آشنایی با تفسیر و روشهای تفسیری: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ملاصدرا' به 'ملاصدرا ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '= ' به '=') |
||
(۵۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR04203J1.jpg | |||
| عنوان =آشنایی با تفسیر و روشهای تفسیری | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| پدیدآوران = | |||
[[فرقاني، قدرتالله]] (نویسنده) | |||
| | |||
| | |||
[[حيدري، احمد]] ( | [[حيدري، احمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =BP 91/5 /ف4آ5 | ||
| موضوع = | |||
| ناشر = | |||
|کد کنگره | سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمايندگی ولی فقیه، مرکز تحقيقات اسلامی | ||
| مکان نشر =ایران - rl | |||
| سال نشر =مجلد1 | |||
|موضوع | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE04203AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
|ناشر | | کتابخانۀ دیجیتال نور =04203 | ||
| کتابخوان همراه نور =04203 | |||
|- | | کد پدیدآور = | ||
| | | پس از = | ||
| | | پیش از = | ||
| | }} | ||
| | '''آشنایی با تفسیر و روشهای تفسیری'''، نوشته [[فرقاني، قدرتالله|قدرتالله فرقانی]]، و [[حيدري، احمد|احمد حیدری]] کتابی است با زبان فارسی و موضوع علوم قرآنی. این اثر در راستای فراگیری معارف قرآن و با توجه به نیاز برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شناخت تفسیر و روشهای اعمالشده در آن و به سفارش گروه علوم اسلامی معاونت متون آموزشی و کمکآموزشی همان نهاد، ضمن دوازده درس نوشته شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/13 ر.ک: مقدمه کتاب، ص13-14]</ref>. | ||
| | |||
| | |||
|کد | |||
| | |||
'''آشنایی با تفسیر و روشهای تفسیری'''، نوشته قدرتالله | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۴: | خط ۲۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در درس اول، قرآن را کتاب هدایت جهانیان معرفی کرده که بهترین پناهگاه برای مسلمانان است و «پیامبر اسلام(ص) به مسلمانان سفارش فرمودهاند که به هنگام هجوم ابرهاى سیاه و تاریک فتنه، به قرآن پناه ببرند؛ زیرا قرآن شفیعى است که شفاعتش پذیرفته شده و گزارشدهندهاى است که صداقتش گواهى شده و هرکس آن را پیشوا قرار دهد، بهسوى بهشت هدایتش مىکند و هرکس آن را پشت سر افکند، بهسوى جهنم سوقش مىدهد»<ref>متن کتاب، ص18</ref>. | نویسنده در درس اول، قرآن را کتاب هدایت جهانیان معرفی کرده که بهترین پناهگاه برای مسلمانان است و «پیامبر اسلام(ص) به مسلمانان سفارش فرمودهاند که به هنگام هجوم ابرهاى سیاه و تاریک فتنه، به قرآن پناه ببرند؛ زیرا قرآن شفیعى است که شفاعتش پذیرفته شده و گزارشدهندهاى است که صداقتش گواهى شده و هرکس آن را پیشوا قرار دهد، بهسوى بهشت هدایتش مىکند و هرکس آن را پشت سر افکند، بهسوى جهنم سوقش مىدهد»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/18 متن کتاب، ص18]</ref>. | ||
وی همچنین قرآن را کتابی کامل میشمارد که مظهر تجلی خداوند و ثقل اکبر است و به فرموده [[امام على(ع)]] قرآن، افضل دو هدایتگر (قرآن و عترت) است. او سپس بیان میکند که درمان دردهای روحی بشر با قرآن صورت میپذیرد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/16 ر.ک: همان، ص16-20]</ref>. | |||
وی همچنین قرآن را کتابی کامل میشمارد که مظهر تجلی خداوند و ثقل اکبر است و به فرموده [[امام على(ع)]] قرآن، افضل دو هدایتگر (قرآن و عترت) است. او سپس بیان میکند که درمان دردهای روحی بشر با قرآن صورت میپذیرد<ref>ر.ک: همان، ص16-20</ref>. | درس دوم درباره تفسیر قرآن است. «تفسیر از ریشه «فَسَرَ» و به معناى کشف معناى لفظ و اظهار آن... و در اصطلاح به معناى توضیح و تشریح، کشف مفاهیم الفاظ، عبارات آیات و بیان مقاصد قرآن است»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/21÷ همان، ص21]</ref>. | ||
از جمله فواید تفسیر، تنبه و عبرت گرفتن شخص از فهم قصص قرآن و معانی دیگر قرآن است. نویسنده در درس سوم به بیان معنی تأویل و موارد آن از ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و ظاهر و باطن و... میپردازد. «رسول اکرم(ص) فرمود: «إنَّ لِلْقُرْانِ ظَهْراً وَ بَطْناً وَ لِبَطْنِهِ بَطْناً إلى سَبْعَةِ أبْطُنٍ»؛ «قرآن داراى ظاهر و باطن است وبرای باطن آن باطنى دیگر تا هفت بطن». سراسر قرآن کریم داراى بطنهاى مختلف بوده که هرکس به اندازه فهم و درک خودش و به اندازهاى که از تعلّقات مادّى آزاد شده باشد، مىتواند به این باطنها دست یابد»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/28 ر.ک: همان، ص28]</ref>. | |||
