تاريخ القرآن (محمدحسین علی صغیر): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'تاریخ قرآن (ابهام زدایی)' به 'تاریخ قرآن (ابهامزدایی)') |
||
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =المعاني و البيان و البديع، نماذج تطبيقيه | | عنوانهای دیگر =المعاني و البيان و البديع، نماذج تطبيقيه | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[صغیر، محمد حسین علی]] (نویسنده) | ||
| زبان = | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =BP ۷۲/ص۷ت۲ | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
قرآن - تاريخ | قرآن - تاريخ | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02972AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02972AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02972 | |||
| کتابخوان همراه نور =02972 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تاريخ القرآن'''، نوشته محمدحسین علی | {{کاربردهای دیگر|تاریخ قرآن (ابهامزدایی)}} | ||
'''تاريخ القرآن'''، نوشته [[صغیر، محمد حسین علی|محمدحسین علی صغیر]]، کتابی است در موضوع تاریخ قرآن کریم، که بهصورت تفصیلی و در ابعاد گوناگون به تحلیل تاریخی موضوعاتی چون وحی در قرآن، نزول قرآن، جمعآوری قرآن، قرائات قرآن، شکل قرآن و سلامت قرآن از تحریف، پرداخته است. | |||
این کتاب به زبان عربی، در زمان معاصر و در یک جلد به نگارش درآمده است. | این کتاب به زبان عربی، در زمان معاصر و در یک جلد به نگارش درآمده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب از یک | کتاب از یک مقدمه و شش فصل تشکیل شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نگارنده در فصل اول پیرامون مسئله وحی قرآنی سخن به میان آورده و شأن وحی نبی اکرم(ص) را همانند شأن رسولان ماقبل ایشان دانسته و به تفسیر و تحلیل دقیق پدیده وحی از جهات گوناگون میپردازد. در بخشی از این فصل به بررسی و نقد اقوال و اجتهادات مشتمل بر موضوع وحی اشاره میکند و موضوعاتی چون کشف، الهام و معنویت را در قسمتی دیگر تشریح میکند و خصوصیاتی را که بهواسطه آن وحی از غیر آن متمایز میشود، بیان میدارد. همچنین تأثیرات بیرونی و خارجی که در هنگام وحی در نبی اکرم(ص) به وجود میآمد را تبیین میکند. در ادامه به نقد قضاوتهای ناشیانه مستشرقان در مورد مسئله وحی میپردازد و پدیده وحی را معجزهای بیبدیل برمیشمارد که جهان عرب از عظمت آن در شگفتی فرو رفته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref>. | نگارنده در فصل اول پیرامون مسئله وحی قرآنی سخن به میان آورده و شأن وحی نبی اکرم(ص) را همانند شأن رسولان ماقبل ایشان دانسته و به تفسیر و تحلیل دقیق پدیده وحی از جهات گوناگون میپردازد. در بخشی از این فصل به بررسی و نقد اقوال و اجتهادات مشتمل بر موضوع وحی اشاره میکند و موضوعاتی چون کشف، الهام و معنویت را در قسمتی دیگر تشریح میکند و خصوصیاتی را که بهواسطه آن وحی از غیر آن متمایز میشود، بیان میدارد. همچنین تأثیرات بیرونی و خارجی که در هنگام وحی در نبی اکرم(ص) به وجود میآمد را تبیین میکند. در ادامه به نقد قضاوتهای ناشیانه مستشرقان در مورد مسئله وحی میپردازد و پدیده وحی را معجزهای بیبدیل برمیشمارد که جهان عرب از عظمت آن در شگفتی فرو رفته است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref>. | ||
فصل دوم کتاب در خصوص نزول قرآن است و مباحثی چون آغاز نزول قرآن کریم، زمان نزول آن، نزول تدریجی و یکباره، اسرار ستارهشناسی قرآن کریم، اسباب نزول آیات، مکی و مدنی بودن سورههای قرآن و عدد آنها و... در آن مطرح شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | فصل دوم کتاب در خصوص نزول قرآن است و مباحثی چون آغاز نزول قرآن کریم، زمان نزول آن، نزول تدریجی و یکباره، اسرار ستارهشناسی قرآن کریم، اسباب نزول آیات، مکی و مدنی بودن سورههای قرآن و عدد آنها و... در آن مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
