دیوان اشعار ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی

    از ویکی‌نور
    ‏دیوان اشعار ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی
    دیوان اشعار ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی
    پدیدآورانيغمايي، بدرالدين (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرجلايرنامه ديوان
    ناشرشرق
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1366ق,
    موضوعشعر فارسی - قرن 13ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏PIR‎‏ ‎‏7297‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    دیوان اشعار ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی، مشتمل بر اشعار فارسی و عربی ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی (متوفی 1251ق)، متخلص به ثنایی است. در ضمیمه این کتاب اثر دیگر قائم‌مقام با نام مثنوی جلایرنامه آمده است.

    کتاب توسط سید بدرالدین یغمایی تصحیح شده است.

    ساختار

    کتاب مشتمل بر سه بخش است:

    1. مقدمه مصحح با عنوان گوشه‌هایی از زندگی پرفرازونشیب قائم‌مقام فراهانی؛
    2. اشعار پارسی و تازی او، مشتمل بر 1606 بیت پارسی و 87 بیت عربی (قطعات پارسی، دوبیتی و رباعیات، یعنی از صفحه 145 تا 154 کتاب به حساب نیامده است)؛
    3. مثنوی جلایرنامه، شامل 1124 بیت که بر اساس نسخه استاد وحید دستگردی به‌وسیله نگارنده تصحیح و تحشیه شده و منضم به این دیوان است.[۱].

    گزارش محتوا

    کتاب با نگاهی به گوشه‌هایی از زندگی پرفرازونشیب قائم‌مقام فراهانی و آثارش آغاز شده است. نسب قائم‌مقام با سی‌وهفت واسطه از طریق امام زین‌العابدین(ع)، به امیرالمؤمنین علی(ع) می‌رسد و اکثر آنان افرادی هستند که از نظر ادب و فرهنگ و تاریخ و یا سیاست و خدمات دیوانی و اداری منشأ اثر بوده‌اند[۲].

    در بخشی از این مقدمه، به خدمات قائم‌مقام پرداخته شده است. از جمله مهم‎ترین خدمات قائم‌مقام، خدمت به فرهنگ کشور بوده است؛ بدین‎‎ معنی که سیاق و عبارات و نوشته‌های ایران را که از زمان صفویه رو به انحطاط گذاشته بود و مبدل به عبارت‌پردازی‌های مغلق شده، تغییر و تبدیل به عبارات سهل و ساده داده است و در واقع می‌توان قائم‌مقام را معمار نثر جدید فارسی بشمار آورد و منشآت وی گواه صادقی بر این مدعاست. قائم‌مقام نه‌تنها در نثر، بلکه در شعر نیز قدرتی بسزا دارد و در این فن هرچند که شاگرد مکتب شعرای خراسان است، اما مانند نثر، صاحب ابتکار و تصرف و شیرین‌کاری و تجدد است؛ خاصه در اشعاری که قصدی خاص دارد و می‌خواهد چیزی بگوید و مطلبی بپروراند و از آن جمله است قصیده «نونیه» که بعد از یکی از شکست‎های مجاهدان در آذربایجان که موجب شکست لشکریان ولیعهد نیز گردید و کارها را خراب و اختیار را از کف سردار لشکر به‌در برد، می‌گوید و می‌موید:

    آه، از این قوم بی‎حمیت و بی‌دین کرد ری، ترک خمسه و لر قزوین[۳]

    اشعار کتاب با قصیده‌ای در تبریک ورود ولیعهد از تهران به تبریز آغاز شده است. پس از آن قصیده دیگری در مدح و اندرز ولیعهد و قصیده‌ای در هجو و نکوهش آصف‌الدوله آمده است.[۴]. قصاید قائم‌مقام فراهانی را می‌توان با‎ توجه‎ به‎ مضمون و نوع ادبی، به انواع: «مدح»، «گلایه»، «اندرز»، «هجو»، «نکوهش»، «مطایبه» و «طنز» تقسیم‌بندی نمود‎ که وجود این انواع ادبی، حاکی از استقلال فکری وی و عدم وابستگی محض‎ به دربار است. قائم‎‎مقام، با آمیختن و ادغام مدیحه با انواع ادبی دیگر، حتی انواع متناقضی همچون قدح (به‌منظور نقد و آگاهی‌بخشی)، شیوه‌ای متفاوت با معاصران خود در پیش گرفته و با فاصله گرفتن از ستایش‎‎های یک‌جانبه، نگاه ابزاری خود به مدح را آشکار می‌سازد. دغدغه و حساسیت قائم‌مقام نسبت به مسائل سیاسی، مالی و اخلاقی دربار، در جهت حفظ منافع‎ ملی‎ بوده که با توجه به انتقادناپذیری درباریان، وی از قالب مدح و ستایشگری در جهت بیان این دغدغه‌ها، استفاده می‌کند[۵].

