ابن بابویه، محمد بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
     
    (۱۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه
    [[پرونده:NUR00822.jpg|بندانگشتی|مرقد ابن‌بابویه، محمد بن علی، شهرری]]
    | عنوان = ابن بابویه
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    | تصویر = NUR00822.jpg
    |-
    | اندازه تصویر =
    ! نام!! data-type='authorName'|ابن‌بابویه، محمد بن علی  
    | توضیح تصویر = مرقد ابن بابویه (شیخ صدوق) در شهر ری
    |-
    | نام کامل = ابن بابِوِیه‌ْ، ابوجعفر، محمد بن على بن حسین بن موسى بن بابویه قمى‌
    |نام‌های دیگر
    | نام‌های دیگر = شیخ صدوق
    |data-type='authorOtherNames'|اب‍ن‌‌ب‍اب‍وی‍ه‌، اب‍وج‍ع‍ف‍ر م‍ح‍م‍دی
    | لقب = {{فهرست جعبه افقی | صدوق | عمادالدین‌}}
    | تخلص =
    | نسب =
    | نام پدر = [[ابن بابویه، علی بن حسین|على بن بابویه‌]]
    | ولادت = ح 305ق
    | محل تولد =
    | کشور تولد = ایران
    | محل زندگی =  
    | رحلت = 381ق‌
    | شهادت =
    | مدفن = شهر ری
    | طول عمر =
    | نام همسر =
    | فرزندان =
    | خویشاوندان =
    | دین =
    | مذهب = شیعه
    | پیشه =
    | منصب =
    | پس از =
    | پیش از =
    | اساتید =
    | مشایخ = {{فهرست جعبه عمودی | پدرش [[ابن بابویه، علی بن حسین|على بن بابویه‌]] | محمد بن حسن بن احمد بن ولید | محمد بن على ماجیلویه | احمد بن على بن ابراهیم قمى}}
    | معاصرین =  
    | شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی | [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان‌]] | هارون بن موسى تلعکبری‌ | [[خزاز رازی، علی بن محمد|على بن محمد خزاز]] | [[ابن غضائری، احمد بن حسین|حسین بن عبیدالله بن غضائری]]}}
    | اجازه اجتهاد از =
    | درجه علمی =
    | دانشگاه =
    | حوزه =
    | علایق پژوهشی =
    | سبک نوشتاری =
    | آثار = {{فهرست جعبه عمودی | [[من لا یحضره الفقیه]] | [[ثواب الأعمال و عقاب الأعمال|ثواب‌الأعمال و عقاب‌الأعمال‌]] | [[الاعتقادات (ط. مؤسسه امام هادی)|الاعتقادات‌]] | [[متن و ترجمه عیون أخبار الرضا علیه‌السلام]] | [[فضائل الشيعة]]}}
    | وبگاه =
    | امضا =
    | کد مؤلف =AUTHORCODE00822AUTHORCODE
    }}
    {{کاربردهای دیگر|صدوق (ابهام زدایی)}}


    اب‍ن‌ب‍اب‍وی‍ه ال‍ق‍م‍ی
    {{کاربردهای دیگر|ابن‌ بابویه (ابهام‌زدایی)}}


    اب‍وج‍ع‍ف‍ر ث‍ان‍ی
    '''ابوجعفر، محمد بن على بن حسین بن موسى بن بابویه قمى‌'''، ملقب به '''شیخ صدوق''' (ح 305-381ق‌/ح‌917-991م‌)، محدث و فقیه بزرگ شیعه امامیه.


    ش‍ی‍خ ص‍دوق‌
    [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسى]] در أسانید [[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|الاستبصار]]، از وی با لقب «عمادالدین‌» یاد کرده است‌.


    ص‍دوق‌
    ==تولد==
    در مورد زمان و مکان ولادت ابن بابویه اطلاع روشنى در دست نیست‌. جمعى از نویسندگان قرون اخیر با تکیه بر برخى روایات تولد ابن بابویه را اندکى پس از سال 305ق دانسته‌اند. دونالدسون‌، تولد وی را در 311ق‌/ 923م یا چند سالى پیش از آن در خراسان دانسته است.
    ==سفرها و فعالیت‌های علمی==
    ابن بابویه در تاریخ نامعلومى، قم را ترک کرده و به ری، که در آن زمان پایتخت آل‌بویه بود، رفته و در این شهر اقامت گزیده است. تنها اطلاع ما درباره تاریخ سفر وی به ری این است که در رجب 339ق بخشى از روایات على بن ابراهیم قمى و دیگران را از شریف حمزه بن محمد علوی در قم شنیده و در رجب 347ق در ری بوده است.
    با ملاحظه این‌که ابن ولید که پس از پدر، نزدیک‌ترین استاد ابن بابویه به او بوده و به سال 343ق‌/954م وفات یافته، مى‌توان حدس زد که این اتفاق‌، علقه ابن بابویه را با قم سست کرده و مقدمه هجرت وی به ری را فراهم کرده باشد.
    به هر حال او در ری، از مشایخ آن شهر، چون احمد بن محمد بن صقر صائغ و محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانى حدیث شنیده است.


    ص‍دوق ثانی
    ابن بابویه در 352ق‌/963م قصد سفر نمود و با کسب اجازه از رکن‌الدوله امیر ری در رجب همین سال راهى مشهد گردید. وی طى راه در ماه شعبان، در نیشابور بود و از مشایخ بزرگ آن شهر چون عبدالواحد بن محمد بن عبدوس نیشابوری‌، حاکم ابوعلى حسین بن احمد بیهقى و ابوطیب حسین بن ا حمد رازی حدیث شنید. مدت کوتاهى پس از بازگشت از این سفر ابن بابویه آهنگ سفر مغرب نمود. وی ظاهراً در اواخر 353ق‌/964م ری را به قصد سفر حج ترک کرد، به‌طوری که در ذیحجه همان سال مناسک حج را به جای آورد. در مورد استفاده ابن بابویه از مشایخ حرمین سندی در دست نیست‌، لیکن مى‌دانیم که وی در بازگشت به عراق در اوایل 354ق در فید (میانه راه حجاز به عراق‌) با ابوعلى احمد بن ابى جعفر بیهقى دیدار کرده و از او حدیث شنیده است. ابن بابویه‌، در ادامه مسیر خود در همان سال وارد کوفه و بغداد گشته و در هر دو شهر اندک درنگى داشته است‌. درنگى پرثمر در کوفه که امکان استماع از افزون بر 10 شیخ بزرگ کوفى از جمله ابوالقاسم حسن بن محمد سکونى‌، محمد بن بکران نقاش و احمد بن ابراهیم فامى را برای وی فراهم کرد. در بغداد نیز وی ضمن استماع از مشایخ بزرگ آن شهر چون حافظ محمد بن عمر بن جعابى و حسن بن محمد بن یحیى علوی، برخى مناظرات ارشادی نیز داشته است. همین اقامت کوتاه برای جمعى از مشایخ بغداد چون [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]، این امکان را فراهم کرد که از وی استماع حدیث کرده و اجازه دریافت کنند.


    |-
    وی در همین سال عراق را ترک و در مسیر مراجعت به ری، وارد همدان شده و از جمعى از مشایخ آن دیار چون قاسم بن محمد بن عبدویه همدانى‌، احمد بن زیاد بن جعفر همدانى و ابوالعباس فضل بن فضل بن عباس کندی استماع حدیث کرده و یا اجازه دریافت کرده است و سرانجام با ترک همدان به سفر غربى خود خاتمه بخشید و با توشه‌ای ارزشمند به وطن مراجعت نمود.
    |نام پدر
    |data-type='authorfatherName'|علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی‌
    |-
    |متولد
    |data-type='authorbirthDate'|311ق
    |-
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|قم
    |-
    |رحلت
    |data-type='authorDeathDate'|381ق
    |-
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|پدر بزرگوارش [[على بن حسین بن موسى بن بابویه قمى]]


    [[محمد بن حسن بن احمد بن ولید]]
    [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] ورود ابن بابویه به بغداد را بر اساس شنیده‌ها در 355ق‌/966م دانسته که مخالف صریح سخن ابن بابویه است‌. برخى از معاصران از سفر ابن بابویه به استراباد و جرجان سخن گفته‌اند که تنها مبتنى بر حدس بوده و قابل اثبات نیست‌.
    ابن بابویه در 367ق‌/978م راهى سفر مشرق شد. او در 17 و 18 ذیحجه در مشهد بود، سپس به نیشابور رفته و تا شعبان 368ق در آنجا سکنى گزید. تصریح به این‌که مجلس 89 از مجالس وی در خانه سید ابى محمد یحیى بن محمد علوی برگزار شده، با علم به این‌که خانه این سید در نیشابور بوده و از محرم تا شعبان 368ق مجالس 27-93 بدون انقطاع برگزار شده‌، این مطلب را ثابت مى‌کند. وی در 17- 19 شعبان در مشهد بوده‌، و روز 19 شعبان عازم ماوراءالنهر گردید.


