بحوث منهجية في علوم القرآن الكريم

    از ویکی‌نور
    بحوث منهجية في علوم القرآن الكريم‏
    بحوث منهجية في علوم القرآن الكريم
    پدیدآورانابراهیم، موسي ابراهیم (نويسنده)
    ناشردار عمار
    مکان نشراردن - عمان
    سال نشرمجلد1: 1996م , 1416ق ,
    موضوعقرآن - علوم قرآنی
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏69‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ب‎‏3 ‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    بحوث منهجية في علوم القرآن الكريم، اثر موسی ابراهیم ابراهیم، کتابی است درباره قرآن و علوم مرتبط با آن، که در زمان معاصر و به زبان عربی نوشته شده است.

    ساختار

    کتاب از مقدمه، تمهید، بیست‌وشش مبحث و خاتمه تشکیل شده است. هرکدام از مباحث کتاب به یکی از علوم مرتبط با قرآن اختصاص یافته و در ابتدای هر مبحث، فهرستی اجمالی از محتوای آن و در پایان هر مبحث، مجموعه‌ای از سؤالات مطرح شده است.

    گزارش محتوا

    نویسنده از شیوه خویش در مقدمه سخن می‌گوید: چون این اثر به جهت استفاده جوانان نگاشته شده است؛ لذا سعی بر این بوده که به شیوه کتب درسی باشد و از جزئیات مباحث پرهیز گردد و به مصادر مورد اعتماد مراجعه شود[۱].

    در تمهید به دو مطلب پرداخته شده است: ابتدا مختصری از تاریخچه علوم قرآن ذکر شده، سپس از برتری این کتاب و علوم آن بر دیگر آثار عربی و علوم سخن به میان آمده است.

    در زمان خلافت حضرت علی(ع)، ایشان به جهت حفظ اصالت لغت عرب به ابوالاسود دئلی دستور داد که برخی از قواعد ادبیات عربی را وضع کند و از آنجا بود که علم اعراب قرآن کریم آغاز شد[۲].

    اولین علم از علوم قرآن که در عصر تدوین، مورد توجه قرار گرفت، تفسیر بود و به دنبال آن مباحثی چون کتابت، اسرار قرآن، اعجاز، محکم و متشابه، غریب القرآن و... مطرح گردید[۳].

    مؤلف در بحث فضیلت علوم قرآن بر دیگر علوم می‌گوید: اگر قرآن نبود هیچ‎یک از علوم اسلامی وجود نداشت و تمام این علوم از قرآن متفرع شده‌اند. ایشان درباره دیگر علوم همچون طب، هندسه، ریاضیات و علوم طبیعی و اجتماعی و... معتقد است که این علوم نیز مدیون وجود قرآنند؛ زیرا اگر قرآن صحابه و تابعان آنها را به علم‌آموزی تشویق نمی‌کرد و درهای تفکر در آفاق ‎و انفس را بر آنها نمی‌گشود، هرگز دانشمندانی که استوانه‌های علم بودند و از پیشروان کاروان دانش، پیدا نمی‌شدند؛ دانشمندانی همچون ابوبکر رازی، ابن ‎سینا، ابوریحان بیرونی، جابر بن حیان، ابن نفیس، ابن هیثم، خوارزمی، ابن خلدون و...[۴].

    در مبحث اول مباحثی چون تعریف قرآن، پدیده وحی، فرق بین قرآن و حدیث قدسی، فرق بین قرآن و حدیث نبوی، کیفیت نزول قرآن و... آمده است.

    نویسنده وحی را به دو قسم لغوی و اصطلاحی تقسیم نموده و برای هرکدام اقسامی را ذکر نموده است. او می‌گوید: در قرآن وحی به معنای الهام فطری به انسان، الهام غریزی به حیوان، اشاره سریع، وسوسه شیطان، وحی خداوند به ملائکه با امری که آن را انجام می‌دهند و وحی خداوند به انبیاء و رسولانش آمده است[۵].

    نویسنده، مبحث دوم را به اسباب نزول اختصاص داده است. ایشان در این مبحث معنی اسباب نزول، آیاتی که برایشان اسباب نزول نقل ‎شده و آیاتی که سبب نزول ندارند، فواید شناخت اسباب نزول، راه دستیابی به اسباب نزول، اولین و آخرین چیزی که از قرآن نازل شده را مورد بحث و بررسی قرار داده است.

