عطار، محمد بن ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'خلاصه منطق الطير' به 'خلاصه منطق‌ الطير')
    جز (جایگزینی متن - 'عطار (ابهام زدایی)' به 'عطار (ابهام‌زدایی)')
     
    (۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۲۳: خط ۲۳:
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    | data-type="authorBirthPlace" |روستای كدكن يا شادياخ نیشابور
    | data-type="authorBirthPlace" |روستای کدکن یا شادیاخ نیشابور
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    {{کاربردهای دیگر|عطار (ابهام‌زدایی)}}


    '''فريدالدين ابوحامد محمد بن ابوبكر ابراهيم بن اسحاق عطّار نيشابورى''' (537-627ق)، يكى از شعرا و عارفان نام‌آور ايران در اواخر قرن ششم و اوايل قرن هفتم است.  
    '''فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطّار نیشابورى''' (537-627ق)، یکى از شعرا و عارفان نام‌آور ایران در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم است.  


    == ولادت ==
    == ولادت ==
    برخى از تاريخ‌نويسان، سال ولادت او را 513ق و بعضى سال ولادتش را 537ق مى‌دانند.
    برخى از تاریخ‌نویسان، سال ولادت او را 513ق و بعضى سال ولادتش را 537ق مى‌دانند.


    او در قريه‌ى كدكن يا شادياخ كه در آن زمان از توابع شهر نيشابور بوده، به دنيا آمد. از دوران كودكى او اطلاعى در دست نيست، جز اين‌كه پدرش در شهر شادياخ به شغل عطّارى مشغول بوده كه بسيار هم در اين كار ماهر بود و بعد از وفات پدر، فريدالدين كار پدر را ادامه داد و به شغل عطارى مشغول گرديد.
    او در قریه‌ى کدکن یا شادیاخ که در آن زمان از توابع شهر نیشابور بوده، به دنیا آمد. از دوران کودکى او اطلاعى در دست نیست، جز این‌که پدرش در شهر شادیاخ به شغل عطّارى مشغول بوده که بسیار هم در این کار ماهر بود و بعد از وفات پدر، فریدالدین کار پدر را ادامه داد و به شغل عطارى مشغول گردید.


    او در اين هنگام نيز طبابت مى‌كرده و اطلاعى در دست نمى‌باشد كه نزد چه كسى طبابت را فرا گرفت، او به شغل عطّارى و طبابت مشغول بوده تا زمانى كه آن انقلاب روحى در وى به وجود آمد و در اين مورد داستان‌هاى مختلفى بيان شده كه معروف‌ترين آن اين است كه روزى عطّار در دكان خود مشغول به مطالعه بود كه درويشى به آنجا رسيد و چند بار با گفتن جمله‌ى چيزى براى خدا بدهيد، از عطّار كمك خواست؛ ولى او به درويش چيزى نداد. درويش به او گفت: اى خواجه تو چگونه مى‌خواهى از دنيا بروى؟ عطّار گفت: همان‌گونه كه تو از دنيا مى‌روى. درويش گفت: تو مانند من مى‌توانى بميرى؟ عطّار گفت: بله، درويش كاسه‌ى چوبى خود را زير سر نهاد و با گفتن كلمه‌ى الله از دنيا برفت. عطّار چون اين را ديد شديداً متغيّر و از دكّان خارج شد و راه زندگى خود را براى هميشه تغيير داد. او بعد از مشاهده‌ى حال درويش و موت اختيارى او، دست از كسب و كار كشيد و به خدمت شيخ الشيوخ عارف ركن‌الدين رفت كه در آن زمان عارفِ معروفى بود و به دست او توبه كرد و به رياضت و مجاهدت با نفس مشغول شد و چند سال در خدمت اين عارف بود.
    او در این هنگام نیز طبابت مى‌کرده و اطلاعى در دست نمى‌باشد که نزد چه کسى طبابت را فرا گرفت، او به شغل عطّارى و طبابت مشغول بوده تا زمانى که آن انقلاب روحى در وى به وجود آمد و در این مورد داستان‌هاى مختلفى بیان شده که معروف‌ترین آن این است که روزى عطّار در دکان خود مشغول به مطالعه بود که درویشى به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله‌ى چیزى براى خدا بدهید، از عطّار کمک خواست؛ ولى او به درویش چیزى نداد. درویش به او گفت: اى خواجه تو چگونه مى‌خواهى از دنیا بروى؟ عطّار گفت: همان‌گونه که تو از دنیا مى‌روى. درویش گفت: تو مانند من مى‌توانى بمیرى؟ عطّار گفت: بله، درویش کاسه‌ى چوبى خود را زیر سر نهاد و با گفتن کلمه‌ى الله از دنیا برفت. عطّار چون این را دید شدیداً متغیّر و از دکّان خارج شد و راه زندگى خود را براى همیشه تغییر داد. او بعد از مشاهده‌ى حال درویش و موت اختیارى او، دست از کسب و کار کشید و به خدمت شیخ الشیوخ عارف رکن‌الدین رفت که در آن زمان عارفِ معروفى بود و به دست او توبه کرد و به ریاضت و مجاهدت با نفس مشغول شد و چند سال در خدمت این عارف بود.


