الخصال

    از ویکی‌نور
    الخصال
    الخصال
    پدیدآورانابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی (نویسنده) غفاری، علی‌اکبر (مصحح)
    عنوان‌های دیگرالخصال المحمودة و المذمومة
    ناشرجماعة المدرسين بقم، مؤسسة النشر الإسلامي
    مکان نشرایران - قم
    سال نشر1416ق
    موضوعاحادیث اخلاقی احادیث شیعه
    زبانعربی
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏248‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏خ‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الخصال، اثر ابوجعفر محمد بن على بن حسین بن بابویه قمى، معروف به شیخ صدوق، با تصحیح و تعلیق على‌اکبر غفارى، کتابى است حدیثى که در آن، نویسنده، احادیثى را که مشتمل بر «شماره‌اى» بوده‌اند، گردآورى کرده و به ترتیب اعداد در ابواب مختلف آورده است.

    نام کامل کتاب، «الخصال المحمودة و المذمومة» مى‌باشد.

    کتاب، به زبان عربى و در قرن چهارم هجرى، نوشته شده است.

    هدف نویسنده از نگارش این اثر، بیان صفات نیک و بد بوده است.

    این کتاب، اثرى مهم است و از درجه اعتبار بالایى برخوردار مى‌باشد. علامه مجلسى در تنظیم بحار الأنوار از این کتاب بهره برده و در جلد اول بحار در قسمت معرفى کتب مورد استفاده‌اش، نام «کتاب الخصال» را در ذیل کتاب‌هاى شیخ صدوق آورده است، همچنین در فصل دوم آن که به معرفى علائم اختصارى منابعش پرداخته، نام اختصارى «الخصال» را «ل» نهاده است. همچنین شیخ حر عاملى در نوشتن وسائل الشیعة از این کتاب استفاده کرده است.

    ساختار

    دو مقدمه از مصحح و مؤلف، آغازگر مطالب مى‌باشد. شیخ صدوق در این کتاب، احادیث را به ترتیب عددى تحت عناوین «باب الواحد»، «باب الاثنین»، «باب الثلاثة» و... تا عدد بیست به ترتیب آورده و پس از عدد بیست، روایاتى در اعداد مابین 20 و 30 ذکر کرده و سپس ابواب زیر را آورده: باب 30 و مافوق آن، باب 40 و مافوق آن، باب 50 و مافوق، باب 70 و80 و بیشتر، پس از آن، یک باب تحت عنوان از یک تا صد ذکر کرده و همه روایاتى را که دربردارنده عدد بیش از صد است، به ترتیب در این باب ذکر کرده است. آن‌گاه بابى درباره 400 و بابى بیش از هزار آورده است که آخرین روایت این باب مشتمل است بر عدد یک ملیون که در رابطه با خلقت یک میلیون آدم و یک میلیون عالم (از امام باقر(ع)) است.

    این شیوه نگارش و چینش احادیث، موجب شده که صفحات کتاب، موضوعات متفاوتى را در خود ثبت نماید. بیشتر احادیث کتاب، کوتاه است، لذا مورد استفاده خطبا در مجالس مختلف و استقبال مردم قرار گرفته است. شیخ صدوق در این اثر، مبنا را احادیث بیان‌شده از تمام معصومین(ع) قرار داده است.

    بیشتر روایات کتاب، ناظر به مباحث اخلاقى و بیان رفتارها و صفات پسندیده یا نکوهیده بوده و شیخ صدوق، سند کامل هر روایت را در آغاز آن بیان کرده است.

    انتساب این اثر به شیخ صدوق، معروف و بلکه متواتر است و از مصادر وسائل الشیعة، بحار الأنوار و مستدرک الوسائل بشمار مى‌آید.

    روایات کتاب با اسناد کامل، از طریق شیعه امامى و بیشتر با واسطه على بن بابویه پدر شیخ صدوق، ابن ولید، ابن ماجیلویه و ابن موسى بن متوکل، نقل شده‌اند و در کمتر از هفتاد مورد، از طریق مشایخ حدیث اهل سنّت.

