ترجمه و شرح صحيفه سجاديه

ترجمه و شرح صحیفه سجادیه، اثر قطب‌الدین محمد بن علی شریف لاهیجی (سده 11ق)، ترجمه و شرحی است حدیثی، فلسفی و عرفانی از کتاب «صحیفه سجادیه»، مربوط به قرن یازدهم هجری.

ترجمه و شرح صحيفه سجاديه
ترجمه و شرح صحيفه سجاديه
پدیدآوراناشکوری، محمد بن علی (نويسنده)

امام سجاد علیه‌السلام (نویسنده)

ثقفیان، اکبر ( محقق)
عنوان‌های دیگرالصحیفة السجادیة. فارسی - عربی. شرح
سال نشر1391ش
چاپ1
شابک978-600-220-135-5
موضوعامام سجاد علیه‌السلام، 38 - 94ق. صحیفه سجادیه - نقد و تفسیر - دعاها
زبانعربی - فارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
304225ص8ع 267/1 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

شرح و ترجمه حاضر که به نام شاه سلیمان صفوی به انجام رسیده، نوعی ترجمه - شرح است که افزون بر آنکه جنبه حدیثی دارد، از نوعی معرفت فلسفی - عرفانی هم در آن استفاده شده است[۱].

برای سهولت کار خوانندگان، متن کامل هر دعا قبل از شرح و تفسیر آمده است. همچنین دعاهای صحیفه بر اساس صحیفه سجادیه فیض‌الاسلام، تقطیع و شماره‌گذاری شده است تا ارتباط منطقی بین چاپ‌های متعدد صحیفه به وجود آید[۲].

نثر و زبان شرح و ترجمه، نثر ادبی مربوط به قرن یازدهم هجری بوده و شارح، از آیات، روایات و اشعار، در شرح و توضیح فرازهای دعای صحیفه، استفاده شایانی کرده است. نوع ترجمه، تقریبا ترجمه‌ای تحت‌اللفظی است و بعد از ترجمه هر فراز، به شرح مطالب و محتوای آن پرداخته شده است. به‌منظور آشنایی با سبک و روش کتاب، به بخشی از آن اشاره می‌شود: [1.] «الحمد لله الأول بلا أول كان قبله»؛ یعنی: سپاس و ثنای جمیل مر معبودی را عز و جل سزاست که اول علی‌الاطلاق است بی‌آنکه اولی باشد پیش از او؛ و معنی «اولیت» او سبحانه، بودن اوست به حیثیتی که مبدأ هر موجود باشد و ماسوای او از موجودات، معلول ذات او باشند. پس مبدأ جمیع مبادی خواهد بود که چیزی پیش از او نبوده باشد. «و الآخر بلا آخر يكون بعده» و «آخر» است بی‌آنکه آخری باشد بعد از او؛ و معنی آخریت او سبحانه، بودن اوست غاية الغايات؛ چه، غایت هر شیء آن چیزی است که شوق پیدا کنند به‌سوی آن همه چیز... [2.] «الذي قصرت عن رؤيته أبصار الناظرين»؛ یعنی: آن خدایی که عاجزند از دیدن او چشم‌های بینندگان... و لقای مؤمنین در بهشت... به معنای انکشاف تمام و ظهور قلبی است؛ چنانچه حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «لا تدركه العيون في مشاهدة الأبصار ولكن رأته القلوب بحقائق الإيمان»؛ یعنی: دیده ظاهر را به مشاهده عیانی طاقت ادراک او نیست؛ ولیکن دیده باطن به نور ایمان و عمل صالح به مشاهده جمال او فایز است. به چشم سِرّ جمالش می‌توان دید که چشم سَر در آن محرم نباشد[۳].

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه رسول جعفریان، ص8
  2. ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه سی‌وچهار
  3. ر.ک: متن کتاب، ص46-47

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها