نهجالبلاغة نبراس السیاسة و منهل التربیة (مقالات کنگره سوم)
نام کتاب | نهجالبلاغة نبراس السیاسة و منهل التربیة (مقالات کنگره سوم) |
---|---|
نام های دیگر کتاب | نبراس السیاسه و منهل التربیه |
پدیدآورندگان | جمعی از علما و متفکرین (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 38 /ک9ن9 |
موضوع | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغه - مقالهها و خطابهها
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغه - کنگرهها |
ناشر | بنياد نهجالبلاغه |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1404 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE3508AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
"نهجالبلاغه نبراس السياسة و منهل التربية" كتابى است، به زبان عربى كه گزيدهاى از مباحث و بررسىهاى علمى درباره نهجالبلاغه را كه در خلال سه كنگره نهجالبلاغه برگزار شده، در جمهورى اسلامى ايران ارائه شده است، در برمىگيرد.
اين كتاب دستاورد تلاش شمارى از دانشمندان و متفكران شيعه و سنى است.
ساختار
كتاب حاضر مشتمل بر مقدمهاى كه توسط موسسه نهجالبلاغه نگاشته شده، پيام امام خمينى(ره) به كنگره هزاره نهجالبلاغه كه در سال 1360 ايراد شده و دوازده مقاله مىباشد.
گزارش محتوا
در مقاله نخست اين كتاب كه در واقع گزارشى از كنگره سوم هزاره نهجالبلاغه است، استاد لبيب وجيه بيضون ابتدا به معرفى بنياد نهجالبلاغه، برنامههاى ارائه شده در اين كنگره كه از تاريخ 13 رجب 1430ق. به مدت پنج روز ادامه يافته است، مىپردازد.
در مقاله دوم با عنوان "نهجالبلاغة بعد ألف عام" به قلم محمدعلى إسبر، از سوريه، با اشاره به تشكيكاتى كه درباره صحت انتساب نهجالبلاغه توسط برخى ابراز شده، به بررسى اين شبهات پرداخته و به طور ويژه از تشكيكاتى كه توسط احمد حسن الزيّات در كتاب "تاريخ الادب العربى" در اين خصوص مطرح گرديده ياد مىكند و بدانها پاسخ مىگويد.
در مقاله دوم با عنوان "الضمان الاجتماعى كما يصوره الامام على(ع)" به قلم شيخ محمدعلى تسخيرى، به موضوع ضمان اجتماعى از ديدگاه امام(ع) پرداخته شده است. به گفته نويسنده، ضمان اجتماعى از زواياى متعددى قابل بررسى است؛ از جمله از نقطهنظر اقتصادى، حقوقى، امنيتى، اخلاقى، تربيتى و... اما آنچه ابتداء از كاربرد اين اصطلاح به ذهن تبادر مىكند، همان ضمان اقتصادى و حقوقى است و نويسنده به بررسى اين دو نوع ضمان با استفاده از فرمايشات حضرت در نهجالبلاغه مىپردازد.
مقاله سوم با عنوان "نقض شبهة الاضافات فى نهجالبلاغة" به قلم سيد عبدالزهراء الحسينى الخطيب؛ مؤلف كتاب مصادر نهجالبلاغة و اسانيده، به يكى از شبهاتى كه درباره نهجالبلاغه مطرح شده پاسخ داده مىشود.
توضيح اينكه از جمله شبهاتى كه درباره نهجالبلاغه مطرح شده اين است كه برخى با استناد به كلام سيد رضى در پايان نهجالبلاغه كه گفته است:...عزم را بر اين جزم نموديم كه در آخر هر بخشى برگهاى سفيدى بيفزاييم تا از قلم افتادهها را برگيريم و چيزهايى را كه بعد به دست مىآوريم پيرو آنها كنيم... اين شبهه را مطرح كردهاند كه پس از سيد رضى اضافاتى به نهجالبلاغه راه يافته كه نوشته خود سيد رضى نمىباشد و توسط ديگران بدان افزوده شده است و باعث شده كتاب اينگونه حجيم گردد.
نويسنده مقاله اين شبهه را همانند شبههاى كه درباره صحت انتساب نهجالبلاغه به اميرالمومنين(ع) مطرح شده، افتراء محض دانسته و بدان پاسخ مىگويد.
در مقاله چهارم با عنوان "خواطر مستوحاة من مطالعة نهجالبلاغة" به قلم حاج شيخ تورى از كشور سنگال، نويسنده به برداشتهاى زيبايى كه با مطالعه نهجالبلاغه بدانها دست يافته است، اشاره مىكند.
مقاله پنجم با عنوان "تساوى القوى و الضعيف فى نهج الامام على(ع) بالحق" به قلم شيخ سليمان يحفوفى از لبنان، به موضوع تساوى حقوقى اقويا و ضعفا در حكومت اميرالمومنين(ع) با استفاده از فرمايشات حضرت در نهجالبلاغه پرداخته شده است.
در ششمين مقاله با عنوان "المرأة فى الاسلام و من خلال نهجالبلاغة" به قلم استاد لبيب بيضون از سوريه، طى چهار فصل به موضوعات ذيل پرداخته شده است:
فصل اول: زن در مفهوم اسلامى آن.