    [[حمزة بن محمد بن احمد بن جعفر بن محمد بن زید بن على علیه‌السلام]]
    ابن بابویه در مسیر خود از مشهد به ترکستان مى‌بایست شهرهای سرخس‌، مرو، مرورود، بلخ و سمرقند را به ترتیب پشت سر گذاشته باشد. وی در هر یک از این شهرها درنگى داشته و در سرخس از ابونصر محمد بن احمد سرخسى، در مرو از احمد بن حسین آبى، در مرورود از محمد بن على بن شاه و ابویوسف رافع بن عبدالله، در بلخ از افراد متعددی چون حسین بن محمد اشناتى و محمد بن سعید سمرقندی و در سمرقند از افرادی چون عبدوس بن على جرجانى و عبدالصمد بن عبدالشهید انصاری استماع حدیث کرده است‌. از سمرقند نیز دو سفر به عمق ترکستان داشته است‌. در سفری به فرغانه (جنوب شرقى ازبکستان کنونى‌) از جمعى از مشایخ آن دیار چون اسماعیل بن منصور قصار و محمد بن عبدالله بن طیفور دامغانى حدیث شنید.
    ابن بابویه در برخى از قرای فرغانه چون اخسیکت و جبل بوتک، نیز به تحصیل حدیث پرداخته است‌. وی در سفر دیگری به منطقه ایلاق (اطراف تاشکند کنونى‌) ر اهى گشته و از محضر مشایخى چون حاکم بکر بن على حنفى و على بن عبدالله فقیه اسواری استفاده کرده است‌.


    [[ابوالحسن، محمد بن قاسم]]
    ملاقات ابن بابویه با شریف محمد بن حسن علوی معروف به نعمة و تألیف کتاب [[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه|من لایحضره الفقیه]] برای وی در همین شهر واقع شده است. نظر به این‌که کتاب [[كمال‌الدين و تمام النعمة (جامعه مدرسین)|کمال‌الدین]] پس از سفر ماوراءالنهر تألیف شده‌، از مقدمه آن معلوم مى‌شود که ابن بابویه در بازگشت از ماوراءالنهر برای زیارت، مجدداً وارد مشهد شده‌، و سپس به نیشابور رفته و مدتى در آن‌جا اقامت گزیده است‌. وی در این دوره اقامت خود به تبلیغ اعتقاد شیعه در مورد غیبت پرداخته و حداقل بخشى از کمال‌الدین را تألیف کرده است‌.
    ==ابن بابویه و کلام‌==
    ابن بابویه را مى‌بایست از نظر فکری از مکتب اخباریان متقدم قم به شمار آورد. صرف‌نظر از چند شخصیت نه چندان برجسته‌، او را باید آخرین متفکر این مکتب دانست که آثارش بخش عمده میراث اخباریان را تشکیل مى‌دهد. مشخصه کلى این مکتب که به روشنى در آثار ابن بابویه دیده مى‌شود، تکیه بر اخبار و احادیث در تعریف مفاهیم و اثبات قضایای کلامى است‌. در واقع کلام ابن بابویه را باید متون احادیث دانست که با کمترین تصرف ممکن در قالب یک نظام کلامى ریخته شده و تدوین گشته است‌. اگر چه کلام اخباری ابن بابویه در کلیات با کلام سایر مکاتب امامیه همخوانى دارد، اما در مقایسه‌ای بین رساله اعتقادات ابن بابویه و رساله [[تصحيح إعتقادات الإمامية|تصحیح الاعتقاد]] [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] که در نقد آن نوشته شده‌، آشکار مى‌شود که اختلافات قابل ملاحظه‌ای در مسائل فرعى وجود دارد. یکى از مهم‌ترین موارد اختلاف مسأله جواز سهو در نماز بر پیامبر(ص‌) است‌. ابن بابویه چون برخى دیگر از بزرگان مکتب اخباری قم، نه تنها سهو در نماز را بر پیامبر(ص‌) جایز مى‌شمارد، بلکه مخالف این نظر را به اهل‌غلو نسبت مى‌دهد.
    ابن بابویه از جنبه کلامى با مکاتب و مذاهب متنوعى در برخورد بوده است‌، از طرفی وی با برخى از مکاتب امامى که از آنها به اهل‌غلو و اهل‌تقصیر (کوتاهى در حق ائمه‌) تعبیر مى‌کند، درگیر بوده و کتابى تحت عنوان ابطال‌الغلو و التقصیر، در رد این دو گروه تألیف کرده است. بخش دیگری از برخوردهای کلامى وی را مسأله مهدویت تشکیل مى‌دهد. ابن بابویه در تبیین مهدویت از دیدگاه امامیه ضمن تألیف آثار متعدد به خصوص مهم‌ترین آنها [[كمال‌الدين و تمام النعمة (جامعه مدرسین)|کمال‌الدین]] به رد ایرادات معتزله‌، زیدیه و دیگر مخالفان پرداخته و سعى بلیغى در نقض آراء قائلین به فترت (انفصال رشته امامت‌) و رفع شک امامیان متحیر نموده است‌.
    دیگر از ابعاد کلام ابن بابویه رد اتهاماتى است که از جانب مخالفین متوجه امامیه مى‌گردید. به عنوان نمونه وی کتاب التوحید را چنان‌چه در مقدمه آن متذکر شده به منظور رد اتهامات وارده به امامیه در مورد قول به تشبیه و جبر تألیف کرده است‌.
    ابن بابویه مانند اکثر مکاتب دیگر امامى بین اهل سنت و ناصبى فرق آشکار گذاشته‌، ضمن احترام به اهل سنت (چنان‌که مثلاً از تمجید مشایخ سنى توسط او برمى‌آید) ناصبى را کافر شمرده و برائت از ظالمین نسبت به ائمه را از واجبات دانسته است.
    یکى از حرکت‌های مهم ابن بابویه در کلام امامیه را باید تدوین آثاری دانست که نه شکل استدلالى و نه روایى‌، بلکه شکل یک رساله اعتقادی را داشته‌اند. رساله [[الاعتقادات (ط. مؤسسه امام هادی)|الاعتقادات]] ابن بابویه در واقع نخستین نمونه شناخته شده از این نوع رسائل در کلام امامیه است که خود، ادامه کار او در مجلس 93 از الأمالى و مقدمه «الهدایة» مى‌باشد. این حرکت پس از ابن بابویه نیز توسط [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سید مرتضى]] در بخش اول رساله [[جمل العلم و العمل]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسى]] در رساله اعتقادات و بعضى دیگر دنبال شد، لیکن دوام چندانى نیافت‌.