    کتاب، در دو جلد تنظیم گردیده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، به نسخه‌هاى قابل اعتماد در تصحیح کتاب، موضوع کتاب و اهمیت آن اشاره شده و مهم‌تر از همه، اینکه اسانید کتاب، به‌ویژه اسانید متعلق به رجال اهل سنت، با استناد به مصادر رجالى آنان تصحیح گردیده است.[۱]

    مقدمه مؤلف، درباره موضوع کتاب و شیوه سامان آن است. به موجب این مقدمه، شیخ صدوق به تألیفى ابتکارى دست زده که پیشینه‌اى نداشته است.[۲]

    مطالب کتاب با شیوه‌اى نو، تنظیم یافته است، به این صورت که به بخش‌هاى یکى، دوتایى، سه‌تایى و... تقسیم شده و در هر بخش، فقط احادیثى آمده که شماره مطلب آن، هم‌عدد با شماره آن بخش است.

    نخستین روایت در باب اول که به «باب الواحد» موسوم است، نقل سؤال اعرابى از امام على(ع) در جنگ جمل درباره یگانه بودن خداست. امام(ع) در پاسخ، توحید را چهار قسم کرده، دو قسم را باطل و دو قسم را درست دانسته است. دو قسم باطل، یکى وحدت عددى است که خدا در باب اعداد قرار نمى‌گیرد و دیگرى «واحد من الناس...»، به معناى گونه‌اى از جنس است که مستلزم تشبیه مى‌باشد. دو قسمى که درست و در مورد خداوند ثابت است، یکى به معناى بى‌شبه و بى‌مثل بودن خداوند و دیگرى به معناى احدى المعنا بودن است؛ یعنى مرکب نبودن و تقسیم نپذیرفتن نه در وجود، نه در عقل و نه در وهم.[۳]

    برخى از موضوعاتى که در دیگر باب‌ها، مطرح شده است به این قرار است: بیست خصلت در محبت اهل‌بیت(ع)؛ قبول نشدن نماز شارب خمر تا چهل روز؛ حقوق پنجاانه‌اى که امام چهارم فرمودند؛ هفتاد فضیلت بى‌بدیل امیر مؤمنان(ع)؛ نزول هشتاد آیه قرآن در شأن امام على(ع)؛ صد و بیست مرتبه عروج پیغمبر به آسمان و...

    نویسنده، تحت هر باب، با الهام از مضمون روایات همان باب، عناوین متناسب را که بیشتر با واژه «خصلت» آغاز مى‌شود، ذکر کرده است. در عنوان باب‌ها، باب شصتم و نودم دیده نمى‌شود و این، گویا بدان جهت بوده که مؤلّف این ارقام را در روایات نیافته است.

    با اینکه کتاب حجم زیادى ندارد، ولى چون حاوى معارف مهمى از اسلام و احکام فقهى و غیر آن است، هیچ فقیه، ادیب، مورخ، مفسر، واعظ و خطیب و حکیمى در هر زمان، خود را از مطالب نفیس آن بى‌نیاز ندانسته و دانشمندان هر عصر، از روایاتى که این‌گونه در کنار هم قرار گرفته‌اند، بهره‌مند شده‌اند.

    کتاب، در نوع و موضوع خودش جدید و بى‌نظیر بوده و پر از حقایق نفیس و اخلاق زیبا، احکام واجب، حوادث تاریخى، احکام فقهى، نصایح و مواعظ عبرت‌انگیز و سخنان حکمت‌آمیز است. مطالب این کتاب، فقط احادیث و روایات پیامبر(ص) و ائمه(ع) مى‌باشد.

    تنوع موضوعات احادیث کتاب، مطالعه آن را براى توده مردم شیرین، دلنشین و نشاط‌انگیز کرده است.

    وضعیت کتاب

    ابوالفتح کراجکى با الهام از سبک عددى «الخصال»، کتاب معدن الجواهر را نگاشته است.

    کتاب، داراى شرح‌ها، ترجمه‌ها و خلاصه‌هاى متعدد است که برخى از آنها عبارتند از:

    1. کتاب نخبة الخصال، از مؤلفى ناشناخته؛
    2. دو شرح که در سده سیزده و اوایل سده چهارده، بر باب‌هاى دوازدهم و هفتادم نوشته شده است؛
    3. شرح فارسی کامل، به قلم شیخ میرزا باقر کوه‌کمره‌اى.

    فهرست مطالب و اعلام مذکور در متن، در انتهاى جلد دوم آمده است.

    در پاورقى‌ها، علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ، توضیحاتى پیرامون برخى از واژه‌ها و عبارات، داده شده است.

    پانويس

    1. مقدمه محقق، ج 1، ص4 - 14
    2. مقدمه نویسنده، ج 1، ص1
    3. متن کتاب، ج 1، ص2

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها