خاقانی، بدیل بن علی

    از ویکی‌نور
    تندیس خاقانی شروانی، بدیل بن علی در تبریز
    نام خاقانی شروانی، بدیل بن علی
    نام‌های دیگر ح‍ق‍ای‍ق‍ی‌ ش‍روان‍ی

    خ‍اق‍ان‍ی‌، اف‍ض‍ل‌ ال‍دی‍ن‌

    خ‍اق‍ان‍ی‌ ش‍روان‍ی‌، اف‍ض‍ل ‌ال‍دی‍ن‌

    نام پدر علی
    متولد 520ق
    محل تولد شروان از بلاد اران
    رحلت 595ق
    اساتید کافی‌الدین عمر

    نظام‌الدین ابوالعلاء گنجوی

    برخی آثار دیوان افضل‌الدین بدیل بن علی نجار خاقانی شروانی
    کد مؤلف AUTHORCODE02556AUTHORCODE

    افضل‌الدین بدیل بن علی نجار خاقانی شروانی، شاعر قرن ششم هجری، یکی از بزرگ‎ترین شعرای قصیده‌سرای ایران و صاحب سبک خاص است.

    ولادت، نام، تبار و موطن

    هرچند سال ولادت خاقانی معلوم نیست اما فروزانفر با ارائه دلایل مشروحی سال 520ق را زمان ولادت خاقانی می‌داند و این تاریخ با ضبط نسخه‌ای از جنگ لالا اسماعیل که موردتوجه شفیعی کدکنی است مطابقت دارد[۱].

    در اشعارش چندین ‎جا از سال 500ق، به عنوان زادروز خویش سخن رانده و گفته است:

    از لفظ من که پانصد هجرت چو من نزاد ماند هزار سال دگر مخبر سخاش[۲]

    . نام او بنا بر آنچه از تذکره‌ها برمی‌آید، بدیل است و علاوه خود او نیز در مواردی چند به نام خویش اشاره کرده است و می‌گوید:

    بدل من آمدم اندر جهان سنائی رابدین دلیل پدر نام بدیل نهاد

    اما بعضی از تذکره‌نویسان نام او را ابراهیم و بعضی عثمان دانسته و ابوبدیل را برای او کنیه آورده‌اند. اما آنهایی که نامش را ابراهیم دانسته‌اند به استناد این بیت است که می‌گوید:

    بخوان معنی آرائی براهیمی پدید آمدز پشت آزر صنعت، علی نجار شروانی

    و این دلیل درست نیست؛ زیرا در اینجا مقصود ابراهیم بت‌شکن است و یاء وحدت قرینه آن است که به آخر اعلام متصل نمی‌شود[۳]. در تحفة العراقین گوید:

    ...
    وز سوی پدر دروگرم داناستاد سخن‎تراش دوران
    از بر خلایقم سبک‌‌بار بر مائده علی نجار

    بنابراین قول آنان‌که نام پدر او را ابراهیم و جدش را علی دانسته‌اند، درست نیست. مادرش عیسوی نسطوری بود که بعد اسلام آورد و به‌طوری‌که اشاره می‌کند پیشه او طباخی بوده است:

    هستم ز پی غذای جانورطباخ‌نسب ز سوی مادر

    همچنین جدش را هم جولاه ذکر می‌کند:

    جولاه‌نژادم از سوی جد در صنعت من کمال ابجد[۴]

    .

    به‌طوری‌که از موارد بسیار از دیوان او و به عبارات مختلف برمی‌آید، مولد اصلی خاقانی، شهر شروان از بلاد اران است و در بسیاری از کتب تاریخ و جغرافیا و تذکره نیز موطن اصلی او شروان ذکر شده است، اما بعضی به‌غلط او را شیروانی دانسته‌اند[۵].

    خاقانی در خانواده بسیار فقیری به دنیا آمد، اما عم او عمر، ملقّب به کافی‌الدین‎، طبیب و فیلسوف بود و زندگی مرفّهی داشت. او پس از مرگ برادر، فرزند برادر را حمایت و تا بیست‌وپنج سالگی نگهداری و پرستاری کرد و در تحصیل و تربیتش کوشید[۶].