    |-
    ==ابن بابویه و فقه==
    |برخی آثار
    فقه وی که نمونه بارزی از مکتب اخباری قم مى‌باشد، اساساً تکیه بر حدیث دارد. ابن بابویه نه تنها قیاس بلکه استنباط و استخراج را نیز غیرمجاز دانسته است. آثار فقهى ابن بابویه نیز همچون آثار کلامى وی عمدتاً متشکل از متون احادیث با حفظ یا حذف اسناد آنهاست و البته در پاره‌ای موارد به جای لفظ حدیث معنای آن آمده است‌. ابن بابویه معمولاً به متن حدیث اکتفا مى‌کند و از استنباط خودداری مى‌ورزد. وی در جمع بین احادیث متعارض روشى دارد که خود آن را «اصل و رخصت‌» مى‌نامد. روش دیگری که وی در جمع بین احادیث پیشنهاد مى‌کند ارجاع احادیث مجمله به احادیث مفسره است که از نظر تاریخ علم اصول قابل ملاحظه مى‌باشد. ابن بابویه در مواردی نیز به رد حدیث مى‌پردازد. مثلاً در بعضى از موارد که دو حدیث متعارض یکى موافق رأی عامه و دیگری مخالف رأی ایشان است حدیث مخالف را ترجیح داده‌، حدیث موافق را حمل بر تقیه مى‌کند.
    |data-type='authorWritings'|[[من لا یحضره الفقیه]]
    موارد دیگری نیز به چشم مى‌خورد که ابن بابویه حدیثى را در مقابل معارض آن، کنار گذارده‌، لیکن علت ترجیح را بیان نکرده و این احتمال مى‌رود که وی در این ترجیح بر رجال سند، تکیه داشته است. ابن بابویه گاه نه فروع فقهى‌، بلکه برخى اصول کلى را بر اخبار آحاد بنا کرده است‌. اگرچه اصل اطلاق، پیش از ورود نهى، که او مطرح کرده، پس از او نیز به عنوان یک اصل عقلایى توسط مکاتب دیگر فقه امامى پذیرفته شد. ابن بابویه اگرچه در فقه خود مخالف سرسخت قیاس و اجتهاد بود، لیکن فقه وی را نباید یک فقه تعبدی‌، بلکه باید یک فقه تعلیلى به شمار آورد. وی به پیروی از احادیث معتقد بود، احکام شرع، اغلب تابع مصالح بندگان هستند و این طرز فکر نه تنها در کتاب علل الشرائع به‌طور گسترده مطرح شده‌، بلکه حتى در کتاب فقهى [[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]]، جا به جا مطرح گشته است‌.
    ابن بابویه برخى فتاوی شاذ فقهى دارد که موافقى در شیعه برای وی نمى‌شناسیم. گاه دیده مى‌شود که فتوای وی در طول زمان دچار تغییر شده است‌. به عنوان نمونه در این مسأله که آیا ماه رمضان همیشه 30 روز است یا مى‌تواند 29 روز هم باشد، نظر قدیم وی چنان‌که به‌صراحت در رساله «[[المقنع]]» آمده احتمال 29 و 30 مى‌باشد و ظاهراً در آن هنگام، پیرو نظریه رایج در مکتب اخباری قم بوده است، لیکن در آثار متأخر وی چون الخصال و رساله الرد على الجنیدیه، به صراحت به 30 روز بودن ماه رمضان فتوی داده است‌.
    ==ابن بابویه و علم حدیث‌==
    چنان‌که گذشت، وی در طلب حدیث بسیار سفر نمود از بسیاری مشایخ حدیث شنید و آثار فراوانى در حدیث از او باقى مانده است‌. قدیم‌ترین توثیقى که در مورد ابن بابویه در دست داریم توثیق [[ابن ادریس، محمد بن احمد|ابن ادریس]] و پس از او [[ابن طاووس، احمد بن موسی|ابن طاووس]] است‌. ابن طاووس، متذکر شده که در مورد عدالت وی اتفاق نظر وجود دارد. لقب «صدوق‌» بلیغ‌ترین کلمه در بیان امانت وی در روایت است‌. نخستین کسى که ابن بابویه را صدوق نامیده، ابن ادریس است‌، لیکن پس از وی تا زمان [[شهید اول، محمد بن مکی|شهید اول]]، این لقب، شهرت نداشته است‌. برخى از علمای رجال متأخر مراسل وی را در حکم مسانید دانسته‌اند. ابن بابویه خود از ارباب‌ جرح‌ و تعدیل است‌. او در ضبط اسناد، اصطلاحات مربوط به نحوه تحمل حدیث (که در آثار وی هویداست‌)، تفکیک لفظ از معنى در مواردی که حدیث واحد با اسناد متعدد ذکر شده، روایت حدیث واحد با اسناد مختلف‌، مانند حدیث اثناعشر جابربن سمره از 19 طریق مختلف، بسیار دقیق است‌. اغلب آثار حدیثى ابن بابویه آمیخته‌ای از احادیث شیعه با احادیث برگزیده اهل سنت است‌.
    ابن بابویه به عنوان یک محدث نه تنها میراث عظیمى رابه آیندگان انتقال داده و بخش قابل توجهى از احادیث موجود در کتب روایى مسند شیعه پس از سده 5ق چون آثار [[خزاز رازی، علی بن محمد|خزاز]]، [[مفید، محمد بن محمد|مفید]]، [[طوسی، محمد بن حسن|طوسى‌]]، [[طبری (کبیر)، محمد بن جریر|ابن رستم طبری]] و دیگران را به خود اختصاص داده‌، بلکه در مورد انتقال آثار گذشتگان به آیندگان نیز نقشى اساسى ایفا کرده است‌، به‌طوری که [[نوری، حسین بن محمدتقی|نوری]]، وی را یکى از 12 تنى دانسته که سلسله اجازات به ایشان منتهى مى‌شود.
    ابن بابویه در عالم حدیث نه تنها به عنوان ناقل‌، بلکه چنان‌که طوسى، یادآور شده‌، به عنوان نقاد احادیث و آگاه به رجال مطرح است‌. کتاب [[معاني الأخبار|معاني‌الأخبار]] وی دلیل قاطعى بر تبحر او در فقه‌الحدیث و غریب‌الحدیث است‌. نجاشى و طوسى، کتابى نیز در مورد غریب حدیث پیامبر(ص‌) و على‌(ع‌) برای او ذکر کرده‌اند. نقد اسناد برخى احادیث و حکم به غرابت سندی آن در مواضع مختلف از آثار وی دیده مى‌شود. در زمینه رجال نیز وی آثار متعددی داشته و برخى نظریات او در کتب رجالى منعکس شده است‌. در میان عناوین آثار ابن بابویه عناوینى چون التاریخ‌، [[مقتل الحسين(ع) به روایت شیخ صدوق (قده)|مقتل الحسین(ع)]] و تفسیر القرآن دیده مى‌شود که با توجه به شیوه وی مى‌توان حدس زد که جنبه تاریخ و تفسیر روایى داشته‌اند نه درایى‌.
    ==مشایخ==
    ابن بابویه در قم، در خاندانى اهل دانش پرورش یافت و در خردسالى از محضر مشایخ آن شهر استفاده کرد. دیری نپایید که استعداد او در فراگیری علم، زبان‌زد محافل علمى قم گردید.
    از مشایخ ابن بابویه در این دوره مى‌توان، پدرش [[ابن بابویه، علی بن حسین|على بن بابویه‌]]، محمد بن حسن بن احمد بن ولید، محمد بن على ماجیلویه و احمد بن على بن ابراهیم قمى را ذکر کرد، لیکن بررسى اسناد روایات ابن بابویه نشان مى‌دهد که در میان حدود 250 استاد شناخته شده خود، بیش از همه از پدرش و ابن ولید استفاده کرده و تحت تأثیر آنها بوده است‌.


    در مورد مشایخ ابن بابویه، فهرست نسبتاً کامل و دقیقى بالغ بر 211 تن در «حیات الشیخ الصدوق‌» آمده که برخى از آنان در این مقاله، ذکر شده‌اند.


    |-class='articleCode'
    ==شاگردان==
    |کد مؤلف
    در مورد روایت و شاگردان وی فهرست ناقصى در دست است که از میان ایشان مى‌توان [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان‌]]، هارون بن موسى تلعکبری‌، [[خزاز رازی، علی بن محمد|على بن محمد خزاز]] و [[غضائری، حسین بن عبیدالله|حسین بن عبیدالله بن غضائری]] را ذکر کرد.
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE00822AUTHORCODE
    |}
    </div>


    '''محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی'''(۳۰۵ -۳۸۱ق) معروف به شیخ صدوق و ابن بابویه، از بزرگ‌ترین محدّثین قرن چهارم هجری به شمار می‌آید. کتاب من لایحضره الفقیه از کتب اربعه شیعه اثر اوست.
    ==وفات==
     
    معلوم نیست ابن بابویه که در نیشابور آرزوی بازگشت به وطنش ری را داشته، چه زمانى به ری بازگشته است‌، اما مى‌دانیم که تا پایان عمر در ری بوده‌، و در همان‌جا
    {{کاربردهای دیگر|صدوق (ابهام زدایی)}}{{کاربردهای دیگر|ابن بابویه (ابهام زدایی)}}
    در سال 381ق‌ درگذشت و مقبره وی در ری، امروزه معروف و زیارتگاه است‌.[[پرونده:NUR00822.jpg|بندانگشتی|مرقد شیخ صدوق، شهر ری|250px]][[پرونده:NUR100822.jpg|بندانگشتی|مرقد شیخ صدوق|250px]]
     
    ==ولادت==
     
    محمد بن على بن حسین بن بابویه قمى، در سال 305 هجرى قمرى، در خاندان علم و تقوى، در شهر قم دیده به جهان گشود. (سالهاى 306 و 307 نیز برای ولادت شیخ ذکر شده است).
     
    ولادت صدوق از زبان [[شیخ طوسی]]:
     
    [[شیخ طوسی]] جریان ولادت وى را چنین نقل نموده: على بن بابویه با دختر عموى خود ازدواج کرده بود؛ ولى از او فرزندى به دنیا نیامد. او در نامه‌اى از حضور شیخ ابوالقاسم، حسین بن روح تقاضا کرد تا از محضر حضرت بقیة الله عجل‌الله‌تعالى‌فرجه بخواهد برای او دعا کند تا خداوند اولاد صالح و فقیه به او عطا نماید.
     
    پس از گذشت مدتى از ناحیۀ آن حضرت این گونه جواب رسید: «تو از این همسرت صاحب فرزند نخواهى شد؛ ولى به زودى کنیزى دیلمیه نصیب تو مى‌شود که از او داراى دو پسر فقیه خواهى گشت.»
     
    شیخ صدوق نیز، جریان ولادت خود را که با تقاضاى کتبى پدرش از محضر امام زمان عجل‌الله‌تعالى‌فرجه و دعاى آن حضرت بوده، در کتاب کمال الدین به صورت حدیث آورده و مى‌افزاید:
     
    هرگاه ابوجعفر محمد بن على الاسود مرا مى‌دید که برای فرا گرفتن علم و دانش به محضر استاد مى‌روم به من مى‌فرمود: «این میل و اشتیاق به علم و دانش که در تو وجود دارد مایۀ شگفتى نیست؛ زیرا تو به دعاى امام زمان عجل‌الله‌تعالى‌فرجه الشریف متولد شده‌اى.
     
    ==خاندان==
     
     
    پدر بزرگوارش، [[على بن حسین بن بابویه قمى]]، از برجسته‌ترین علما و فقهاى بزرگ زمان خود بود. در آن روزگار، با آنکه عالمان و محدثان بسیارى در قم مى‌زیستند، پرچم هدایت و مرجعیت فتوا بر دوش این عالم عابد و محدث زاهد و صاحب کرامات، یعنى على بن بابویه ([[پدر شیخ صدوق]]) بوده است.
     
    او دکه‌اى کوچک در بازار قم داشت که از راه کسب و تجارت و در نهایت زهد و عفاف، امرار معاش مى‌کرد و ساعاتى از روز را نیز در منزل خود به تدریس و تبلیغ احکام و نقل روایات مى‌پرداخت.
     
    ==شخصیت علمى==
     
     
    شیخ صدوق از بزرگترین شخصیت‌هاى جهان اسلام و از برجسته‌ترین چهره‌هاى درخشان علم و فضیلت است.
     
    او که نزدیک به عصر ائمه علیهم‌السلام مى‌زیست، با جمع‌آورى روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام و تألیف کتاب‌هاى نفیس و با ارزش، خدمات ارزنده و کم‌نظیرى به اسلام و تشیع کرد.
     
