تعلیم و تربیت در اسلام (مطهری): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (+)
    جز (جایگزینی متن - 'تعلیم و تربیت در اسلام (ابهام زدایی)' به 'تعلیم و تربیت در اسلام (ابهام‌زدایی)')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{در دست ویرایش| --[[کاربر:Mkheradmand110|Mkheradmand110]] ([[بحث کاربر:Mkheradmand110|بحث]]) ‏۲۲ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۶:۴۷ (+0330)}}
    {{کاربردهای دیگر|تربیت اسلامی (ابهام‌زدایی)}}
     
    {{کاربردهای دیگر|تربیت اسلامی (ابهام زدایی)}}
     
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR64529J1.jpg
    | تصویر =NUR64529J1.jpg
    خط ۱۲: خط ۹:
    |زبان
    |زبان
    | زبان = فارسی
    | زبان = فارسی
    | کد کنگره =    
    | کد کنگره =
    | موضوع = تعلیم و تربیت - تربیت اسلامی - اخلاق اسلامی
    | موضوع = تعلیم و تربیت - تربیت اسلامی - اخلاق اسلامی - فلسفه اخلاق
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر = صدرا
    | ناشر = صدرا
    خط ۲۸: خط ۲۵:
    | پیش از =  
    | پیش از =  
    }}
    }}
    {{کاربردهای دیگر| تعليم و تربيت (ابهام‌زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر| تعلیم و تربیت در اسلام (ابهام‌زدایی)}}
    '''تعلیم و تربیت در اسلام'''، مجموعه سخنرانی‌های اخلاقی و تربیتی معلم شهید [[مطهری، مرتضی|مرتضی مطهری]] (1298-1358ش.) در جمع دبیران تعلیمات دینى و انجمن اسلامى پزشکان در تهران سال‌هاى 1351 و 1352ش است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64529?pageNumber=11&viewType=pdfر.ک: مقدمه ناشر، ص11]</ref>.


    '''تعلیم و تربیت در اسلام'''، مجموعه سخنرانی‌های اخلاقی و تربیتی [[مطهری، مرتضی|معلم شهید مرتضی مطهری]] (فریمان 1298-1358ش. قم) در جمع دبيران تعليمات دينى و انجمن اسلامى پزشكان در تهران سالهاى 1351 و 1352ش. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/64529?pageNumber=11&viewType=pdf مقدمه ناشر کتاب، ص11.]</ref> مسائل تربیتی و اخلاقی مهمی مانند تربيت عقلانى انسان‏، بررسى نظريه نسبيّت اخلاق‏، پيوند عبادت با برنامه‌‏هاى تربيتى‏ و عوامل چندگانه تربیت (تقويت اراده، عبادت‏، محبت، تقويت حس حقيقت‏جويى، مراقبه و محاسبه‏، تفكر، محبت اولياء، ازدواج، جهاد و كار) از موضوعات مطرح شده در این اثر است. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/64529?pageNumber=213&viewType=pdf  متن کتاب، ص213- 275.]</ref>
    مسائل تربیتی و اخلاقی مهمی مانند تربیت عقلانى انسان‏، بررسى نظریه نسبیت اخلاق‏، پیوند عبادت با برنامه‌‏هاى تربیتى‏ و عوامل چندگانه تربیت (تقویت اراده، عبادت‏، محبت، تقویت حس حقیقت‌‏جویى، مراقبه و محاسبه‏، تفکر، محبت اولیا، ازدواج، جهاد و کار) از موضوعات مطرح شده در این اثر است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64529?pageNumber=213&viewType=pdfر.ک: متن کتاب، ص213-275]</ref>.


    برخی از مباحث مطرح شده در این اثر، مانند تعریف و تحلیل فعل اخلاقی <ref>[https://noorlib.ir/book/view/64529?pageNumber=67&viewType=pdf متن کتاب، ص67- 85.]</ref> و بررسى نظريه نسبيّت اخلاق‏ و نقد نظریه‌های مرتبط <ref>[https://noorlib.ir/book/view/64529?pageNumber=95&viewType=pdf  متن کتاب، ص95.]</ref>، جزو مسائل فلسفه اخلاق است.
    برخی از مباحث مطرح‌شده در این اثر، مانند تعریف و تحلیل فعل اخلاقی<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64529?pageNumber=67&viewType=pdfر.ک: همان، ص67-85]</ref> و بررسى نظریه نسبیت اخلاق‏ و نقد نظریه‌های مرتبط<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64529?pageNumber=95&viewType=pdfر.ک: همان، ص95]</ref>، جزو مسائل فلسفه اخلاق است.


