معالمالدين و ملاذ المجتهدين
معالم الدین و ملاذ المجتهدین | |
---|---|
پدیدآوران | جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. دفتر انتشارات اسلامی. گروه تحقیق (محقق) ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | معالم الاصول
المقدمه فی اصول الفقه معالم الدین و ملاذ المجتهدین |
ناشر | جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي |
مکان نشر | قم - ایران |
چاپ | 9 |
موضوع | اصول فقه شیعه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 158/86 /الف2م6 1300 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
معالمالدين و ملاذ المجتهدين (قسم الأصول)، تألیف شيخ جمالالدين حسن بن شيخ زينالدين شهيد ثانى بن على بن احمد عاملى جبعى (متوفاى 1011 قمرى) است.
كتاب معالمالدين كه كتابى اصولى است، مقدمۀ كتاب معالمالدين و ملاذ المجتهدين، كه كتابى فقهى است، مىباشد.
اين كتاب مشهورترين تأليف و تصنيف شيخ حسن بن شهيد ثانى مىباشد، به طورى كه او را به نام صاحب معالم مىشناسند.
در الذريعة گفته شده، هنگامى كه اين مقدمه، از كتاب معالمالدين و ملاذ المجتهدين جدا شده، به نام معالم الأصول ناميده شده است.[۱]
اهميت
قبل از معالمالدين، شرح عميدى بر تهذيب علامه و شرح علامه بر مختصر ابن حاجب و شرح عضدى بر مختصر ابن حاجب در حوزههاى علميّه تدريس مىشد، ولى پس از تأليف اين كتاب، پس از دويست سال تدريس آن در حوزهها متداول گرديده است.[۲]
ساختار و گزارش محتوا
مؤلف در مقدمۀ كتاب مباحث آن را اين گونه تقسيمبندى مىكند: «و رتبنا كتابنا هذا على مقدمة و أقسام أربعة».
مقدمه، همين كتاب معالم الأصول است كه از كتاب معالمالدين و ملاذ المجتهدين جدا شده و قسمتهاى چهارگانه مربوط به مباحث فقهى است.
مقدمه به دو مقصد تقسيم مىشود.
مقصد اول بيان فضيلت علم است كه از 39 حديث و آيات زيادى تشكيل شده است. پس از آن، تعريف فقه و موضوع علم فقه آمده است.
مقصد دوم؛ شامل نه مطلب و خاتمه است كه تا آخر كتاب ادامه دارد و مهمترين مباحث علم اصول در آن بيان مىشود.
مطلب اول از مقصد دوم؛ شامل مباحث تعريف كلى و جزئى، حقيقت لغوى و حقيقت شرعى، مشترك لفظى و حقيقت و مجاز است و مطلب دوم شامل دو مبحث اوامر و نواهى است.
مطلب سوّم؛ بحث عموم و خصوص، مطلب چهارم مطلق و مقيد و مجمل و مبين، مطلب پنجم اجماع، مطلب ششم اخبار، مطلب هفتم نسخ، مطلب هشتم قياس و استصحاب، مطلب نهم اجتهاد و تقليد و در نهايت خاتمۀ كتاب بحث تعادل و تراجيح مىباشد.
ويژگىها
كتاب معالم داراى نقاط مثبت زيادى است كه به بعضى از آنان اشاره مىشود:
در بسيارى از موارد كه طرح بحث اصولى ثمرۀ عملى ندارد، مؤلف آن را مطرح نمىكند. به عنوان نمونه در بحث امر به شىء يا اشياء على وجه التخيير، نظريهاى را از عامه كه علامه به صورت طولانى مطرح كرده ذكر كرده و مىگويد بحث آن را صحيح نمىداند؛ چون: «فلا فائدة لنا مهمة في إطالة القول في توجيهه و ردّه و لقد أحسن المحقق - رحمهاللّه - حيث قال بعد نقل الخلاف في هذه المسألة و ليست المسألة كثيرة الفائدة».
و يا ورود در بحث تصويب را صحيح نمىداند و مىفرمايد: چون اماميّه در اين مسأله اختلافى ندارند، «فلا أرى في البحث عن ذلك بعد الحكم بعدم التأثيم كثير طائل، فلا جرم كان ترك الاشتغال بتقرير حججهم على ما فيها من الإشكال أوفق بمقتضى الحال».
نكتۀ ديگر اين كه مؤلف به نظريات مختلف علامه و شيخ طوسى احاطۀ كامل داشته و به كرات به نظريات علامه در مواضع مختلف كتابهايش اشاره مىكند؛ مثل «قال السيد المرتضى و جماعة منهم العلامة في أحد قوليه... و منهم العلامة في تهذيبه... و قال في النهاية».
روان بودن و طراوت عبارتهاى كتاب و در عين حال پر معنا و عميق بودن آنها و خوددارى از تعقيد و پيچيدگى در عبارتها از ديگر نقاط مثبت كتاب است؛ مثلاًاز كلماتى نظير «الجواب الجواب، جوابها كجوابها و جوابه مثل جوابه» كه داراى هماهنگى خاصى است، استفاده مىكند.