    شیخ صدوق بیش از بیست سال از دوران پر برکت حیات پدر را درک کرد و در این مدت از محضر پدر و سایر علماى قم کسب علم و حکمت کرد.
     
    او در سن 22 یا 23 سالگى بود که پدر بزرگوارش دار فانى را وداع کرد. از آن پس وظیفۀ سنگین نشر احادیث آل محمد صلى الله علیهم اجمعین و هدایت امت به عهدۀ وى قرار گرفت و دوران جدیدى از زندگى او آغاز گردید.
     
    ==سخن بزرگان==
     
     
    [[شیخ طوسی]] در معرفى شیخ صدوق مى‌گوید:
     
    «او دانشمندى جلیل القدر و حافظ احادیث بود. از احوال رجال، کاملا آگاه و در سلسلۀ احادیث، نقادى عالى مقام به شمار مى‌آمد. بین بزرگان قم، از نظر حفظ احادیث و کثرت معلومات مانند نداشت و در حدود سیصد اثر تألیفى از خود به یادگار گذاشته است.»


    رجالى کبیر، [[نجاشی]]، چنین مى‌نویسد:
    ==آثار==
    ابن بابویه کثیر التألیف بوده‌، چنان‌که مثلاً هنگام حضور در ایلاق‌، حدود سال 368ق به گفته خودش بالغ بر 245 تألیف داشته است.
    ===آثار چاپى‌===
    [[الاعتقادات (ط. مؤسسه امام هادی)|الاعتقادات‌]]؛ الأمالي؛ التوحید؛ [[ثواب الأعمال و عقاب الأعمال|ثواب‌الأعمال و عقاب‌الأعمال‌]]؛ [[الخصال]]؛ [[علل الشرایع|علل‌الشرائع‌]]؛ [[متن و ترجمه عیون أخبار الرضا علیه‌السلام|عیون أخبار الرضا]](ع‌)؛ [[كمال‌الدين و تمام النعمة (انتشارات اسلامیه)|کمال‌الدین و تمام‌النعمة]]؛ معاني‌الأخبار؛ «[[المقنع]]»؛ [[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]]؛ «[[الهداية (في الأصول و الفروع)|الهدایة]]»؛ [[فضائل الأشهر الثلاثة|فضائل الأشهرالثلاثة]].


    «ابوجعفر (شیخ صدوق) ساکن رى، فقیه و چهرۀ برجستۀ شیعه در خراسان است، او به بغداد نیز وارد شد و با این که در سن جوانى بود همۀ بزرگان شیعه از او استماع حدیث مى‌کردند.»
    همچنین دو کتاب دیگر وی با عنوان‌های [[صفات الشیعة]] و [[فضائل الشيعة (ترجمه اعلمی)|فضائل الشیعة]]، یک‌بار در نجف و یک‌بار با ترجمه فارسى در تهران‌، 1381ق‌، منتشر شده است‌.


    [[علامه بحرانى]] مى‌گوید:
    بجز این آثار، کتاب [[مصادقة الإخوان]] که در 1325ش در تهران و در 1976م در بغداد به کوشش دکتر حسین على محفوظ به چاپ رسیده‌، هم به او، هم به پدرش نسبت داده شده است و ظاهر روایت مؤلف کتاب، از محمد بن یحیى عطار با لفظ «حدثنا» انتساب آن به پدر را تقویت مى‌کند.


    «جمعى از اصحاب ما، از جمله علامه در «[[مختلف]]»، شهید در «[[روض الجنان فی شرح ارشاد الأذهان| شرح ارشاد]]» و [[سید محقق داماد]]، روایات مرسلۀ صدوق را صحیح مى‌دانند و به آنها عمل مى کنند؛ زیرا همان گونه که روایات مرسلۀ ابن ابى عمیر پذیرفته شده، روایات مرسلۀ صدوق هم مورد قبول واقع شده است.»
    مورد دیگر، اثری است که در قم در 1351ش بر اساس نسخه‌ای خطى از کتابخانه ناصریه در لکهنو همراه با ترجمه عزیزالله عطاردی با عنوان المواعظ به چاپ رسیده است‌، اما این اثر برخلاف تصور مترجم مزبور چیزی جز نوادر من لایحضره الفقیه نیست وارتباطى‌ به‌ کتاب‌ مفقود مواعظ که‌ نجاشى‌ و طوسى‌ از آن، نام برده‌اند ندارد.


    ==اساتید==
    ===آثار خطى‌===
    1.إثبات‌النص ‌على ‌الأئمة(ع)، دوسلان‌، نسخه‌ای تحت عنوان النصوص على الأئمة الاثني‌عشر در کتابخانه ملى پاریس معرفى کرده و احتمال مى‌دهد که تألیف ابن بابویه باشد. دانش پژوه نیز نسخى را معرفى کرده؛ که انتساب آنها را به ابن بابویه به عنوان احتمال مطرح کرده است‌. آقابزرگ نیز نسخه‌ای از آن معرفى کرده است‌. به هر حال بخش عمده احادیث آن را شاگردش خزاز در کفایة‌الأثر نقل کرده است‌؛


    # پدر بزرگوارش [[على بن حسین بن موسى بن بابویه قمى]]
    2.الغیبة، این نام، اغلب بر همان کمال‌الدین اطلاق مى‌شود. نسخه‌ای تحت عنوان الغیبة در کتابخانه مجلس شورا موجود است که آغاز آن با [[كمال‌الدين و تمام النعمة (انتشارات اسلامیه)|کمال‌الدین]]، تطابق کامل دارد و احتمال اتحاد را مطرح مى‌کند؛
    # [[محمد بن حسن بن احمد بن ولید]]
    # [[حمزة بن محمد بن احمد بن جعفر بن محمد بن زید بن على علیه‌السلام]]
    # [[ابوالحسن، محمد بن قاسم]]
    # [[ابومحمد، قاسم بن محمد استرآبادى]]
    # ابومحمد، [[عبدوس بن على بن عباس گرگانى]]
    # [[محمد بن على استرآبادى]]


    ==شاگردان==
    3.الفضائل‌، نسخه‌ای تحت این عنوان در کتابخانه سماوی نجف موجود است‌ و نیز نسخه‌ای تحت عنوان فضائل على(ع) در کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران (شم 5923) وجود دارد. به هر حال در مورد انتساب این دو نسخه به ابن بابویه جای تردید وجود دارد؛
    {{ستون-شروع|2}}


    # برادرش [[حسین بن على بن موسى بن بابویه قمى]]
    4 و 5.دو نسخه با عنوان‌های «أسماءالله الحسنى» و «حدیث جامع للآداب و الحِکم» در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است که محتمل است متعلق به ابن بابویه باشد؛
    # [[شیخ مفید]]
    # شیخ ثقة الدین [[حسن بن حسین بن على بن موسى بن بابویه]]، برادرزادۀ صدوق
    # [[على بن احمد بن عباس]]، پدر شیخ [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]
    # [[ابوالقاسم، على بن محمد بن على خزاز]]
    # [[ابن غضائرى، ابوعبدالله، حسین بن عبید الله بن ابراهیم]]
    # شیخ جلیل، [[ابوالحسن، جعفر بن حسین حسکۀ قمى]]، استاد [[شیخ طوسی]]
    # شیخ ابوجعفر، محمد بن احمد بن عباس بن فاخر دوریستى، معاصر [[شیخ طوسی]]
    # ابوزکریا، [[محمد بن سلیمان حمرانى]]
    # شیخ ابوالبرکات، [[على بن حسن خوزى]]{{پایان}}


    ==وفات==
    6.الناسخ و المنسوخ.


    این عالم بزرگ و آخرین بازماندۀ خاندان صدوق، پس از عمرى طولانى و پر برکت در سال 381 هجرى دیده از جهان فانى فرو بست و به سراى باقى شتافت.
    ===آثار منسوب‌===  
     
    عناوین‌ حدود 200 اثرمنسوب به وی در رجال نجاشى و طوسى و ابن شهر آشوب، ذکر شده است‌. علاوه بر عناوین مزبور، ابن طاووس و خود ابن بابویه، چند عنوان دیگر را یاد کرده‌اند. در میان این آثار، مهم‌ترین مورد، کتاب مدینةالعلم مى‌باشد. این کتاب مجموعه حدیثى بزرگ‌تر از من لایحضره الفقیه و بنا به قول ابن شهر آشوب، بالغ بر 10 جزء بوده است و گفته مى‌شود تا زمان شیخ حسین بن عبدالصمد پدر شیخ بهائى، موجود بوده و از آن پس مفقود گشته است. <ref>ر.ک: پاکت‌چى‌، احمد، ج3، ص62-66</ref>.
    ==تألیفات==
     
    تألیفات فراوان و گوناگون وى در علوم و فنون مختلف اسلامى، هر کدام گوهرى تابناک و گنجینه‌اى پایان ناپذیر است که هم اکنون نیز با گذشت بیش از یک هزار سال از تاریخ تألیف آنها، به جاى فرسودگى و بى‌رونقى، روز به روز بر ارزش و اعتبار آن افزوده شده و جایگاهى بس رفیع و والا یافته‌اند و در صدر قفسۀ کتابخانه‌ها و در سینۀ فقها و دانشمندان جاى دارند.
     
