مناهل علوم أهلالبيت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'همدانی، علی بن شهابالدین' به 'همدانی، سید علی بن شهابالدین') |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =2 | | تعداد جلد =2 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =35090 | ||
| کتابخوان همراه نور =35090 | | کتابخوان همراه نور =35090 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
در مقدمه دوم کتاب، به نقل از کتاب [[الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدیر]] [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامه امینی]]، بیش از بیست روایت که رسولالله(ص) در فضائل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] فرمودهاند مانند حدیث ثقلین و منزلت، ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، مقدمه دوم، ص8-5</ref> | در مقدمه دوم کتاب، به نقل از کتاب [[الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدیر]] [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامه امینی]]، بیش از بیست روایت که رسولالله(ص) در فضائل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] فرمودهاند مانند حدیث ثقلین و منزلت، ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، مقدمه دوم، ص8-5</ref> | ||
در روایتی از پیامبر خدا(ص) چنین روایت شده است که اگر درختان (باغها) قلم، دریاها جوهر و جن و انس نویسنده (جنیان حسابگر و همه انسانها نویسنده) شوند نمیتوانند فضائل [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] را بنویسند. این روایت را اخطب خوارزم (متوفی 568ق) در [[المناقب (خوارزمی)|المناقب]]، [[قندوزی، سلیمان بن ابراهیم|قندوزی]] در [[ينابيع المودة لذوي القربی|ینابیع الموده]]، [[همدانی، علی بن شهابالدین|علی بن شهابالدین همدانی]] در مودةالقربی نقل کردهاند. جالب آنکه [[همدانی، علی بن شهابالدین|همدانی]] و قندوزی عمر بن خطاب را ازجمله روات خبر دانستهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ج 1، ص14-13</ref> | در روایتی از پیامبر خدا(ص) چنین روایت شده است که اگر درختان (باغها) قلم، دریاها جوهر و جن و انس نویسنده (جنیان حسابگر و همه انسانها نویسنده) شوند نمیتوانند فضائل [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] را بنویسند. این روایت را اخطب خوارزم (متوفی 568ق) در [[المناقب (خوارزمی)|المناقب]]، [[قندوزی، سلیمان بن ابراهیم|قندوزی]] در [[ينابيع المودة لذوي القربی|ینابیع الموده]]، [[همدانی، سید علی بن شهابالدین|علی بن شهابالدین همدانی]] در مودةالقربی نقل کردهاند. جالب آنکه [[همدانی، سید علی بن شهابالدین|همدانی]] و قندوزی عمر بن خطاب را ازجمله روات خبر دانستهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ج 1، ص14-13</ref> | ||
حدیث اشباه (شباهت علی(ع) به انبیا) دومین روایتی است که به آن پرداخته شده است. [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] امام حنابله از احمد بن عبدالرزاق از رسول خدا(ص) نقل کرده است: «هر کس بخواهد آدم را در علمش، و نوح را در فهمش، و ابراهیم را در اخلاقش و موسی را در مناجاتش، عیسی را در سنتش، و محمد را در تمامیت و کمالش ببیند، باید به این مردی که میآید بنگرد. مردم همه گردن کشیدند ناگاه چنان با علی بن ابیطالب مواجه شدند، که گویا او از زمین کنده شده و از کوه سر برآورده است»<ref>ر.ک: همان، ص15</ref> | حدیث اشباه (شباهت علی(ع) به انبیا) دومین روایتی است که به آن پرداخته شده است. [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] امام حنابله از احمد بن عبدالرزاق از رسول خدا(ص) نقل کرده است: «هر کس بخواهد آدم را در علمش، و نوح را در فهمش، و ابراهیم را در اخلاقش و موسی را در مناجاتش، عیسی را در سنتش، و محمد را در تمامیت و کمالش ببیند، باید به این مردی که میآید بنگرد. مردم همه گردن کشیدند ناگاه چنان با علی بن ابیطالب مواجه شدند، که گویا او از زمین کنده شده و از کوه سر برآورده است»<ref>ر.ک: همان، ص15</ref> |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۴۴
مناهل علوم أهلالبيت | |
---|---|
پدیدآوران | ابومعاش، سعید (نویسنده) |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مناهل علوم أهلالبيت تألیف سعید ابومعاش ازجمله آثار عربی در دفاع از تشیع و مکتب اهلبیت(ع) است. در این اثر با استناد به روایات مذکور در منابع اهل سنت سرچشمه رسولالله(ص) و امام علی و اهلبیت(ع) یکی دانسته شده است.
