ابن هیثم، محمد بن حسن
نام | ابنهیثم، محمد بن حسن |
---|---|
نامهای دیگر | ابنالهیثم، حسن بن حسن
ابنالهیثم البصری، ابوعلی حسن بن حسن |
نام پدر | حسن |
متولد | 354ق |
محل تولد | بصره |
رحلت | ح430ق |
اساتید | |
برخی آثار | شرح مصادرات کتاب اقلیدس |
کد مؤلف | AUTHORCODE06169AUTHORCODE |
ابوعلی محمد بن حسن بن هیثم بصری (۳۵۴- ح۴۳۰ق)، معروف به ابن هیثم، از بزرگترین ریاضیدانان و بدون شک بهترین فیزیکدان مسلمان عرب یا ایرانی بود. او اولین دانشمند فیزیک نور در جهان است که در زمینه شناخت نور و قانونهای شکست و بازتاب آن نقش مهمی ایفا کردهاست. او همچتین در نجوم، هندسه، چشم پزشکی، و رفع اپتیکی مشکلات چشمی صاحب نظر بود.
به رغم شهرت عظيم وى، اطلاعات مبسوطى درباره دورانهاى مختلف زندگى، خاصه تحصيلات و استادان او در دست نيست. آنچه در این باره مىدانيم، غالباً ً رواياتى است كه حدود سه قرن پس از او، نقل شده است.
ولادت
وى در سال 354ق در بصره زاده شد.
تحصیلات
پس از مشاهده اختلاف مردم در راههاى وصول به حقيقت، پس از تحصيل علوم طبيعى، به علوم فلسفى همت گماشت.
به روايت شيخ علمالدين قيصر بن ابىالقاسم مهندس، ابن هيثم در بصره- كه در آن سالها زير فرمان آل بویه عراق بود- شغلى ديوانى داشت كه از آن به وزارت بصره تعبير شده است و چون پرداختن به علم را از آن كار دوستتر مىدانست، سرانجام تظاهر به جنون كرد تا وى را عزل كردند و وى سپس به مصر رفت. به گفته قفطى سفر او به مصر، به تشویق و وعده الحاكم فاطمى، فرمانرواى مصر روى داد و البته بعيد نيست كه ابن هيثم اصلاً به امید اجراى طرح خود برای تنظيم آب نيل و برخوردارى از كرم الحاكم آن تمهيد را انديشيده باشد. چه، به روايت قطفى، خليفه فاطمى پس از اطلاع از این طرح، مالى برای ابن هيثم فرستاد. وى خود را آن ديار رساند و خليفه خود به استقبال او بيرون شد و دانشمند را گرامى داشت. ابن هيثم اندكى بعد در رأس گروهى از مهندسان به بررسى نيل و مجراى آن در بخش مرتفع جنوب مصر پرداخت، اما با مشاهده آثار و ابنيهاى كه مصريان بر اساس طرحهاى دقيق هندسى ساخته بودند، دريافت كه اگر اجراى طرحى كه او در انديشه داشت، ممكن بود، این مصريان فرهيخته دانا به هندسه و رياضيات، البته پيشتر به آن دست مىزدند.
از اينرو نزد خليفه رفت و به ناكامى خود اعتراف كرد. ظاهراً خليفه واكنش تندى از خود نشان نداد، اما چنين مىنمايد كه از این ناكامى چندان خشمناك شده بود كه او را به جاى آنكه در جايى چون دارالحكمه قاهره، در كنار كسانى مانند ابن يونس منجم به كار بگمارد، به شغلى ديوانى گماشت. ابن هيثم با آنكه از بيم این فرمانرواى خونريز، به این شغل گردن نهاد، ولى برای رهایى از آن چاره در این ديد كه باز تظاهر به جنون كند. از اينرو خليفه اموال او را مصادره كرد و كسى را به قيمومتش گماشت و در خانهاش محبوس كرد. چون حاكم در سال 411ق درگذشت، ابن هيثم نيز از تظاهر به جنون دست برداشت و آزاد شد و اموالش را باز پس گرفت. وى نزدیک الازهر قاهره مقام گزيد و بقيه عمر را به تدريس و تأليف سپرى كرد و از طريق استنساخ کتاب، روزى خود را به دست مىآورد.
بيهقى بر آن است كه ابن هيثم رسالهاى درباره تنظيم آب نيل نوشت و به مصر رفت، اما الحاكم از همان آغاز ورود او، پس از بررسى طرح مذكور، آن را كم فايده و پرهزينه خواند و با ابن هيثم درشتى كرد. ابن هيثم از بيم خليفه شبانه به شام گريخت و به خدمت یکى از امراى آن ديار درآمد به رغم بخششهاى این امیر، به مختصرى قناعت كرد و یکسره به كارهاى علمى پرداخت، اما شهرزورى پس از تكرار سخن بيهقى، به نقل روايت ديگرى مىپردازد كه بر پايه آن، ابن هيثم نخست در شام مىزيسته و از آنجا به مصر رفته است. از سوى ديگر به نظر نمىرسد كه ابن هيثم همه عمر را پس از مرگ الحاكم در قاهره مانده باشد. چه، از پاسخى كه به یک سؤال هندسى در 418ق در بغداد داده، معلوم مىشود كه لااقل در آن سال در بغداد بوده، ولى دوباره به مصر بازگشته، زيرا قاضى ابوزيد عبدالرحمن بن عيسى او را در 430ق در آن ديار ديده بوده است.
وفات
از تاريخ درگذشت وى اطلاعى در دست نيست. غالب نویسندگان مرگ او را در حدود سال 430ق يا پس از آن در قاهره دانستهاند. به گفته بيهقى، چون به سختى بيمار شد و دانست كه عمرش به سر آمده، خود روى به كعبه خوابيد و ذكر حق گفت و درگذشت.
وى علاوه بر رياضيات و نورشناسى، در فنونى چون كلام، مابعدالطبيعه، منطق، اخلاق، ادب و موسيقى ماهر بود و خاصه در قوانين نظرى و امور كلى پزشكى دستى قوى داشت، ولى به طبابت نپرداخت. بيهقى او را بطلمیوس ثانى لقب داده و از زهد ديندارى او ياد كرده است.
از میان شاگردان ابن هيثم، در طول سالهایى كه به تدريس اشتغال داشت، فقط دو تن را مىشناسیم: ابوالوفاء مبشر بن فاتك، دانشمند مشهور مصرى كه نزد ابن هيثم به تحصيل رياضى پرداخت و یکى از بزرگان سمنان به نام سرخاب (سهراب) كه سه سال نزد او شاگردى كرد و استاد هر ماه صد دينار از او مىگرفت، اما چون درس به انجام رسيد، ابن هيثم همه آنچه را كه گرفته بود، به سرخاب باز پس داد و يادآور شد كه مراد او از این كار، آزمايش خلوص شاگرد در دانشاندوزى بوده است.
ابن هيثم به زبان عربى مسلط بود و خطى خوش داشت. کتابهایى كه وى استنساخ مىكرد، گذشته از خط خوش، از دقت علمى بسيار نيز برخوردار بود و طالبان این کتابها مبالغ زيادى در ازاى آن مىپرداختند.
آثار
مهمترين آثار او از این قرار است:
- آله لفحص الضوء و انكساره.
- استخراج ارتفاع القطب على غاية التحقيق.
- استخراج اعمده الجبال
- استخراج سمت القبلة في جمیع المسكونة بجداول و صفتها و لم اورد البرهان على ذلك.
- مقالة مختصرة في الاشكال الهلالية و مقالة مستثصاة في الاشكال الهلالية
- اضواء الكواكب.
- بركار الدوائر العظام يا استعمال برجل (بركار) لرسم الدوائر العظام
- تربيع الدائرة
- حركة القمر
- حل شكوك حركة الالتفاف
- رسالة في صورة الكسوف
- رسالة في مساحة المجسم المكافى
- الضوء
- ضوء القمر
- المرايا المحرقه بالدوائر
- المرايا المحرقة بالقطوع
- المناظر؛ كه معروفترين کتاب اوست.
- الشكوك على بطلمیوس
- مقالة في هيئة العالم[۱]
پانویس