روش تفسیر قرآن به قرآن از دیدگاه علامه طباطبایى(ره): تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'روش تفسیر قرآن (ابهام زدایی)' به 'روش تفسیر قرآن (ابهامزدایی)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'روش (ابهام زدایی)' به 'روش (ابهامزدایی)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|روش ( | {{کاربردهای دیگر|روش (ابهامزدایی)}} | ||
{{کاربردهای دیگر| روش تفسیر قرآن (ابهامزدایی)}} | {{کاربردهای دیگر| روش تفسیر قرآن (ابهامزدایی)}} | ||
'''روش تفسیر قرآن به قرآن از دیدگاه علامه طباطبایى(ره)'''، سلسله دروس شیخ [[وکیلی، محمدحسن|محمدحسن وکیلی]] در نقد «مکتب تفکیک» است که توسط روحالله شفیعیان تدوین و تألیف شده است. | '''روش تفسیر قرآن به قرآن از دیدگاه علامه طباطبایى(ره)'''، سلسله دروس شیخ [[وکیلی، محمدحسن|محمدحسن وکیلی]] در نقد «مکتب تفکیک» است که توسط روحالله شفیعیان تدوین و تألیف شده است. |
نسخهٔ کنونی تا ۲ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۷
روش تفسیر قرآن به قرآن از دیدگاه علامه طباطبایى(ره) | |
---|---|
پدیدآوران | شفيعيان، روحالله (نویسنده) |
مکان نشر | ايران - مشهد مقدس |
سال نشر | مجلد1: 1392ش , |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-6462-15-5 |
موضوع | تفسير قرآن با قرآن
تفسير - فن تفاسير شيعه - قرن 14 - نقد و تفسير |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
روش تفسیر قرآن به قرآن از دیدگاه علامه طباطبایى(ره)، سلسله دروس شیخ محمدحسن وکیلی در نقد «مکتب تفکیک» است که توسط روحالله شفیعیان تدوین و تألیف شده است.
ساختار
کتاب، مشتمل بر مقدمه ناشر و مؤلف و سه بخش است که در بخش سوم ضمائم کتاب ارائه شده است. نویسنده در این نوشتار بر آن است تا بهگونهای روشمند و استوار به بیان نکاتی نو درباره شیوه تفسیری قرآن به قرآن بپردازد و در این راستا از کلمات نورانی علامه طباطبایی که در جایجای آثار خود از جمله کتاب قرآن در اسلام و شیعه در اسلام و مجموعه مقالات و مقدمه و جلدهای سوم و پنجم المیزان و حاشیه کفایه به این موضوع پرداخته است، بهرهها گیرد[۱].
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه کتاب، سبب نگارش این اثر را مواجهه او با دیدگاههای مخالف و موافق نسبت به علامه طباطبایی و روش او در تفسیر قرآن کریم دانسته است. سپس مباحث مطرحشده در بخشهای کتاب را اینگونه معرفی میکند: ابتدا به سراغ نویسنده کتاب شیخ محمدحسن وکیلی رفتم. از او خواستم تا بهروشنی «روش تفسیر قرآن به قرآن» را برایم تقریر و تبیین نماید. حاصل آن گفتگوها بخش اول این کتاب است که در آن کوشیدهام تا بدون پیشداوری و اظهار نظر، دیدگاه علامه طباطبایی را درباره تفسیر قرآن از زبان خودش بیان سازم[۲].
بخش دوم این کتاب پاسخی است به اشکالات مکتب تفکیک بر روش تفسیر قرآن به قرآن که البته از آنجا که بزرگان این جریان در این زمینه حرف مشترک کمتر دارند، حقیر صرفاً به نقد دیدگاههای جناب استاد سیدان - دام عزه - بهعنوان شاخصترین چهره حال حاضر مکتب تفکیک، پرداختهام و باز چون ایشان هم چندان اثر مکتوبی در این زمینه ندارند، منبع مطالعاتی حقیر، یکی مصاحبه ایشان درباره المیزان با مجله گفتگوهای قرآنی بود و دیگری کتاب در نوع خود عجیب و غریب «بافتههای یونانی در تضاد با یافتههای وحیانی»، که نویسنده در بخشی از آن به تقریر نظرات استاد خویش، جناب استاد سیدان - دام عزه - درباره تفسیر قرآن به قرآن پرداخته است»[۳].
نویسنده همچنین در مقدمه چند نکته را تذکر داده است:
- محور دفتر حاضر تبیین مبنای استقلال قرآن از روایات در نظریه تفسیر قرآن به قرآن و برخی تفاوتهای اساسی این روش (روش تفسیری اهلبیت(ع)) با روش تفکیکیان در مواجهه با قرآن کریم میباشد.
- غرض اصلی در این دروس، تبیین دقیق و صحیح این نظریه بودهاست، نه اثبات آن؛ ولذا فقط به بیان ادله نظر مرحوم علامه پرداخته شده است؛ بدون اینکه از هریک از این ادله و میزان دلالت آن تفصیلاً بحث شود. بهطور کلی تعدادی از اشکالات تفکیکیان در مسائل مختلف ناشی از تصور ننمودن فرمایشات بزرگان است، نه اینکه مطلبی را تصور نموده و سپس اشکال کرده باشند. لذا در پاسخ شبهات ایشان فقط کافی است مسائل علمی به شکل صحیح تبیین شود.