ساختار
این اثر در دو جزء تدوین شده است. دو مقدمه در جزء اول و مقدمه مختصری در جزء دوم آغازگر مباحث است. نویسنده احادیث را بهصورت موضوعی دستهبندی کرده و برای هرکدام عناوینی مناسب اختیار نموده است. ایشان ذیل هرکدام از عناوین، حدیث یا احادیثی به همراه منابع آن آورده است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه اول کتاب، احادیث شریف نبوی نزد شیعه و سنی در موضوع علم امیرالمؤمنین(ع) را پنج بخش دانسته است: روایات پیامبر(ص) که با سندهای معتبر درباره علی(ع) ذکر شده است؛ خطبهها و روایات امیرالمؤمنین علی(ع)؛ اقوال صحابه و تابعین درباره علم علی(ع)؛ آنچه علی(ع) در قضاوتها و نوادر احکام و قضایای مختلف به آن مشهور است؛ علوم غیبی که رسولالله(ص) از جبرئیل از خداوند متعال درباره حوادث مشهور آینده خبر داده است[۱]
در مقدمه دوم کتاب، به نقل از کتاب الغدیر علامه امینی، بیش از بیست روایت که رسولالله(ص) در فضائل امیرالمؤمنین(ع) فرمودهاند مانند حدیث ثقلین و منزلت، ذکر شده است[۲]
در روایتی از پیامبر خدا(ص) چنین روایت شده است که اگر درختان (باغها) قلم، دریاها جوهر و جن و انس نویسنده (جنیان حسابگر و همه انسانها نویسنده) شوند نمیتوانند فضائل علی بن ابیطالب(ع) را بنویسند. این روایت را اخطب خوارزم (متوفی 568ق) در المناقب، قندوزی در ینابیع الموده، علی بن شهابالدین همدانی در مودةالقربی نقل کردهاند. جالب آنکه همدانی و قندوزی عمر بن خطاب را ازجمله روات خبر دانستهاند[۳]
حدیث اشباه (شباهت علی(ع) به انبیا) دومین روایتی است که به آن پرداخته شده است. احمد بن حنبل امام حنابله از احمد بن عبدالرزاق از رسول خدا(ص) نقل کرده است: «هر کس بخواهد آدم را در علمش، و نوح را در فهمش، و ابراهیم را در اخلاقش و موسی را در مناجاتش، عیسی را در سنتش، و محمد را در تمامیت و کمالش ببیند، باید به این مردی که میآید بنگرد. مردم همه گردن کشیدند ناگاه چنان با علی بن ابیطالب مواجه شدند، که گویا او از زمین کنده شده و از کوه سر برآورده است»[۴]
مفجّع بصری شاعر اهلبیت(ع) این روایت را در ضمن قصیدهای به نظم درآورده است. وی بهصراحت تمام، مذهب امامیه خود را در این قصیده اعلان میکند و در این قصیده، به موضوع ولایت علی(ع) و فضایل آن حضرت پرداخته است[۵] این روایت را عسقلانی در لسان المیزان، بیهقی (متوفی 458ق) در فضائل الصحابه، ابن مغازلی (متوفی 384ق) در المناقب و دیگر نویسندگان اهل سنت در آثارشان ذکر کردهاند که نویسنده به نص روایت مذکور در سی منبع با ذکر جلد و صفحه و چاپ اشاره کرده است[۶]
املا کردن جبرئیل و نگارش علی(ع) از دیگر اختصاصات امیرالمؤمنین(ع) است. شیخ مفید به سندش از رفاعة بن موسی از امام صادق(ع) روایت کرده است که رسولالله(ص) صحیفهای را بر علی(ع) املا میکرد؛ چون به نصف آن رسید، رسولالله(ص) سرش را در دامان علی(ع) نهاد. سپس علی(ع) نوشت تا اینکه صحیفه کامل شد، چون رسولالله(ص) سرش را بلند کرد فرمود: ای علی چه کسی بر تو املا کرد؟ فرمود: شما یا رسولالله. آن حضرت فرمود: بلکه جبرئیل بر تو املا کرد[۷] اهل سنت نیز این روایت به طرق و عبارات مختلف نقل نمودهاند.
