نگاهی دیگر به بلاغت قرآن: ترجمۀ کتاب «من بلاغة القرآن»

    از ویکی‌نور
    نگاهی دیگر به بلاغت قرآن
    نگاهی دیگر به بلاغت قرآن: ترجمۀ کتاب «من بلاغة القرآن»
    پدیدآورانبدوی، احمد احمد (نویسنده) باقر، علیرضا (مترجم)
    ناشرشایا
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    شابک5ـ4ـ96170ـ622ـ978
    موضوعقرآن - اعجاز

    قرآن - مسایل ادبی

    قرآن - مسایل لغوی

    قرآن - مسایل متفرقه
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏82‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏4‎‏م‎‏8

    نگاهی دیگر به بلاغت قرآن: ترجمۀ کتاب «من بلاغة القرآن» تألیف احمد احمد بدوی، ترجمه علیرضا باقر؛ کتاب «من بلاغة القرآن» اثر ارزشمندی است که نویسندۀ آن احمد احمد بدوی با تکیه بر همین رویکرد تازه آن را نگاشته است. وی کتاب خود را در دو بخش سامان داده که بخش نخست آن به مباحث بلاغی اختصاص یافته و بخش دوم به معانی قرآنی که نوعی تفسیر موضوعی است.

    ساختار

    کتاب در هفت فصل تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    تقریباً از نیمۀ دو سدۀ سوم هجری، نگاهی پدید آمد که اعجاز قرآن را در نظم سخنانش جستجو می‌کرد و بر آن بود که شیوۀ گزینش و ترکیب واژگان و نیز سبک ترتیب و چینش واژه‌ها و جمله‌های این کتاب چنان است که با ترتیب و نظم معانی موردنظر پیوندی استوار دارد و چونان آبگینه‌ای رخشا، رخسار آن معانی را پدیدار می‌سازد؛ نظمی که در سخن زبان‌آوران و حتی مردمان عادی نیز کم‌وبیش دیده می‌شود؛ اما هرگز به کمال نظم قرآن نرسیده است و نمی‌رسد. این نگرش با ژرف‌نگری‌ها و نکته‌سنجی‌های بی‌مانند زبان‌شناس نامدار ایرانی و خداوندگار بلاغت عربی، شیخ عبدالقاهر جرجانی بارور شده، به «نظریۀ نظم» نامور گردید. این نظریه، پایه‌ای در دانش ریشه‌دار بلاغت دارد و پایه‌ای در اصول استوار معناشناسی. بدین سبب است که نظریۀ نظم، از یک‌سو از بلاغت بهره‌مند شده و از سوی دیگر آن سرشار کرده است.

    اکنون چند دهه‌ای است که به برکت احیای اندیشه‌های جرجانی، ادیبان و شاعران بلاغت‌گریز عرب به این دانش روی آورده و می‌کوشند تا مبانی آن را نه‌تنها در نظم و نثر گران‌سنگ ادیبان، که در قرآن بجویند. بی‌تردید فهم آموزه‌های جرجانی و پیروانش، پنجره‌ای نو به روی شگفتی‌های بی‌همتا و بی‌کران زبان قرآن می‌گشاید و دل‌ها و دیده‌های زیباجو را به گلگشتی در این بهشت فروهشته از آسمان فرا می‌خواند؛ گلگشتی که صاحبدلان و دیده‌وران منصف را به پذیرش بی‌مانندی زبان قرآن می‌رساند و نشان می‌دهد که این چهرۀ اعجاز، نه ادعایی بی‌بنیان که حقیقتی متکی به برهان است.

    کتاب «من بلاغة القرآن» اثر ارزشمندی است که نویسندۀ آن احمد احمد بدوی با تکیه بر همین رویکرد تازه آن را نگاشته است. وی کتاب خود را در دو بخش سامان داده که بخش نخست آن به مباحث بلاغی اختصاص یافته و بخش دوم به معانی قرآنی که نوعی تفسیر موضوعی است. بدوی کوشیده تا در بخش نخست کتاب خویش افزون بر محور قراردادن قرآن، نگاهی نو به موضوعات بلاغی اندازد و با نقد گفته‌های پیشنیان، طرحی نو افکند. در ترجمۀ این کتاب، بخش دوم به طور کلی جذف شده و بخش اول با فصل‌بندی جدید ارائه شده است.

    در فصل نخست با عنوان «بحث‌های مقدماتی» شش گفتار دربارۀ اثر ادبی، جایگاه ادبیات در نمودهای آگاهی، علوم بلاغی و نقد ادبی، خوانش ادبی، شیوۀ ادبی در قرآن و اعجاز قرآن آورده شده است.

    در سطح قاموسی، دلالت واژه‌های بیرون از جمله بر معنایی که فرهنگ واژگان برای آنها نقل کرده است، هیچ‌گونه برتری بر یکدیگر ندارد؛ باری نمونه فعل «قال» با «تکلم» یا اسم «رجل» با اسم «اسد» از نظر دلالت بر معنای قاموسی، تفاوتی با هم ندارند. تنها تفاوتی که واژگان مستقل و بیرون از جمله می‌توانند با یکدیگر داشته باشند، یکی در این است که تلفظ بعضی از آنها روان‌تر و آسان‌تر از بعضی دیگر باشد؛ مثل واژۀ «نفس» که از واژۀ هم‌معنایش «جِرِشّی» آسان‌تر بر زبان جاری می‌شود. فصل دوم کتاب دربارۀ واژگان قرآنی است و در شش گفتار بلاغت و نظم، به‌گزینی واژه‌ها، فاصله، واژگان غریب، معرب و زائد در قرآن بررسی شده است.

    فصل سوم اختصاص به آیه‌های قرآنی دارد. در این فصل نخست ساخت آیه بررسی شده و در ادامه مباحثی چون تقدیم و تأخیر، ذکر و حذف، معرفه و نکره، مفرد و تثنیه و جمع و مذکر و مؤنت، تأکید و تکرار و ... تبیین شده است.

    بدیع در دستان ادیب هنرمند نه زیوری است که بخواهد به‌زور از آن استفاده کند و نه زینتی است که سخنش از آن بی‌نیاز باشد و نه نقش ایوانی که پس از استوارکردن پای‌بست معنا و کامل کردن اقتضائات دو دانش معانی و بیان به فکر آن بیفتد. آرایه‌های به‌کاررفته در قرآن، همگی مواردی است که به‌جا و به اقتضای معنا آمده است و هیچ واژه و عبارت دیگری نمی‌تواند جای آنها را بگیرد. بدیع در قرآن موضوعی است که فصل چهارم بدان اختصاص یافته است.

    فصل پنجم این کتاب اختصاص به بحث بیان در قرآن دارد و در آن تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه و تعریض در قرآن بررسی شده است.

    در فصل ششم دربارۀ سوره‌های قرآنی بحث و بررسی صورت گرفته و موضوعاتی چون پیوند آیه‌ها و سوره‌ها، آغاز و پایان سوره‌ها بررسی شده است.

    نخستین ویژگی سبکی قرآن کریم، قوت، فخامت و شکوهی است که برآمده از به‌گزینی واژگان سخته و استوار و بهره‌گیری از تأکید و تکرار. این شکوه و فخامت را در هر موضوعی از موضوعات قرآنی می‌توان حس کرد. فصل پایانی کتاب اختصاص به بررسی سبک قرآن دارد.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها