى فعلا ما در آن موقعيت نيستيم و اكنون اداره شرافتمندانه و با عزت جامعه اسلامى ما در ميان ديگر جوامع دنيا اقتضادى ديگرى دارد. و به عبارت مختصرتر چه بسا اين حديث بر فرض صحت قضيه خارجيه باشد نه حقيقيه.»
    دكتر ابوالقاسم گرجی در سال 1370 به عضویت فرهنگستان علوم انتخاب شد و همچنین عضو هیأت امنای بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و هیأت نویسندگان دانشنامه‌ ایران و اسلام گشت.


    استاد گرجی در ده‌ها كنگره و مجمع علمی داخلی و بین‌المللی  با ارائه‌ مقالات گوناگون شركت داشته است. و همچنین بیش از یک صد مقاله فارسی و عربی و انگلیسی از ایشان در مجلات داخلی و خارجی به چاپ رسیده و بیش از 14مقاله از ایشان در محافل و كنگره‌های بین‌المللی  ارائه شده است. دكتر گرجی در دوران تدریس به عنوان استاد نمونه، استاد ممتاز، پژوهشگر برجسته دانشگاه و پژوهشگر نمونه كشور شناخته شده و همچنین چهره ماندگار کشور و دارنده نشان درجه یک دانش از رییس جمهور خاتمی بود و در مراسم مشترک فرهنگستان‌ها به عنوان استاد برگزیده فرهنگستان علوم ایران و دارنده جایزه جشنواره بین‌المللی  خوارزمی انتخاب شده بود.<ref>[http://farhangemrooz.com/news/584/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%DA%AF%D8%B1%D8%AC%DB%8C ر.ک: شیخ‌الاسلام، فاطمه، یادی از دکتر ابوالقاسم گرجی، فرهنگ نو امروز، چهارشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۱]</ref>


    ==آثار==
    == خصوصیات اخلاقی ==
    به‌رغم اینکه کوهى از علم و دانش را بر شانه‌هاى فکر و اندیشه خویش حمل مى‌کرد، از تکبر و نخوت هیچ نصیبى نداشت. شاگردان بسیار پرورد و تحقیقات فراوان کرد. علاوه بر تدریس، مجرى و محقق تعداد زیادى از طرحهاى پژوهشى دانشگاه تهران بود. علم و حلم را توأمان داشت. در کنار فضل و دانشش، به زیور ادب و اخلاق نیز آراسته بود.


    برخى از آثار اوست:
    در وصف فضائل اخلاقى‌اش، سخنان بسیارى از دانشجویان و همکارانش مى‌توان شنید، ولى دو فضیلت در وجودش بود که سخت چشمگیر مى‌نمود: مراقبت بر زبان و قضاوت درباره دیگران. بیهوده سخن نمى‌گفت و زیاده‌گو نیز نبود. تقوا در رفتار و گفتارش موج میزد و این یکى از علل احترام سرشارى بود که دوستان و همکاران و دانشجویانش نثارش می‌کردند.


    # تاريخ فقه و فقهاء
    با اینکه چندان اهل موضعگیرى سیاسى نبود، در اواخر عمر خود به سیاست دولت در زمینه افزایش جمعیت و تشویق زاد و ولد اعتراض کرد. در نقد این سیاست دولت به شرایط زمانى و مکانى صدور حدیث مشهور پیامبر(ص) در باب ازدیاد زاد و ولد اشاره کرد و در این باره چنین گفت: " مسأله توالد و تناسل که امروزه مطرح است، آن گونه که نسبت میدهند پیامبر(ص) فرموده است: تناکحوا تناسلوا فانى اباهى بکم یوم القیامه ولو بالسقط. این از لحاظ حکم فردى کاملا درست است. مصلحت فرد و خانواده غالباً  این اقتضا را دارد اما از نظر اجتماعى ممکن است همواره اینگونه نباشد. زمانى که مسلمانان در اقلیت هستند و از این نظر در مقابل دشمنان خود تامین لازم را دارند، باید محتواى این حدیث را نشر داد و به آن عمل کرد. چه بسا شان نزول این حدیث هم همین باشد. در زمانى مانند امروز مصلحت جامعه ما اقتضاى خلاف آن را دارد. ما که تا چند صباح دیگر نمی‌توانیم امکانات لازم فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى لازم و مفید را براى یک جمعیت آنچنانى فراهم کنیم، عمل به محتواى این حدیث به صلاح ما نیست. آنچه پیامبر(ص) فرمودند در موقعیت زمان و مکان خاصى کاملا درست و صحیح است ولى فعلا ما در آن موقعیت نیستیم و اکنون اداره شرافتمندانه و با عزت جامعه اسلامى ما در میان دیگر جوامع دنیا اقتضاى دیگرى دارد. و به عبارت مختصرتر چه بسا این حدیث بر فرض صحت قضیه خارجیه باشد نه حقیقیه.»
    # [[شيخ انصارى]] و شك در مقتضى
    # ادوار اصول الفقه
    # نگاهى به تحول علم اصول
    # تحرير اصول الفقه
    # تحرير الروضه فى شرح اللمعه
    # [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] در علم اصول فقه
    # تصحيح جلد اول و دوم كتاب «تفسير جوامع الجامع» طبرسى (برگزيده كتاب سال)6- ترجمه و تلخيص كتاب «عدة الاصول».


