مباحث في علوم القرآن (حماده): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مباحث في علوم القرآن (ابهام زدایی)' به 'مباحث في علوم القرآن (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
جز (جایگزینی متن - 'مباحث في علوم القرآن (ابهام زدایی)' به 'مباحث في علوم القرآن (ابهام‌زدایی)')
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:NUR12886J1.jpg|بندانگشتی|مباحث في علوم القرآن]]
| تصویر =NUR12886J1.jpg
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
| عنوان =مباحث في علوم القرآن
|+ |
| پدیدآوران =  
|-
[[حماده، حسين صالح]] (نویسنده)
! نام کتاب!! data-type='bookName'|مباحث في علوم القرآن
|-
|نام های دیگر کتاب
|data-type='otherBookNames'|
|-
|پدیدآورندگان
|data-type='authors'|[[حماده، حسين صالح ]] (نويسنده)
 
|-
|زبان
|data-type='language'|عربي
|-
|-
| data-type="language" |عربي
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏69‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏8‎‏م‎‏2  
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏69‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏8‎‏م‎‏2  
|-
| موضوع =
|موضوع  
قرآن - علوم قرآنی  
|data-type='subject'|قرآن - علوم قرآنی  
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|دار المحجة البيضاء  
| ناشر =  
دار المحجة البيضاء  
| مکان نشر =لبنان - بيروت
| سال نشر = |مجلد1: 2008م , 1429ق ,


|-
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE12886AUTOMATIONCODE
|مکان نشر
| چاپ =1
|data-type='publishPlace'|لبنان - بيروت
| تعداد جلد =2
|-
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12886
||سال نشر
| کتابخوان همراه نور =12886
|ata-type='publishYear'|مجلد1: 2008م , 1429ق , 
| کد پدیدآور =


مجلد2: 2008م , 1429ق , 
| پس از =
|-class='articleCode'
| پیش از =
}}
{{کاربردهای دیگر|مباحث في علوم القرآن (ابهام‌زدایی)}}


|کد اتوماسیون
'''مباحث في علوم القرآن''' نوشته [[حماده، حسين صالح|حسین صالح حماده]] (معاصر)، کتابی است دو جلدی و به زبان عربی، با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر، مباحث متعدد مربوط به علوم قرآنی مانند وحی، اعجاز، صیانت قرآن از تحریف به زیاده و نقصان، نسخ، بداء، مباحث و قواعد تجوید، جمع‌آوری قرآن و... را مطرح کرده است.
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE12886AUTOMATIONCODE
|}
</div>
'''مباحث في علوم القرآن''' نوشته حسین صالح حماده (معاصر)، کتابی است دو جلدی و به زبان عربی، با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر، مباحث متعدد مربوط به علوم قرآنی مانند وحی، اعجاز، صیانت قرآن از تحریف به زیاده و نقصان، نسخ، بداء، مباحث و قواعد تجوید، جمع‌آوری قرآن و... را مطرح کرده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۷: خط ۳۶:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده در مقدمه از جامعیت و اعجاز قرآن سخن می‌گوید. او مسلمانان را بر آموختن این علوم تشویق می‌کند. وی از نقطه‌گذاری و حرکت‌گذاری قرآن به دست خلیل بن احمد و نحو قرآن به دست امیرالمؤمنین(ع) و ابوالاسود دؤلی هم ذکری به میان می‌آورد. حسین صالح حماده، غایت تفسیر را توضیح موارد چندپهلو و مبهم (ملتبس) می‌داند. او به معرفی انواع تفسیر توجیهی و علمی، سیاسی و کلامی، صوفی و ادبی، قصصی و عددی غیبی، إذاعی میسر و اعرابی می‌پردازد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص1-2</ref> نویسنده، مشهورترین مفسران را پیامبر اکرم(ص)، ائمه(ع)، طبرسی در مجمع‌البیان، زمخشری در کشاف، علامه طباطبایی در المیزان، آیت‌الله خویی در البیان و سید قطب در في ظلال القرآن، می‌داند.<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>
نویسنده در مقدمه از جامعیت و اعجاز قرآن سخن می‌گوید. او مسلمانان را بر آموختن این علوم تشویق می‌کند. وی از نقطه‌گذاری و حرکت‌گذاری قرآن به دست خلیل بن احمد و نحو قرآن به دست [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و ابوالاسود دؤلی هم ذکری به میان می‌آورد. حسین صالح حماده، غایت تفسیر را توضیح موارد چندپهلو و مبهم (ملتبس) می‌داند. او به معرفی انواع تفسیر توجیهی و علمی، سیاسی و کلامی، صوفی و ادبی، قصصی و عددی غیبی، إذاعی میسر و اعرابی می‌پردازد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص1-2</ref> نویسنده، مشهورترین مفسران را پیامبر اکرم(ص)، ائمه(ع)، [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]] در [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع‌البیان]]، [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]] در [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]]، [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایی]] در [[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]]، [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] در [[البيان في تفسير القرآن|البیان]] و [[سید قطب]] در [[في ظلال القرآن]]، می‌داند.<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>