    عطّار سپس قسمتى از عمر خود را به رسم سالكان طريقت، در سفر گذراند و از مكّه تا ماوراءالنّهر به مسافرت پرداخت و در اين سفرها، بسيارى از مشايخ و بزرگان زمان خود را زيارت كرد و در همين سفرها بود كه به خدمت مجدالدين بغدادى رسيد. گفته شده در هنگامى كه شيخ به سنّ پيرى رسيده بود، بهاءالدين محمّد، پدر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدين بلخى]] با پسر خود به عراق سفر مى‌كرد كه در مسير خود به نيشابور رسيد و توانست به زيارت شيخ عطار برود. شيخ نسخه‌اى از اسرارنامه‌ى خود را به [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدّين]] كه در آن زمان كودكى خردسال بود داد.
    عطّار سپس قسمتى از عمر خود را به رسم سالکان طریقت، در سفر گذراند و از مکّه تا ماوراءالنّهر به مسافرت پرداخت و در این سفرها، بسیارى از مشایخ و بزرگان زمان خود را زیارت کرد و در همین سفرها بود که به خدمت مجدالدین بغدادى رسید. گفته شده در هنگامى که شیخ به سنّ پیرى رسیده بود، بهاءالدین محمّد، پدر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدین بلخى]] با پسر خود به عراق سفر مى‌کرد که در مسیر خود به نیشابور رسید و توانست به زیارت شیخ عطار برود. شیخ نسخه‌اى از اسرارنامه‌ى خود را به [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدّین]] که در آن زمان کودکى خردسال بود داد.


    عطّار مردى پركار و فعّال بود. چه در آن زمان كه به شغل عطارى و طبابت اشتغال داشته و چه در دوران پيرى خود كه به گوشه‌گيرى از خلقِ زمانه پرداخته و به سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور خود مشغول بوده است.
    عطّار مردى پرکار و فعّال بود. چه در آن زمان که به شغل عطارى و طبابت اشتغال داشته و چه در دوران پیرى خود که به گوشه‌گیرى از خلقِ زمانه پرداخته و به سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور خود مشغول بوده است.


