هلالی جغتایی، بدرالدین
نام | هلالی جغتايی، بدرالدين |
---|---|
نامهای دیگر | جغتايي، بدرالدين
مولانا هلالي هلالي استرآبادي، بدرالدين هلالي استرآبادي، مولانا نورالدين هلالي استرآبادي، نورالدين هلالي جغتايي، مولانا نورالدين هلالي جغتايي، نورالدين Badriddin Hilali |
نام پدر | |
متولد | اواخر قرن نهم |
محل تولد | استرآباد |
رحلت | 935ق |
اساتید | |
برخی آثار | دیوان هلالی جغتایی با شاه و درویش و صفات العاشقين او |
کد مؤلف | AUTHORCODE12124AUTHORCODE |
بدرالدین هلالی جغتایی (متوفای 936ق)، از شاعران قرن نهم و دهم و از معاصران «سلطان میرزا بایقرای گورکانی» و «شاه اسماعیل صفوی» است. دیوان اشعار، شاه و درویش، صفات العاشقين و لیلی و مجنون از آثار منظوم او هستند. تبحر هلالی بیشتر در سرایش غزل بوده است. از هلالی دختری به نام «حجابی استرآبادی» بهجای ماند که او هم شاعر بود.
نام، نژاد، سال و محل تولد و رشد
نام او را در اکثر تذکرهها بدرالدین و در کتاب تاریخی حبيب السير، «نورالدین» آوردهاند. بدرالدین هلالی در اصل از نژاد ترکان جغتایی بود، اما در استرآباد (گرگان کنونی) به دنیا آمد و در همین شهر رشد کرد[۱].
سال تولد هلالی در مراجع قید نشده و آنچه مسلم است این است که در اواخر قرن نهم متولد شده و در موقع مرگ در سنین میانین عمر بوده است[۲].
جوانی و هجرت
در دوره جوانی مانند برخی شاعران آن دوره به سبب آوازه بلند ادبدوستی و شاعرنوازی وزیر تیموریان، یعنی «امیر علیشیر نوایی» به شهر هرات رفت و در آ نجا اقامت گزید[۳].
وفات
وی در شهر هرات، به جرم تشیع کشته شد.
«قتل هلالی به ظن قوی در 936ق، روی داده است. ظاهرا قاتل وی «سیفالله»نامی بوده»[۴].
«مزار هلالی و فخرالدین علی صفی بیهقی پسر ملا حسن کاشفی در هرات کنار یکدیگر قرار گرفته و لوح هر دو جدید است. بر لوح مزار هلالی به خط نسخ زیبا چنین منقور است: هذا مرقد منور مولانا بدر الملة و الدين هلالي جغتايي الهروي الشاعر. قد توفي في سنة ست و ثلاثين و تسعمائة.
این قطره خون چیست به روی تو هلالی | گویا که دل از غصه به روی تو دویده |
ولی مزار هلالی از نخست در چهار سوق هرات قرار داشته که در همان جا هم به قتل رسیده بود و پس از خرابی آن قبر در سال 1306ش، استخوانهای هلالی را بدین مکان آوردهاند»[۵].
از هلالی دختری به نام «حجابی استرآبادی» بهجای مانده که شاعر بود، اما از احوالش اطلاعی در دست نیست[۶].
آثار
- دیوان اشعار(شامل غزلیات، قطعات، قصاید و رباعیات)؛
- شاه و درویش؛
- صفات العاشقين؛
- لیلی و مجنون (نشانی از آن در دست نیست و تنها چند بیت از آن باقی مانده است)[۷].
شعر هلالی
هلالی شاعری است قویدست و بسیار چیره در ظرایف و ویژگیهای شعری. عمده موفقیت او در هنر شاعری به سبب غزلیات آبدار و پرسوز و گدازی است که در آنها «من» شاعر به بارزترین وجه نمایان شده است. خصیصه مهمی که در شعر هلالی موجود است و او را از متقدمان و متأخرانش متمایز میکند شور و درد خاصی است که در شعر او وجود دارد و زبان شعری او را نیز بهسوی نوعی سادگی و بیتکلفی سوق داده است[۸].
ویژگیهای شعری
- گوشنوازی و خوشآهنگی اوزان مورد استفاده در شعرهای او (اکثر شعرهایش در وزنهایی است که حافظ در آنها شعر گفته است)؛
- خواری در برابر معشوق که گاهی در قالب تشبیه به سگ بیان میگردد (که از خصوصیات عمده شعر دوران او هم هست)؛
- کوشش در بهکارگیری لحن عامیانه و روزمره در شعر، به جهت پیوند زبان شعر با زبان مردم و نفوذ هرچه بیشتر آن در میان لایههای مختلف آنان؛
- میراثدار سبک عراقی بودن، مانند حافظ و سعدی شیرازی؛
- وقوعگویی، که در اشعار او هست، اما به اندازه شعر شاعرانی چون بابافغانی و وحشی بافقی و دیگران نیست؛
- تأثیر افکار و عقاید فلسفی در شعر هلالی اندک و در حدود هیچ است؛
- او شاعر عشق و دلدادگی است و بااینکه گاهی عشقش رنگی از عرفان و آسمان پیدا میکند، اما غالب اوقات عشق او انسانی است و رنگ زمینی دارد؛
- هلالی چندان در بند صنایع شعری و بهکارگیری آنها نیست؛ ازاینرو صنایع لفظی و حتی معنوی در شعر او چندان وجود ندارد. شعر او به سادگی میل دارد و ایهام و ابهام، از آنگونه که در سبک عراقی و هندی وجود دارد در شعر او نقشی ندارد یا بسیار کم نقش دارد؛
- غزلیاتی با ردیفهای ابتکاری، بدیع و زیبا در دیوان هلالی بسیار است[۹].