او پس از بیان اهمیت و جایگاه تفسیر، برخی از مباحث علوم قرآن را برمی‌شمارد؛ از جمله، بیان منزلت و اسمای قرآن و ماهیت الفاظ آن و فنون قرآنی درباره عقیده و اخلاق و هستی و معاد، مسئله شفاعت، ترغیب در تلاوت قرآن و حسن تدبر در آن، مسئله جمع‌آوری قرآن و مصاحف صحابه و...، ترتیب سوره‌ها و آیات آن، مسائل مربوط به وحی و عصمت انبیاء و...، نزول دفعی و تدریجی قرآن، سوره‌های مکی و مدنی، اعجاز قرآن، عدم تحریف به زیاده یا نقصان، میزان دسترسی عقل به فهم قرآن، مباحث مربوط به تجوید و قراءت و.... حسین حماده، مباحث مقدمه را با مقایسه قرآن به‌عنوان معجزه عقلی با معجزه سایر انبیاء مانند طوفان نوح و عصای موسی و طب و مائده عیسی مقایسه می‌کند. او برای روشن‌تر کردن این امر به آیاتی از قرآن کریم، مثال می‌زند.<ref>ر.ک: همان، ص3-6</ref>
او پس از بیان اهمیت و جایگاه تفسیر، برخی از مباحث علوم قرآن را برمی‌شمارد؛ از جمله، بیان منزلت و اسمای قرآن و ماهیت الفاظ آن و فنون قرآنی درباره عقیده و اخلاق و هستی و معاد، مسئله شفاعت، ترغیب در تلاوت قرآن و حسن تدبر در آن، مسئله جمع‌آوری قرآن و مصاحف صحابه و...، ترتیب سوره‌ها و آیات آن، مسائل مربوط به وحی و عصمت انبیاء و...، نزول دفعی و تدریجی قرآن، سوره‌های مکی و مدنی، اعجاز قرآن، عدم تحریف به زیاده یا نقصان، میزان دسترسی عقل به فهم قرآن، مباحث مربوط به تجوید و قراءت و.... حسین حماده، مباحث مقدمه را با مقایسه قرآن به‌عنوان معجزه عقلی با معجزه سایر انبیاء مانند طوفان نوح و عصای موسی و طب و مائده عیسی مقایسه می‌کند. او برای روشن‌تر کردن این امر به آیاتی از قرآن کریم، مثال می‌زند.<ref>ر.ک: همان، ص3-6</ref>