    == وفات ==
    == وفات ==
    در مورد وفات او نيز گفته‌هاى مختلفى بيان شده است. برخى از تاريخ‌نويسان، سال وفات او را 627ق و برخى ديگر سال وفات او را 632 و 616ق دانسته‌اند؛ ولى بنابر تحقيقاتى كه انجام گرفته، بيشتر محققان سال وفات او را 627ق ذكر كرده‌اند. در مورد چگونگى مرگ او نيز گفته شده كه او در هنگام يورش مغولان به شهر نيشابور، توسط يك سرباز مغول، به شهادت رسيده است. شيخ بهاءالدين در كتاب معروف خود كشكول، اين واقعه را چنين تعريف مى‌كند كه وقتى لشكر تاتار به نيشابور رسيد، اهالى نيشابور را قتل عام كردند و ضربت شمشيرى توسط يكى از مغولان بر دوش شيخ خورد كه شيخ با همان ضربت از دنيا رفت و نقل كرده‌اند كه چون خون از زخمش جارى شد، شيخ دانست كه مرگش نزدیک است.
    در مورد وفات او نیز گفته‌هاى مختلفى بیان شده است. برخى از تاریخ‌نویسان، سال وفات او را 627ق و برخى دیگر سال وفات او را 632 و 616ق دانسته‌اند؛ ولى بنابر تحقیقاتى که انجام گرفته، بیشتر محققان سال وفات او را 627ق ذکر کرده‌اند. در مورد چگونگى مرگ او نیز گفته شده که او در هنگام یورش مغولان به شهر نیشابور، توسط یک سرباز مغول، به شهادت رسیده است. شیخ بهاءالدین در کتاب معروف خود کشکول، این واقعه را چنین تعریف مى‌کند که وقتى لشکر تاتار به نیشابور رسید، اهالى نیشابور را قتل عام کردند و ضربت شمشیرى توسط یکى از مغولان بر دوش شیخ خورد که شیخ با همان ضربت از دنیا رفت و نقل کرده‌اند که چون خون از زخمش جارى شد، شیخ دانست که مرگش نزدیک است<ref>پایگاه مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی</ref>.


    مقبره شيخ در نزدیکى شهر نيشابور قرار دارد و چون در عهد تيموريان، مقبره او خراب شده بود، به فرمان امير على شيرنوايى، وزير سلطان حسين بايقرا، مرمت و تعمير شد.
    مقبره شیخ در نزدیکى شهر نیشابور قرار دارد و چون در عهد تیموریان، مقبره او خراب شده بود، به فرمان امیر على شیرنوایى، وزیر سلطان حسین بایقرا، مرمت و تعمیر شد.


    == آثار ==
    == آثار ==
    آثار شيخ به دو دسته‌ى منظوم و منثور تقسيم مى‌شود. آثارِ منظوم او عبارت است از: ديوان اشعار او كه شامل غزليات، قصايد و رباعيّات است. مثنويات او عبارت است از: الهى‌نامه، اسرارنامه، مصيبت‌نامه، وصلت‌نامه، بلبل‌نامه، بى‌سرنامه، منطق‌الطّير، جواهرالذات، حيدرنامه، مختارنامه، خسرونامه، اشترنامه و مظهرالعجايب.
    آثار شیخ به دو دسته‌ى منظوم و منثور تقسیم مى‌شود. آثارِ منظوم او عبارت است از: دیوان اشعار او که شامل غزلیات، قصاید و رباعیّات است. مثنویات او عبارت است از: الهى‌نامه، اسرارنامه، مصیبت‌نامه، وصلت‌نامه، بلبل‌نامه، بى‌سرنامه، منطق‌الطّیر، جواهرالذات، حیدرنامه، مختارنامه، خسرونامه، اشترنامه و مظهرالعجایب.