    برخی از مطالب ارزنده این اثر عبارت است از:
    برخی از مطالب ارزنده این اثر عبارت است از:


    == بحثهاى ايرادشده در جمع دبيران تعليمات دينى‏ ==
    ==بحث‌هاى ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینى==
    آنهایى که معتقدند اخلاق نسبى است، می‌‏گویند: مثلًا یک روزى عفاف در یک جامعه‌‏هایى خوب بود... ولى بعد زندگى ماشینى آمد و زن به متن اجتماع و داخل کارخانه‏‌ها کشیده شد. عفاف یک‏ روزى خلق خوبى بود و امروز خلق خوبى نیست.


    آنهايى كه معتقدند اخلاق نسبى است، می‌‏گويند: مثلًا يك روزى عفاف در يك جامعه‌‏هايى خوب بود ... ولى بعد زندگى ماشينى آمد و زن به متن اجتماع و داخل كارخانه‏‌ها كشيده شد. عفاف يك‏ روزى خلق خوبى بود و امروز خلق خوبى نيست.
    ولى این حرف روى این مبنایى که ما گفتیم غلط است. عفاف و پاک‌دامنى به‌عنوان یک حالت نفسانى، یعنى رام بودن قوّه شهوانى تحت حکومت عقل و ایمان، تحت تأثیر قوّه شهوانى نبودن، شره نداشتن... عفاف همه وقت خوب است. بله، آن فعل اخلاقى که ما نام آن را عفت می‌گذاریم، مانعى ندارد که فرق کند... مثلًا در این مثال‌هاى معروف فقهى که ذکر می‌‏کنند می‌‏گویند: زنى است مریض و نیاز به طبیب دارد. طبیب زن وجود ندارد و طبیب مرد هم باید بدنش را لمس کند و... و فرض این است که جان زن در خطر است. در این صورت مراجعه به طبیب مرد جایز است. لمس کردن و نگاه کردن بدن زن براى نامحرم یک فعل خلاف عفت است، اما همین فعل در یک شرایط خاص، جنبه غیر اخلاقى بودن خود را از دست می‌‏دهد، ولى این غیر از آن است که خود عفاف به‌عنوان یک خلق و خوى و خصلت، ارزش خود را از دست بدهد؛ ارزش آن محفوظ است، این فعل است که تغییر می‌‏کند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64529?pageNumber=104&viewType=pdfر.ک: همان، ص104]</ref>.


    ولى اين حرف روى اين مبنايى كه ما گفتيم غلط است. عفاف و پاكدامنى به عنوان يك حالت نفسانى يعنى رام بودن قوّه شهوانى تحت حكومت عقل و ايمان، تحت تأثير قوّه شهوانى نبودن، شره نداشتن ... عفاف همه وقت خوب است. بله، آن فعل اخلاقى كه ما نام آن را عفت می‌‏گذاريم، مانعى ندارد كه فرق كند. ... مثلًا در اين مثالهاى معروف فقهى كه ذكر می‌‏كنند می‌‏گويند: زنى است مريض و نياز به طبيب دارد. طبيب زن وجود ندارد و طبيب مرد هم بايد بدنش را لمس كند و ... و فرض اين است كه جان زن در خطر است. در اين صورت مراجعه به طبيب مرد جايز است. لمس كردن و نگاه كردن بدن زن براى نامحرم يك فعل خلاف عفت است، اما همين فعل در يك شرايط خاص جنبه غير اخلاقى بودن خود را از دست می‌‏دهد. ولى اين غير از آن است كه خود عفاف به عنوان يك خلق و خوى و خصلت، ارزش خود را از دست بدهد؛ ارزش آن محفوظ است، اين فعل است كه تغيير می‌‏كند. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/64529?pageNumber=104&viewType=pdf  متن کتاب، ص104.]</ref>
    ==بحث‌هاى انجمن اسلامى پزشکان==
    زن‌ها در قدیم مشهور بودند که زیاد غیبت مى‌کنند. شاید این به‌عنوان یک خصلت زنانه معروف شده بود که زن طبیعتش این است و جنسا غیبت‌کن است؛ درصورتى‌که چنین چیزى نیست، زن و مرد فرق نمى‌کنند. علتش این بود که زن هیچ شغلى و هیچ کارى، نه داخلى و نه خارجى نداشت...  