مباحثی که در جلد اول کتاب، مطرح می‌شود درباره ارتباط علم و قرآن، ترغیب در قراءت قرآن و تدبر در آن، علوم قرآن، پدیده وحی، حروف گذاری و شکل قرآن، ضبط کلمات قرآن کریم، وحی در اروپای قرون وسطی، عقل در قرآن و براهین وجود خداست. نویسنده در بحث قرآن و علم به تعریف لغوی و اصطلاحی هرکدام از قرآن و علم می‌پردازد؛ تعریف مورد قبول او از علم به معنی اصطلاحی آن، نفس موضوعات و مسائل است؛ یعنی هر علمی به نفس موضوعات و مسائل مطرح شده در آن، تعریف می‌شود. در مورد قرآن هم با اعتراف به این‌که نمی‌توان تعریف جامعی از آن ارائه داد، می‌نویسد: ممکن است قرآن را در اصطلاح این‌گونه تعریف کنیم: وحی نازل بر پیامبر(ص) در لفظ و معنی و اسلوب که در مصاحف نوشته شده و به تواتر نقل شده است. وی اسامی ذیل را از داخل قرآن برای آن ذکر می‌کند: قرآن، فرقان، کلام، نور، هدی، رحمت، شفا، موعظه، ذکر و....<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص1-7</ref>
مباحثی که در جلد اول کتاب، مطرح می‌شود درباره ارتباط علم و قرآن، ترغیب در قراءت قرآن و تدبر در آن، علوم قرآن، پدیده وحی، حروف گذاری و شکل قرآن، ضبط کلمات قرآن کریم، وحی در اروپای قرون وسطی، عقل در قرآن و براهین وجود خداست. نویسنده در بحث قرآن و علم به تعریف لغوی و اصطلاحی هرکدام از قرآن و علم می‌پردازد؛ تعریف مورد قبول او از علم به معنی اصطلاحی آن، نفس موضوعات و مسائل است؛ یعنی هر علمی به نفس موضوعات و مسائل مطرح شده در آن، تعریف می‌شود. در مورد قرآن هم با اعتراف به این‌که نمی‌توان تعریف جامعی از آن ارائه داد، می‌نویسد: ممکن است قرآن را در اصطلاح این‌گونه تعریف کنیم: وحی نازل بر پیامبر(ص) در لفظ و معنی و اسلوب که در مصاحف نوشته شده و به تواتر نقل شده است. وی اسامی ذیل را از داخل قرآن برای آن ذکر می‌کند: قرآن، فرقان، کلام، نور، هدی، رحمت، شفا، موعظه، ذکر و...<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص1-7</ref>