    از جمله تألیفات ایشان است:{{ستون-شروع|2}}
    # [[من لا یحضره الفقیه]]
    # [[مدینة العلم]]
    # [[كمال‌الدین و تمام النعمة]]
    # [[التوحید]]
    # [[الخصال]]
    # [[معانی الأخبار]]
    # [[عیون أخبار الرضا علیه‌السلام]]
    # [[أمالی شیخ صدوق]]
    # [[المقنع]] فی الفقه
    # [[الهدایة (فی الأصول و الفروع)]]{{پایان}}


    ==پانویس==
    <references/>
    ==منابع مقاله==
    پاکت‌چى‌، احمد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.


    {{الگو:ابن بابویه، محمد بن علی}}
    {{امام رضا علیه‌السلام}}
    {{جوامع روایی شیعه}}
    {{محدثان شیعه}}
    {{متکلمان شیعه}}
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    خط ۱۵۴: خط ۱۳۸:
    [[متن و ترجمه عیون أخبار الرضا علیه‌السلام]]
    [[متن و ترجمه عیون أخبار الرضا علیه‌السلام]]


    [[فضائل الشیعة]]
    [[فضائل الشيعة]]


    [[فضائل الشیعة (ترجمه اعلمی)]]
    [[فضائل الشيعة (ترجمه اعلمی)]]


    [[فضائل الشیعة (ترجمه توحیدی)]]
    [[فضائل الشيعة (ترجمه توحیدی)]]


    [[الحاشیة علی کتاب من لا یحضره الفقیه]]  
    [[فضائل الشیعة (ترجمه احمدیان)]]
     
    [[الحاشية علی كتاب من‌ لايحضره‌ الفقيه (شیخ بهایی)]]  


    [[مشیخة الفقیه]]  
    [[مشیخة الفقیه]]  
    خط ۱۶۶: خط ۱۵۲:
    [[گلچین صدوق]]  
    [[گلچین صدوق]]  


    [[ترجمه و متن کتاب من لایحضره الفقیه]]  
    [[ترجمه و متن کتاب من‌ لايحضره‌ الفقيه]]  


    [[روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (طبع قدیم)]]
    [[روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (طبع قدیم)]]


    [[امالی شیخ صدوق]]  
    [[التنبیه علی غرائب من لا یحضره الفقیه]]  


    [[الأمالی (ترجمه هدایتی)]]  
    [[امالی شيخ صدوق]]
     
    [[الأمالي (ترجمه هدایتی)]]  


    [[الأمالی للشیخ الصدوق]]  
    [[الأمالی للشیخ الصدوق]]  


    [[الامالی]]  
    [[المجموعة من الآثار المفقودة]]  


    [[امالی (ترجمه سلطانی)]]
    [[امالی (ترجمه سلطانی)]]
    خط ۱۸۳: خط ۱۷۱:


    [[ثواب الأعمال و عقاب الأعمال]]  
    [[ثواب الأعمال و عقاب الأعمال]]  
    [[مختصر کتاب ثواب الأعمال]]


    [[ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (طبع مکتبة الصدوق)]]
    [[ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (طبع مکتبة الصدوق)]]
    خط ۱۹۸: خط ۱۸۸:
    [[ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (ترجمه غفاری)]]
    [[ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (ترجمه غفاری)]]


    [[خصال شیخ صدوق]]  
    [[خصال شيخ صدوق]]  


    [[الخصال]]  
    [[الخصال]]  
    خط ۲۰۶: خط ۱۹۶:
    [[الخصال (ترجمه جعفری)]]
    [[الخصال (ترجمه جعفری)]]


    [[مصادقة الإخوان]]  
    [[ترجمه و شرح خصال صدوق]]


    [[صفات الشیعة (توحیدی)]] /مترجم توحیدی امیر
    [[صفات الشيعة (توحیدی)]] /مترجم توحیدی امیر


    [[صفات الشیعة]]/ ترجمه اعلمی
    [[صفات الشیعة]]/ ترجمه اعلمی
    خط ۲۳۰: خط ۲۲۰:
    [[متن و ترجمه عیون أخبار الرضا علیه‌السلام]]  
    [[متن و ترجمه عیون أخبار الرضا علیه‌السلام]]  


    [[عیون أخبار الرضا علیه‌السلام (ابن بابویه، محمد بن علی)]]
    [[عيون أخبار الرضا عليه‌السلام (تصحیح لاجوردی‌)]]


    [[عیون أخبار الرضا علیه‌السلام (ترجمه روغنی قزوینی)]]  
    [[عيون أخبار الرضا عليه‌السلام (ترجمه آقانجفی)]]


    [[کمال الدین و تمام النعمه (جامعه مدرسین)]]  
    [[عيون أخبار الرضا علیه‌السلام (ترجمه روغنی قزوینی)]]  


    [[ترجمه کتاب كمال‌الدین و تمام النعمة]] /مترجم:کمره‌ای، محمدباقر
    [[لوامع الأنوار في شرح عيون أخبار الرضا عليه‌السلام]]  


    [[متن و ترجمه كمال‌الدین و تمام النعمة]] /مترجم:پهلوان، منصور
    [[كمال‌الدين و تمام النعمة (جامعه مدرسین)]]  


    [[معانی الأخبار]]  
    [[ترجمه کتاب كمال‌الدين و تمام النعمة]]
     
    [[متن و ترجمه كمال‌الدين و تمام النعمة]]
     
    [[معاني الأخبار]]  


    [[معانی الاخبار /ترجمه]]  
    [[معانی الاخبار /ترجمه]]  


    [[متن و ترجمه معانی الأخبار]]  
    [[متن و ترجمه معانی الأخبار]]  
    [[ترتيب أسانيد كتاب الخصال، كتاب معاني الأخبار، كتاب علل الشرائع، كتاب ثواب الأعمال و عقاب الأعمال للشيخ الصدوق]]


    [[المواعظ]]  
    [[المواعظ]]  
    خط ۲۵۰: خط ۲۴۶:
    [[المقنع]]  
    [[المقنع]]  


    [[الهدایة (فی الأصول و الفروع)]]  
    [[أسانيد كتاب الفقيه]]
     
    [[الهداية (في الأصول و الفروع)]]  


    [[ترجمه اعتقادات شیخ صدوق (رض)]]  
    [[ترجمه اعتقادات شیخ صدوق (رض)]]  
    خط ۲۵۷: خط ۲۵۵:


    [[مصادقة الإخوان]]  
    [[مصادقة الإخوان]]  
    [[حقوق برادران دینی در اسلام (ترجمه مصادقة الاخوان)]]


    [[الإعتقادات]]  
    [[الإعتقادات]]  


    [[المواعظ و صفات الشیعة و فضائل الشیعة]]  
    [[المواعظ و صفات الشيعة و فضائل الشيعة]]
     
    [[مختصر أحسن الخلال المختصرة من کتاب الخصال]]


    [[الموسوعة الرجالیة]]  
    [[الموسوعة الرجالیة]]  


    [[التوحید]]  
    [[التوحيد]]  


    [[التوحید در بیان یگانگی خداوند]]  
    [[التوحید در بیان یگانگی خداوند]]  


    [[ترجمه کتاب توحید شیخ صدوق]]  
    [[ترجمه کتاب توحید شیخ صدوق]]


    [[اسرار توحید]]
    [[توحید صدوق (ترجمه جعفری)]]
     
    [[اسرار توحيد]]


    [[شرح توحید الصدوق]]
    [[شرح توحید الصدوق]]
    [[حقوق برادران دینی در اسلام (مصادقة الاخوان)]]


    [[پاداش‌ها و کیفرها]]  
    [[پاداش‌ها و کیفرها]]  


    [[مقتل الامام حسین علیه‌السلام به روایت شیخ صدوق]]  
    [[مقتل الحسين(ع) به روایت شیخ صدوق (قده)]]  


    [[بلوهر و بوذاسف]]  
    [[بلوهر و بوذاسف]]  
    خط ۲۹۴: خط ۲۹۶:
    [[a.s) Uyun Akhbar al-Reza The Source of Traditions on Imam Reza]]  
    [[a.s) Uyun Akhbar al-Reza The Source of Traditions on Imam Reza]]  


    [[الـمواعظ و صفات الشیعة و فضائل الشیعة]]  
    [[المواعظ و صفات الشيعة و فضائل الشيعة]]  


    [[سه ماه با فضیلت ترجمه فضائل الأشهر الثلاثة]]  
    [[سه ماه بافضيلت (ترجمه فضائل الأشهر الثلاثة)]]  


    [[فضائل و مکافات عجیب اعمال در دنیا و آخرت]]
    [[فضائل و مکافات عجیب اعمال در دنیا و آخرت]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:عاشوراپژوهان]]
    [[رده:متکلمان شیعه]]
    [[رده:محدثان شیعه]]
    [[رده:فقیهان شیعه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۱۲

    ابن بابویه
    مرقد ابن بابویه (شیخ صدوق) در شهر ری
    مرقد ابن بابویه (شیخ صدوق) در شهر ری
    نام کاملابن بابِوِیه‌ْ، ابوجعفر، محمد بن على بن حسین بن موسى بن بابویه قمى‌
    نام‌های دیگرشیخ صدوق
    لقب
    • صدوق
    • عمادالدین‌
    نام پدرعلى بن بابویه‌
    ولادتح 305ق
    محل تولدایران
    رحلت381ق‌
    مدفنشهر ری
    مذهبشیعه
    اطلاعات علمی
    مشایخ
    • پدرش على بن بابویه‌
    • محمد بن حسن بن احمد بن ولید
    • محمد بن على ماجیلویه
    • احمد بن على بن ابراهیم قمى
    شاگردان
    برخی آثار

    ابوجعفر، محمد بن على بن حسین بن موسى بن بابویه قمى‌، ملقب به شیخ صدوق (ح 305-381ق‌/ح‌917-991م‌)، محدث و فقیه بزرگ شیعه امامیه.

    شیخ طوسى در أسانید الاستبصار، از وی با لقب «عمادالدین‌» یاد کرده است‌.

    تولد

    در مورد زمان و مکان ولادت ابن بابویه اطلاع روشنى در دست نیست‌. جمعى از نویسندگان قرون اخیر با تکیه بر برخى روایات تولد ابن بابویه را اندکى پس از سال 305ق دانسته‌اند. دونالدسون‌، تولد وی را در 311ق‌/ 923م یا چند سالى پیش از آن در خراسان دانسته است.

    سفرها و فعالیت‌های علمی

    ابن بابویه در تاریخ نامعلومى، قم را ترک کرده و به ری، که در آن زمان پایتخت آل‌بویه بود، رفته و در این شهر اقامت گزیده است. تنها اطلاع ما درباره تاریخ سفر وی به ری این است که در رجب 339ق بخشى از روایات على بن ابراهیم قمى و دیگران را از شریف حمزه بن محمد علوی در قم شنیده و در رجب 347ق در ری بوده است. با ملاحظه این‌که ابن ولید که پس از پدر، نزدیک‌ترین استاد ابن بابویه به او بوده و به سال 343ق‌/954م وفات یافته، مى‌توان حدس زد که این اتفاق‌، علقه ابن بابویه را با قم سست کرده و مقدمه هجرت وی به ری را فراهم کرده باشد. به هر حال او در ری، از مشایخ آن شهر، چون احمد بن محمد بن صقر صائغ و محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانى حدیث شنیده است.

    ابن بابویه در 352ق‌/963م قصد سفر نمود و با کسب اجازه از رکن‌الدوله امیر ری در رجب همین سال راهى مشهد گردید. وی طى راه در ماه شعبان، در نیشابور بود و از مشایخ بزرگ آن شهر چون عبدالواحد بن محمد بن عبدوس نیشابوری‌، حاکم ابوعلى حسین بن احمد بیهقى و ابوطیب حسین بن ا حمد رازی حدیث شنید. مدت کوتاهى پس از بازگشت از این سفر ابن بابویه آهنگ سفر مغرب نمود. وی ظاهراً در اواخر 353ق‌/964م ری را به قصد سفر حج ترک کرد، به‌طوری که در ذیحجه همان سال مناسک حج را به جای آورد. در مورد استفاده ابن بابویه از مشایخ حرمین سندی در دست نیست‌، لیکن مى‌دانیم که وی در بازگشت به عراق در اوایل 354ق در فید (میانه راه حجاز به عراق‌) با ابوعلى احمد بن ابى جعفر بیهقى دیدار کرده و از او حدیث شنیده است. ابن بابویه‌، در ادامه مسیر خود در همان سال وارد کوفه و بغداد گشته و در هر دو شهر اندک درنگى داشته است‌. درنگى پرثمر در کوفه که امکان استماع از افزون بر 10 شیخ بزرگ کوفى از جمله ابوالقاسم حسن بن محمد سکونى‌، محمد بن بکران نقاش و احمد بن ابراهیم فامى را برای وی فراهم کرد. در بغداد نیز وی ضمن استماع از مشایخ بزرگ آن شهر چون حافظ محمد بن عمر بن جعابى و حسن بن محمد بن یحیى علوی، برخى مناظرات ارشادی نیز داشته است. همین اقامت کوتاه برای جمعى از مشایخ بغداد چون شیخ مفید، این امکان را فراهم کرد که از وی استماع حدیث کرده و اجازه دریافت کنند.

    وی در همین سال عراق را ترک و در مسیر مراجعت به ری، وارد همدان شده و از جمعى از مشایخ آن دیار چون قاسم بن محمد بن عبدویه همدانى‌، احمد بن زیاد بن جعفر همدانى و ابوالعباس فضل بن فضل بن عباس کندی استماع حدیث کرده و یا اجازه دریافت کرده است و سرانجام با ترک همدان به سفر غربى خود خاتمه بخشید و با توشه‌ای ارزشمند به وطن مراجعت نمود.

    نجاشى ورود ابن بابویه به بغداد را بر اساس شنیده‌ها در 355ق‌/966م دانسته که مخالف صریح سخن ابن بابویه است‌. برخى از معاصران از سفر ابن بابویه به استراباد و جرجان سخن گفته‌اند که تنها مبتنى بر حدس بوده و قابل اثبات نیست‌. ابن بابویه در 367ق‌/978م راهى سفر مشرق شد. او در 17 و 18 ذیحجه در مشهد بود، سپس به نیشابور رفته و تا شعبان 368ق در آنجا سکنى گزید. تصریح به این‌که مجلس 89 از مجالس وی در خانه سید ابى محمد یحیى بن محمد علوی برگزار شده، با علم به این‌که خانه این سید در نیشابور بوده و از محرم تا شعبان 368ق مجالس 27-93 بدون انقطاع برگزار شده‌، این مطلب را ثابت مى‌کند. وی در 17- 19 شعبان در مشهد بوده‌، و روز 19 شعبان عازم ماوراءالنهر گردید.

    ابن بابویه در مسیر خود از مشهد به ترکستان مى‌بایست شهرهای سرخس‌، مرو، مرورود، بلخ و سمرقند را به ترتیب پشت سر گذاشته باشد. وی در هر یک از این شهرها درنگى داشته و در سرخس از ابونصر محمد بن احمد سرخسى، در مرو از احمد بن حسین آبى، در مرورود از محمد بن على بن شاه و ابویوسف رافع بن عبدالله، در بلخ از افراد متعددی چون حسین بن محمد اشناتى و محمد بن سعید سمرقندی و در سمرقند از افرادی چون عبدوس بن على جرجانى و عبدالصمد بن عبدالشهید انصاری استماع حدیث کرده است‌. از سمرقند نیز دو سفر به عمق ترکستان داشته است‌. در سفری به فرغانه (جنوب شرقى ازبکستان کنونى‌) از جمعى از مشایخ آن دیار چون اسماعیل بن منصور قصار و محمد بن عبدالله بن طیفور دامغانى حدیث شنید. ابن بابویه در برخى از قرای فرغانه چون اخسیکت و جبل بوتک، نیز به تحصیل حدیث پرداخته است‌. وی در سفر دیگری به منطقه ایلاق (اطراف تاشکند کنونى‌) ر اهى گشته و از محضر مشایخى چون حاکم بکر بن على حنفى و على بن عبدالله فقیه اسواری استفاده کرده است‌.

    ملاقات ابن بابویه با شریف محمد بن حسن علوی معروف به نعمة و تألیف کتاب من لایحضره الفقیه برای وی در همین شهر واقع شده است. نظر به این‌که کتاب کمال‌الدین پس از سفر ماوراءالنهر تألیف شده‌، از مقدمه آن معلوم مى‌شود که ابن بابویه در بازگشت از ماوراءالنهر برای زیارت، مجدداً وارد مشهد شده‌، و سپس به نیشابور رفته و مدتى در آن‌جا اقامت گزیده است‌. وی در این دوره اقامت خود به تبلیغ اعتقاد شیعه در مورد غیبت پرداخته و حداقل بخشى از کمال‌الدین را تألیف کرده است‌.

    ابن بابویه و کلام‌

    ابن بابویه را مى‌بایست از نظر فکری از مکتب اخباریان متقدم قم به شمار آورد. صرف‌نظر از چند شخصیت نه چندان برجسته‌، او را باید آخرین متفکر این مکتب دانست که آثارش بخش عمده میراث اخباریان را تشکیل مى‌دهد. مشخصه کلى این مکتب که به روشنى در آثار ابن بابویه دیده مى‌شود، تکیه بر اخبار و احادیث در تعریف مفاهیم و اثبات قضایای کلامى است‌. در واقع کلام ابن بابویه را باید متون احادیث دانست که با کمترین تصرف ممکن در قالب یک نظام کلامى ریخته شده و تدوین گشته است‌. اگر چه کلام اخباری ابن بابویه در کلیات با کلام سایر مکاتب امامیه همخوانى دارد، اما در مقایسه‌ای بین رساله اعتقادات ابن بابویه و رساله تصحیح الاعتقاد شیخ مفید که در نقد آن نوشته شده‌، آشکار مى‌شود که اختلافات قابل ملاحظه‌ای در مسائل فرعى وجود دارد. یکى از مهم‌ترین موارد اختلاف مسأله جواز سهو در نماز بر پیامبر(ص‌) است‌. ابن بابویه چون برخى دیگر از بزرگان مکتب اخباری قم، نه تنها سهو در نماز را بر پیامبر(ص‌) جایز مى‌شمارد، بلکه مخالف این نظر را به اهل‌غلو نسبت مى‌دهد. ابن بابویه از جنبه کلامى با مکاتب و مذاهب متنوعى در برخورد بوده است‌، از طرفی وی با برخى از مکاتب امامى که از آنها به اهل‌غلو و اهل‌تقصیر (کوتاهى در حق ائمه‌) تعبیر مى‌کند، درگیر بوده و کتابى تحت عنوان ابطال‌الغلو و التقصیر، در رد این دو گروه تألیف کرده است. بخش دیگری از برخوردهای کلامى وی را مسأله مهدویت تشکیل مى‌دهد. ابن بابویه در تبیین مهدویت از دیدگاه امامیه ضمن تألیف آثار متعدد به خصوص مهم‌ترین آنها کمال‌الدین به رد ایرادات معتزله‌، زیدیه و دیگر مخالفان پرداخته و سعى بلیغى در نقض آراء قائلین به فترت (انفصال رشته امامت‌) و رفع شک امامیان متحیر نموده است‌. دیگر از ابعاد کلام ابن بابویه رد اتهاماتى است که از جانب مخالفین متوجه امامیه مى‌گردید. به عنوان نمونه وی کتاب التوحید را چنان‌چه در مقدمه آن متذکر شده به منظور رد اتهامات وارده به امامیه در مورد قول به تشبیه و جبر تألیف کرده است‌. ابن بابویه مانند اکثر مکاتب دیگر امامى بین اهل سنت و ناصبى فرق آشکار گذاشته‌، ضمن احترام به اهل سنت (چنان‌که مثلاً از تمجید مشایخ سنى توسط او برمى‌آید) ناصبى را کافر شمرده و برائت از ظالمین نسبت به ائمه را از واجبات دانسته است. یکى از حرکت‌های مهم ابن بابویه در کلام امامیه را باید تدوین آثاری دانست که نه شکل استدلالى و نه روایى‌، بلکه شکل یک رساله اعتقادی را داشته‌اند. رساله الاعتقادات ابن بابویه در واقع نخستین نمونه شناخته شده از این نوع رسائل در کلام امامیه است که خود، ادامه کار او در مجلس 93 از الأمالى و مقدمه «الهدایة» مى‌باشد. این حرکت پس از ابن بابویه نیز توسط سید مرتضى در بخش اول رساله جمل العلم و العمل و شیخ طوسى در رساله اعتقادات و بعضى دیگر دنبال شد، لیکن دوام چندانى نیافت‌.