درس دوم درباره تفسیر قرآن است. «تفسیر از ریشه «فَسَرَ» و به معناى کشف معناى | وی در توضیح آیات محکم و متشابه مینویسد: منظور از آیات محکم آیاتى است که داراى ثبات و اتقان مخصوصى هستند و مراد آنها روشن است وبه معناى غیر مراد اشتباه نمىشوند (مثل آیه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (الإخلاص: 1)؛ «بگو: او خدایى است یکتا») و امّا آیات متشابه برخلاف آیات محکم، بر دو یا چند معنا قابل حمل هستند و برای فهمیدن مراد و مقصود آن آیات باید آنها را به آیات محکم ارجاع داد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/29 ر.ک: همان، ص29-30]</ref>. | ||
درس چهارم درباره ترجمه قرآن است. نویسنده در این بخش ضمن تعریف معنای لغوی و اصطلاحی درباره ترجمه قرآن، دلایل موافقان و مخالفان درباه ترجمه دقیق قرآن را ذکر میکند و در پایان این درس ترجمه را به دو نوع لفظی و تفسیری تقسیم میکند<ref>ر.ک: همان، ص31-37</ref>. | |||
از جمله فواید تفسیر، تنبه و عبرت گرفتن شخص از فهم قصص قرآن و معانی دیگر قرآن است. نویسنده در درس سوم به بیان معنی تأویل و موارد آن از ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و ظاهر و باطن و... میپردازد. «رسول اکرم(ص) فرمود: | فرقانی در درس پنجم دلایل نیاز به تفسیر را توضیح میدهد؛ وجود لغات مشکل در قرآن و ذکر نشدن شأن نزول برخی آیات و جزئیات احکام در آن، از دلایل لزوم تفسیر است. راغب اصفهانى در توضیح علل لزوم تفسیر مىگوید: «تفسیر یا در الفاظ غیر مأنوس به کار مىرود، مانند کلمه «البحيرة» (شترى که ده بار زائیده و گوشش را شکافته و رهایش نموده باشند) و کلمه «السائبَة» (شترى که پنج بار زائیده باشد) و کلمه «الوصيلة» (گوسفندی که دوقلو زائیده باشد) و یا کلام مختصرى که احتیاج به بیان و شرح دارد، مانند: «وَ أَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّکَاةَ (البقرة: 43)؛ «و نماز را اقامه و زکات را پرداخت کنید» (که احتیاج به توضیح و تفسیر دارد) و یا در کلامى است که دربردارنده داستانى باشد که فهمیدن آن کلام بدون فهم آن داستان دانسته نمىشود، مانند: «إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْکُفْرِ» (التوبة: 37)؛ «همانا به تأخیر انداختن (ماههاى حرام) افزایشى در کفر است»، که با توجه به شأن نزول این آیه، منظور کارى است که مشرکان انجام مىدادند و ماههاى حرام را بهمنظور تمدید جنگ و غارت بیشتر، به تأخیر مىانداختند»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/40 همان، ص40]</ref>. | ||
وی در توضیح آیات محکم و متشابه مینویسد: منظور از آیات محکم آیاتى است که داراى ثبات و اتقان مخصوصى هستند و مراد آنها روشن است وبه معناى غیر مراد اشتباه نمىشوند (مثل آیه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (الإخلاص: 1)؛ «بگو : او خدایى است یکتا») و امّا آیات متشابه برخلاف آیات محکم، بر دو یا چند معنا قابل حمل هستند و | |||
درس چهارم درباره ترجمه قرآن است. نویسنده در این بخش ضمن تعریف معنای لغوی و اصطلاحی درباره ترجمه قرآن، دلایل موافقان و مخالفان درباه ترجمه دقیق قرآن را ذکر میکند و در پایان این درس ترجمه را به دو نوع لفظی و تفسیری تقسیم میکند<ref>ر.ک: همان، | |||
فرقانی در درس پنجم دلایل نیاز به تفسیر را توضیح میدهد؛ وجود لغات مشکل در قرآن و ذکر نشدن شأن نزول برخی آیات و جزئیات احکام در آن، از دلایل لزوم تفسیر است. راغب اصفهانى در توضیح علل لزوم تفسیر مىگوید: «تفسیر یا در | |||
از دیگر دلایل لزوم تفسیر، این است که قرآن دارای معارف بلندی است که نیاز به شرح و بیان دارد و همچنین آیات متشابهی در قرآن هست که برای روشن کردن معنای آنها نیازمند تفسیر هستیم. | از دیگر دلایل لزوم تفسیر، این است که قرآن دارای معارف بلندی است که نیاز به شرح و بیان دارد و همچنین آیات متشابهی در قرآن هست که برای روشن کردن معنای آنها نیازمند تفسیر هستیم. | ||