از ديگر نكات، توجه به نظريات علماى اهل تسنن در كتابهاى سيد مرتضى؛ مثل الذريعة إلى أصول الشريعة و الشافية است كه با عبارتهايى نظير «هو قول جماعة من العامة» به نقد و بررسى نظريات آنها مىپردازد.
اصولا صاحب معالم در برخورد با نظريات علماى قبل از خود، با احترام برخورد مىكند و از كلمات فاسد، توهم و نظائر آن استفاده نمىكند، بلكه از عبارتهايى نظير «و ما اختاره السيد فيه محل تأمل» استفاده مىكند.
مطلب ديگر اين كه در بعضى از مباحث كه نياز به تحقيق بيشترى را ضرورى مىداند؛ مانند: مبحث ضد، با عبارت «و عليك بإمعان النظر في هذه المباحث فإني لا أعلم أحداً حام حولها» خواننده را به تحقيق بيشترى تشويق مىكند.
صاحب معالم در ذكر نظريات علماى اصولى قبل از خود در ابتداى كتاب به نظريات پدر بزرگوارشان شهيد ثانى اشارهاى ندارد؛ امّا از بحث عدالت راوى به نظريات ايشان متعرض مىشوند و اين گونه در عبارتهايشان ديده مىشود «و ذهب والدي - ره - إلى الاكتفاء بالإطلاق فيهما... و هذا هو الأقوى... هو اختيار والدي... هو مختار والدي» و نظائر آن.
ضعفها
از نقاط ضعف كتاب اين كه مباحث الفاظ به صورت كامل مطرح نشده و بعدها با نگارش شرح هداية المسترشدين بر معالم، تأليف محمدتقى اصفهانى (متوفاى 1248 قمرى) تا حدودى اين ضعف جبران شده است.
از طرف ديگر در مباحث اصول عمليّه نيز دو اصل برائت و احتياط به صورت مستقل طرح نشده و استصحاب و تعادل و تراجيح نيز به صورت مختصر مطرح شدهاند و مثلاًمبحث استصحاب را منحصر در استصحاب حال دانسته و در مبحث تعادل و تراجيح نيز بسيارى از مباحث اصلى ذكر نگرديده است.
از ديگر نقاط ضعف اين كه معمولا در معالم نام عدۀ معدودى از اصوليين نظير سيد مرتضى، شيخ طوسى، علامۀ حلى، محقق حلى و شهيد اوّل ذكر شده و كتاب، با عنايت به نظريات اين بزرگان نگاشته شده است. اما علماى اصولى ديگر با عبارت نافين، مثبتين، فقال قوم، آخرون، الأولون، جماعة، أكثرون، بعض الأصوليين، مفصلون و نظائر آن بيان شده كه در نتيجه خواننده نمىتواند به مصادر اصلى مراجعه كند.
شروح و حواشى معالم
با توجه به زمان زيادى كه كتاب معالمالدين متن درسى حوزههاى علميّه بوده و مورد توجه علماى اصولى واقع شده، شروح و حواشى زيادى بر آن نوشته شده است. در الذريعة جلد 6 از صفحۀ 204 تا 210 در حدود 45 حاشيه بر معالم ذكر شده كه مهمترين آنها را در اين جا ذكر مىكنيم:
حواشى استاد وحيد بهبهانى، آقا محمدباقر(متوفاى 1206 قمرى) بر معالم. در الذريعة از قول ميرزا محمد تهرانى به نقل از ملا محمدحسین كرهرودى (متوفاى 1314 قمرى) كه از اجلاى شاگردان ميرزاى شيرازى مشهور بوده است، نقل مىكند: «إنّه كان يقول إن تدريس الأستاذ الوحيد كان في المعالم حتى درس المعالم عشرين مرة، كان يكتب في كل مرّة حاشية جديدة عليه، و قد رأيت في بلدة بروجرد من تلك الحواشي تسع عشرة حاشية».
حاشيۀ ديگر، حاشيۀ سيد محمدجواد حسينى، صاحب مفتاح الكرامة (متوفاى 1226 قمرى) بر مقدمۀ واجب است.
همچنين حاشيۀ آقا حسين بن جمالالدين خوانسارى (متوفاى 1098 قمرى).
حاشيۀ سلطان العلماء سيد حسين بن محمد مرعشى آملى (متوفاى 1064 قمرى).
حاشيۀ حسامالدين محمد صالح بن احمد مازندرانى (متوفاى 1081 قمرى) داماد محمدتقى مجلسى، كه در جوانى اين حاشيه را نوشته است.
حاشيۀ آقا عبدالحسين بن آقا محمدباقروحيد بهبهانى.
حاشيۀ فاضل تونى، ملا عبداللّه بن محمد بشروى (متوفاى 1071 قمرى).