    ==وفات==
    ==وفات==


    ايشان در نهم اسفند ماه 1389ش، به علت كهولت سن، درگذشت و پيكرش در حرم حضرت عبدالعظيم به خاك سپرده شد.
    ایشان در نهم اسفند ماه 1389ش، به علت کهولت سن، درگذشت و پیکرش در حرم حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.<ref>[https://www.ibna.ir/fa/naghli/97785/%D8%AF%D9%83%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%DA%AF%D8%B1%D8%AC%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D9%82%D9%8A-%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D9%81%D8%AA ر.ک: دكتر ابوالقاسم گرجي به ديار باقي شتافت، خبرگزاری کتاب ایران، شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹]</ref>


    ==آثار==
    برخى از آثار اوست:


    == منابع ==
    # تاریخ فقه و فقهاء؛
     
    # [[شيخ انصارى|شیخ انصارى]] و شک در مقتضى؛
    سايت خبرى خبرآنلاين، شنبه 20 فروردين 1390ش.
    # ادوار اصول الفقه؛
    #تاریخ پیامبر اسلام(ص)
    #تصحیح «‌الذریعة الی اصول الشریعة»
    #تصحیح، تحقیق و تعلیق «‌مسائل هامّه من مسائل الخلاف‌»
    #عموم عقود و ایقاعات (رساله دکتری گرجی)
    # نگاهى به تحول علم اصول؛
    # تحریر اصول الفقه؛
    # تحریر الروضه فى شرح اللمعه؛
    # [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سید مرتضى]] در علم اصول فقه؛
    # تصحیح جلد اول و دوم کتاب «تفسیر [[تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین)|جوامع الجامع]]» طبرسى (برگزیده کتاب سال)
    #ترجمه و تلخیص کتاب «عدة الاصول».


    ==پانويس ==
    <references />


    {{پیامبر اعظم(ص)}}
    {{اصول فقه}}
    {{استادان دانشگاه}}
    == وابسته‌ها ==
    == وابسته‌ها ==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[تاریخ فقه و فقها]]
    [[تاریخ فقه و فقها]]


    [[تاریخ پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم]] / نوع اثر: کتاب / نقش: تجدیدنظر و اضافات و کوشش
    [[تاریخ پیامبر اسلام صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم]]  


    [[الذریعة إلی أصول الشریعة]]  
    [[الذریعة إلی أصول الشریعة]]  


    [[تفسير جوامع الجامع]]  
    [[تفسير جوامع الجامع (مصحح، گرجی)]]  


    [[شیخ انصاری رحمه الله و شک در مقتضی]]
    [[تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین)]]
     
    [[نظرة في تطور علم الأصول]]
     
    [[نگاهی به تحول علم اصول]]


    [[ادوار اصول فقه]]
    [[ادوار اصول فقه]]


    [[نگاهی به تحول علم اصول]]
    [[شیخ انصاری رحمه‌الله و شک در مقتضی]]


    [[چکیده تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم]]  
    [[چکیده تاریخ پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله و سلم]]  


    [[تحریر اصول الفقه]]  
    [[تحریر اصول الفقه]]  
    خط ۱۱۲: خط ۱۳۸:
    [[ازدواج موقت در قانون اساسی]]
    [[ازدواج موقت در قانون اساسی]]