«مدینة العلم» بارزترین حدیث در اثبات علم امیرالمؤمنین علی(ع) است. این روایت در منابع مختلف اهل سنت با اندکی تفاوتی ذکر شده است؛ مثلاً حاکم نیشابوری چنین آورده که «أنا مدینة العلم و علی بابها، فمن أراد المدینة فلیأت الباب». ابن عساکر در «ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق» همینگونه آورده است؛ اما ابن مغازلی در کتاب مناقب علی بن ابیطالب به اسنادش از جریر از علی(ع) با اندک تفاوتی در بخش دوم حدیث چنین آورده: «أنا مدینة العلم و علی بابها، و لاتؤتی البیوت الا من أبوابها». البته ابن مغازلی این روایت را از علی بن موسی الرضا(ع) از آباء طاهرینش از علی(ع) نیز نقل کرده که الفاظ آن در هر دو بخش روایت متفاوت است: «یا علی أنا مدینة العلم و أنت الباب، کذب من انه یصل إلی المدینة الا من الباب»[۸] مصادر این حدیث را علامه امینی در الغدیر لیست کرده که بالغ بر 144 مصدر است[۹]
مطالب جلد دوم کتاب نیز همانگونه که در مقدمهاش ذکر شده مجموعه احادیث درباره علم علی(ع) که از خود آن حضرت یا از ذریهاش؛ ائمه طاهرین(ع) روایت شده است[۱۰]
در اولین روایت این جلد، حموینی به اسنادش از احمد بن حسین بیهقی از کمیل بن زیاد نخعی چنین نقل کرده است که علی(ع) دست مرا گرفت و بهسوی ناحیه جبان بیرون برد و چون به بیابان رسیدیم، نشست، آه پردردی کشید و فرمود: ای کمیل بن زیاد! این قلبها بسان ظرفهایی هستند، که بهترین آنها، فراگیرترین آنهاست. مردم سه دستهاند: دانشمندان الهی، و آموزندهای بر راه رستگاری و گروهی مثل پشههایی که دستخوش باد و طوفان هستند و همیشه سرگرداناند که به دنبال هر سروصدایی میروند و با وزش هر بادی حرکت میکنند، نه از روشنایی دانش نور گرفتند، و نه به پناهگاه استواری پناه بردند. ای کمیل! دانش بهتر از مال است. زیرا، علم نگهبان توست، و مال را تو باید نگهبان باشی..[۱۱]
اعترافات بزرگان اهل سنت به فضائل حضرت علی(ع) از مطالب مورد توجه کتاب است؛ حموینی به اسنادش از محمد بن هارون حضرمی نقل کرده که شنیدم احمد بن حنبل میگوید: برای احدی از اصحاب رسولالله(ص) آنچه از فضائل درباره علی بن ابیطالب(ع) ذکر شده نیامده است[۱۲]
ازجمله مستندات نویسنده در این جلد، کتاب شریف نهجالبلاغه است. او با اشاره به خطبهای که امام(ع) در آن تعبیر به کور کردن چشم فتنه کرده است از آن کتاب بهره برده است[۱۳]
در این جلد نیز همانند جلد اول در ذیل هر روایت، به منابع و عبارات مختلف آن اشاره شده است.
وضعیت کتاب
در پاورقیهای کتاب آدرس روایات، اشعار و مطالب با ذکر جلد و صفحه برای مراجعه محققین ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.