اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
|ناشر | |ناشر |
نسخهٔ ۱۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۹
اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب | |
---|---|
پدیدآوران | مطهری، مرتضی (نويسنده) |
ناشر | صدرا |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | سده13 |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب اثر مرتضی مطهری (1298- 1358ش)، نگاهی است به مقوله اخلاق جنسی از دیدگاه متفکران اسلام و غرب و مقایسه میان این دو. این اثر مانند سایر آثار آن متفکر شهید مورد استقبال فراوان تشنگان حقیقت و طالبان منطق اسلام در نظام خانوادگی قرار گرفته است.
کتاب حاضر، مشتمل بر سلسله مقالاتی است که در حدود سال 1353ش، بهطور مسلسل، در مجله «مکتب اسلام» درج میگردید و در زمان حیات استاد، منتشر شد؛ هرچند ظاهراً خود ایشان این بحث را به عنوان بحثی مرتبط با مسأله «نظام حقوق زن در اسلام» برای چاپ در نظر داشتند و به همین دلیل، کتاب فاقد مقدمهای از ایشان است[۱].
در ابتدای کتاب، علاقه جنسی و گناه بودن آن در جهان قدیم را مورد بحث قرار گرفته است: «برای ما مسلمانان که علاقه دو همسر به یکدیگر را یکی از نشانههای بارز وجود خداوند میدانیم و نکاح را «سنت» و تجرد را یک نوع «شر» حساب میکنیم و هنگامی که میخوانیم یا میشنویم بعضی از آیینها علاقه جنسی را ذاتاً پلید و آمیزش جنسی را ولو با همسر شرعی و قانونی، موجب تباهی و سقوط میدانند، دچار تعجب میشویم» [۲].
در ادامه، آراء و عقاید متفکرین جدید که درست در نقطه مقابل اسلاف خودشان در زمینه عقیده رایج در جهان قدیم مبنی بر پلیدی ذاتی مطلق روابط جنسی است، همچون ویل دورانت و برتراند راسل، مورد بحث و تحقیق قرار گرفته است[۳] و سپس به مبحث آشفتگی غرایز و میلها پرداخته شده و به این موضوع اشاره گردیده است که یکجانبه دیدن مسائل و از جوانب دیگر، غفلت کردن، گاهی زیانهای جبرانناپذیری به دنبال خود میآورد؛ زیرا کاوشها و کشفیات روانی در یک قرن اخیر، ثابت کرده است که سرکوبی غرایز و تمایلات و مخصوصاً غریزه جنسی، مضرات و ناراحتیهای فراوانی به بار میآورد. نویسنده معتقد است اصل مورد قبول اکثریت متفکرین قدیم- مبنی بر اینکه هر اندازه غرایز و تمایلات طبیعی ضعیفتر نگه داشته شود، میدان برای غرایز و نیروهای عالیتر، مخصوصا قوه عاقله بازتر و بیمانعتر میشود- اساسی ندارد. زیرا غرایز سرکوبشده و ارضاءنشده، جریاناتی را طی میکنند که چه از نظر فردی و چه از نظر اجتماعی، برای بشر گران تمام میشود[۴].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.