نویسنده در فصل سوم کتاب به بحث موضوعی از جمعآوری قرآن کریم پرداخته است. وی در این فصل، روایات متعدد را درباره گردآوری قرآن، مطرح میکند و به بررسی و مناقشه در برخی از آنها میپردازد. وی معتقد است که جمعآوری قرآن در زمان حیات پیامبر اکرم(ص) صورت گرفته و ادله فراوانی بر این مدعا در روایات معتبر وجود دارد؛ افزون بر این، وجود مصاحف فراوان از صحابه، عمل اقراء قرآنی و تعلیم آن در زمان پیامبر اکرم(ص) و... از جمله شواهد این مدعایند<ref>ر.ک: همان</ref>. | نویسنده در فصل سوم کتاب به بحث موضوعی از جمعآوری قرآن کریم پرداخته است. وی در این فصل، روایات متعدد را درباره گردآوری قرآن، مطرح میکند و به بررسی و مناقشه در برخی از آنها میپردازد. وی معتقد است که جمعآوری قرآن در زمان حیات پیامبر اکرم(ص) صورت گرفته و ادله فراوانی بر این مدعا در روایات معتبر وجود دارد؛ افزون بر این، وجود مصاحف فراوان از صحابه، عمل اقراء قرآنی و تعلیم آن در زمان پیامبر اکرم(ص) و... از جمله شواهد این مدعایند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در فصل چهارم کتاب به موضوع قرائات مختلف قرآن کریم پرداخته شده؛ نویسنده رویکردهای گوناگون در این زمینه را از حیث اسباب و مسببات و عوامل ظهور این نوع رویکردها را مورد بررسی قرار میدهد و مناقشاتی در مورد حدیث احرف سبعه مطرح میکند، سپس به موضوع تعدد قرائات و تشتت نظرات پیرامون قرائات سبعه در عصر کنونی میپردازد و بحثی در مورد اختلاف لهجهها در زبان عربی و قضایایی که در نشأت گرفتن قرائات سبعه دارای اهمیت زیاد هستند و وجوه گوناگون قرائات را مطرح میکند و بهاختصار تعداد قراء را برمیشمارد و تضارب آرا در مورد منزلت قراء مختلف را بیان میکند و اینکه در میان مسلمانان رجوع به این هفت قاری سندیت دارد و مانند یک اصل اولی معتبر است<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>. | در فصل چهارم کتاب به موضوع قرائات مختلف قرآن کریم پرداخته شده؛ نویسنده رویکردهای گوناگون در این زمینه را از حیث اسباب و مسببات و عوامل ظهور این نوع رویکردها را مورد بررسی قرار میدهد و مناقشاتی در مورد حدیث احرف سبعه مطرح میکند، سپس به موضوع تعدد قرائات و تشتت نظرات پیرامون قرائات سبعه در عصر کنونی میپردازد و بحثی در مورد اختلاف لهجهها در زبان عربی و قضایایی که در نشأت گرفتن قرائات سبعه دارای اهمیت زیاد هستند و وجوه گوناگون قرائات را مطرح میکند و بهاختصار تعداد قراء را برمیشمارد و تضارب آرا در مورد منزلت قراء مختلف را بیان میکند و اینکه در میان مسلمانان رجوع به این هفت قاری سندیت دارد و مانند یک اصل اولی معتبر است.<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>. | ||
نویسنده در فصل پنجم به موضوع شکل و نوشتار قرآن کریم پرداخته و اینکه اساساً منظور از شکل قرآن چیست؟ در این زمینه مؤلف اشاراتی دارد به عصر نزول قرآن که در آن زمان نسبت به قرار دادن نقطه و علائم توضیحی در رسمالخط قرآنی میل و رغبتی نبود و اولین کسی که در این زمینه آغازگر قرار دادن نقطه و علائم توضیحی بود، ابوالاسود دئلی و شاگردان وی بودند و پس از ایشان [[خلیل بن احمد|خلیل بن احمد فراهیدی]] این مسیر را ادامه داد. | نویسنده در فصل پنجم به موضوع شکل و نوشتار قرآن کریم پرداخته و اینکه اساساً منظور از شکل قرآن چیست؟ در این زمینه مؤلف اشاراتی دارد به عصر نزول قرآن که در آن زمان نسبت به قرار دادن نقطه و علائم توضیحی در رسمالخط قرآنی میل و رغبتی نبود و اولین کسی که در این زمینه آغازگر قرار دادن نقطه و علائم توضیحی بود، ابوالاسود دئلی و شاگردان وی بودند و پس از ایشان [[خلیل بن احمد|خلیل بن احمد فراهیدی]] این مسیر را ادامه داد. | ||
