۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنس' به 'ابن س') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن سینا، حسین بن عبدالله' به 'ابن سینا، حسین بن عبدالله') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
و نیز از مدح و ستایشى که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدراى شیرازى]] از استادش میرداماد کرده است مقام علمى وى نزد حکیم بزرگى چون ملاصدرا معلوم مىشود. وى در نامهاى که به میرداماد نوشته است او را در حدّ اعلى ستایش نموده و در حد پرستش تعریف و مدح کرده است.<ref>اين نامه در كتاب شرح حال و آراء فلسفى ملاصدرا ص224 آمده است</ref> | و نیز از مدح و ستایشى که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدراى شیرازى]] از استادش میرداماد کرده است مقام علمى وى نزد حکیم بزرگى چون ملاصدرا معلوم مىشود. وى در نامهاى که به میرداماد نوشته است او را در حدّ اعلى ستایش نموده و در حد پرستش تعریف و مدح کرده است.<ref>اين نامه در كتاب شرح حال و آراء فلسفى ملاصدرا ص224 آمده است</ref> | ||
میرداماد خود نیز خویش را معلم مىخوانده و در برخى از نوشتههایش آنگاه که مىخواهد از [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] مطلبى را نقل کند مىگوید: «ابونصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، شریک ما در تعلیم گفته است...» و آنگاه که مىخواهد از [[بهمنیار بن مرزبان|بهمنیار]] شاگرد [[ | میرداماد خود نیز خویش را معلم مىخوانده و در برخى از نوشتههایش آنگاه که مىخواهد از [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] مطلبى را نقل کند مىگوید: «ابونصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، شریک ما در تعلیم گفته است...» و آنگاه که مىخواهد از [[بهمنیار بن مرزبان|بهمنیار]] شاگرد [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سینا]] گفتهاى را نقل کند مىگوید: «شاگرد ما [[بهمنیار بن مرزبان|بهمنیار]] گفته است...»<ref>قصص العلماء، ص 333</ref> | ||
گویند روزى ملاصدرا برحسب معمول براى شرکت در درس میرداماد در محل تدریس حاضر شد ولى میر در آنجا حاضر نبود. در این حین تاجرى براى کارى در محل درس حاضر شد و چون میرداماد را نیافت با ملاصدرا به گفتگو نشست. مرد تاجر از وى سؤال کرد که آیا میر افضل است یا فلان عالم. ملاصدرا در جواب گفت که میر افضل است. در این اثنا میرداماد از راه رسید و در پشت دیوار توقف کرد و به گفتگوى شاگردش با مرد تاجر گوش داد مرد تاجر یکیک علمارا نام مىبرد و ملاصدرا مىگفت که میر افضل است. پس آن شخص پرسید: «میر افضل است یا [[ | گویند روزى ملاصدرا برحسب معمول براى شرکت در درس میرداماد در محل تدریس حاضر شد ولى میر در آنجا حاضر نبود. در این حین تاجرى براى کارى در محل درس حاضر شد و چون میرداماد را نیافت با ملاصدرا به گفتگو نشست. مرد تاجر از وى سؤال کرد که آیا میر افضل است یا فلان عالم. ملاصدرا در جواب گفت که میر افضل است. در این اثنا میرداماد از راه رسید و در پشت دیوار توقف کرد و به گفتگوى شاگردش با مرد تاجر گوش داد مرد تاجر یکیک علمارا نام مىبرد و ملاصدرا مىگفت که میر افضل است. پس آن شخص پرسید: «میر افضل است یا [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ الرئیس]] ابوعلىسینا؟» [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]گفت: «میر افضل است» مرد تاجر پرسید: «میر افضل است یا معلم ثانى ([[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]])؟» ملاصدرا مردد ماند و سکوت کرد. ناگاه میر از پشت دیوار گفت: «صدر نترس و بگو میرافضل است!» | ||
== آراء میرداماد در حکمت== | == آراء میرداماد در حکمت== | ||
خط ۲۲۰: | خط ۲۲۰: | ||
از میرداماد حالاتى نقل شده است که در بدو نظر عجیب مىنماید. وى در یکى از نوشتههایش مىگوید که روزى، هنگامى که در خلوت یاد خدا مىکرده و ذکر خدا بر لب داشته و تمام توجهش را به خدا معطوف کرده بوده، روحش از بدنش جدا شده و خلع بدن کرده و از عالم زمانى به عالم دهر (فوق زمان) صعود کرده و عوالم امکان را شهود نموده است. | از میرداماد حالاتى نقل شده است که در بدو نظر عجیب مىنماید. وى در یکى از نوشتههایش مىگوید که روزى، هنگامى که در خلوت یاد خدا مىکرده و ذکر خدا بر لب داشته و تمام توجهش را به خدا معطوف کرده بوده، روحش از بدنش جدا شده و خلع بدن کرده و از عالم زمانى به عالم دهر (فوق زمان) صعود کرده و عوالم امکان را شهود نموده است. | ||
این مطلب در بدو نظر غریب و بعید به نظر مىرسد چرا که اوّلاً از تجربیات ما و در ثانى از تحلیل علمى، فاصلهها دارد. اما باید اذعان داشت که در نفى آن نیز دلیل قاطعى نمىتوان اقامه کرد و از مواردى است که مصداق کلام حکیم [[ | این مطلب در بدو نظر غریب و بعید به نظر مىرسد چرا که اوّلاً از تجربیات ما و در ثانى از تحلیل علمى، فاصلهها دارد. اما باید اذعان داشت که در نفى آن نیز دلیل قاطعى نمىتوان اقامه کرد و از مواردى است که مصداق کلام حکیم [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سینا]] است که: هر آنچه که درباره این عالم شنیدى مادام که دلیل قاطعى آن را رد نکرد آن را در حیّز امکان قرار بده و ممکنش بدان. گذشته از این در متون دینى و روایات معصومین(ع) نیز مطالب بسیارى درباره امکان تحقق و بلکه وقوع امور خارقالعاده براى غیر معصوم وجود دارد. | ||
== شاگردان == | == شاگردان == |