حجة التفاسير و بلاغ الإكسير: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'فخر رازى' به 'فخر رازى')
    جز (جایگزینی متن - 'ایازی، محمدعلی' به 'ایازی، سید محمدعلی')
     
    (۵۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR01992J1.jpg|بندانگشتی|حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر]]
    | تصویر =NUR01992J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =حجة التفاسير و بلاغ الإكسير
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر
    [[بلاغی، عبدالحجه]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =فارسی
    |نام های دیگر کتاب
    | کد کنگره =
    |data-type='otherBookNames'|
    | موضوع =
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[بلاغی، عبدالحجه]] (نويسنده)
    |-
    |زبان  
    |data-type='language'|فارسی
    |-
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|
    |-
    |ناشر
    |data-type='publisher'|حکمت (چاپخانه)
    |-
    |مکان نشر
    |data-type='publishPlace'|قم - ایران
    |-
    |سال نشر
    |data-type='publishYear'| 1386 هـ.ق
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE1992AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | ناشر =
    حکمت (چاپخانه)
    | مکان نشر =قم - ایران
    | سال نشر = 1386 ق


    «حجة التفاسير و بلاغ الاكسير»يا«تفسير من لا يحضره المفسر و التفسير»از تفاسير قرن چهاردهم شيعۀ دوازده امامى محسوب مى‌گردد كه توسط سيد عبدالحجه مراغى به زبان فارسى تأليف شده است. اين تفسير شامل تمام آيات قرآن مى‌باشد.
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01992AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =7
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =01992
    | کتابخوان همراه نور =01992
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}


    مولف روش بيانى و تحليلى با رويكرد تربيتى پيش گرفته و به بيان عقايد ملل و نحل و فرق و مذاهب پرداخته است. از روايات كمتر استفاده مى‌كند و بحث‌هاى تاريخى و اعتقادى فراوان دارد.
    '''حجة التفاسير و بلاغ الإکسیر''' یا «تفسير من لا يحضره المفسر و التفسير» از تفاسير قرن چهاردهم شيعۀ دوازده امامى محسوب مى‌گردد كه توسط [[بلاغی، سید عبدالحجت|سيد عبدالحجه بلاغی]] به زبان فارسى تأليف شده است. اين تفسير شامل تمام آيات قرآن مى‌باشد.


    مولف در جلد نخستين اين كتاب، بحث مبسوط و جداگانه‌اى دربارۀ تاريخ انسان و چگونگى آفرينش و تاريخ انبياء همراه با نقشه‌هاى جغرافيايى، و در جلد دوم تفصيل برخى وقايع و حوادث از ولادت عيسى(ع) تا ولادت پيامبر اكرم(ص) و حوادث آستانۀ بعثت و تاريخ شهرهاى مكه و مدينه و وقايعى از سيرۀ پيامبر(ص) و آثار آن مورد بحث قرار داده است. هدف از طرح اين مباحث، به دست دادن فضاى كلى نزول قرآن و عواملى است كه منتهى به نزول آيات گرديده است.البته در اين مقدمۀ طولانى به برخى از مباحث علوم قرآنى و آنچه كه به شناخت قرآن مربوط مى‌گردد اشاره دارد.بحثهاى تطبيقى ميان كتاب انجيل، تورات و اوستا با قرآن از ديگر مباحث اين جلد مى‌باشد.
    مؤلف روش بيانى و تحليلى با رويكرد تربيتى پيش گرفته و به بيان عقايد ملل و نحل و فرق و مذاهب پرداخته است. از روايات كمتر استفاده مى‌كند و بحث‌هاى تاريخى و اعتقادى فراوان دارد.
     
    مؤلف در جلد نخستين اين كتاب، بحث مبسوط و جداگانه‌اى دربارۀ تاريخ انسان و چگونگى آفرينش و تاريخ انبياء همراه با نقشه‌هاى جغرافيايى، و در جلد دوم تفصيل برخى وقايع و حوادث از ولادت عيسى(ع) تا ولادت پيامبر اكرم(ص) و حوادث آستانۀ بعثت و تاريخ شهرهاى مكه و مدينه و وقايعى از سيرۀ پيامبر(ص) و آثار آن مورد بحث قرار داده است. هدف از طرح اين مباحث، به دست دادن فضاى كلى نزول قرآن و عواملى است كه منتهى به نزول آيات گرديده است.البته در اين مقدمۀ طولانى به برخى از مباحث علوم قرآنى و آنچه كه به شناخت قرآن مربوط مى‌گردد اشاره دارد.بحثهاى تطبيقى ميان كتاب انجيل، تورات و اوستا با قرآن از ديگر مباحث اين جلد مى‌باشد.