در اين فصل نويسنده به موضوع آفرينش آدم و حوا، برخوردارى انسان(مرد يا زن) از روح انسانى، كرامت انسانى زن و مرد، تقسيم امكانات و استعدادها ميان زن و مرد و هماهنگى وظايف با استعدادها پرداخته است.
در فصل دوم نويسنده به پرسشهايى كه يكى از روزنامهنگاران زن ايرانى در پايان كنگره هزاره نهجالبلاغه برگزار شده، در سال 1401ق. در تهران، پاسخ مىدهد. اين سوالات با توجه به فرمايشات حضرت در نهجالبلاغه در مورد زنان، براى وى مطرح شده بوده است.
در فصل سوم بين صفات و ويژگىهاى مرد و زن مقايسهاى صورت گرفته و برترى هر يك از زن و مرد بر ديگرى در يك يا چند تا از اين صفات بيان گرديده است.
و در واپسين فصل، به بررسى ديدگاه حضرت درباه زن با استفاده از نهجالبلاغه پرداخته شده و موضوعاتى چون: غيرت زن و غيرت مرد، مكر زنان، مشورت با زنان، بهترين صفات زنان، لزوم مستور بودن زنان و عدم آميختگى آنان با مردان، جهاد زنان و...مطرح گرديده است.
تعليقات علامه سيد جعفر مرتضى عاملى در پايان اين مقاله، درج گرديده است.
در مقاله هفتم با عنوان "من وحى القرآن" به قلم حسين مسعودى از ايران، به جايگاه رفيع نهجالبلاغه اشاره شده و از آن به عنوان كتابى كه پايينتر از كلام خالق و فراتر از كلام آفريدگان است، ياد شده است.
در مقاله هشتم با عنوان "الزهد فى نهجالبلاغة" به قلم عيسى سليمان حبيب از سوريه، به مفهوم زهد و گستره آن، خاستگاه زهد، زاهد حقيقى و...پراخته شده است.
مقاله نهم با عنوان "الفقر، أسبابه و علاجه" به قلم استاد لبيب بيضون، ضمن سه فصل به موضوعات ذيل پرداخته شده است:
فصل اول: ماهيت فقر كه شامل مباحثى چون: تعريف فقر و فقير، درجات فقير، نسبى بودن فقر، معانى فقر، فقر ناپسند، فقر دين(كه در واقع فقر حقيقى همين است)، فقر پسنديده و....مىباشد.
فصل دوم: اسباب فقر كه شامل اسباب تكوينى، شخصى و اجتماعى مىشود.
فصل سوم: درمان فقر. نويسنده بر اين باور است كه در اسلام درمان فقر جز با جهانبينى اسلامى و پايبندى به نظام اقتصادى اسلام امكانپذير نيست. تنها در پرتو تمسك به جهانبينى اسلامى است كه مىتوان خطوط اصلى عدالت اجتماعى در اسلام را كه منجر به ريشهكنى فقر و تهيدستى مىشود، بازشناخت و به درمان فقر اقدام نمود. به گفته نويسنده، ارزشهاى مورد نظر عدالت اجتماعى اسلام، تنها ارزشهاى مادى نيست، بلكه ارزشهاى معنوى را نيز در برمىگيرد. سپس از عقيده به خداى واحد، ايمان توحيدى-اجتماعى، اصل برادرى مومنان با يكديگر، برابرى مردم در حقوق، حرمت مسلمان و...به عنوان عواملى كه به ريشهكن كردن فقر در جامعه كمك مىكند، ياد كرده و از راههاى درمان فقر از نقطه نظر اقتصادى، با توجه به جنبه فردى و اجتماعى آن، سخن مىگويد و در ادامه به موضوع ربا و علت تحريم آن در اسلام اشاره مىكند.
در پايان اين مقاله نيز، تعليقات سيد جعفر مرتضى درج گرديده است.
مقاله دهم اين مجموعه با عنوان "الدرس اللسانى المستنبط من الرسالة الالهية فى نهجالبلاغة" به قلم دكتر تهامى الراجى الهاشمى از كشور مغرب عربى، به بررسى فقرهاى از خطبه 198 نهجالبلاغه از زوايه زبانشناسى پرداخته است.
يازدهمين مقاله اين مجموعه با عنوان "الفقر: مكافحته و علاجه"، به قلم دكتر محمد خير الحلوانى از كشور سوريه، به موضوع فقر؛ دشوارىها و نيز راه درمان آن اختصاص يافته است. نويسنده به معرفى راهحلهاى مختلفى كه در نظامهاى كمونيستى و ماركسيستى و نيز سرمايهدارى در اين باره ارائه شده پرداخته و سپس راهحل اسلامى علاج معضل فقر را ارائه مىنمايد.
در پايان اين مقاله هم تعليقات سيد جعفر مرتضى درج گرديده است.
مقاله دوازدهم با عنوان "مكانة الطبقة العاملة و دورها فى وقاية المجتمع" به قلم محمد بامباانجاى از كشور سنگال، به بررسى جايگاه طبقه كارگر و نقش آن در حفظ جامعه از نگاه امام(ع) پرداخته شده و بخشهايى از عهدنامه مالك اشتر به بحث و بررسى گذارده شده است.
وضعيت كتاب
كتاب مشتمل بر پاورقىهايى به قلم نويسندگان مقالات و فهرست مطالب در ابتدا مىباشد.
منابع مقاله
1- متن كتاب
2- مقدمه موسسه نهجالبلاغه