    از ميان اين مثنوى‌هاى عرفانى، بهترين و شيواترين آن‌ها كه به نام تاج مثنوى‌هاى او به شمار مى‌آيد، منطق الطير است كه موضوع آن، بحث پرندگان از يك پرنده داستانى به نام سيمرغ است كه منظور از پرندگان، سالكان راه حقّ و مراد از سيمرغ، وجودِ حقّ مى‌باشد كه عطّار در اين منظومه، با نيروى تخيّل خود و به كار بردن رمزهاى عرفانى، به زيباترين وجه، سخن مى‌گويد. اين منظومه يكى از شاهكارهاى زبان فارسى است. يكى از معروفترين اثر منثور عطّار، تذكر الاولياست كه در اين كتاب، عطار به معرفى 72 تن از اولياء، مشايخ و عرفاى صوفيه پرداخته است.
    از میان این مثنوى‌هاى عرفانى، بهترین و شیواترین آن‌ها که به نام تاج مثنوى‌هاى او به شمار مى‌آید، منطق الطیر است که موضوع آن، بحث پرندگان از یک پرنده داستانى به نام سیمرغ است که منظور از پرندگان، سالکان راه حقّ و مراد از سیمرغ، وجودِ حقّ مى‌باشد که عطّار در این منظومه، با نیروى تخیّل خود و به کار بردن رمزهاى عرفانى، به زیباترین وجه، سخن مى‌گوید. این منظومه یکى از شاهکارهاى زبان فارسى است. یکى از معروفترین اثر منثور عطّار، تذکر الاولیاست که در این کتاب، عطار به معرفى 72 تن از اولیاء، مشایخ و عرفاى صوفیه پرداخته است.


    ==پانويس ==
    <references />
    ==منابع مقاله==
    [https://www.cgie.org.ir/fa/news/266777 پایگاه مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی]
    {{شعر و شاعری}}


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    خط ۷۵: خط ۸۳:


    [[تذکرة الأولیاء (زوار)]]  
    [[تذکرة الأولیاء (زوار)]]  
    [[تذكرة الأولياء (رینولد الن‌ نیکلسون)]]
    [[تذكرة الأولياء (عطار نیشابوری)]]


    [[دیوان عطار]]  
    [[دیوان عطار]]  


    [[دیوان عطار (نسخه دیگر)]]
    [[دیوان عطار (نسخه دیگر)]]
    [[دیوان غزلیات شیخ فریدالدین نیشابوری]]


    [[مختارنامه (مجموعه رباعیات عطار)]]  
    [[مختارنامه (مجموعه رباعیات عطار)]]  


    [[مصيبت‌نامه]]  
    [[مصیبت‌نامه]]
     
    [[اشترنامه]]


    [[منطق الطیر عطار]]
    [[منطق الطیر عطار]]


    [[منطق‌الطیر (مقدمه سلماسی زاده)]]  
    [[منطق‌الطیر (مقدمه سلماسی زاده)]]  
    [[راز پرواز: شرح منطق‌الطیر عطار]]


    [[شرح راز منطق الطیر عطار]]  
    [[شرح راز منطق الطیر عطار]]  


    [[پند نامه (مجموعه‌ای از آثار شیخ فرید الدین عطار نیشابوری)]]  
    [[پند نامه (مجموعه‌ای از آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری)]]  


    [[اسرار نامه]]  
    [[اسرارنامه]]  


    [[خسرو نامه شیخ فرید الدین عطار نیشابوری]]  
    [[خسرو نامه شیخ فریدالدین عطار نیشابوری]]  


    [[مظهر العجایب و مظهر الاسرار]]  
    [[مظهر العجایب و مظهر الاسرار]]  
    خط ۱۱۴: خط ۱۳۲:
    [[منطق الطیر (نسخه خطی)]]  
    [[منطق الطیر (نسخه خطی)]]  


    [[الهی نامه، پند نامه و اسرار نامه]]  
    [[الهی نامه، پند نامه و اسرارنامه]]  


    [[مختار نامه شیخ فرید الدین عطار نیشابوری]]
    [[مختار نامه شیخ فریدالدین عطار نیشابوری]]  
     
    [[دیوان غزلیات شیخ فرید الدین نیشابوری]]  


    [[منطق الطير(عطار نيشابوري)]]  
    [[منطق الطير(عطار نيشابوري)]]  
    خط ۱۲۸: خط ۱۴۴:
    [[گزيده تذکرة الأولياء]]  
    [[گزيده تذکرة الأولياء]]  


