ابن قبه رازی
ابن قبه ابوجعفر محمد بن عبدالرحمن بن قبه رازى، از بزرگان متكلمان شيعه اماميه در اوايل قرن چهارم هجرى بود
ابن قبه در کلام بزرگان
نجاشى او را چنين ستوده است: «متكلمى عظيم القدر، خوش عقيده و در استدلال قوى بود.» و النديم او را از متكلمان ماهر شيعه شمرده است. علامه حلى در كتاب خلاصه چنين آورده است: «مردى حاذق و شيخ اماميه در زمان خود بود.» ابن قبه در دوران ابو القاسم بلخى معتزلى، معروف به كعبى متوفى به سال 317 هجرى مىزيست و با شيخ صدوق بن بابويه قمى معاصر بود.
شاگردان
ابن قبه شاگردانى داشت که از او دانش فراگرفته بودند. ابوجعفر محمد بن جعفر بن بطه قمى، از رجال و بزرگان و علماى شیعه که در قم مقام بزرگى داشت، یکى از شاگردان اوست. شهرستانى در ملل و نحل ابن قبه را از بزرگان و نویسندگان و مؤلفان شیعه شمرده است.
عقیده
ابن قبه نخست از معتزله و از شاگردان ابوالقاسم بلخى، پیشواى فرقهاى از معتزله بود که نظریات و افکار آن فرقه به او منسوب است و آراء مخصوصى در علم کلام دارد و سپس ابن قبه به مذهب امامیه گرایید.
حمدونى مىگوید: «پس از زیارت امام رضا(ع) در طوس به بلخ رفتم و به خدمت ابوالقاسم بلخى رسیدم و بر او سلام کردم. او نیز مرا مىشناخت. کتاب ابوجعفر بن قبه در امامت را به نام الانصاف همراه داشتم. پس آن را دید و خواند و ردى به نام المسترشد بر آن نوشت. چون به رى برگشتم المسترشد را به ابن قبه دادم. ابن قبه هم کتابى به نام المستثبت در رد آن نوشت، پس آن را به حضور ابوالقاسم بلخى بردم، بلخى آن را با کتاب نقض المستثبت رد کرد و چون مجددا به رى برگشتم ابوجعفر، ابن قبه وفات کرده بود. خدا او را رحمت کند.»
ابن قبه در مسئله امامت مباحثات و مناظرات بسیارى داشت، که متکلمان امامیه آنها را در کتابهاى خود نقل کردهاند. از جمله شیخ صدوق قمى در کتاب اکمال الدّین خود، در قسمت اثبات غیبت چنین آورده است: «ابو الحسن على بن احمد بن بشار در مسئله غیبت بر ضد نظریه ما سخنانى گفت و ابوجعفر محمد بن عبدالرحمن بن قبه رازى با براهین بسیار واضح به جوابگویى پرداخت.»
از جمله افکار و آراء ابن قبه در اصول اینست که تعبد به خبر واحد را عقلا محال مىدانست و براى استدلال خود از روشى مخصوص استفاده مىکرد که اصولیهاى متأخر آن را نپذیرفتهاند.
آثار
ابن قبه تألیفات متعددى دارد که بیشتر آنها در امامت است. از جمله: کتاب الانصاف در امامت که ابوالقاسم بلخى، به شرحى که گذشت، آن را رد کرده است. ابن ابىالحدید در شرح نهجالبلاغه خود مىگوید کتاب الانصاف کتاب معروف و مشهورى است و من خطبه شقشقیه را در آنجا دیدم و ابن قبه پیش از آنکه سید رضى به دنیا بیاید درگذشته بود. شیخ مفید چند فصل آن را در کتاب خود الفصول المختارة نقل کرده است و دیگر کتاب المستثبت است در امامت که در رد بر کتاب المسترشد ابوالقاسم بلخى نوشته است. آثار دیگر او عبارتند از:
پانویس
- ↑ نعمه، عبدالله، فلاسفه شیعه، ترجمه جعفر غضبان، ص90-91
منابع مقاله
نعمه، عبدالله، فلاسفه شیعه، ترجمه جعفر غضبان، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، جاپ یکم، 1367ش.