۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علىعليهالسلام' به 'علیعليهالسلام') |
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
از اول كه نام «سيرى در نهجالبلاغه» به آن داد، توجه داشته است كه اين كار جز يك «سير» و يك «گردش» نام ديگرى نمىتواند داشته باشد؛ هرگز نمىتوان اين كوشش مختصر را «تحقيق» ناميد. چنانچه خود ايشان مىفرمايند، نه وقت و فرصت يك تحقيق را داشتم و نه خودم را لايق و شايسته اين كار مىدانستم. به علاوه تحقيق عميق و دقيق در محتواى نهجالبلاغه و شناخت مكتب على و همچنين تحقيق در اسناد و مدارك نهجالبلاغه كار يك فرد نيست، كار گروه است. ولى از باب «ما لا يُدْرَكُ كُلُّهُ لايُتْرَكُ كُلُّهُ» و به حكم اينكه كارهاى كوچك راه را براى كارهاى بزرگ باز مىكند، سير و گردش خود را شروع كردم. متأسفم كه همين سير هم به پايان نرسيد. برنامهاى كه براى اين سير تنظيم كرده بودم- كه در فصل سوم كتاب ذكر شده است- به علت گرفتارىهاى زياد ناتمام ماند. نمىدانم موفق خواهم شد كه بار ديگر به اين سير بپردازم يا نه، ولى سخت آرزومندم. | از اول كه نام «سيرى در نهجالبلاغه» به آن داد، توجه داشته است كه اين كار جز يك «سير» و يك «گردش» نام ديگرى نمىتواند داشته باشد؛ هرگز نمىتوان اين كوشش مختصر را «تحقيق» ناميد. چنانچه خود ايشان مىفرمايند، نه وقت و فرصت يك تحقيق را داشتم و نه خودم را لايق و شايسته اين كار مىدانستم. به علاوه تحقيق عميق و دقيق در محتواى نهجالبلاغه و شناخت مكتب على و همچنين تحقيق در اسناد و مدارك نهجالبلاغه كار يك فرد نيست، كار گروه است. ولى از باب «ما لا يُدْرَكُ كُلُّهُ لايُتْرَكُ كُلُّهُ» و به حكم اينكه كارهاى كوچك راه را براى كارهاى بزرگ باز مىكند، سير و گردش خود را شروع كردم. متأسفم كه همين سير هم به پايان نرسيد. برنامهاى كه براى اين سير تنظيم كرده بودم- كه در فصل سوم كتاب ذكر شده است- به علت گرفتارىهاى زياد ناتمام ماند. نمىدانم موفق خواهم شد كه بار ديگر به اين سير بپردازم يا نه، ولى سخت آرزومندم. | ||
مؤلف در ابتدا به معرفى نهجالبلاغه پرداخته و مىگويد كه اين مجموعه نفيس و زيبا به نام «نهجالبلاغه» كه اكنون در دست ماست و روزگار از كهنه كردن آن ناتوان است و گذشت زمان و ظهور افكار و انديشههاى نوتر و روشنتر مرتباً بر ارزش آن افزوده است، منتخبى از «خطابهها» و «دعاها» و «وصايا» و «نامهها» و «جملههاى كوتاه» مولاى متقيان على عليهالسلام است كه به وسيله سيد شريف بزرگوار «رضى» (رضوان اللَّه عليه) در حدود هزار سال پيش گردآورى شده است. | |||
يك بخش از بخشهاى اساسى نهجالبلاغه مسائل مربوط به الهيات و ماوراءالطبيعه است. در مجموع خطبهها و نامهها و كلمات قصار، در حدود چهل نوبت درباره اين مطالب بحث شده است. البته بعضى از اين موارد جملههاى كوتاهى است؛ ولى غالباً چند سطر و احياناً چند صفحه است. | يك بخش از بخشهاى اساسى نهجالبلاغه مسائل مربوط به الهيات و ماوراءالطبيعه است. در مجموع خطبهها و نامهها و كلمات قصار، در حدود چهل نوبت درباره اين مطالب بحث شده است. البته بعضى از اين موارد جملههاى كوتاهى است؛ ولى غالباً چند سطر و احياناً چند صفحه است. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در فصلى كه مربوط به ذات و صفات پروردگار است، به نمونههايى از بحثهاى نهجالبلاغه درباره مسائل مربوط به الهيات؛ يعنى مسائل مربوط به ذات و صفات حق را مىپردازد و سپس ارزيابى و مقايسه مختصرى به عمل مىآورد. | در فصلى كه مربوط به ذات و صفات پروردگار است، به نمونههايى از بحثهاى نهجالبلاغه درباره مسائل مربوط به الهيات؛ يعنى مسائل مربوط به ذات و صفات حق را مىپردازد و سپس ارزيابى و مقايسه مختصرى به عمل مىآورد. | ||