    ابن بابویه و فقه

    فقه وی که نمونه بارزی از مکتب اخباری قم مى‌باشد، اساساً تکیه بر حدیث دارد. ابن بابویه نه تنها قیاس بلکه استنباط و استخراج را نیز غیرمجاز دانسته است. آثار فقهى ابن بابویه نیز همچون آثار کلامى وی عمدتاً متشکل از متون احادیث با حفظ یا حذف اسناد آنهاست و البته در پاره‌ای موارد به جای لفظ حدیث معنای آن آمده است‌. ابن بابویه معمولاً به متن حدیث اکتفا مى‌کند و از استنباط خودداری مى‌ورزد. وی در جمع بین احادیث متعارض روشى دارد که خود آن را «اصل و رخصت‌» مى‌نامد. روش دیگری که وی در جمع بین احادیث پیشنهاد مى‌کند ارجاع احادیث مجمله به احادیث مفسره است که از نظر تاریخ علم اصول قابل ملاحظه مى‌باشد. ابن بابویه در مواردی نیز به رد حدیث مى‌پردازد. مثلاً در بعضى از موارد که دو حدیث متعارض یکى موافق رأی عامه و دیگری مخالف رأی ایشان است حدیث مخالف را ترجیح داده‌، حدیث موافق را حمل بر تقیه مى‌کند. موارد دیگری نیز به چشم مى‌خورد که ابن بابویه حدیثى را در مقابل معارض آن، کنار گذارده‌، لیکن علت ترجیح را بیان نکرده و این احتمال مى‌رود که وی در این ترجیح بر رجال سند، تکیه داشته است. ابن بابویه گاه نه فروع فقهى‌، بلکه برخى اصول کلى را بر اخبار آحاد بنا کرده است‌. اگرچه اصل اطلاق، پیش از ورود نهى، که او مطرح کرده، پس از او نیز به عنوان یک اصل عقلایى توسط مکاتب دیگر فقه امامى پذیرفته شد. ابن بابویه اگرچه در فقه خود مخالف سرسخت قیاس و اجتهاد بود، لیکن فقه وی را نباید یک فقه تعبدی‌، بلکه باید یک فقه تعلیلى به شمار آورد. وی به پیروی از احادیث معتقد بود، احکام شرع، اغلب تابع مصالح بندگان هستند و این طرز فکر نه تنها در کتاب علل الشرائع به‌طور گسترده مطرح شده‌، بلکه حتى در کتاب فقهى من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه، جا به جا مطرح گشته است‌. ابن بابویه برخى فتاوی شاذ فقهى دارد که موافقى در شیعه برای وی نمى‌شناسیم. گاه دیده مى‌شود که فتوای وی در طول زمان دچار تغییر شده است‌. به عنوان نمونه در این مسأله که آیا ماه رمضان همیشه 30 روز است یا مى‌تواند 29 روز هم باشد، نظر قدیم وی چنان‌که به‌صراحت در رساله «المقنع» آمده احتمال 29 و 30 مى‌باشد و ظاهراً در آن هنگام، پیرو نظریه رایج در مکتب اخباری قم بوده است، لیکن در آثار متأخر وی چون الخصال و رساله الرد على الجنیدیه، به صراحت به 30 روز بودن ماه رمضان فتوی داده است‌.

    ابن بابویه و علم حدیث‌

    چنان‌که گذشت، وی در طلب حدیث بسیار سفر نمود از بسیاری مشایخ حدیث شنید و آثار فراوانى در حدیث از او باقى مانده است‌. قدیم‌ترین توثیقى که در مورد ابن بابویه در دست داریم توثیق ابن ادریس و پس از او ابن طاووس است‌. ابن طاووس، متذکر شده که در مورد عدالت وی اتفاق نظر وجود دارد. لقب «صدوق‌» بلیغ‌ترین کلمه در بیان امانت وی در روایت است‌. نخستین کسى که ابن بابویه را صدوق نامیده، ابن ادریس است‌، لیکن پس از وی تا زمان شهید اول، این لقب، شهرت نداشته است‌. برخى از علمای رجال متأخر مراسل وی را در حکم مسانید دانسته‌اند. ابن بابویه خود از ارباب‌ جرح‌ و تعدیل است‌. او در ضبط اسناد، اصطلاحات مربوط به نحوه تحمل حدیث (که در آثار وی هویداست‌)، تفکیک لفظ از معنى در مواردی که حدیث واحد با اسناد متعدد ذکر شده، روایت حدیث واحد با اسناد مختلف‌، مانند حدیث اثناعشر جابربن سمره از 19 طریق مختلف، بسیار دقیق است‌. اغلب آثار حدیثى ابن بابویه آمیخته‌ای از احادیث شیعه با احادیث برگزیده اهل سنت است‌. ابن بابویه به عنوان یک محدث نه تنها میراث عظیمى رابه آیندگان انتقال داده و بخش قابل توجهى از احادیث موجود در کتب روایى مسند شیعه پس از سده 5ق چون آثار خزاز، مفید، طوسى‌، ابن رستم طبری و دیگران را به خود اختصاص داده‌، بلکه در مورد انتقال آثار گذشتگان به آیندگان نیز نقشى اساسى ایفا کرده است‌، به‌طوری که نوری، وی را یکى از 12 تنى دانسته که سلسله اجازات به ایشان منتهى مى‌شود. ابن بابویه در عالم حدیث نه تنها به عنوان ناقل‌، بلکه چنان‌که طوسى، یادآور شده‌، به عنوان نقاد احادیث و آگاه به رجال مطرح است‌. کتاب معاني‌الأخبار وی دلیل قاطعى بر تبحر او در فقه‌الحدیث و غریب‌الحدیث است‌. نجاشى و طوسى، کتابى نیز در مورد غریب حدیث پیامبر(ص‌) و على‌(ع‌) برای او ذکر کرده‌اند. نقد اسناد برخى احادیث و حکم به غرابت سندی آن در مواضع مختلف از آثار وی دیده مى‌شود. در زمینه رجال نیز وی آثار متعددی داشته و برخى نظریات او در کتب رجالى منعکس شده است‌. در میان عناوین آثار ابن بابویه عناوینى چون التاریخ‌، مقتل الحسین(ع) و تفسیر القرآن دیده مى‌شود که با توجه به شیوه وی مى‌توان حدس زد که جنبه تاریخ و تفسیر روایى داشته‌اند نه درایى‌.

    مشایخ

    ابن بابویه در قم، در خاندانى اهل دانش پرورش یافت و در خردسالى از محضر مشایخ آن شهر استفاده کرد. دیری نپایید که استعداد او در فراگیری علم، زبان‌زد محافل علمى قم گردید. از مشایخ ابن بابویه در این دوره مى‌توان، پدرش على بن بابویه‌، محمد بن حسن بن احمد بن ولید، محمد بن على ماجیلویه و احمد بن على بن ابراهیم قمى را ذکر کرد، لیکن بررسى اسناد روایات ابن بابویه نشان مى‌دهد که در میان حدود 250 استاد شناخته شده خود، بیش از همه از پدرش و ابن ولید استفاده کرده و تحت تأثیر آنها بوده است‌.

    در مورد مشایخ ابن بابویه، فهرست نسبتاً کامل و دقیقى بالغ بر 211 تن در «حیات الشیخ الصدوق‌» آمده که برخى از آنان در این مقاله، ذکر شده‌اند.

    شاگردان

    در مورد روایت و شاگردان وی فهرست ناقصى در دست است که از میان ایشان مى‌توان شیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان‌، هارون بن موسى تلعکبری‌، على بن محمد خزاز و حسین بن عبیدالله بن غضائری را ذکر کرد.