    قائم‌مقام با سرودن دیوانی بر اساس مضامین ‎و انواع ادبی مختلف – به‌ویژه مسائل زمان و جامعه پیرامونی - ‎قابلیت و استعداد ادبی خود را مورد‎ تأیید‎ و تحلیل‎ بسیاری از محققان قرار داده‎ است‎. کمتر‎ شعری از قائم‌مقام دیده می‌شود که ناظر بر یک حادثه اجتماعی نباشد. از سویی‎ دیگر‎، مدایح قائم‌مقام نیز سمت ‎و سویی متفاوت با دیگر شاعران معاصر خود دارد: «مدائح او نه مانند‎ مدائح‎ فتحعلی‌خان صبا و قاآنی آن‎قدر مبالغه‌آمیز و مستهجن است و نه مثل‎ مدائح سروش و محمودخان ملک‌الشعراء آن‎قدر شیرین و مستحسن». همچنین درباره اهداف و انگیزه قائم‌مقام‎ از‎ مدیحه‌سرایی آمده است که: «در مدحیه‌های او که به سیاق‎ قصاید‎ کهن پارسی و بیشتر در مدح عباس‎میرزای ولیعهد سروده شده‌اند، محور اصلی مضمون بر مسائل‎ سیاسی‎ و اجتماعی‎ روز و هشدار و توجه دادن به خطرات و آفاتی است که کشور و سلطنت را‎ تهدید‎ می‌کند». البته گفتنی است که هشدار و تنبیه، بخشی از اهداف و اغراض‎ قائم‎‎مقام‎ از مدیحه‌سرایی را شامل می‌شود[۶].

    مثنوی جلایرنامه نماینده ذوق و سلیقه قائم‌مقام است که از زبان یک تن از خدمتگزاران خویش «جلایر» نام گفته است. قائم‌مقام این مثنوی را دور از تکلف شاعرانه و بدون رعایت اصول و قواعد شعری و لغوی و خلاصه به زبان عامیانه و هزل و به‌منظور شکایت و انتقاد از نابسامانی‌های آن زمان و از جمله نمایاندن نکات ذیل بیان داشته است:

    1. چون پس از معاهده ترکمان‎چای جنجال و هیاهوی بسیاری در بین توده مردم بوده و سخن از خادم و خائن می‌رانده‌اند، قائم‌مقام بدین‌وسیله خادم و خائن را معرفی نموده است.
    2. به این طریق خدمات عباس‎میرزا نایب‌السلطنه را به فتحعلی‎ شاه و عموم مردم ایران اعلام داشته است.[۷].

    متن جلایرنامه برابر با نسخه‌ای است که مرحوم وحید دستگردی پس از مقابله با حدود پانزده نسخه تصحیح نموده و پیوست سال دهم مجله ارمغان که خود مدیریت آن را برعهده داشته چاپ و منتشر ساخته است؛ با این تفاوت که متن مزبور فاقد حواشی و توضیحات بوده است.[۸].

    جلایرنامه با این ابیات آغاز می‌شود:

    چنین گوید غلام تو جلایرکه من رفتم ز شرا تا ملایر
    بدیدم جملگی شهزادگان را همه سرو سهی آزادگان را[۹]

    .


    وضعیت کتاب

    در ابتدای کتاب تصویر شجرنامه درختی قائم‌مقام که با 37 واسطه از طریق امام زین‌العابدین به امام علی(ع) می‌رسد، از کتاب جهادیه میرزا بزرگ قائم‌مقام فراهانی نقل شده است.

    مصحح کتاب با استفاده از نسخه وحید دستگردی واژه‌ها و جمله‌هایی را که نادرست به نظر می‌آمده یا کتابت آن ویژه عصر قاجار بوده را تصحیح کرده و به‌صورت متداول امروزی در میان [] آورده و در توضیحات به آن اشاره کرده است.

    در انتهای کتاب، شش فهرست ذکر شده که عبارتند از:

    1. فهرست نام کسان؛
    2. فهرست نام جای‌ها، کوه‌ها، رودها، ستاره‌ها، اشیاء و...؛
    3. فهرست قبیله‌ها، دسته‌ها، مذهب‌ها، سلسله‌ها و...؛
    4. فهرست لغات و ترکیبات و اصطلاحات که در متن و توضیحات آمده است؛
    5. فهرست کتاب‌ها؛
    6. فهرست واژه‌های ترکی.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ده
    2. ر.ک: همان، صفحه پنج
    3. ر.ک: همان، صفحه نه و ده
    4. ر.ک: متن کتاب، ص1 و 4
    5. ر.ک: مدرسی، فاطمه و دیگران، ص‎303
    6. ر.ک: همان، ص‎289
    7. ر.ک: متن کتاب، ص165
    8. ر.ک: همان، ص166
    9. ر.ک: همان، ص167

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. مدرسی، فاطمه و دیگران، «مدح و اغراض آن در قصاید ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نثرپژوهی ادب فارسی، بهار و تابستان 1396، شماره 41، صفحه 285 تا 308.

    وابسته‌ها