    [[پير نيشابور، گزيده اي از مثنويهاي عطار]]  
    [[پير نيشابور، گزيده‌ای از مثنویهای عطار]]  


    [[منطق الطیر (بر اساس نسخه پاریس)]]  
    [[منطق الطیر (بر اساس نسخه پاریس)]]  


    [[تذکره الاولیاء: بر اساس نسخه رینولد آلن نیکلسون]]  
    [[تذکرة الأولیاء: بر اساس نسخه رینولد آلن نیکلسون]]  


    [[تذکرة الاولياء عطار نيشابوري از روي نسخه نيکلسون]]  
    [[تذکرة الاولياء عطار نيشابوري از روي نسخه نيکلسون]]  
    خط ۱۳۸: خط ۱۵۴:
    [[خلاصه منطق‌ الطير]]  
    [[خلاصه منطق‌ الطير]]  


    [[اسرار نامه]]  
    [[اسرارنامه]]  


    [[بی سر نامه (مجموعه آثار عطار نیشابورى)]]  
    [[بی سر نامه (مجموعه آثار عطار نیشابورى)]]  
    خط ۱۵۶: خط ۱۷۲:
    [[الهی نامه]]  
    [[الهی نامه]]  


    [[فرهنگ نوادر و لغات و ترکیبات آثار عطار نیشابوری]]
    [[آشنایی با مکتب کبرویه]]
    [[سعدالدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه)]]
    [[نجم کبری]]
    [[تأویلات باطنی در شهود معنوی رنگ و نور]]


    [[مکاتبات عرفانی بین سید احمد حائری و شیخ محمدحسین غروی در شرح دو بیت عطار]]


    [[علاءالدوله سمنانی پیر عارفان]]




    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:25 اسفند الی 24 فروردین]]
    [[رده:شاعران]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۰

    مرقد عطار در نزدیکی نیشابور
    نام عطار، محمد بن ابراهیم
    نام‌های دیگر ش‍ی‍خ‌ ع‍طار

    ع‍طار، ف‍ری‍دال‍دی‍ن‌ م‍ح‍م‍د

    ع‍طار، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ اب‍وب‍ک‍ر

    ع‍طار ن‍ی‍ش‍اب‍وری‌، ف‍ری‍دال‍دی‍ن‌ م‍ح‍م‍د

    Attar of Nishapur

    نام پدر ابوبکر ابراهیم عطار نیشابوری
    متولد 513ق یا 537ق
    محل تولد روستای کدکن یا شادیاخ نیشابور
    رحلت 627 ق
    اساتید
    برخی آثار دیوان عطار

    تذکرة الأولیاء (زوار)

    کد مؤلف AUTHORCODE00393AUTHORCODE

    فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطّار نیشابورى (537-627ق)، یکى از شعرا و عارفان نام‌آور ایران در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم است.

    ولادت

    برخى از تاریخ‌نویسان، سال ولادت او را 513ق و بعضى سال ولادتش را 537ق مى‌دانند.

    او در قریه‌ى کدکن یا شادیاخ که در آن زمان از توابع شهر نیشابور بوده، به دنیا آمد. از دوران کودکى او اطلاعى در دست نیست، جز این‌که پدرش در شهر شادیاخ به شغل عطّارى مشغول بوده که بسیار هم در این کار ماهر بود و بعد از وفات پدر، فریدالدین کار پدر را ادامه داد و به شغل عطارى مشغول گردید.