    ==  بحثهاى انجمن اسلامى پزشكان‏ ==
    در یکى از شهرهاى کوچک ایالت فیلادلفیاى آمریکا در خانواده‌‏ها قمار آن‏قدر رایج شده بود که زن‌ها به آن عادت کرده بودند و در خانه‏‌ها به‌صورت یک بیمارى رواج یافته بود و شکایت همه این بود که زن‌ها دیگر کارى غیر از قمار ندارند...


    زنها در قديم مشهور بودند كه زياد غيبت مى‏كنند. شايد اين به عنوان يك خصلت زنانه معروف شده بود كه زن طبيعتش اين است و جنسا غيبت‏كن است، در صورتى كه چنين چيزى نيست، زن و مرد فرق نمى‏كنند. علتش اين بود كه زن هيچ شغلى و هيچ كارى، نه داخلى و نه خارجى نداشت. ...
    یک شهردار پیدا شد و گفت که من این بیمارى را معالجه می‌‏کنم. آمد کارهاى دستى از قبیل بافتنى را تشویق کرد و براى زن‌ها مسابقه‏‌هاى خوب گذاشت و جایزه‏‌هاى خوب تعیین کرد. طولى نکشید که زن‌ها دست از قمار کشیده و به این کارها پرداختند...
    در يكى از شهرهاى كوچك ايالت فيلادلفياى آمريكا در خانواده‏ها قمار آن‏قدر رايج شده بود كه زنها به آن عادت كرده بودند و در خانه‏‌ها به صورت يك بيمارى رواج يافته بود، و شكايت همه اين بود كه زنها ديگر كارى غير از قمار ندارند. ...
    يك شهردار پيدا شد و گفت كه من اين بيمارى را معالجه می‌‏كنم. آمد كارهاى دستى از قبيل بافتنى را تشويق كرد و براى زنها مسابقه‏هاى خوب گذاشت و جايزه‏هاى خوب تعيين كرد. طولى نكشيد كه زنها دست از قمار كشيده و به اين كارها پرداختند. ...
    يكى از آثار كار، جلوگيرى از گناه است. البته نمى‏گويم صددرصد اين‏طور است، ولى بسيارى از گناهان منشأش بيكارى است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64529?pageNumber=280&viewType=pdf  متن کتاب، ص280- 281.]</ref>


     
    یکى از آثار کار، جلوگیرى از گناه است. البته نمى‌گویم صددرصد این‏طور است، ولى بسیارى از گناهان منشأش بیکارى است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64529?pageNumber=280&viewType=pdfر.ک: همان، ص280-281]</ref>.


    ==پانویس ==
    ==پانویس==
    <references/>
    <references/>
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    مقدمه ناشر و متن کتاب.
    مقدمه ناشر و متن کتاب.
     
    {{استاد شهید مطهری}}
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    [[تعلیم و تعلم از دیدگاه شهید ثانى و امام خمینى]]
    [[تعلیم و تعلم از دیدگاه شهید ثانى و امام خمینى]]
    خط ۶۷: خط ۶۸:
    [[فى الفکر التربوى الإسلامى]]
    [[فى الفکر التربوى الإسلامى]]


    {{وابسته‌ها}}
    [[نظام حقوق زن در اسلام]]
     
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:مقالات آبان 01 خردمند]]
    [[رده:مقالات آبان 01 خردمند]]
    [[رده:اخلاق اسلامی]]
    [[رده:اخلاق اسلامی]]
    [[رده:آثار مرتضی مطهری]]
    [[رده:آثار مرتضی مطهری]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده آبان 01]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 آذر 1401]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۰۴

    تعلیم و تربیت در اسلام(مطهری، مرتضی)
    تعلیم و تربیت در اسلام (مطهری)
    پدیدآورانمطهری، مرتضی (نويسنده)
    ناشرصدرا
    مکان نشرایران - تهران
    چاپچهلم
    موضوعتعلیم و تربیت - تربیت اسلامی - اخلاق اسلامی - فلسفه اخلاق
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تعلیم و تربیت در اسلام، مجموعه سخنرانی‌های اخلاقی و تربیتی معلم شهید مرتضی مطهری (1298-1358ش.) در جمع دبیران تعلیمات دینى و انجمن اسلامى پزشکان در تهران سال‌هاى 1351 و 1352ش است[۱].