نویسنده، در امثال و قصص قرآنی، سه شیوه تأویلی، تخییلی و رویکرد صریح را معرفی می‌کند. او شیوه تأویلی را تأسیس باطنیان می‌داند. آن‌ها، زنده کردن مردگان به دست عیسی را به زنده گرداندن روح، نمل در قصه سلیمان را به قوم ضعیف و مائده نازله از آسمان را به غذای روح تأویل کرده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref> اشتراک شیوه تخییلی و تأویلی در این است که الفاظ را در معانی واقعی‌شان استفاده نمی‌کنند و تفاوت آن‌ها در این است که شیوه تخییلی، این موارد را غیرواقعی می‌داند اما تأویلیان آن‌ها را به تأویل می‌برند. درواقع در شیوه تخییلی اصل قصه و حکمت موجود در آن مهم است نه این‌که مثلاً در آن، پرنده حرف زده باشد یا نه.<ref>ر.ک: همان، ص24</ref> او در مباحث خط قرآنی به معرفی انواع خط پرداخته و خط عروضی و رسم املائی و رسم مصحف را توضیح می‌دهد و از نقطه‌گذاری قرآن به دست ابوالاسود و اعراب‌گذاری‌اش توسط خلیل بن احمد سخن می‌گوید.<ref>ر.ک: همان، ص238-371</ref>
نویسنده، در امثال و قصص قرآنی، سه شیوه تأویلی، تخییلی و رویکرد صریح را معرفی می‌کند. او شیوه تأویلی را تأسیس باطنیان می‌داند. آن‌ها، زنده کردن مردگان به دست عیسی را به زنده گرداندن روح، نمل در قصه سلیمان را به قوم ضعیف و مائده نازله از آسمان را به غذای روح تأویل کرده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref> اشتراک شیوه تخییلی و تأویلی در این است که الفاظ را در معانی واقعی‌شان استفاده نمی‌کنند و تفاوت آن‌ها در این است که شیوه تخییلی، این موارد را غیرواقعی می‌داند اما تأویلیان آن‌ها را به تأویل می‌برند. درواقع در شیوه تخییلی اصل قصه و حکمت موجود در آن مهم است نه این‌که مثلاً در آن، پرنده حرف زده باشد یا نه.<ref>ر.ک: همان، ص24</ref> او در مباحث خط قرآنی به معرفی انواع خط پرداخته و خط عروضی و رسم املائی و رسم مصحف را توضیح می‌دهد و از نقطه‌گذاری قرآن به دست ابوالاسود و اعراب‌گذاری‌اش توسط خلیل بن احمد سخن می‌گوید.<ref>ر.ک: همان، ص238-371</ref>
خط ۶۷: خط ۵۶:
اجمال ادله‌ای که نویسنده در عدم تحریف قرآن موجود ارائه می‌دهد از قرار ذیل است؛ از میان آیات، «إِنّٰا نَحْنُ‌ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ،وَ إِنّٰا لَهُ‌ لَحٰافِظُون» (حجر: 9) و «إِنَّ‌ الَّذِينَ‌ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمّٰا جٰاءَهُمْ‌ وَ إِنَّهُ‌ لَكِتٰابٌ‌ عَزِيزٌ*لاٰ يَأْتِيهِ‌ الْبٰاطِلُ‌ مِنْ‌ بَيْنِ‌ يَدَيْهِ‌ وَ لاٰ مِنْ‌ خَلْفِهِ‌ تَنْزِيلٌ‌ مِنْ‌ حَكِيمٍ‌ حَمِيد» (فصلت: 41-42)؛ و از میان روایات، آن دسته که دلالت بر بیان ثواب قرائت سوره‌های قرآن دارد که کاشف از عدم تحریف آن است و دسته دیگری که دلالت بر وجوب عرضه اخبار بر کتاب دارد که دلالت بر اعتماد بر این قرآن و آن هم دلالت بر عدم تحریف آن دارد. از میان دیگر ادله، سیره مستمره مسلمانان از زمان پیامبر(ص) که تاکنون که همواره بر حفظ و کتابت و... آن اهتمام داشته‌اند و اجماع بر عدم زیادت قرآن را می‌توان برشمرد. درهرحال عمده ادله غیر روایی و قرآنی، سیره عملیه قطعیه از زمان پیامبر(ص) تا کنون و استدلال ائمه(ع) بر قرآن موجود در تمامی مواعظ و ارشادات و استدلال‌هایشان و... است.<ref>ر.ک: همان، ص352-354</ref>
اجمال ادله‌ای که نویسنده در عدم تحریف قرآن موجود ارائه می‌دهد از قرار ذیل است؛ از میان آیات، «إِنّٰا نَحْنُ‌ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ،وَ إِنّٰا لَهُ‌ لَحٰافِظُون» (حجر: 9) و «إِنَّ‌ الَّذِينَ‌ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمّٰا جٰاءَهُمْ‌ وَ إِنَّهُ‌ لَكِتٰابٌ‌ عَزِيزٌ*لاٰ يَأْتِيهِ‌ الْبٰاطِلُ‌ مِنْ‌ بَيْنِ‌ يَدَيْهِ‌ وَ لاٰ مِنْ‌ خَلْفِهِ‌ تَنْزِيلٌ‌ مِنْ‌ حَكِيمٍ‌ حَمِيد» (فصلت: 41-42)؛ و از میان روایات، آن دسته که دلالت بر بیان ثواب قرائت سوره‌های قرآن دارد که کاشف از عدم تحریف آن است و دسته دیگری که دلالت بر وجوب عرضه اخبار بر کتاب دارد که دلالت بر اعتماد بر این قرآن و آن هم دلالت بر عدم تحریف آن دارد. از میان دیگر ادله، سیره مستمره مسلمانان از زمان پیامبر(ص) که تاکنون که همواره بر حفظ و کتابت و... آن اهتمام داشته‌اند و اجماع بر عدم زیادت قرآن را می‌توان برشمرد. درهرحال عمده ادله غیر روایی و قرآنی، سیره عملیه قطعیه از زمان پیامبر(ص) تا کنون و استدلال ائمه(ع) بر قرآن موجود در تمامی مواعظ و ارشادات و استدلال‌هایشان و... است.<ref>ر.ک: همان، ص352-354</ref>