    == مصادر تفسير ==
    == مصادر تفسير ==




    مفسر در تفسير خود از تفاسيرى مانند مجمع البيان، صافى، كاشفى، انوار التنزيل بيضاوى، روح البيان، ابوالفتوح رازى، تفسير كيوان و [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] بهره گرفته است، و از كتابهايى مانند [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ع)|بحار الانوار]]، حق اليقين مرحوم مجلسى، كافى،جامع عباسى، [[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست ابن نديم]]، اسباب النزول واحدى، انيس الاعلام فخر الاسلام و...مطالبى نقل مى‌نمايد. در لغت نيز از مفردات [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] و قاموس بهره مى‌برد.
    مفسر در تفسير خود از تفاسيرى مانند [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]، صافى، كاشفى، انوار التنزيل بيضاوى، روح البيان، [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]]، تفسير كيوان و [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] بهره گرفته است، و از کتاب‌هايى مانند [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحار الانوار]]، حق اليقين [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]]، [[الکافی|كافى]]، جامع عباسى، [[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست ابن نديم]]، اسباب النزول واحدى، انيس الاعلام فخر الاسلام و...مطالبى نقل مى‌نمايد. در لغت نيز از مفردات [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] و قاموس بهره مى‌برد.


    == روش تفسير ==
    == روش تفسير ==




    روش كلى وى در تفسير بر اين ترتيب است كه بعد از ذكر مقدمه‌اى كوتاه در اهميت سوره، فضل آن و فضل تلاوت آن، مكى، مدنى بودن، تعداد آيات، تعداد كلمات و حروف آن، به بخش تفسير مى‌پردازد تفسير را بعد از ذكر آيه يا آيات،با ترجمۀ فارسى آنها و توضيح دربارۀ يكايك واژه‌ها، آغاز مى‌كند، در برخى موارد ايشان، اقدام به شرح و تفسير چند مرحله‌اى مى‌نمايد، ابتدا در بحثى اجمالى به بررسى معانى و شرح كلمات و عدد آنها مى‌پردازد، سپس توضيحى در مورد آيات در قالب مقدمه 1،2،3 و...و دوباره به سراغ كلمات و فرازها براى توضيح تكميلى مى‌رود.
    روش كلى وى در تفسير بر اين ترتيب است كه بعد از ذكر مقدمه‌اى كوتاه در اهميت سوره، فضل آن و فضل تلاوت آن، مكى، مدنى بودن، تعداد آيات، تعداد كلمات و حروف آن، به بخش تفسير مى‌پردازد تفسير را بعد از ذكر آيه يا آيات، با ترجمۀ فارسى آنها و توضيح دربارۀ يكايك واژه‌ها، آغاز مى‌كند، در برخى موارد ايشان، اقدام به شرح و تفسير چند مرحله‌اى مى‌نمايد، ابتدا در بحثى اجمالى به بررسى معانى و شرح كلمات و عدد آنها مى‌پردازد، سپس توضيحى در مورد آيات در قالب مقدمه 1،2،3 و...و دوباره به سراغ كلمات و فرازها براى توضيح تكميلى مى‌رود.


    در تفسير از نكات ادبى، ذكر اشعار و امثال فارسى و عربى، وجوه تفسيرى و اقوال مفسرين، قصص، حكايات و شواهدى از اخبار و تاريخ بهره مى‌برد.
    در تفسير از نكات ادبى، ذكر اشعار و امثال فارسى و عربى، وجوه تفسيرى و اقوال مفسرين، قصص، حكايات و شواهدى از اخبار و تاريخ بهره مى‌برد.
    خط ۵۶: خط ۴۴:
    ويژگى مهم اين تفسير بهره‌گيرى از معلومات عمومى دربارۀ شناخت اديان و مقايسۀ آن با دين اسلام و نيز قرآن مى‌باشد، ويژگى دوم، طرح مطالب تاريخى و نقل قصه‌ها و حكايت‌ها است كه مطالعۀ كتاب را جاذبه بخشيده و تفسير را خواندنى‌تر كرده است.
    ويژگى مهم اين تفسير بهره‌گيرى از معلومات عمومى دربارۀ شناخت اديان و مقايسۀ آن با دين اسلام و نيز قرآن مى‌باشد، ويژگى دوم، طرح مطالب تاريخى و نقل قصه‌ها و حكايت‌ها است كه مطالعۀ كتاب را جاذبه بخشيده و تفسير را خواندنى‌تر كرده است.