چنانچه | چنانچه مؤلف در بخش سوم اشاره مىدارد، در نهجالبلاغه مطالب مربوط به اهل سلوك و عبادت فراوان آمده است. به عبارت ديگر، ترسيمها از چهره عبادت و عبادت پيشگان شده است؛ گاهى سيماى عُبّاد و سُلّاك از نظر شب زندهدارىها، خوف و خشيتها، شوق و لذتها، سوز و گدازها، آه و نالهها، تلاوت قرآنها ترسيم و نقاشى شده است، گاهى واردات قلبى و عنايات غيبى كه در پرتو عبادت و مراقبه و جهاد نفس نصيبشان مىگردد، بيان شده است. گاهى تأثير عبادت از نظر «گناهزدايى» و محو آثار تيره گناهان مورد بحث قرار گرفته است، گاهى به اثر عبادت از نظر درمان پارهاى بيمارىهاى اخلاقى و عقدههاى روانى اشاره شده است و گاهى ذكرى از لذتها و بهجتهاى خالص و بىشائبه و بىرقيب عبّاد و زهّاد و سالكان راه به ميان آمده است. | ||
از جمله مسائلى كه در نهجالبلاغه فراوان درباره آنها بحث شده است، و شهيد به آنها اشاره مىكند، مسائل مربوط به حكومت و عدالت است كه در بخش چهارم به آنها اشاره مىشود. | از جمله مسائلى كه در نهجالبلاغه فراوان درباره آنها بحث شده است، و شهيد به آنها اشاره مىكند، مسائل مربوط به حكومت و عدالت است كه در بخش چهارم به آنها اشاره مىشود. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
چنانچه شهيد اشاره مىدارد، بزرگترين بخش نهجالبلاغه بخش مواعظ است. تقريباً نيمى از نهجالبلاغه را اين بخش تشكيل مىدهد و بيشترين شهرت نهجالبلاغه مديون موعظهها و پندها و اندرزها و حكمتهاى عملى آن است. | چنانچه شهيد اشاره مىدارد، بزرگترين بخش نهجالبلاغه بخش مواعظ است. تقريباً نيمى از نهجالبلاغه را اين بخش تشكيل مىدهد و بيشترين شهرت نهجالبلاغه مديون موعظهها و پندها و اندرزها و حكمتهاى عملى آن است. | ||
همچنين | همچنين مؤلف در فصلى تحت عنوان (عمدهترين بخشهاى نهجالبلاغه) بيان مىدارد كه از مجموع 239 قطعهاى كه [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] تحت عنوان «خطب» جمع كرده است، (هر چند همه آنها خطبه نيست)، 86 خطبه موعظه است و البته بعضى از آنها مفصل و طولانى است. نظير خطبه 175 كه با جمله «انْتَفِعوا بِبَيانِ اللَّهِ» آغاز مىشود و خطبه «القاصعة» كه طولانىترين خطب نهجالبلاغه است و خطبه 184 (خطبة المتقين). | ||
از مجموع 79 قطعهاى كه تحت عنوان «كتب» (نامهها) گرد آورده است، (هر چند همه آنها نامه نيست)، 25 نامه تماماً موعظه است و يا متضمن جملههايى در نصيحت و اندرز و موعظه، و برخى از آنها مفصل و طولانى است، مانند نامه 31 كه اندرزنامه آن حضرت است، به فرزند عزيزش امام مجتبى عليهالسلام و پس از فرمان معروف آن حضرت به مالك اشتر طولانىترين نامههاست، و ديگر نامه 45 كه همان نامه معروف آن حضرت است، به عثمان بن حنيف والى بصره از طرف حكومت امام. | از مجموع 79 قطعهاى كه تحت عنوان «كتب» (نامهها) گرد آورده است، (هر چند همه آنها نامه نيست)، 25 نامه تماماً موعظه است و يا متضمن جملههايى در نصيحت و اندرز و موعظه، و برخى از آنها مفصل و طولانى است، مانند نامه 31 كه اندرزنامه آن حضرت است، به فرزند عزيزش امام مجتبى عليهالسلام و پس از فرمان معروف آن حضرت به مالك اشتر طولانىترين نامههاست، و ديگر نامه 45 كه همان نامه معروف آن حضرت است، به عثمان بن حنيف والى بصره از طرف حكومت امام. |
ویرایش