او در درس ششم، مبادی و منابع تفسیر (قرآن، روایات، عقل) را با ذکر مواردی توضیح میدهد و در درس هفتم ضمن ارائه مواردی از قرآن (مثل 44 نحل، 2 جمعه، 79 واقعه و...) و روایات، بیان میکند که مفسران واقعی از نظر قرآن و سنت، معصومین(ع) هستند<ref>ر.ک: همان، ص42-56</ref>. | او در درس ششم، مبادی و منابع تفسیر (قرآن، روایات، عقل) را با ذکر مواردی توضیح میدهد و در درس هفتم ضمن ارائه مواردی از قرآن (مثل 44 نحل، 2 جمعه، 79 واقعه و...) و روایات، بیان میکند که مفسران واقعی از نظر قرآن و سنت، معصومین(ع) هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/42 ر.ک: همان، ص42-56]</ref>. | ||
وی در درس هشتم، ضمن بیان منع پیامبر(ص) از تفسیر به رأی، نظریات مختلف درباره تفسیر اینچنینی را ذکر کرده و به ارزیابی آنها میپردازد. او مینویسد: «استنباط از ریشه «نبط» است و آن اولین آبى است که در چاه ظاهر مىشود، پس استنباط به معنى استخراج است. به هر چیزى که استخراج شده، در برابر چشم یا معرفت (عقل) قرار بگیرد، «مستنبَط» گویند»<ref>همان، ص62</ref> و سپس به بیان کلماتی از علمایی چون [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فیض کاشانی]]، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و [[خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] میپردازد تا پاسخی به کسانی که در برخی از موارد فهم از قرآن را با تفسیر به رأی اشتباه گرفتهاند داده باشد. در ادامه، به ذکر نمونههایی از تفسیر عرفانی و استنباطهای قرآنی میپردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/57 ر.ک: همان، ص57-66]</ref>. | |||
وی در درس هشتم، ضمن بیان منع پیامبر(ص) از تفسیر به رأی، نظریات مختلف درباره تفسیر اینچنینی را ذکر کرده و به ارزیابی آنها میپردازد. او مینویسد: | درسهای نهم تا دوازدهم دربردارنده مباحث زیر است: تأثیر مذاهب و مسلکهای عرفانی، کلامی (اشعری، معتزلی و امامی)، فقهی، روایی، ادبی، علمی و... در تفسیر قرآن، دو نوع تفسیر ترتیبی و موضوعی و دلایل طرفداران هریک از این دو نوع تفسیر، روشهای تفسیر موضوعی و معرفی تفسیرهای معروف شیعه ([[التفسير (عیاشی)|عیاشی]]، [[التبيان في تفسير القرآن|تبیان]]، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]، [[روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن|روح الجنان]]، [[منهج الصادقين في إلزام المخالفين|منهج الصادقين]]، الوجيز في التفسير و [[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]]) و اهل سنت ([[كشف الأسرار و عدة الأبرار|كشف الأسرار]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|كشاف]]، [[التفسير الكبير (فخر رازی)|مفاتيح الغيب]]، [[رحمة من الرحمن في تفسیر و إشارات القرآن|رحمة من الرحمن]]، [[أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوي)|أنوار التنزيل و حقائق التأویل]]، [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسير القرآن العظيم]] و [[الدر المنثور في التفسير بالمأثور|الدر المنثور]]) و..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5842/1/67 ر.ک: همان، ص67-109]</ref>. | ||
درسهای نهم تا دوازدهم دربردارنده مباحث زیر است: تأثیر مذاهب و مسلکهای عرفانی، کلامی (اشعری، معتزلی و امامی)، فقهی، روایی، ادبی، علمی و... در تفسیر قرآن، دو نوع تفسیر ترتیبی و موضوعی و دلایل طرفداران هریک از این دو نوع تفسیر، روشهای تفسیر موضوعی و معرفی تفسیرهای معروف شیعه ( | |||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۷۴: | خط ۵۰: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
{{الگو:علوم قرآنی}} | |||
==وابستهها== | |||
== وابستهها == | {{وابستهها}} | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۸۹: | خط ۶۱: | ||
[[رده:علم تفسیر]] | [[رده:علم تفسیر]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۶
آشنایی با تفسیر و روشهای تفسیری | |
---|---|
پدیدآوران | فرقاني، قدرتالله (نویسنده) حيدري، احمد (نویسنده) |
ناشر | سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمايندگی ولی فقیه، مرکز تحقيقات اسلامی |
مکان نشر | ایران - rl |
سال نشر | مجلد1 |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 91/5 /ف4آ5 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
آشنایی با تفسیر و روشهای تفسیری، نوشته قدرتالله فرقانی، و احمد حیدری کتابی است با زبان فارسی و موضوع علوم قرآنی. این اثر در راستای فراگیری معارف قرآن و با توجه به نیاز برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شناخت تفسیر و روشهای اعمالشده در آن و به سفارش گروه علوم اسلامی معاونت متون آموزشی و کمکآموزشی همان نهاد، ضمن دوازده درس نوشته شده است.[۱].