    او در این هنگام نیز طبابت مى‌کرده و اطلاعى در دست نمى‌باشد که نزد چه کسى طبابت را فرا گرفت، او به شغل عطّارى و طبابت مشغول بوده تا زمانى که آن انقلاب روحى در وى به وجود آمد و در این مورد داستان‌هاى مختلفى بیان شده که معروف‌ترین آن این است که روزى عطّار در دکان خود مشغول به مطالعه بود که درویشى به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله‌ى چیزى براى خدا بدهید، از عطّار کمک خواست؛ ولى او به درویش چیزى نداد. درویش به او گفت: اى خواجه تو چگونه مى‌خواهى از دنیا بروى؟ عطّار گفت: همان‌گونه که تو از دنیا مى‌روى. درویش گفت: تو مانند من مى‌توانى بمیرى؟ عطّار گفت: بله، درویش کاسه‌ى چوبى خود را زیر سر نهاد و با گفتن کلمه‌ى الله از دنیا برفت. عطّار چون این را دید شدیداً متغیّر و از دکّان خارج شد و راه زندگى خود را براى همیشه تغییر داد. او بعد از مشاهده‌ى حال درویش و موت اختیارى او، دست از کسب و کار کشید و به خدمت شیخ الشیوخ عارف رکن‌الدین رفت که در آن زمان عارفِ معروفى بود و به دست او توبه کرد و به ریاضت و مجاهدت با نفس مشغول شد و چند سال در خدمت این عارف بود.

    عطّار سپس قسمتى از عمر خود را به رسم سالکان طریقت، در سفر گذراند و از مکّه تا ماوراءالنّهر به مسافرت پرداخت و در این سفرها، بسیارى از مشایخ و بزرگان زمان خود را زیارت کرد و در همین سفرها بود که به خدمت مجدالدین بغدادى رسید. گفته شده در هنگامى که شیخ به سنّ پیرى رسیده بود، بهاءالدین محمّد، پدر جلال‌الدین بلخى با پسر خود به عراق سفر مى‌کرد که در مسیر خود به نیشابور رسید و توانست به زیارت شیخ عطار برود. شیخ نسخه‌اى از اسرارنامه‌ى خود را به جلال‌الدّین که در آن زمان کودکى خردسال بود داد.

    عطّار مردى پرکار و فعّال بود. چه در آن زمان که به شغل عطارى و طبابت اشتغال داشته و چه در دوران پیرى خود که به گوشه‌گیرى از خلقِ زمانه پرداخته و به سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور خود مشغول بوده است.

    وفات

    در مورد وفات او نیز گفته‌هاى مختلفى بیان شده است. برخى از تاریخ‌نویسان، سال وفات او را 627ق و برخى دیگر سال وفات او را 632 و 616ق دانسته‌اند؛ ولى بنابر تحقیقاتى که انجام گرفته، بیشتر محققان سال وفات او را 627ق ذکر کرده‌اند. در مورد چگونگى مرگ او نیز گفته شده که او در هنگام یورش مغولان به شهر نیشابور، توسط یک سرباز مغول، به شهادت رسیده است. شیخ بهاءالدین در کتاب معروف خود کشکول، این واقعه را چنین تعریف مى‌کند که وقتى لشکر تاتار به نیشابور رسید، اهالى نیشابور را قتل عام کردند و ضربت شمشیرى توسط یکى از مغولان بر دوش شیخ خورد که شیخ با همان ضربت از دنیا رفت و نقل کرده‌اند که چون خون از زخمش جارى شد، شیخ دانست که مرگش نزدیک است[۱].

    مقبره شیخ در نزدیکى شهر نیشابور قرار دارد و چون در عهد تیموریان، مقبره او خراب شده بود، به فرمان امیر على شیرنوایى، وزیر سلطان حسین بایقرا، مرمت و تعمیر شد.

    آثار

    آثار شیخ به دو دسته‌ى منظوم و منثور تقسیم مى‌شود. آثارِ منظوم او عبارت است از: دیوان اشعار او که شامل غزلیات، قصاید و رباعیّات است. مثنویات او عبارت است از: الهى‌نامه، اسرارنامه، مصیبت‌نامه، وصلت‌نامه، بلبل‌نامه، بى‌سرنامه، منطق‌الطّیر، جواهرالذات، حیدرنامه، مختارنامه، خسرونامه، اشترنامه و مظهرالعجایب.