سپس مؤلف بعد از بحث نقطه و علائم توضیحی، به بحث قرار دادن همزه و تشدید و سائر علائم قرآنی میپردازد. در ادامه به موضوع رسمالخط مصحفی میپردازد و اینکه در مورد آن غلوها و تقدیسهایی صورت گرفته است. وی همچنین این ادعا را که رسمالخط مصحفی توقیفی است، باطل میداند و آن را امری قراردادی بین کاتبان وحی میخواند که مانعی ندارد با هر نوع خطی تحریر شود. | سپس مؤلف بعد از بحث نقطه و علائم توضیحی، به بحث قرار دادن همزه و تشدید و سائر علائم قرآنی میپردازد. در ادامه به موضوع رسمالخط مصحفی میپردازد و اینکه در مورد آن غلوها و تقدیسهایی صورت گرفته است. وی همچنین این ادعا را که رسمالخط مصحفی توقیفی است، باطل میداند و آن را امری قراردادی بین کاتبان وحی میخواند که مانعی ندارد با هر نوع خطی تحریر شود. | ||
اختلاف در خطوط و مغایرتشان با اصول املای عربی، به اشتباه در نوشتار کاتبان منجر شده و این ضرری وارد نمیکند؛ چون نهایت چیزی که کاتبان به آن دست یافته بودند، همین بوده است. | اختلاف در خطوط و مغایرتشان با اصول املای عربی، به اشتباه در نوشتار کاتبان منجر شده و این ضرری وارد نمیکند؛ چون نهایت چیزی که کاتبان به آن دست یافته بودند، همین بوده است. | ||
فصل ششم کتاب اختصاص به بحث سلامت قرآن کریم از تحریف دارد. نویسنده در این فصل، ثابت میکند که هیچگونه تحریف و تغییری در قرآن صورت نگرفته است. وی در ادامه بیان میکند که مصادر و منابع این نوشتار بر پایه کتب درجه اول و اقوال قدمای علوم قرآنی، تفسیر، اسباب نزول، قرائات، رسمالخط و حدیث است<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref>. | شکل قرآن کریم در دگرگونی و چگونگی خط و نوشتار، با عصور مختلف همخوانی دارد..<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>. | ||
فصل ششم کتاب اختصاص به بحث سلامت قرآن کریم از تحریف دارد. نویسنده در این فصل، ثابت میکند که هیچگونه تحریف و تغییری در قرآن صورت نگرفته است. وی در ادامه بیان میکند که مصادر و منابع این نوشتار بر پایه کتب درجه اول و اقوال قدمای علوم قرآنی، تفسیر، اسباب نزول، قرائات، رسمالخط و حدیث است.<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref>. | |||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۴۸: | خط ۵۴: | ||
در پاورقیها توضیح برخی از جملات و آدرس مطالب بیان شده است. | در پاورقیها توضیح برخی از جملات و آدرس مطالب بیان شده است. | ||
==پانویس == | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
{{الگو:علوم قرآنی}} | |||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده:قرآن و علوم قرآنی]] | |||
[[رده:علوم قرآنی]] | |||
[[رده:تاریخ قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۱
تاريخ القرآن | |
---|---|
پدیدآوران | صغیر، محمد حسین علی (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | المعاني و البيان و البديع، نماذج تطبيقيه |
ناشر | دار المؤرخ العربي |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 1420ق , |
چاپ | 1 |
موضوع | قرآن - تاريخ |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP ۷۲/ص۷ت۲ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاريخ القرآن، نوشته محمدحسین علی صغیر، کتابی است در موضوع تاریخ قرآن کریم، که بهصورت تفصیلی و در ابعاد گوناگون به تحلیل تاریخی موضوعاتی چون وحی در قرآن، نزول قرآن، جمعآوری قرآن، قرائات قرآن، شکل قرآن و سلامت قرآن از تحریف، پرداخته است.
این کتاب به زبان عربی، در زمان معاصر و در یک جلد به نگارش درآمده است.
ساختار
کتاب از یک مقدمه و شش فصل تشکیل شده است.
گزارش محتوا
نگارنده در فصل اول پیرامون مسئله وحی قرآنی سخن به میان آورده و شأن وحی نبی اکرم(ص) را همانند شأن رسولان ماقبل ایشان دانسته و به تفسیر و تحلیل دقیق پدیده وحی از جهات گوناگون میپردازد. در بخشی از این فصل به بررسی و نقد اقوال و اجتهادات مشتمل بر موضوع وحی اشاره میکند و موضوعاتی چون کشف، الهام و معنویت را در قسمتی دیگر تشریح میکند و خصوصیاتی را که بهواسطه آن وحی از غیر آن متمایز میشود، بیان میدارد. همچنین تأثیرات بیرونی و خارجی که در هنگام وحی در نبی اکرم(ص) به وجود میآمد را تبیین میکند. در ادامه به نقد قضاوتهای ناشیانه مستشرقان در مورد مسئله وحی میپردازد و پدیده وحی را معجزهای بیبدیل برمیشمارد که جهان عرب از عظمت آن در شگفتی فرو رفته است.[۱].