حسین صالح حماده، مختصری از روایاتی را شیخ حر عاملی در وسائل‌الشيعة آورده است را ذیل عنوان ابواب قرائت قرآن، ذکر می‌کند. این روایات شامل وجوب فراگیری قرآن، وجوب اکرام قرآن، استحباب تفکر در معانی قرآن، استحباب از برکردن قرآن، استحباب فراگیری قرآن در دوران جوانی و... است<ref>ر.ک: همان، ص354-357</ref> او در بخش مربوط به قرائات از ادله آیت‌الله خویی بر عدم تواتر قرائات، احرف سبعه، امکان استدلال بر قرائات در حکم شرعی و خواندن نماز بر مبنای قرائات، انواع قرائات و... بحث می‌کند. وی در بحث از تاریخ قراء، آنان را به مجاهدین و محترفین (حرفه‌ای برای کسب) تقسیم کرده، قراء مجاهد را در عصر پیامبر(ص)، عهد راشدی و عهد اموی مورد بررسی قرار می‌دهد و قراء محترفین را در سه عهد راشدی و اموی و عباسی.<ref>ر.ک: همان، ص401-435</ref>
حسین صالح حماده، مختصری از روایاتی را [[حر عاملی، محمد بن حسن|شیخ حر عاملی]] در [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل‌الشيعة]] آورده است را ذیل عنوان ابواب قرائت قرآن، ذکر می‌کند. این روایات شامل وجوب فراگیری قرآن، وجوب اکرام قرآن، استحباب تفکر در معانی قرآن، استحباب از برکردن قرآن، استحباب فراگیری قرآن در دوران جوانی و... است<ref>ر.ک: همان، ص354-357</ref> او در بخش مربوط به قرائات از ادله [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] بر عدم تواتر قرائات، احرف سبعه، امکان استدلال بر قرائات در حکم شرعی و خواندن نماز بر مبنای قرائات، انواع قرائات و... بحث می‌کند. وی در بحث از تاریخ قراء، آنان را به مجاهدین و محترفین (حرفه‌ای برای کسب) تقسیم کرده، قراء مجاهد را در عصر پیامبر(ص)، عهد راشدی و عهد اموی مورد بررسی قرار می‌دهد و قراء محترفین را در سه عهد راشدی و اموی و عباسی.<ref>ر.ک: همان، ص401-435</ref>


ادامه مباحث جلد دوم کتاب، در بیان تجوید و احکام آن‌ها و نسخ و بداء است. نسخ در قرآن به سه صورت متصور است؛ فقط نسخ تلاوت، نسخ تلاوت و حکم و فقط نسخ حکم. نویسنده در نوع اول قول برخی با استناد به روایات عمر و ابوموسی اشعری درباره آیه رجم را نقل کرده و ضمن ساختگی دانستن و ضعف این روایت آن را خبر واحدی می‌داند که نمی‌توان نص قرآنی را با آن رد کرد. او در مورد دوم هم به حدیثی از عایشه مثال می‌زند و آن را هم مانند مورد اول رد می‌کند. بر وقوع نوع سوم از نسخ، اجماع داریم.<ref>ر.ک: همان، ص504-506</ref> معنی بداء در قرآن، ظهور بعد الخفاء است.<ref>ر.ک: همان، ص512</ref>
ادامه مباحث جلد دوم کتاب، در بیان تجوید و احکام آن‌ها و نسخ و بداء است. نسخ در قرآن به سه صورت متصور است؛ فقط نسخ تلاوت، نسخ تلاوت و حکم و فقط نسخ حکم. نویسنده در نوع اول قول برخی با استناد به روایات عمر و ابوموسی اشعری درباره آیه رجم را نقل کرده و ضمن ساختگی دانستن و ضعف این روایت آن را خبر واحدی می‌داند که نمی‌توان نص قرآنی را با آن رد کرد. او در مورد دوم هم به حدیثی از عایشه مثال می‌زند و آن را هم مانند مورد اول رد می‌کند. بر وقوع نوع سوم از نسخ، اجماع داریم.<ref>ر.ک: همان، ص504-506</ref> معنی بداء در قرآن، ظهور بعد الخفاء است.<ref>ر.ک: همان، ص512</ref>
خط ۷۷: خط ۶۶:
<references />
<references />


==منبع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمه و متن کتاب.
مقدمه و متن کتاب.


== وابسته‌ها ==
{{الگو:علوم قرآنی}}
 
==پیوندها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[رده:کتاب‌شناسی]]
 
[[مجمع البيان في تفسير القرآن]]
[[البيان في تفسير القرآن]]
 
 
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:قرآن و علوم قرآنی]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:علوم قرآنی]]
 
[[رده:قربانی 25 تیر الی 24 مرداد]]