    وفات

    معلوم نیست ابن بابویه که در نیشابور آرزوی بازگشت به وطنش ری را داشته، چه زمانى به ری بازگشته است‌، اما مى‌دانیم که تا پایان عمر در ری بوده‌، و در همان‌جا

    در سال 381ق‌ درگذشت و مقبره وی در ری، امروزه معروف و زیارتگاه است‌.

    مرقد شیخ صدوق، شهر ری
    مرقد شیخ صدوق

    آثار

    ابن بابویه کثیر التألیف بوده‌، چنان‌که مثلاً هنگام حضور در ایلاق‌، حدود سال 368ق به گفته خودش بالغ بر 245 تألیف داشته است.

    آثار چاپى‌

    الاعتقادات‌؛ الأمالي؛ التوحید؛ ثواب‌الأعمال و عقاب‌الأعمال‌؛ الخصال؛ علل‌الشرائع‌؛ عیون أخبار الرضا(ع‌)؛ کمال‌الدین و تمام‌النعمة؛ معاني‌الأخبار؛ «المقنع»؛ من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه؛ «الهدایة»؛ فضائل الأشهرالثلاثة.

    همچنین دو کتاب دیگر وی با عنوان‌های صفات الشیعة و فضائل الشیعة، یک‌بار در نجف و یک‌بار با ترجمه فارسى در تهران‌، 1381ق‌، منتشر شده است‌.

    بجز این آثار، کتاب مصادقة الإخوان که در 1325ش در تهران و در 1976م در بغداد به کوشش دکتر حسین على محفوظ به چاپ رسیده‌، هم به او، هم به پدرش نسبت داده شده است و ظاهر روایت مؤلف کتاب، از محمد بن یحیى عطار با لفظ «حدثنا» انتساب آن به پدر را تقویت مى‌کند.

    مورد دیگر، اثری است که در قم در 1351ش بر اساس نسخه‌ای خطى از کتابخانه ناصریه در لکهنو همراه با ترجمه عزیزالله عطاردی با عنوان المواعظ به چاپ رسیده است‌، اما این اثر برخلاف تصور مترجم مزبور چیزی جز نوادر من لایحضره الفقیه نیست وارتباطى‌ به‌ کتاب‌ مفقود مواعظ که‌ نجاشى‌ و طوسى‌ از آن، نام برده‌اند ندارد.

    آثار خطى‌

    1.إثبات‌النص ‌على ‌الأئمة(ع)، دوسلان‌، نسخه‌ای تحت عنوان النصوص على الأئمة الاثني‌عشر در کتابخانه ملى پاریس معرفى کرده و احتمال مى‌دهد که تألیف ابن بابویه باشد. دانش پژوه نیز نسخى را معرفى کرده؛ که انتساب آنها را به ابن بابویه به عنوان احتمال مطرح کرده است‌. آقابزرگ نیز نسخه‌ای از آن معرفى کرده است‌. به هر حال بخش عمده احادیث آن را شاگردش خزاز در کفایة‌الأثر نقل کرده است‌؛

    2.الغیبة، این نام، اغلب بر همان کمال‌الدین اطلاق مى‌شود. نسخه‌ای تحت عنوان الغیبة در کتابخانه مجلس شورا موجود است که آغاز آن با کمال‌الدین، تطابق کامل دارد و احتمال اتحاد را مطرح مى‌کند؛

    3.الفضائل‌، نسخه‌ای تحت این عنوان در کتابخانه سماوی نجف موجود است‌ و نیز نسخه‌ای تحت عنوان فضائل على(ع) در کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران (شم 5923) وجود دارد. به هر حال در مورد انتساب این دو نسخه به ابن بابویه جای تردید وجود دارد؛

    4 و 5.دو نسخه با عنوان‌های «أسماءالله الحسنى» و «حدیث جامع للآداب و الحِکم» در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است که محتمل است متعلق به ابن بابویه باشد؛

    6.الناسخ و المنسوخ.

    آثار منسوب‌

    عناوین‌ حدود 200 اثرمنسوب به وی در رجال نجاشى و طوسى و ابن شهر آشوب، ذکر شده است‌. علاوه بر عناوین مزبور، ابن طاووس و خود ابن بابویه، چند عنوان دیگر را یاد کرده‌اند. در میان این آثار، مهم‌ترین مورد، کتاب مدینةالعلم مى‌باشد. این کتاب مجموعه حدیثى بزرگ‌تر از من لایحضره الفقیه و بنا به قول ابن شهر آشوب، بالغ بر 10 جزء بوده است و گفته مى‌شود تا زمان شیخ حسین بن عبدالصمد پدر شیخ بهائى، موجود بوده و از آن پس مفقود گشته است. [۱].

    پانویس

    1. ر.ک: پاکت‌چى‌، احمد، ج3، ص62-66

    منابع مقاله

    پاکت‌چى‌، احمد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.

    وابسته‌ها

    من لا یحضره الفقیه

    متن و ترجمه عیون أخبار الرضا علیه‌السلام

    فضائل الشيعة

    فضائل الشيعة (ترجمه اعلمی)

    فضائل الشيعة (ترجمه توحیدی)

    فضائل الشیعة (ترجمه احمدیان)

    الحاشية علی كتاب من‌ لايحضره‌ الفقيه (شیخ بهایی)

    مشیخة الفقیه

    گلچین صدوق

    ترجمه و متن کتاب من‌ لايحضره‌ الفقيه

    روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (طبع قدیم)

    التنبیه علی غرائب من لا یحضره الفقیه

    امالی شيخ صدوق

    الأمالي (ترجمه هدایتی)

    الأمالی للشیخ الصدوق

    المجموعة من الآثار المفقودة

    امالی (ترجمه سلطانی)

    پاداش نیکی‌ها و کیفر گناهان

    ثواب الأعمال و عقاب الأعمال

    مختصر کتاب ثواب الأعمال

    ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (طبع مکتبة الصدوق)

    ثواب الأعمال

    ترجمه ثواب الاعمال

    ثواب الاعمال و عقاب الاعمال (ترجمه کاظمی)

    ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (ترجمه انصاری محلاتی)

    ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (ترجمه صادق حسن‌زاده)

    ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (ترجمه غفاری)

    خصال شيخ صدوق

    الخصال

    الخصال (ابن بابویه، محمد بن علی)

    الخصال (ترجمه جعفری)

    ترجمه و شرح خصال صدوق

    صفات الشيعة (توحیدی) /مترجم توحیدی امیر

    صفات الشیعة/ ترجمه اعلمی

    علل الشرایع

    علل الشرایع (ابن بابویه، محمد بن علی)

    علل الشرایع للشیخ الصدوق

    ترجمه کتاب علل الشرایع (اسرار آفرینش در فلسفه احکام)

    علل الشرایع(ترجمه حسینی)

    الاعتقادات (ط. مؤسسه امام هادی)

    جامع الأخبار

    كاشف الأستار در ترجمه جامع الأخبار

    متن و ترجمه عیون أخبار الرضا علیه‌السلام

    عيون أخبار الرضا عليه‌السلام (تصحیح لاجوردی‌)

    عيون أخبار الرضا عليه‌السلام (ترجمه آقانجفی)

    عيون أخبار الرضا علیه‌السلام (ترجمه روغنی قزوینی)

    لوامع الأنوار في شرح عيون أخبار الرضا عليه‌السلام

    كمال‌الدين و تمام النعمة (جامعه مدرسین)

    ترجمه کتاب كمال‌الدين و تمام النعمة

    متن و ترجمه كمال‌الدين و تمام النعمة

    معاني الأخبار

    معانی الاخبار /ترجمه

    متن و ترجمه معانی الأخبار

    ترتيب أسانيد كتاب الخصال، كتاب معاني الأخبار، كتاب علل الشرائع، كتاب ثواب الأعمال و عقاب الأعمال للشيخ الصدوق

    المواعظ

    المقنع

    أسانيد كتاب الفقيه

    الهداية (في الأصول و الفروع)

    ترجمه اعتقادات شیخ صدوق (رض)

    فضائل الأشهر الثلاثة

    مصادقة الإخوان

    حقوق برادران دینی در اسلام (ترجمه مصادقة الاخوان)

    الإعتقادات

    المواعظ و صفات الشيعة و فضائل الشيعة

    مختصر أحسن الخلال المختصرة من کتاب الخصال

    الموسوعة الرجالیة

    التوحيد

    التوحید در بیان یگانگی خداوند

    ترجمه کتاب توحید شیخ صدوق

    توحید صدوق (ترجمه جعفری)

    اسرار توحيد

    شرح توحید الصدوق

    پاداش‌ها و کیفرها

    مقتل الحسين(ع) به روایت شیخ صدوق (قده)

    بلوهر و بوذاسف

    مجموعه آثار شیخ صدوق(ره)

    مجموعه رسایل الصدوق: مصادقه الاخوان، المواعظ، صفات الشیعه، فضایل الشیعه، فضایل الاشهر الثلاثه

    الاعتقادات

    مجموعة الرسائل

    اوائل المقالات

    a.s) Uyun Akhbar al-Reza The Source of Traditions on Imam Reza

    المواعظ و صفات الشيعة و فضائل الشيعة

    سه ماه بافضيلت (ترجمه فضائل الأشهر الثلاثة)

    فضائل و مکافات عجیب اعمال در دنیا و آخرت