حاشيۀ سيد على بن محمد طباطبايى حائرى صاحب رياض المسائل(متوفاى 1231 قمرى).
حاشيۀ فرزند صاحب معالم فخرالدين ابوجعفر محمد بن حسن بن زينالدين شهيد ثانى (متوفاى 1030 قمرى).
حاشيۀ ميرزا محمد بن حسن شيروانى، مدقق شيروانى (متوفاى 1098 قمرى).
حاشيۀ سيد محمد مجاهد بن سيد على صاحب رياض (متوفاى 1242 قمرى).
حاشيۀ منسوب به سيد محمد مهدى بحرالعلوم يا سيد مهدى بن سيد على صاحب رياض.
از بين حواشى مذكور، حاشيۀ ملا محمد صالح مازندرانى و حاشيۀ مدقق شيروانى و حاشيۀ سلطان العلما همراه با كتاب معالم داراى حواشى چاپ شده است.
منابع مقاله
- المقنعة و التذكرة بأصول الفقه، تأليف شيخ مفيد، محمد بن محمد نعمان حارثى، استاد سيد مرتضى و شيخ طوسى (متوفاى 413 قمرى).
- الذريعة إلى أصول الشريعة، تأليف سيد مرتضى، على بن حسين موسوى (متوفاى 436 قمرى).
- النهاية و عدة الأصول، تأليف شيخ طوسى، ابوجعفر محمد بن حسن (متوفاى 460 قمرى).
- المهذب، المعتمد، الروضة، المعالم، المناهج و شرح جمل العلم و العمل سيد مرتضى، تأليف ابن براج (متوفاى 481 قمرى).
- غنية النزوع إلى علمي الأصول و الفروع، تأليف ابن زهرة، ابوالمكارم حمزه بن ابى المعاسن زهرة حلبى (متوفاى 585 قمرى).
- السرائر و مختصر التبيان، تأليف فخرالدين محمد بن إدريس عجلى حلى (متوفاى 598 قمرى).
- البهجة لثمرة المهجة، تأليف سيد رضىالدين على بن طاوس حلى (متوفاى 664 قمرى).
- معارج الأصول، المعتبر، المختصر النافع و شرايع الإسلام، تأليف محقق حلى، جعفر بن حسن بن يحيى (متوفاى 676 قمرى).
- تهذيب الأصول، شرح الذريعة، مبادىء الوصول و مختلف الشيعة، تأليف علامۀ حلى، حسن بن يوسف (متوفاى 726 قمرى).
- إيضاح الفوائد تأليف فخرالمحققين، فرزند علامۀ حلى محمد بن حسن (متوفاى 771 قمرى).
- الدروس، ذكرى الشيعة و القوائد و الفوائد، تأليف شهيد اول، محمد بن جمالالدين مكى (متوفاى 786 قمرى).
- تمهيد القواعد، شرح الدراية و الروضة، تأليف شهيد ثانى، زينالدين بن على عاملى (متوفاى 966 قمرى).
تاريخ تأليف و چاپ كتاب
در ابتداى كتاب خطبۀ با ارزشى در فضيلت علم و به خصوص علم فقه و اخلاص نيت و عمل به آموختهها و تواضع آورده شده كه مقدمهاى براى ورود به مباحث فقهى است و در كتابهاى اصولى متداول اين مقدمه ديده نمىشود.
بنابر آنچه در مقدمۀ معالم - چاپ جامعۀ مدرسين - آمده، كتاب در سال 994 تدوين و تأليف شده، ولى در أعيان الشيعة تاريخ نوشتن آن را 1001 هجرى قمرى ذكر كرده است.[۳]
كتاب معالم، كه به وسيلۀ مؤسّسۀ نشر اسلامى وابسته به جامعۀ مدرسين در قم، چاپ شده، از نظر تصحيح و تحقيق كتاب با ارزشى است. اين كتاب با نسخههاى خطى معتبر و با ارزشى مقابله و تحقيق شده، مانند نسخۀ كتابخانۀ ملى ملك آستان قدس رضوى كه تاريخ نگارش آن سال 1034 هجرى قمرى است و به زمان وفات مؤلف بسيار نزديك است.
البته متداول بودن تدريس اين كتاب و چاپ مكرر آن و نسخههاى خطى متعدد آن، بر درجۀ اعتماد به صحت اين كتاب مىافزايد.
نسخۀ موجود در برنامه
ناشر: دفتر انتشارات اسلامى
نوبت چاپ: نهم
قطع: وزيرى
تعداد جلد: يك جلد
تعداد صفحات مقدمه: 16 صفحه
تعداد صفحات متن: 256 صفحه
تعداد صفحات فهرست: 8 صفحه
پانویس
- ↑ الذريعة ج 21 ص 198
- ↑ أعيان الشيعة ج 1 ص 138
- ↑ (أعيان الشيعة ج 5 ص 6)