    مسائل تربیتی و اخلاقی مهمی مانند تربیت عقلانى انسان‏، بررسى نظریه نسبیت اخلاق‏، پیوند عبادت با برنامه‌‏هاى تربیتى‏ و عوامل چندگانه تربیت (تقویت اراده، عبادت‏، محبت، تقویت حس حقیقت‌‏جویى، مراقبه و محاسبه‏، تفکر، محبت اولیا، ازدواج، جهاد و کار) از موضوعات مطرح شده در این اثر است[۲].

    برخی از مباحث مطرح‌شده در این اثر، مانند تعریف و تحلیل فعل اخلاقی[۳] و بررسى نظریه نسبیت اخلاق‏ و نقد نظریه‌های مرتبط[۴]، جزو مسائل فلسفه اخلاق است.

    برخی از مطالب ارزنده این اثر عبارت است از:

    بحث‌هاى ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینى

    آنهایى که معتقدند اخلاق نسبى است، می‌‏گویند: مثلًا یک روزى عفاف در یک جامعه‌‏هایى خوب بود... ولى بعد زندگى ماشینى آمد و زن به متن اجتماع و داخل کارخانه‏‌ها کشیده شد. عفاف یک‏ روزى خلق خوبى بود و امروز خلق خوبى نیست.

    ولى این حرف روى این مبنایى که ما گفتیم غلط است. عفاف و پاک‌دامنى به‌عنوان یک حالت نفسانى، یعنى رام بودن قوّه شهوانى تحت حکومت عقل و ایمان، تحت تأثیر قوّه شهوانى نبودن، شره نداشتن... عفاف همه وقت خوب است. بله، آن فعل اخلاقى که ما نام آن را عفت می‌گذاریم، مانعى ندارد که فرق کند... مثلًا در این مثال‌هاى معروف فقهى که ذکر می‌‏کنند می‌‏گویند: زنى است مریض و نیاز به طبیب دارد. طبیب زن وجود ندارد و طبیب مرد هم باید بدنش را لمس کند و... و فرض این است که جان زن در خطر است. در این صورت مراجعه به طبیب مرد جایز است. لمس کردن و نگاه کردن بدن زن براى نامحرم یک فعل خلاف عفت است، اما همین فعل در یک شرایط خاص، جنبه غیر اخلاقى بودن خود را از دست می‌‏دهد، ولى این غیر از آن است که خود عفاف به‌عنوان یک خلق و خوى و خصلت، ارزش خود را از دست بدهد؛ ارزش آن محفوظ است، این فعل است که تغییر می‌‏کند[۵].

    بحث‌هاى انجمن اسلامى پزشکان

    زن‌ها در قدیم مشهور بودند که زیاد غیبت مى‌کنند. شاید این به‌عنوان یک خصلت زنانه معروف شده بود که زن طبیعتش این است و جنسا غیبت‌کن است؛ درصورتى‌که چنین چیزى نیست، زن و مرد فرق نمى‌کنند. علتش این بود که زن هیچ شغلى و هیچ کارى، نه داخلى و نه خارجى نداشت...

    در یکى از شهرهاى کوچک ایالت فیلادلفیاى آمریکا در خانواده‌‏ها قمار آن‏قدر رایج شده بود که زن‌ها به آن عادت کرده بودند و در خانه‏‌ها به‌صورت یک بیمارى رواج یافته بود و شکایت همه این بود که زن‌ها دیگر کارى غیر از قمار ندارند...

    یک شهردار پیدا شد و گفت که من این بیمارى را معالجه می‌‏کنم. آمد کارهاى دستى از قبیل بافتنى را تشویق کرد و براى زن‌ها مسابقه‏‌هاى خوب گذاشت و جایزه‏‌هاى خوب تعیین کرد. طولى نکشید که زن‌ها دست از قمار کشیده و به این کارها پرداختند...

    یکى از آثار کار، جلوگیرى از گناه است. البته نمى‌گویم صددرصد این‏طور است، ولى بسیارى از گناهان منشأش بیکارى است[۶].

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه ناشر و متن کتاب.

    وابسته‌ها