نبرد حق و باطل: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده: تفسیر]] | |||
[[رده:قرآن و مباحث دیگر]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 اردیبهشت 1402]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط محمد خردمند]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط محمد خردمند]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ ۲۴ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۱۱
نبرد حق و باطل | |
---|---|
پدیدآوران | مطهری، مرتضی (نويسنده) |
ناشر | صدرا |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 13سده |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نبرد حق و باطل، تلفیقشده 5 جلسه سخنرانی و تدریس اسلامشناس معاصر، مرتضی مطهری (1298-1358ش.)، در سال 1356ش، است که به تحلیل کلان تاریخی مبارزات اجتماعی پیامبران آسمانی و پیروانشان با دشمنان و معاندان از دیدگاه فلسفه تاریخ میپردازد. در پایان کتاب، بحثی به نام «تکامل اجتماعی انسان در تاریخ» آمده که تنظیمشده 2 سخنرانی استاد در دانشگاه شیراز 1350ش، است[۱].
ساختار و محتوا
این کتاب، از 2 بخش با مسائل مهمّ ذیل تشکیل شده است:
- نبرد حق و باطل (ارتباط حق و باطل، حق و باطل در جهان هستى، حق و باطل در جامعه و تاریخ، نفى فطرت و غریزه، بررسی علمى بودن مارکسیسم، چرا مارکسیستها تاریخ را تاریک معرفى مىکنند؟ نظریه اسلام چیست؟ نمود داشتن باطل و اصیل بودن حق، طفیلى بودن باطل و استقلال حق و غلبه ظاهرى باطل و پیروزى نهایى حق).
- تکامل اجتماعی انسان در تاریخ (مفهوم تکامل، تکامل اجتماعى انسان در گذشته، فرق تکامل و پیشرفت، روابط انسانها با یکدیگر، نقش انبیا و دین در تکامل تاریخ، آینده بشر از دیدگاههاى مختلف، بدبینى و یأس نسبت به سرشت بشر و آینده بشریت، نظریه مارکسیسم، اگزیستانسیالیسم و اسلام).
نمونه مباحث
- نظر اسلام درباره تکامل انسان، نه معنایش این است که صبر کنید تکامل رخ مىدهد! در کتاب قیام و انقلاب مهدى(ع) مخصوصاً این موضوع را یادآورى کردهام و اصلًا روح این کتاب این است که تکامل، تدریجى است و باید به آن رسید[۲].
- سؤال: صادق هدایت که خودکشى کرد حقیقت جامعه خود را مىدید و چیزى را که دیده است مطرح کرده است. جواب: اشتباه نشود، امثال هدایت به جامعه ما و به جامعه انسانیت اهانت کردهاند. اینها همان منطقى که عرض کردم، یعنى منطق ملائکه معترض را بهکار بردند. اینها در جامعه خودشان فقط فسادها را دیدهاند، نیکیها و زیباییها را ندیدهاند. دیدن یکجانبه غلط و بدآموزى است. دیدن صحیح یک جامعه این است که ما خالى از هرگونه حبّ و بغضى، نیکیهاى جامعه را ببینیم، بدیهاى جامعه را هم ببینیم. اگر فقط بدیها را ببینیم و اساساً خوبیها را نبینیم و به همین جهت آنها را انکار بکنیم، این نوعى خیانت به جامعه است که کمکم منجر به خیانت به خود مىشود[۳].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.