    [[نظرة فی تطور علم الأصول]]


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:نویسندگان]]
    [[رده:مترجمان]]
    [[رده:استادان دانشگاه]]
    [[رده:دی (1400)]]
    [[رده:درگذشتگان 1389]]
    [[رده:برگزیدگان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران]]
    [[رده:مصححان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۹

    ابوالقاسم گرجى (۱۳۰۰-۱۳۸۹ش)، فقیه، مجتهد، نویسنده، محققِ فقه و حقوق و استاد دانشگاه تهران، چهره ماندگار جمهوری اسلامی ایران، برگزیده فرهنگستان علوم ایران

    ولادت

    ایشان در سال ۲ فروردین ۱۳۰۰ش در تهران به دنیا آمد. پدرش محمدحسن گرجی، از کاسبان بازار تهران و فردی متدین بود و همچون بیشتر متدینانِ آن دوره، به مدارس تازه تأسیس شده اعتماد نداشت. به همین جهت ابوالقاسم را به مکتب‌خانه فرستاد

    تحصیلات

    در شش سالگى راهى مکتب‌خانه شد و در 13 سالگى تحصیلات حوزوى را آغاز کرد.

    او 23 ساله بود که براى تحصیل در فقه و اصول به نجف اشرف رفت. در نجف نزد استادان به‌نامى تلمّذ کرد که از آن جمله مى‌توان از آقایان شیخ محمدحسین بروجردى، محمدرضا تنکابنى، محمد کاظمینى و آیت‌الله خویى، سید عبدالهادی شیرازی، محمدحسین کاشف‌الغطاء نام برد.

    شاگردی نزد این استادان، گرجی را به درجه اجتهاد رساند. او از برخی استادانش از جمله آیت‌الله خویی و کاشف‌الغطاء، اجازه اجتهاد دریافت کرد

    سى سال از زندگى‌اش سپرى شده بود که از نجف به تهران بازگشت و به تدریس در سطوح عالیه و خارج فقه و اصول پرداخت.

    از سال 1332ش، تحصیل در فقه و مبانى حقوق اسلامى در دانشکده الهیات دانشگاه تهران را آغاز کرد. از 1335ش تحصیل در دوره دکتراى فلسفه و حکمت اسلامى را آغاز نمود و از همان زمان نیز در همان دانشکده به تدریس پرداخت. پس از آن نیز به تدریس دوره دکترى حقوق خصوصى و حقوق جزا در دانشگاه تهران مشغول شد. دکتر گرجی در سال ۱۳۶۱ش، مدتی کوتاه ریاست دانشگاه تهران را بر عهده داشته است.

    استاد گرجی در سال 1362ش به پاس پژوهش در دو كتاب «جوامع‌الجامع در تفسیر» و «تاریخ پیامبر» جایزه  كتاب سال و در سال 1369ش با تألیف كتاب «مقالات حقوقی» از دانشگاه تهران تقدیر نامه دریافت كرد. در سال 1368 و 1369 به ترتیب به عنوان استاد نمونه و استاد ممتاز دانشگاه تهران از طرف وزارت فرهنگ و آموزش عالی از ایشان تقدیر به عمل آمد. همچنین لوح تقدیری به مناسبت فعالیت در علوم قرآنی از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت داشت.

    دكتر ابوالقاسم گرجی در سال 1370 به عضویت فرهنگستان علوم انتخاب شد و همچنین عضو هیأت امنای بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و هیأت نویسندگان دانشنامه‌ ایران و اسلام گشت.

    استاد گرجی در ده‌ها كنگره و مجمع علمی داخلی و بین‌المللی با ارائه‌ مقالات گوناگون شركت داشته است. و همچنین بیش از یک صد مقاله فارسی و عربی و انگلیسی از ایشان در مجلات داخلی و خارجی به چاپ رسیده و بیش از 14مقاله از ایشان در محافل و كنگره‌های بین‌المللی ارائه شده است. دكتر گرجی در دوران تدریس به عنوان استاد نمونه، استاد ممتاز، پژوهشگر برجسته دانشگاه و پژوهشگر نمونه كشور شناخته شده و همچنین چهره ماندگار کشور و دارنده نشان درجه یک دانش از رییس جمهور خاتمی بود و در مراسم مشترک فرهنگستان‌ها به عنوان استاد برگزیده فرهنگستان علوم ایران و دارنده جایزه جشنواره بین‌المللی خوارزمی انتخاب شده بود.[۱]

