قطب شیرازی، عبدالله
نام | عبدالله قطب شیرازی |
---|---|
نامهای دیگر | شیرازی، سید عبدالله
شیرازی، سید عبدالله قطب قطب شیرازی، سید عبدالله |
نام پدر | محیىالدین كوشكنارى لارى |
متولد | |
محل تولد | خُنج |
رحلت | حدود سال 901ق |
اساتید | زیدالدین جعفر خوافى خراسانى |
برخی آثار | منتخب مکاتیب قطب |
کد مؤلف | AUTHORCODE03482AUTHORCODE |
عبدالله قطب بن محیى (زنده بین سالهای 838 تا 901ق)، متكلم، عارف، فيلسوف و ايرانى، از معدود نویسندگان عارف قرن نهم مىباشد كه نامش در تذكرهها نیامده است. شخصیت، آثار و اقدامات قطب با همه اهمیتى كه در تحولات فكرى ایالت فارس دارد، تاكنون ناشناخته مانده است؛ هرچند، مورّخان همعصر او و از آن جمله، روزبهان خنجى در «عالمآراى امینى» و مصلحالدین لارى در «مرآة الادوار و مرقاة الاخبار» او را از بزرگان و مشاهیر فارس دانستهاند.
ولادت و وفات
تاریخ تولد و وفات او بر ما معلوم نیست، اما با توجه به شواهد موجود مىتوان گفت كه قطب بن محیى بین سالهاى 838 تا 901ق مىزیسته است و فرزند محیىالدین كوشكنارى لارى و استاد حكیم معروف ملا جلالالدین دوانى (830 - 918ق) بوده است.
قطب شاگرد شیخ زیدالدین جعفر خوافى خراسانى بوده و نسب او با چندین واسطه به عارف بزرگ ابىالنجیب سهروردى مىرسد و از نوادههاى سعد بن عباده خزرجى انصارى مىباشد.
از ابتداى زندگى قطب اطلاع اندكى در دست است. او در یكى از نامههاى خود اشارهاى كوتاه به مهاجرت خود از خُنج نموده است. خنج در قرن هشتم و نهم قمرى یكى از پایگاههاى مهم فكرى و تربیت علما و اندیشمندان بوده است. در نیمه دوم قرن نهم قمرى ظهور طبقهاى از علما، از مهاجرین نواحى ساحل خلیج فارس و از منطقهاى به نام كوشكنار به رهبرى عبدالله قطب بن محیى در خنج، شرایط ویژهاى را به وجود آورد.
پس از مدتى و بنا به دلایلى، ادامه زندگى براى او در آنجا میسر نبود و ناگزیر به جهرم، سپس شیراز و اخوانآباد هجرت نمود.
وى یكى از معدود رهبران فكرى و دینى است كه با روش مخصوص به خود و از طریق نگارش انبوه مكاتبات اخلاقى - علمى به رهبرى و اداره اجتماع اقدام نموده است. از سوى دیگر مبلغین او در نواحى مختلف فارس و ساحل خلیج فارس پراكنده مىشدند و به تبلیغ ایدههاى رهبر خود مىپرداختند.
محتواى برخى از مكاتبات او نشان از چرخش وى در تمایلات مذهبى دارد و نیز بیانگر نزدیکى اندیشه او به تفكرات شیعى است. آیا او نیز همچون اندیشمند بزرگِ معاصرش، ملا جلالالدین دوانى در پایان عمر خود، گرایشهاى شیعى پیدا نموده است. در تفكر مذهبى قطب و پیروانش، احترام و ارادت بسیار به ائمه اطهار(ع) دیده مىشود و محتواى مكتوبات او نیز كه مستفاد از روایات اهلبیت است، نشان از نزدیکى تفكرات مذهبى و سیاسى او به اندیشههاى شیعى دارد. شاید او نیز مانند دوانى در اوایل عمر، سنىمذهب بوده، ولى بعدها به مذهب شیعه امامیه پیوسته است. برآورد دقیق و منطقى این برداشت به مطالعه و تحقیق بیشتر و عمیقترى نیازمند است؛ با توجه به اینكه امكان دارد او در موضع تقیّه بوده است.
بههرحال، قطب سالهاى پایانى عمر خود را در شهرى كه با درایت و مدیریت خود ساخته شده بود بسربرد و به تربیت شاگردان بسیارى پرداخت كه به او اعتقاد و ایمان كامل داشتند و با حمایت جدى و پیگیرانه او، این شهر از رونق و اعتبار خاصى در فارس برخوردار شد و در حیات بنیانگذارش به «قطبآباد» شهرت یافت. هدف اصلى او به وجود آوردن مدینه فاضلهاى بود كه در آن، شهروندانش شرایط لازم براى رسیدن به كمال را تجربه كنند. او با همكارى و همدلى یارانش موفق به اجراى اهداف خود شد و حداقل در حیاتش شاهد به ثمر نشستنِ آرزوهایش بود، هرچند به گونه محدود.
تذكر این نكته مناسب است كه صاحب مكاتیب، گذشته از مقام حكمت و عرفان در شعر و ادب نیز جایگاه عالى داشته و یكى از ادباى كمنظیر در خطه فارس بوده است. همچنین وى اشعار بسیارى را سروده و یكى از شعراى بزرگ شیراز به شمار مىرفته و دیوان اشعارى از او به جا مانده است. بسیارى از اشعارى كه در مكاتیب وى آمده از خود او مىباشد.
قطب اساس سلوک و سیر عملى را خردورزى و دانش منوّر به نور وحى مىداند. عبدالله قطب شاگردان و مریدان خود را به كسب و كار و تلاش، تحصیل علم، سیر و سلوک و ریاضات شرعى، سعى در اصلاح امور اجتماع مسلمین، حضور مثبت و پویا در جامعه و احیاى سنّت نبوى(ص) دعوت كرده و در این رابطه راهكارهاى عملى ارائه داده است.
قطب، عمرش را صرف تهذیب و تصفیه اخلاقى و رشد علمى و عقلانى افراد جامعه خویش نموده و با بدعتهاى صوفىنمایانِ كجفهم كه احیاناً انزواطلبى منفى، بىتفاوتى نسبت به امور سیاسى مسلمین را رویه خود كرده بودند، بهشدت مخالف بوده و با آنها برخورد مىكرده است. بههرحال، عبدالله قطب، عارفى راستین بود كه اصلاح و تهذیب و رشد عقلانى جامعه مسلمین و تشكیل مدینه فاضله نبوى(ص) را وجهه همت خود قرار داده بود.
آثار
مهمترین اثر او «مكاتیب» است.