    ایشان می‌گوید: اولین سوره‌ای که به‌صورت کامل بر پیامبر نازل شده، سوره مدثر و اولین آیاتی که بر پیامبر نازل شده آیات ابتدایی سوره علق است. در مورد آخرین آیه‌ای که بر پیامبر نازل شده، اختلاف است؛ برخی آیه 278 سوره بقره و گروهی آیه 281 همین سوره را آخرین آیه می‌دانند. به نظر نویسنده نظر دوم ارجح است[۶].

    مبحث سوم به مکی و مدنی بودن آیات قرآن اختصاص یافته است. در این مبحث به موقعیت دو شهر مکه و مدینه، ویژگی‌های آیات مکی و مدنی، روش علما در شناختن آیات مکی و مدنی و فایده دانستن مکی و مدنی بودن آیات اشاره شده است.

    ویژگی‌های بخش مکی قرآن:

    1. محتوای این بخش، عبارت است از: موضوعات عقیدتی همچون یگانگی خداوند و ایمان به قیامت، تأکید بر پایبندی به اخلاق فاضله و استقامت در کار خیر، مجادله با مشرکین و عقاید فاسدشان؛
    2. آیات مکی، کوتاه هستند؛
    3. در آنها کلمه «کلا» به‌وفور یافت می‌شود؛
    4. خطاب «يا أيها الناس» در آنها فراوان است و خطاب «يا أيها الذين آمنوا» غالباً در آنها نیست؛
    5. سجده‌های تلاوت در آنها فراوان است؛
    6. بیشتر داستان پیامبران و امم گذشته در سور مکی است؛
    7. قسم در آیات مکی فراوان است؛
    8. سور مکی با حروف مقطعه آغاز می‌شوند؛ اساسا غیر از دو سوره بقره و آل‎ عمران، بقیه سوری که با حروف مقطعه آغاز می‌شوند، همگی مکی هستند[۷].

    ویژگی‌های بخش مدنی:

    1. اشتمال بر آیات جهاد؛
    2. ذکر نفاق و منافقین؛
    3. اشتمال بر تشریع؛

    و...[۸].

    در مبحث چهارم، مطالبی درباره تدوین و گردآوری قرآن آمده است. در این مبحث، سیر تاریخی گردآوری قرآن از زمان پیامبر تا زمان خلیفه سوم مورد توجه قرار گرفته، سپس درباره موضوعاتی چون ترتیب آیات و سور قرآن مطالبی بیان شده و از تقسیمی که عالمان برای سور قرآن در نظر گرفته‌اند و تعداد کلمات و حروف قرآن بحث شده است[۹].

    در مبحث پنجم به «الأحرف السبعة» با توجه به روایتی از پیامبر که قرآن بر هفت حرف (الأحرف السبعة) نازل شده، پرداخته شده است. نویسنده در ابتدای این مبحث به دنبال کشف از «الأحرف السبعة» بوده، سپس از حکمت هفت حرف و فرق آن با قرائات هفت‌گانه سخن به میان آورده و در پایان سرنوشت «الأحرف السبعة» را بعد از وفات پیامبر(ص) متذکر شده است[۱۰].

    مبحث ششم که ادامه مبحث پیش است در ابتدا به فرق بین «الأحرف السبعة» و قرائات هفت‌گانه پرداخته است. نویسنده ادامه مباحث این بخش از کتاب را به قرائت قرآن اختصاص داده است. کیفیت قرائت، قرائت حرام، آداب قرائت و عملکرد سلف بعد از ختم قرآن، از موضوعاتی است که نویسنده به شرح آنها پرداخته است[۱۱].

    نویسنده، مبحث هفتم را به رسم‌الخط عثمانی اختصاص داده است و مطالب آن را ضمن معنی رسم‌الخط عثمانی، عقیده علما در التزام به آن و حکم رسم مصحف با نگارش جدید بیان نموده است[۱۲].