    از میان این مثنوى‌هاى عرفانى، بهترین و شیواترین آن‌ها که به نام تاج مثنوى‌هاى او به شمار مى‌آید، منطق الطیر است که موضوع آن، بحث پرندگان از یک پرنده داستانى به نام سیمرغ است که منظور از پرندگان، سالکان راه حقّ و مراد از سیمرغ، وجودِ حقّ مى‌باشد که عطّار در این منظومه، با نیروى تخیّل خود و به کار بردن رمزهاى عرفانى، به زیباترین وجه، سخن مى‌گوید. این منظومه یکى از شاهکارهاى زبان فارسى است. یکى از معروفترین اثر منثور عطّار، تذکر الاولیاست که در این کتاب، عطار به معرفى 72 تن از اولیاء، مشایخ و عرفاى صوفیه پرداخته است.


    پانويس

    1. پایگاه مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی

    منابع مقاله

    پایگاه مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی

    وابسته‌ها

    تذکرة الأولیاء

    الهی نامه

    منطق الطیر (تعریب)

    تذکرة الأولیاء (زوار)

    تذكرة الأولياء (رینولد الن‌ نیکلسون)

    تذكرة الأولياء (عطار نیشابوری)

    دیوان عطار

    دیوان عطار (نسخه دیگر)

    دیوان غزلیات شیخ فریدالدین نیشابوری

    مختارنامه (مجموعه رباعیات عطار)

    مصیبت‌نامه

    اشترنامه

    منطق الطیر عطار

    منطق‌الطیر (مقدمه سلماسی زاده)

    راز پرواز: شرح منطق‌الطیر عطار

    شرح راز منطق الطیر عطار

    پند نامه (مجموعه‌ای از آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری)

    اسرارنامه

    خسرو نامه شیخ فریدالدین عطار نیشابوری

    مظهر العجایب و مظهر الاسرار

    جوهر الذات

    اندیشه‌های عطار در لسان الغيب، وصلت‌نامه و مفتاح الإرادة

    تذكرة الأولياء (منال یمنی)

    منطق الطیر (تعریب)

    پند نامه (عطار ویرایش قدیم)

    تذکرة الأولیاء (اصیلی وسطانی)

    الهی نامه شيخ فريدالدين عطار نيشابوری؛ با مراجعه به بيست و يک نسخه خطی از کتابخانه‌های ايران و اروپا

    منطق الطیر (نسخه خطی)

    الهی نامه، پند نامه و اسرارنامه

    مختار نامه شیخ فریدالدین عطار نیشابوری

    منطق الطير(عطار نيشابوري)

    مظهر العجایب

    منظومه (مصيبت نامه) أو کتاب (الألم)

    گزيده تذکرة الأولياء

    پير نيشابور، گزيده‌ای از مثنویهای عطار

    منطق الطیر (بر اساس نسخه پاریس)

    تذکرة الأولیاء: بر اساس نسخه رینولد آلن نیکلسون

    تذکرة الاولياء عطار نيشابوري از روي نسخه نيکلسون

    خلاصه منطق‌ الطير

    اسرارنامه

    بی سر نامه (مجموعه آثار عطار نیشابورى)

    مظهر العجائب و مظهر الأسرار

    نزهة الأحباب (مجموعه آثار عطار نیشابورى)

    تذکرة الأولیاء

    بلبل نامه (مجموعه آثار عطار نیشابورى)

    پند نامه

    الهى نامه (عطار)

    الهی نامه

    فرهنگ نوادر و لغات و ترکیبات آثار عطار نیشابوری

    آشنایی با مکتب کبرویه

    سعدالدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه)

    نجم کبری

    تأویلات باطنی در شهود معنوی رنگ و نور

    مکاتبات عرفانی بین سید احمد حائری و شیخ محمدحسین غروی در شرح دو بیت عطار

    علاءالدوله سمنانی پیر عارفان