ساختار
کتاب، دارای مقدمه و محتوای مطالب ضمن دوازده درس، است.
گزارش محتوا
نویسنده در درس اول، قرآن را کتاب هدایت جهانیان معرفی کرده که بهترین پناهگاه برای مسلمانان است و «پیامبر اسلام(ص) به مسلمانان سفارش فرمودهاند که به هنگام هجوم ابرهاى سیاه و تاریک فتنه، به قرآن پناه ببرند؛ زیرا قرآن شفیعى است که شفاعتش پذیرفته شده و گزارشدهندهاى است که صداقتش گواهى شده و هرکس آن را پیشوا قرار دهد، بهسوى بهشت هدایتش مىکند و هرکس آن را پشت سر افکند، بهسوى جهنم سوقش مىدهد»[۲]. وی همچنین قرآن را کتابی کامل میشمارد که مظهر تجلی خداوند و ثقل اکبر است و به فرموده امام على(ع) قرآن، افضل دو هدایتگر (قرآن و عترت) است. او سپس بیان میکند که درمان دردهای روحی بشر با قرآن صورت میپذیرد[۳]. درس دوم درباره تفسیر قرآن است. «تفسیر از ریشه «فَسَرَ» و به معناى کشف معناى لفظ و اظهار آن... و در اصطلاح به معناى توضیح و تشریح، کشف مفاهیم الفاظ، عبارات آیات و بیان مقاصد قرآن است»[۴]. از جمله فواید تفسیر، تنبه و عبرت گرفتن شخص از فهم قصص قرآن و معانی دیگر قرآن است. نویسنده در درس سوم به بیان معنی تأویل و موارد آن از ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و ظاهر و باطن و... میپردازد. «رسول اکرم(ص) فرمود: «إنَّ لِلْقُرْانِ ظَهْراً وَ بَطْناً وَ لِبَطْنِهِ بَطْناً إلى سَبْعَةِ أبْطُنٍ»؛ «قرآن داراى ظاهر و باطن است وبرای باطن آن باطنى دیگر تا هفت بطن». سراسر قرآن کریم داراى بطنهاى مختلف بوده که هرکس به اندازه فهم و درک خودش و به اندازهاى که از تعلّقات مادّى آزاد شده باشد، مىتواند به این باطنها دست یابد»[۵]. وی در توضیح آیات محکم و متشابه مینویسد: منظور از آیات محکم آیاتى است که داراى ثبات و اتقان مخصوصى هستند و مراد آنها روشن است وبه معناى غیر مراد اشتباه نمىشوند (مثل آیه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (الإخلاص: 1)؛ «بگو: او خدایى است یکتا») و امّا آیات متشابه برخلاف آیات محکم، بر دو یا چند معنا قابل حمل هستند و برای فهمیدن مراد و مقصود آن آیات باید آنها را به آیات محکم ارجاع داد[۶]. درس چهارم درباره ترجمه قرآن است. نویسنده در این بخش ضمن تعریف معنای لغوی و اصطلاحی درباره ترجمه قرآن، دلایل موافقان و مخالفان درباه ترجمه دقیق قرآن را ذکر میکند و در پایان این درس ترجمه را به دو نوع لفظی و تفسیری تقسیم میکند[۷]. فرقانی در درس پنجم دلایل نیاز به تفسیر را توضیح میدهد؛ وجود لغات مشکل در قرآن و ذکر نشدن شأن نزول برخی آیات و جزئیات احکام در آن، از دلایل لزوم تفسیر است. راغب اصفهانى در توضیح علل لزوم تفسیر مىگوید: «تفسیر یا در الفاظ غیر مأنوس به کار مىرود، مانند کلمه «البحيرة» (شترى که ده بار زائیده و گوشش را شکافته و رهایش نموده باشند) و کلمه «السائبَة» (شترى که پنج بار زائیده باشد) و کلمه «الوصيلة» (گوسفندی که دوقلو زائیده باشد) و یا کلام مختصرى که احتیاج به بیان و شرح