نهج‌البلاغه منظوم (انصاری)

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    نهج‌البلاغه منظوم (انصاری)
    نهج‌البلاغه منظوم (انصاری)
    پدیدآورانعلی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول (نویسنده)

    شریف الرضی، محمد بن حسین (گردآورنده)

    انصاری، محمدعلی (قمی) (مترجم و شارح)
    عنوان‌های دیگرنهج‌البلاغه. فارسی
    ناشرمحمد علي انصاری
    مکان نشرتهران - ایران
    چاپ1
    موضوعشعر فارسی - قرن 14

    شعر مذهبی - قرن 14

    علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهج‌البلاغه - شعر
    زبانفارسی
    تعداد جلد10
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏38‎‏/‎‏041‎‏ ‎‏1300‎‏ب
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نهج‌البلاغه منظوم، تألیف محمدعلى انصارى، به زبان فارسى شرح کتاب شريف نهج‌البلاغه اميرالمؤمنين على(ع) مى‌باشد.

    ساختار

    کتاب در ده جلد بيان شده است که جلد اول آن مقدمه کتاب محسوب مى‌شود. مؤلف در بيان مطالب کتاب، بعد از آوردن متن عربى و ترجمه آن به نظم مطالب هر بخش را ذکر کرده است.

    گزارش محتوا

    جلد اول کتاب، شامل پيش‌گفتار مؤلف که خود داراى مباحث «خطاب به حضرت اميرالمؤمنين عليه‌السّلام»، «وصف نهج‌البلاغه» و «(سيّد شريف (ابوالحسن رضىّ) اعلى‌اللّه‌مقامه‌الشّريف)» مى‌باشد.

    مقدمه کتاب، به وصف کتاب شريف نهج‌البلاغه پرداخته و اين که چرايى تألیف اين اثر نيز از زبان مؤلف آن بيان شده است.

    متن شرح بر اساس کتاب نهج‌البلاغه مى‌باشد که با مقدمه سيد رضى شروع مى‌شود و در ادامه به خطبه‌هاى کتاب نهج‌البلاغه در اين جلد پرداخته شده است.

    جلد دوم کتاب تا خطبه صد و چهار نهج‌البلاغه را پوشش مى‌دهد. شيوه بيان مطالب کتاب؛ همانند: «و قال عليه‌السّلام فى الخوارج: لا تقتلوا الخوارج بعدى فليس من طلب الحقّ فاخطأه، کمن طلب الباطل فادرکه؛ يعنى معاويه و اصحابه.

    ترجمه

    و نيز حضرت عليه‌السّلام اين سخن را درباره خوارج فرمايد: پس از من خوارج را نکشيد، زيرا آن که طالب حق است و خطا مى‌کند، مانند کسى که طالب باطل است و آن را در مى‌يابد، نيست. سيّد رضى عليه‌الرّحمه گويد: مقصود حضرت از طالب باطل معاويه و ياران او هستند (که بدون حقّ خلافت را براى خود مى‌خواستند، به خلاف خوارج که مطيع و فرمان بردار خليفه وقت بودند، منتهى باشتباه افتاده بودند). نظم

    چو بگذشتم از اين دار فنا منخوارج را نگيرد كس سر از تن
    چرا زيرا نباشد طالب حقّكه اندر اشتباهى گشت ملحق
    براى جستن حق دست و پا كردولى در راه تشخيصش خطا كرد
    چو آن شخصى كه از حق كنده او دلشده‌اندر پى ادراك باطل
    معاويّه است كشتن را سزاواركه دل از حق بگردانيد يك بار
    اساس ملك و دين را او بهم زد به راه باطل او آسان قدم زد


    تا جلد ششم کتاب شرح خطبه‌هاى نهج‌البلاغه است.

    جلد هفتم و هشتم در شرح نامه‌هاى نهج‌البلاغه مى‌باشد؛ همانند: «و من کتاب لّه عليه‌السّلام (إلى جرير ابن عبداللَّه البجلّى لمّا أرسله إلى معاويه:)

    أمّا بعد، فإذا أتاک کتابى فاحمل معاويه على الفصل، و خذه بالأمر الجزم، ثمّ خيّره بين حرب مجليه، أو سلم مخزيه، فإن اختار الحرب فانبذ إليه، و إن اختار السّلم فخذ بيعته، و السّلام

    ترجمه

    از نامه‌هاى آن حضرت عليه‌السّلام، در آن هنگامى که جرير ابن عبداللَّه بجلّى را به سوى شام فرستاده بود، به وى نوشتند.

    (در اسد الغابه است که اين جرير چهل روز پيش از وفات رسول خدا(ص) آورد، و در جنگ‌هاى عراق در قادسيّه اثرهاى نيکو از خويش بر جاى گذاشت، و در سنه 51 يا 54 هجرى درگذشت.

    او با اشعث ابن قيس حضرت أميرالمؤمنين عليه‌السّلام را فراوان دشمن مى‌داشتند، به طورى که ابن ابى‌الحديد در جلد 3 صفحه 305 نقل مى‌کند: روزى جرير و اشعث از کوفه به صحرا مى‌رفتند، و هر دو به بدگويى على عليه‌السّلام سرگرم بودند، در اين هنگام سوسمارى بر آنان گذشت، آن‌ها آن سوسمار را صدا کردند، که أبا حسل دستت را بده تا به جاى على با تو بيعت کنيم، وقتى که اين خبر به حضرت رسيد فرمودند، اين دو تن در قيامت برانگيخته شوند؛ در حالى که پيشوايشان سوسمارى باشد....

    نظم

    يك از آنان كه خصم شاه باشدجرير ابن عبداللَّه باشد
    بد او با اشعث ابن قيس ياورمنافق هر دو با هم قرن و همسر
    زشه هر گار را فكر شكستنبدو آن بسته‌اش را در گسستن
    به هنگامى بسوى كشور شامروانش داشت شاه نيك فرجام
    كه گردد از معاويّه خبر دار كه چون بايست با وى كردنش كار
    به بيند در سرش سوداى جنگ است و يا بر بيعت از جنگش درنگ است
    بكين و جنگ يا در صلح و بيعتكند با وى نكو اتمام حجّت...

    جلد نهم کتاب نيز به کلمات قصار نهج‌البلاغه مى‌پردازد.

    در تدوين کتاب، مؤلف سعى داشته است که اشعار آن ساده و روان و بى‌تکلّف از کار بيرون آمده و در عين حال تا آن جا که در خور توش و توان بوده است، از جنبه ادبى شايان برخوردار باشد.

    وضعيت کتاب

    کتاب بدون پاورقى و ارجاعات مى‌باشد و شرح بعضى از لغات و عبارت در داخل پرانتز در مقابل آن‌ها در متن ذکر شده است. همچنين کتاب بدون بخش فهرست‌ها مى‌باشد.


    پانویس


    وابسته‌ها