    خصوصیات اخلاقی

    به‌رغم اینکه کوهى از علم و دانش را بر شانه‌هاى فکر و اندیشه خویش حمل مى‌کرد، از تکبر و نخوت هیچ نصیبى نداشت. شاگردان بسیار پرورد و تحقیقات فراوان کرد. علاوه بر تدریس، مجرى و محقق تعداد زیادى از طرحهاى پژوهشى دانشگاه تهران بود. علم و حلم را توأمان داشت. در کنار فضل و دانشش، به زیور ادب و اخلاق نیز آراسته بود.

    در وصف فضائل اخلاقى‌اش، سخنان بسیارى از دانشجویان و همکارانش مى‌توان شنید، ولى دو فضیلت در وجودش بود که سخت چشمگیر مى‌نمود: مراقبت بر زبان و قضاوت درباره دیگران. بیهوده سخن نمى‌گفت و زیاده‌گو نیز نبود. تقوا در رفتار و گفتارش موج میزد و این یکى از علل احترام سرشارى بود که دوستان و همکاران و دانشجویانش نثارش می‌کردند.

    با اینکه چندان اهل موضعگیرى سیاسى نبود، در اواخر عمر خود به سیاست دولت در زمینه افزایش جمعیت و تشویق زاد و ولد اعتراض کرد. در نقد این سیاست دولت به شرایط زمانى و مکانى صدور حدیث مشهور پیامبر(ص) در باب ازدیاد زاد و ولد اشاره کرد و در این باره چنین گفت: " مسأله توالد و تناسل که امروزه مطرح است، آن گونه که نسبت میدهند پیامبر(ص) فرموده است: تناکحوا تناسلوا فانى اباهى بکم یوم القیامه ولو بالسقط. این از لحاظ حکم فردى کاملا درست است. مصلحت فرد و خانواده غالباً این اقتضا را دارد اما از نظر اجتماعى ممکن است همواره اینگونه نباشد. زمانى که مسلمانان در اقلیت هستند و از این نظر در مقابل دشمنان خود تامین لازم را دارند، باید محتواى این حدیث را نشر داد و به آن عمل کرد. چه بسا شان نزول این حدیث هم همین باشد. در زمانى مانند امروز مصلحت جامعه ما اقتضاى خلاف آن را دارد. ما که تا چند صباح دیگر نمی‌توانیم امکانات لازم فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى لازم و مفید را براى یک جمعیت آنچنانى فراهم کنیم، عمل به محتواى این حدیث به صلاح ما نیست. آنچه پیامبر(ص) فرمودند در موقعیت زمان و مکان خاصى کاملا درست و صحیح است ولى فعلا ما در آن موقعیت نیستیم و اکنون اداره شرافتمندانه و با عزت جامعه اسلامى ما در میان دیگر جوامع دنیا اقتضاى دیگرى دارد. و به عبارت مختصرتر چه بسا این حدیث بر فرض صحت قضیه خارجیه باشد نه حقیقیه.»

    وفات

    ایشان در نهم اسفند ماه 1389ش، به علت کهولت سن، درگذشت و پیکرش در حرم حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.[۲]

    آثار

    برخى از آثار اوست:

    1. تاریخ فقه و فقهاء؛
    2. شیخ انصارى و شک در مقتضى؛
    3. ادوار اصول الفقه؛
    4. تاریخ پیامبر اسلام(ص)
    5. تصحیح «‌الذریعة الی اصول الشریعة»
    6. تصحیح، تحقیق و تعلیق «‌مسائل هامّه من مسائل الخلاف‌»
    7. عموم عقود و ایقاعات (رساله دکتری گرجی)
    8. نگاهى به تحول علم اصول؛
    9. تحریر اصول الفقه؛
    10. تحریر الروضه فى شرح اللمعه؛
    11. سید مرتضى در علم اصول فقه؛
    12. تصحیح جلد اول و دوم کتاب «تفسیر جوامع الجامع» طبرسى (برگزیده کتاب سال)
    13. ترجمه و تلخیص کتاب «عدة الاصول».

    پانويس

    وابسته‌ها