دارد، مانند: «وَ أَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّکَاةَ (البقرة: 43)؛ «و نماز را اقامه و زکات را پرداخت کنید» (که احتیاج به توضیح و تفسیر دارد) و یا در کلامى است که دربردارنده داستانى باشد که فهمیدن آن کلام بدون فهم آن داستان دانسته نمىشود، مانند: «إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْکُفْرِ» (التوبة: 37)؛ «همانا به تأخیر انداختن (ماههاى حرام) افزایشى در کفر است»، که با توجه به شأن نزول این آیه، منظور کارى است که مشرکان انجام مىدادند و ماههاى حرام را بهمنظور تمدید جنگ و غارت بیشتر، به تأخیر مىانداختند»[۸]. از دیگر دلایل لزوم تفسیر، این است که قرآن دارای معارف بلندی است که نیاز به شرح و بیان دارد و همچنین آیات متشابهی در قرآن هست که برای روشن کردن معنای آنها نیازمند تفسیر هستیم. او در درس ششم، مبادی و منابع تفسیر (قرآن، روایات، عقل) را با ذکر مواردی توضیح میدهد و در درس هفتم ضمن ارائه مواردی از قرآن (مثل 44 نحل، 2 جمعه، 79 واقعه و...) و روایات، بیان میکند که مفسران واقعی از نظر قرآن و سنت، معصومین(ع) هستند[۹]. وی در درس هشتم، ضمن بیان منع پیامبر(ص) از تفسیر به رأی، نظریات مختلف درباره تفسیر اینچنینی را ذکر کرده و به ارزیابی آنها میپردازد. او مینویسد: «استنباط از ریشه «نبط» است و آن اولین آبى است که در چاه ظاهر مىشود، پس استنباط به معنى استخراج است. به هر چیزى که استخراج شده، در برابر چشم یا معرفت (عقل) قرار بگیرد، «مستنبَط» گویند»[۱۰] و سپس به بیان کلماتی از علمایی چون فیض کاشانی، ملاصدرا و امام خمینی میپردازد تا پاسخی به کسانی که در برخی از موارد فهم از قرآن را با تفسیر به رأی اشتباه گرفتهاند داده باشد. در ادامه، به ذکر نمونههایی از تفسیر عرفانی و استنباطهای قرآنی میپردازد[۱۱]. درسهای نهم تا دوازدهم دربردارنده مباحث زیر است: تأثیر مذاهب و مسلکهای عرفانی، کلامی (اشعری، معتزلی و امامی)، فقهی، روایی، ادبی، علمی و... در تفسیر قرآن، دو نوع تفسیر ترتیبی و موضوعی و دلایل طرفداران هریک از این دو نوع تفسیر، روشهای تفسیر موضوعی و معرفی تفسیرهای معروف شیعه (عیاشی، تبیان، مجمع البيان، روح الجنان، منهج الصادقين، الوجيز في التفسير و المیزان) و اهل سنت (كشف الأسرار، كشاف، مفاتيح الغيب، رحمة من الرحمن، أنوار التنزيل و حقائق التأویل، تفسير القرآن العظيم و الدر المنثور) و..[۱۲].
وضعیت کتاب
کتاب، دارای فهرست مطالب و کتابنامه است. ارجاعات در پاورقیها ذکر شده است. در پایان هر درس تعدادی پرسش از متن مربوطه مطرح شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه کتاب، ص13-14
- ↑ متن کتاب، ص18
- ↑ ر.ک: همان، ص16-20
- ↑ همان، ص21
- ↑ ر.ک: همان، ص28
- ↑ ر.ک: همان، ص29-30
- ↑ ر.ک: همان، ص31-37
- ↑ همان، ص40
- ↑ ر.ک: همان، ص42-56
- ↑ همان، ص62
- ↑ ر.ک: همان، ص57-66
- ↑ ر.ک: همان، ص67-109
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.