    مبحث هشتم، به تفسیر و مفسران اختصاص دارد. ‎نویسنده ابتدا به بیان پیدایش و تکامل تفسیر پرداخته، سپس از تفاوت تفسیر و تأویل سخن گفته و در ادامه انواع و اقسام تفسیر مأثور و تفسیر به رأی را ذکر نموده است. در تفسیر مأثور ابتدا دو قسم تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر قرآن با سنت را توضیح داده، سپس سه بحث تفسیر صحابه، تفسیر تابعین و اسرائیلیات در کتب تفسیر را تشریح کرده است.

    از دیگر مطالب این مبحث، مراتب تفسیر، آداب مفسر، طبقات مفسرین، مشهورترین مفسران و کتب تفسیری در قدیم و معاصر است[۱۳].

    مطالب مبحث نهم در چهار بخش آمده است. نویسنده در ابتدا یک بحث کلی از تحدی و اعجاز نموده، سپس به بیان اعجاز در قرآن، معنی و اقسام معجزه و وجوه دانه اعجاز این کتاب آسمانی پرداخته است[۱۴].

    مطالب مرتبط با نسخ در مبحث دهم مطرح شده است. نویسنده در ابتدا به تعریف نسخ پرداخته، سپس ادله ثبوت نسخ و حکمت آن را مطرح نموده و در پایان از انواع نسخ سخن گفته است. نسخ قرآن به قرآن، نسخ قرآن به سنت، نسخ سنت با قرآن، نسخ سنت با سنت، نسخ تلاوت و حکم با هم، نسخ حکم و بقاء تلاوت، نسخ تلاوت به‌همراه بقاء حکم از اقسام نسخ است که نویسنده به توضیح آنها پرداخته است[۱۵].

    در مبحث یازدهم، از محکم و متشابه سخن به میان آمده است. این مبحث با مقدمه‌ای درباره چگونگی تمایز بین محکم و متشابه آغاز شده، سپس نویسنده، این دو اصطلاح را تعریف کرده و در ادامه به ذکر نظرات مختلف درباره اینکه آیا راسخان در علم از متشابهات قرآن مطلع هستند؟ پرداخته و در پایان فلسفه وجود متشابهات در قرآن را بیان کرده است[۱۶].

    موضوع مباحث دوازدهم تا بیست‌وسوم، به‌ترتیب عبارت است از: عام و خاص[۱۷]، مجمل و مبین[۱۸]، مطلق و مقید[۱۹]، منطوق و مفهوم[۲۰]، متقدم و متأخر[۲۱]، قصص قرآن[۲۲]، امثال در قرآن[۲۳]، سوگندهای قرآن[۲۴]، جدل در قرآن[۲۵]، فضائل قرآن[۲۶]، فواتح و خواتم سور قرآن[۲۷] و مناسبات بین سور و آیات قرآن[۲۸].

    در مبحث بیست‌وچهارم، موضوع وجوه و نظائر در قرآن مطرح شده است. وجوه، جمع وجه و در لغت لفظی است مشترک که در چند معنا به‌کار رفته است و نظائر، عبارت است از الفاظی که در معنا با هم توافق دارند.

    برخی از علما این باب را از انواع اعجاز قرآنی بشمار آورده‌اند؛ چون احیانا یک واژه به بیست یا بیش از بیست معنا منصرف می‌گردد؛ چیزی که عادتا در کلام بشری یافت نمی‌شود. از جمله فواید معرفت وجوه و نظائر در قرآن، آگاهی بر سعه معانی قرآن و تناسب آیات و کلمات آن با یکدیگر است[۲۹].

    نویسنده در مبحث بیست‌وپنجم، از غریب قرآن و در مبحث بیست‌وششم، از اعراب قرآن سخن گفته است[۳۰].

    وی خاتمه کتاب را به خواطر قرآنی اختصاص داده و در آن از موضوعاتی همچون متأثر شدن از آیات قرآن، حق قرآن بر اهل آن، چگونگی دریافت قرآن توسط صحابه، عزت یافتن با قرآن، امت قرآن، اهل قرآن چه کسانی هستند؟ و... بحث کرده است[۳۱].

    وضعیت کتاب

    آدرس آیات در متن کتاب ذکر شده و در پاورقی‌ها، مستندات مطالب کتاب آمده است.

    فهرست محتویات در انتهای کتاب گنجانده شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها