منابع علوم و تفسیر قرآن تا پایان قرن پنجم هجری
منابع علوم و تفسیر قرآن تا پایان قرن پنجم هجری | |
---|---|
پدیدآوران | بحيرايي، نسرين (نویسنده) |
ناشر | فرهنگ سبز |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1388ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-9906-57-7 |
موضوع | مفسران - سرگذشتنامه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 92/6 /ب3 /م8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
منابع علوم و تفسیر قرآن تا پایان قرن پنجم هجری تألیف نسرین بحیرایی، کتابی است به زبان فارسی و با موضوع علوم قرآنی و سرگذشتنامه مفسران.
کتاب حاضر، حاصل تلاشهایی بهمنظور آشنا ساختن دانشپژوهان قرآن با منابع دستاول معارف قرآنی است.
ساختار
کتاب دارای، مقدمه به قلم نویسنده و محتوای مطالب در شش فصل اصلی است. در کتاب با استناد به منابع دستاول دانشمندان شیعه و سنی طی پنج قرن بعد از هجرت پیامبر اسلام(ص) منبعشناسی مفصلی ازآنچه که درباره آیات و سورههای قرآنی وجود دارد عرضه میگردد. ازآنجاکه در آغاز فعالیتهای قرآنی، علوم قرآنی شامل تفسیر، لغت، صرف و نحو، اسباب نزول و قرائت بود، در این کتاب هرکسی که در زمینه قرآن فعالیتی داشته، مفسر به شمار آمده است؛ گرچه تنها در صرف و نحو لغات یا قرائت قرآن کار کرده باشد.
نویسنده در این کتاب به ارائه سرگذشت 367 نفر از مفسرین تا قرن پنجم هجری میپردازد. البته او متعرض سه تن از مفسرین قرن ششم هم شده است. وی مطالب کتاب را به ترتیب قرن، ساماندهی کرده؛ اسامی این اشخاص از قرن اول با پیامبر اکرم(ص) شروع میشود و در قرن ششم با کیا هراسی شافعی (م 504 ق.) پایان میپذیرد.
او در نگارش این اثر از 154 منبع شیعی و سنی بهره برده است که برخی از آنها عبارتند از: رجال کشی، رجال طوسی، رجال نجاشی، معجم رجال الحدیث آیتالله خویی، أمالی شیخ صدوق، ارشاد شیخ مفید، کافی کلینی، تفسیرهای المیزان، مجمع البیان، عیاشی، قمی و فرات کوفی، کتابهای سنن أبيداود، ابن ماجه، ترمذی، دارمی و نسایی، صحیحین بخاری و مسلم، شرح نهجالبلاغة (ابن ابيالحديد)، طبقات المفسرین سیوطی، الطبقات الکبری ابن سعد، الدرجات الرفیعه فی طبقات الشیعه سید علیخان مدنی و...[۱]
گزارش محتوا
او در شرح زندگانی ابن مسعود، ابتدا اطلاعات شناسنامهای او را ذکر میکند، سپس شرححالی از وی ارائه داده و به بررسی مصحفش میپردازد و بعد سرنوشت آن مصحف را ذکر میکند. ابوعبدالرحمن عبدالله ابن ام عبدالهذلى از یاران پیامبر(ص) است که پیش از عمر بن خطاب اسلام آورد. او را بیشتر عبدالله بن امعبد میخواندند و گاهی لقب سادس سته را به او میدادند که این لقب را بسیار دوست میداشت. وی هفتاد سوره را مستقیماً، از پیامبر آموخت. زیاد نقل حدیث نمیکرد اما در حفظ الفاظ قرآن ورع داشت. مکتب تفسیری ابن مسعود بیشتر در عراق رواج داشت.[۲] «ابن مسعود در روایت، محکمکارى میکرد و شاگردانش را وامیداشت تا در حفظ الفاظ روایت تلاش کنند.»[۳] او پس از اسلام آوردن همواره ملازم پیامبر خدا(ص) بود و در غزوات حاضر بود و ابوجهل را او کُشت. ابن مسعود نخستین کسی است که پس از رسول خدا(ص) قرآن را در مکه با صدای بلند تلاوت کرد و یک مرتبه هم به خاطر اینکه قرآن را در مسجدالحرام بلند خواند کتک مفصلی از دست کفار قریش خورد.[۴] «وی از نخستین کسانی بو که قرآن را درس میداد و جزو چهار نفری است که پیغمبر(ص) فرمان داد قرآن را از ایشان بیاموزند. او بهعنوان یکی از حافظان معروف قرآن است و اینکه قرآن را مصحف نامگذاری کردند به پیشنهاد او بود. شیخ الطایفه طوسی در کتاب أمالی خود میگوید: ابن مسعود هفتاد سوره را از نبی اکرم(ص) و باقی را از حضرت امیر علی بن ابیطالب(ع) آموخت»[۵] او به قول اکثر در سال 32ق وفات یافت و برخی مانند زهری قائلند وی در صفین با علی(ع) بود و در آنجا کشته شد. در صحیحین، 848 حدیث از ابن امعبد (ابن مسعود) نقل شده است. درباره مصحف او میتوان گفت که برخی نوشتهاند عبدالله بن مسعود «معوذتین» را از قرآن نمیدانست و لذا در مصحفش ننوشته بود. نووی در «شرح المهذب» این نسبت را مردود دانسته و سید جعفر مرتضی عاملی در «حقائق هامة حول القرآن الکریم» بر رد این ادعا اقامه دلیل کرده است. در دستور جمعآوری و سوزاندن مصاحف به دستور عثمان، ابتدا ابن مسعود بهشدت با این امر مخالفت کرد ولی پسازاینکه دید مسلمانان بر این امر اجماع کردهاند، مصحفش را تحویل عثمان داد و مانند سایر مصاحف سوزانده شد.[۶]
بحیرایی درباره ابوحمزه مینویسد: نامش ثابت بن دینار بود و مکنی به دینار ابوصفیه. محضر چهار امام (امام چهارم تا هفتم) را درک کرد. چندین کتاب دارد و شیخ شیعیان کوفه بوده است. در روایتی از فضل بن شاذان، امام رضا(ع) او را به لقمان یا سلمان زمان خودش تشبیه کرده است. عبدالرزاق حرزالدین در 1420ق آثار حدیثی و تفسیری ابوحمزه را در کتابی به نام تفسیر ابوحمزه ثمالی جمعآوری کرده است. ابوحمزه کتابی تفسیری (مأثور از اهلبیت(ع)) داشته که حدود چهار قرن و نیم متداول بوده و اکنون مفقود است. غیرازاین، چهار کتاب دیگر برای او ذکر کردهاند؛ کتاب النوادر، کتاب الزهد، صحیفه حقوق و کتابی دیگر که بدون عنوان است و شیخ طوسی و ابن شهرآشوب ذکرش کردهاند. بسیاری او را توثیق کردهاند و تنها ذَمّی که مخالفان، درباره او دارند زیادهروی در دینش است. نجاشی ضمن توثیق او از نوح و منصور و حمزه بهعنوان فرزندان ابوحمزه نام میبرد که همراه زید بن علی(ع) شهید شدند و از سایر فرزندانش اسم نمیبرد. او از امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روایت کرده است. کشی در رجالش تاریخ وفات ابوحمزه و زراره و محمد بن مسلم را در یک سال و بعد از شهادت امام صادق(ع) ذکر میکند.[۷]
وضعیت کتاب
نویسنده، کتاب را به چهارده معصوم(ع) و پدر و مادر و همسرش تقدیم کرده است.[۸]
فهرست مطالب در ابتدا و منابع و مآخذ در انتهای کتاب آمده است.
پاورقیهای این اثر غالباً ً به ذکر ارجاعات اختصاص دارد ولی گاهی حاوی توضیحاتی درباره برخی اعلام و اصطلاحات وارده در متن است.
در فهرست کتاب، اشتباه تایپی به چشم میخورد در آنجا بهجای ذکر عدد 139 در صفحه مربوط به مطلب ابوحمزه ثمالی، عدد 1389 تایپ شده است.[۹]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.