- مطالب این دروس، متناسب با طلاب فارغ از مرحله سطح حوزه علمیه (اتمام رسائل و کفایه) تنظیم شدهاست؛ ولذا سعی شدهاست از ورود در بحثهای پیچیدهتر غالباً ً اجتناب شود[۴].
نویسنده در اولین بخش کتاب، به تقریر نظریه علامه طباطبایی پرداخته است. به اعتقاد وی آنچه نام او را جاودانه ساخته و دوست و دشمن را در مقابل او به کرنش واداشته، تفسیر گرانسنگ او، یعنی «الميزان في تفسير القرآن» است. شاخصه اصلی این اثر که آن را از سایر تفاسیر قرآن ممتاز میگرداند، سبک و شیوه خاص تفسیری علامه طباطبایی است که خود آن را «روش تدبر در قرآن» یا «تفسیر قرآن به قرآن» خوانده است.[۵].
وی پس از طرح موضوعات مختلف علوم قرآنی، چون ظاهر و باطن، محکم و متشابه و مانند آن تصریح میکند که محوریترین بحث در ردّ یا قبول روش تفسیر قرآن به قرآن، پاسخ به این سؤال است که: آیا قرآن کریم در دلالت بر معنا و مراد، دارای تمامیت و کمال است و میتواند بهتنهایی پیام خویش را به دیگران انتقال دهد یا ناقص است و نیازمند به قرائن بیرونی اعم از مکاشفات، براهین عقلی، روایات و...؟ مدعای علامه طباطبایی این است که قرآن در دلالت خود تام و مستقل است و مستغنی و هیچ کلام مبهم و نارسایی ندارد؛ لیک در مرحله فهم، از آنجا که ما ناقصیم و عقل و خردمان بدان پایه نرسیده است که آن عالیکلام قدسی را واکاویم و لطایف آن را دریابیم، نیازمند هادی و استادیم[۶].
آری یکی از نکات مهم در فهم زبان قرآن این است که قرآن کریم بهعنوان یک کتاب بههمپیوسته نازل شده که برخی از آیات آن برخی دیگر را تفسیر میکند و قرائن دال بر مراد جدی در بعضی آیات، ممکن است در آیهای دیگر یافت شود. بر همین اساس در روش تفسیر قرآن به قرآن، علامه طباطبایی معتقدند آیات متشابه قرآن نیز با خود محکمات درونی قرآن قابل فهم است و معتقدند بدون احاطه به قرآن نمیتوان با ملاحظه یک یا چند آیه، نظر نهائی قرآن کریم را بیان نمود[۷].
وی ریشه روش علامه را در سنت معصومین(ع) و درعینحال نو و مواجه با کمبودهایی قابل حل دانسته است: روش تفسیر قرآن به قرآن گرچه ریشه در سنت معصومین(ع) دارد، بلکه نخستین معلمان این سبک، ایشان بودهاند، ولی با تأسف بسیار، این روش در طول تاریخ به فراموشی سپرده شده است و علامه طباطبایی با تأثیرپذیری از استاد خود، میرزا علیآقای قاضی(ره) در زمینه تفسیر، بدان روی آورده است و تفسیر المیزان را با آن سبک نگاشته است. بنابراین، علامه هرچند احیاگر این سبک است، ولی در تفسیر المیزان، نوآور است و هر نوآوریای با کمبودهایی روبهرو است و این است که توقع حل همه مشکلات، در بیان حضرت علامه و تفسیر المیزان نارواست و اگر علامه مطلبی را در المیزان بر اساس این سبک حل نکرده است، این بدان معنی نیست که با این سبک، قابل حل نباشد[۸].
در بخش دوم، اشتباهات کتاب «یافتههای وحیانی در تضاد با بافتههای یونانی» - که نویسنده از این کتاب با نام «بافتهها» یاد میکند - ذکر شده است. نویسنده در ابتدا کلام نویسنده بافتهها را عیناً ذکر کرده و سپس گامبهگام اشتباهات را بررسی کرده است. وی بیست اشتباه را در این رابطه مطرح کرده است.[۹].
بخش سوم کتاب با عنوان ضمائم، حاوی دو ضمیمه است: در ضمیمه اول بخشی از مقاله «نگاهی به گفتگو درباره المیزان» نوشته شیخ علی رضایی عیناً نقل شده است. در این نوشتار سخن علامه بهصورت مستدل تأیید و کلام سیدان نقد شده است. در ضمیمه دوم نیز بخشی از تقریرات درس خارج مکاسب آیتالله مددی، چاپشده در مجله «فقه کاوشی نو در فقه اسلامی» با عنوان «جایگاه قرآن در فقاهت» به قلم سلمان دهشور مطرح شده است.[۱۰].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای اثر و کتابنامه با ذکر مشخصات کامل آثار در انتهای آن ذکر شده است. آدرس و معانی آیات، ارجاعات و توضیحات مفیدی در پاورقیهای کتاب ارائه شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.