فصل دوم کتاب در خصوص نزول قرآن است و مباحثی چون آغاز نزول قرآن کریم، زمان نزول آن، نزول تدریجی و یکباره، اسرار ستارهشناسی قرآن کریم، اسباب نزول آیات، مکی و مدنی بودن سورههای قرآن و عدد آنها و... در آن مطرح شده است.[۲].
نویسنده در فصل سوم کتاب به بحث موضوعی از جمعآوری قرآن کریم پرداخته است. وی در این فصل، روایات متعدد را درباره گردآوری قرآن، مطرح میکند و به بررسی و مناقشه در برخی از آنها میپردازد. وی معتقد است که جمعآوری قرآن در زمان حیات پیامبر اکرم(ص) صورت گرفته و ادله فراوانی بر این مدعا در روایات معتبر وجود دارد؛ افزون بر این، وجود مصاحف فراوان از صحابه، عمل اقراء قرآنی و تعلیم آن در زمان پیامبر اکرم(ص) و... از جمله شواهد این مدعایند[۳].
در فصل چهارم کتاب به موضوع قرائات مختلف قرآن کریم پرداخته شده؛ نویسنده رویکردهای گوناگون در این زمینه را از حیث اسباب و مسببات و عوامل ظهور این نوع رویکردها را مورد بررسی قرار میدهد و مناقشاتی در مورد حدیث احرف سبعه مطرح میکند، سپس به موضوع تعدد قرائات و تشتت نظرات پیرامون قرائات سبعه در عصر کنونی میپردازد و بحثی در مورد اختلاف لهجهها در زبان عربی و قضایایی که در نشأت گرفتن قرائات سبعه دارای اهمیت زیاد هستند و وجوه گوناگون قرائات را مطرح میکند و بهاختصار تعداد قراء را برمیشمارد و تضارب آرا در مورد منزلت قراء مختلف را بیان میکند و اینکه در میان مسلمانان رجوع به این هفت قاری سندیت دارد و مانند یک اصل اولی معتبر است.[۴].
نویسنده در فصل پنجم به موضوع شکل و نوشتار قرآن کریم پرداخته و اینکه اساساً منظور از شکل قرآن چیست؟ در این زمینه مؤلف اشاراتی دارد به عصر نزول قرآن که در آن زمان نسبت به قرار دادن نقطه و علائم توضیحی در رسمالخط قرآنی میل و رغبتی نبود و اولین کسی که در این زمینه آغازگر قرار دادن نقطه و علائم توضیحی بود، ابوالاسود دئلی و شاگردان وی بودند و پس از ایشان خلیل بن احمد فراهیدی این مسیر را ادامه داد. سپس مؤلف بعد از بحث نقطه و علائم توضیحی، به بحث قرار دادن همزه و تشدید و سائر علائم قرآنی میپردازد. در ادامه به موضوع رسمالخط مصحفی میپردازد و اینکه در مورد آن غلوها و تقدیسهایی صورت گرفته است. وی همچنین این ادعا را که رسمالخط مصحفی توقیفی است، باطل میداند و آن را امری قراردادی بین کاتبان وحی میخواند که مانعی ندارد با هر نوع خطی تحریر شود.
اختلاف در خطوط و مغایرتشان با اصول املای عربی، به اشتباه در نوشتار کاتبان منجر شده و این ضرری وارد نمیکند؛ چون نهایت چیزی که کاتبان به آن دست یافته بودند، همین بوده است.
شکل قرآن کریم در دگرگونی و چگونگی خط و نوشتار، با عصور مختلف همخوانی دارد..[۵].
فصل ششم کتاب اختصاص به بحث سلامت قرآن کریم از تحریف دارد. نویسنده در این فصل، ثابت میکند که هیچگونه تحریف و تغییری در قرآن صورت نگرفته است. وی در ادامه بیان میکند که مصادر و منابع این نوشتار بر پایه کتب درجه اول و اقوال قدمای علوم قرآنی، تفسیر، اسباب نزول، قرائات، رسمالخط و حدیث است.[۶].
وضعیت کتاب
مصادر و مراجع و فهرست مطالب در پایان کتاب ذکر شده است. در پاورقیها توضیح برخی از جملات و آدرس مطالب بیان شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.