ده گفتار: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') |
جز (added Category:آثار مرتضی مطهری using HotCat) |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1401 توسط غلامرضا بدرخانی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1401 توسط غلامرضا بدرخانی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1401 توسط سید محمد رضا موسوی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1401 توسط سید محمد رضا موسوی]] | ||
[[رده:آثار مرتضی مطهری]] |
نسخهٔ ۱۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۱۲
ده گفتار | |
---|---|
پدیدآوران | مطهری، مرتضی (نويسنده) |
ناشر | صدرا |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1380ش - 1422ق |
چاپ | 17 |
شابک | 964-5600-12-X |
موضوع | اسلام - مقالهها و خطابهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 9د6م 10/5 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ده گفتار اثر شهید مرتضی مطهری (1298-1358ش) است که مشتمل بر ده سخنرانی یا مقاله ایشان است که در طول سالهای 1339 تا 1341ش ایراد شده است.
گفتارهای یکم تا هفتم، در انجمن ماهانه دینی و گفتار هشتم و نهم، در انجمن اسلامی مهندسین ایراد شده است. گفتار دهم نیز مستقلاً در کتابی به نام بحثی درباره مرجعیت و روحانیت چاپ شده بوده است. مجموعه این گفتارها بعد از بازنگری و اصلاحات و تنظیم مجدد مطالب توسط مؤلف، در قالب کتاب حاضر منتشر شده است.[۱]
مؤلف در گفتار اول و دوم به موضوع تقوا، گفتار سوم به امر به معروف و نهی از منکر، گفتار چهارم به اصل اجتهاد در اسلام، گفتار پنجم به احیای فکر دینی، گفتار ششم به فریضه علم، گفتار هفتم به رهبری نسل جوان، گفتار هشتم و نهم به خطابه و منبر و در گفتار دهم به مشکل اساسی سازمان روحانیت پرداخته است.
شهید مطهری در گفتار اول بر این نکته تأکید کرده که تقوا محدودیت نیست، مصونیت است. فرق است بین محدودیت و مصونیت. اگر هم نام آن را محدودیت بگذاریم محدودیتی است که عین مصونیت است. تقوا برای روح مانند خانه است برای زندگی، و مانند جامه است برای تن.[۲] در قرآن کریم برای تقوا دو اثر مهم ذکر شده که از یکسو عبارت از روشنبینی و بصیرت و از سوی دیگر حل مشکلات و آسان شدن کارها و بیرون رفتن از تنگناها و مضایق است.[۳]
نویسنده در گفتار پنجم تحت عنوان احیاء فکر دینی، به ریشهیابی انحطاط مسلمین و کشورهای اسلامی در عصر حاضر پرداخته مینویسد: یا باید بگوییم اسلام، یعنی همان حقیقت اسلام در مغز و روح این ملتها هست، ولی خاصیت اسلام این است که ملتها را عقب میبرد؛ و یا باید اعتراف کنیم که حقیقت اسلام بهصورت اصلی در مغز و روح ما موجود نیست؛ بلکه این فکر اغلب در مغزهای ما بهصورت مسخ شده موجود است؛ توحید ما توحید مسخ شده است، نبوت ما نبوت مسخ شده است، ولایت و امامت ما مسخ شده است، اعتقاد به قیامت ما کموبیش همینطور. تمام دستورهای اصولی اسلام در فکر ما همه تغییر شکل داده.[۴]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.