    پس از اینکه کافی‌الدین وفات یافت و خاقانی را در 25 سالگی تنها گذاشت، خاقانی که مقدمات علوم را نزد او آموخته بود و استعدادی سرشار و فراوان داشت، نزد مربی دیگری رفت و او نظام‌الدین ابوالعلاء گنجوی شاعر دربار منوچهر شروان شاه بود و استاد شعرا بشمار می‌رفت. پیوستگی خاقانی با ابوالعلاء به‌احتمال قوی‌تر میانه سال‎های 540-550ق، بوده و وفات ابوالعلاء گنجوی به روایت کتاب شاهد صادق، به سال 554ق، واقع شده است.[۷].

    سوانح ایام

    از مهم‎ترین وقایع زمان زندگی خاقانی می‌توان مسافرت‎ها، گرفتاری در زندان و مرگ زن و فرزند و خویشان را بشمار آورد[۸]. گفته تذکره‌نویسان درباره زندانی شدن خاقانی این است که او بر اثر فرار از شروان به امر شروان شاه دستگیر و زندانی شده است.[۹]. پس از گرفتاری زندان و سایر مشقات زندگی و حسدورزی حسودان و بدخواهان و امثال آن، دردناک‎ترین حوادث و سخت‎ترین مصائب زندگی خاقانی، مرگ فرزند و زن و خویشان او بوده است.[۱۰].

    مذهب

    خاقانی در مذهب بر طریقه تسنن و پیرو شافعیه بوده است و این معنی از اشعارش برمی‌آید و در موارد بسیار از طریقه تسنن و احکام آن سخن گفته و علاوه بر این ائمه شافعیه مانند محمد بن یحیی و محمد اسعد حفده و مانند آنها را مدح گفته یا در مرثیه آنان شعر سروده است.[۱۱].

    مقام ادبی

    در قدرت‎ سخنوری او کافی است بگوییم که مانند مجسّمه‌سازی است که باریک‎کاری‌های تندیس مرمرین را‎ در پیکر خارا پدید می‌آرد‎ و زیبایی‎ و استحکام را به‌طرز دلاویز در هم می‌آمیزد. خاقانی از نوآوران قرن ششم هجری و اول کسی است که از فرسودگی لغات و ترکیبات به سبب کثرت تکرار، در طول زمان، سخن رانده است‎ وترمیم و تعویض کلمات و ترکیبات فرسوده را برعهده دبیران روشن‌بین وگویندگان صاحب‎ذوق گذاشته است[۱۲].

    برروی‌هم باید او را مبتکر یک سبک تازه در سخن‌سرایی بدانیم[۱۳].

    وفات

    خاقانی بنا بر اصح اقوال، در سال 595ق، در تبریز وفات یافته است.[۱۴].

    آثار

    1. دیوان اشعار؛
    2. تحفة العراقین؛
    3. منشآت خاقانی.

    پانویس

    1. ستوده‌نیا، محیا؛ نیک‌منش، مهدی، ص21
    2. ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه ده
    3. ر.ک: همان، صفحه شش
    4. ر.ک: همان، صفحه هفت
    5. ر.ک: همان، صفحه هشت
    6. ر.ک: همان، صفحه دوازده؛ زنجانی، برات، ص155
    7. ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه سیزده و چهارده
    8. ر.ک: همان، صفحه شانزده
    9. ر.ک: همان، صفحه نوزده
    10. ر.ک: همان، صفحه بیست‌ودو
    11. ر.ک: همان، صفحه بیست‌وشش
    12. ر.ک: زنجانی، برات، ص155
    13. ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه پنجاه‌ودو
    14. ر.ک: همان، صفحه پنجاه‌ویک

    منابع مقاله

    1. سجادی، ضیاءالدین، «دیوان افضل‌الدین بدیل بن علی نجار خاقانی شروانی»، تهران، انتشارات زوار، چاپ هفتم، 1382.
    2. زنجانی، برات، «اصطلاحات طبی در آثار خاقانی شروانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، جستارهای ادبی، بهار 1363، شماره 65، صفحه 155 تا 190.
    3. ستوده‌نیا، محیا؛ نیک‌منش، مهدی، نقد خاقانی در تذکره‌های فارسی، مجله کاوش‌نامه زبان و ادبیات فارسی، پاییز و زمستان 1395، شماره 33.

    وابسته‌ها