    شأن نزول را بيشتر از اسباب النزول واحدى و مجمع البيان نقل مى‌كند. در آيات احكام به بسط احكام فقهى نمى‌پردازد، بلكه به ذكر اقوال و مذاهب، مقارنۀ بين آنها و ترجيح مذهب اماميه همراه با استدلال جزئى و ذكر اسرار مى‌پردازد. از اسرائيليات پرهيز مى‌نمايد. گاه در نقل اقوال به نقد آنان نيز مى‌پردازد،به‌خصوص در نقل از تورات و انجيل و تطبيق آن با قرآن، از نقد آنها غفلت نمى‌ورزد.
    شأن نزول را بيشتر از اسباب النزول واحدى و [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] نقل مى‌كند. در آيات احكام به بسط احكام فقهى نمى‌پردازد، بلكه به ذكر اقوال و مذاهب، مقارنۀ بين آنها و ترجيح مذهب اماميه همراه با استدلال جزئى و ذكر اسرار مى‌پردازد. از اسرائيليات پرهيز مى‌نمايد. گاه در نقل اقوال به نقد آنان نيز مى‌پردازد، به‌خصوص در نقل از تورات و انجيل و تطبيق آن با قرآن، از نقد آنها غفلت نمى‌ورزد.


    به طور معمول بعد از نقل اقوال مفسرين، لغويين و حكايت‌هاى تاريخى، به بيان ديدگاه خود پيرامون موضوع مى‌پردازد بدين جهت گاه به مطالب متفاوت و متفرق (هر آنچه به ذهن مفسر آمده است)در ارتباط با آيه و قرآن مى‌پردازد، از نقل مطالب علمى از تفسير جواهر طنطاوى تا روزنامه‌ها و مجلات و كتب ديگر، همه و همه در تفسير آمده‌اند.
    به طور معمول بعد از نقل اقوال مفسرين، لغويين و حكايت‌هاى تاريخى، به بيان ديدگاه خود پيرامون موضوع مى‌پردازد بدين جهت گاه به مطالب متفاوت و متفرق (هر آنچه به ذهن مفسر آمده است) در ارتباط با آيه و قرآن مى‌پردازد، از نقل مطالب علمى از تفسير جواهر طنطاوى تا روزنامه‌ها و مجلات و كتب ديگر، همه و همه در تفسير آمده‌اند.


    مفسر در مقدمۀ كوتاه خود بيان مى‌دارد كه:
    مفسر در مقدمۀ كوتاه خود بيان مى‌دارد كه:


    1-در نقل از تورات و انجيل،چاپ لندن سال 1947 م ملاك بوده است.
    1-در نقل از تورات و انجيل، چاپ لندن سال 1947‌م ملاك بوده است.


    2-در شمارۀ آيات،مطابق چاپ قرآن ركن الملكى عمل شده است.
    2-در شمارۀ آيات، مطابق چاپ قرآن ركن الملكى عمل شده است.


    3-در شمارۀ كلمات و عدد حروف سور بخشى مطابق تفسير ابوالفتوح رازى و قسمتى مطابق تفسير تنوير المقباس بوده است.
    3-در شمارۀ كلمات و عدد حروف سور بخشى مطابق [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|تفسيرابوالفتوح رازى]] و قسمتى مطابق تفسير تنوير المقباس بوده است.


    و بيان مى‌دارد كه «ب» علامت اختصارى مفسر مى‌باشد و «ه‍» دلالت بر انتهى دارد.
    و بيان مى‌دارد كه «ب» علامت اختصارى مفسر مى‌باشد و «ه‍» دلالت بر انتهى دارد.
    خط ۷۳: خط ۶۱:




    تاريخ تأليف اين تفسير از 1385 تا 1387ق مى‌باشد. نخستين چاپ آن در سال 1386ق،1345 ش توسط چاپخانۀ حكمت در قم به قطع وزيرى، عرضه شده است.
    تاريخ تأليف اين تفسير از 1385 تا 1387ق مى‌باشد. نخستين چاپ آن در سال 1386ق،1345‌ش توسط چاپخانۀ حكمت در قم به قطع وزيرى، عرضه شده است.


    فهرست تفصيلى مطالب در پايان هر جلد، راهنماى محققان به مطالب اصلى و فرعى آن مى‌باشد.
    فهرست تفصيلى مطالب در پايان هر جلد، راهنماى محققان به مطالب اصلى و فرعى آن مى‌باشد.


    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==
    1-مقدمۀ تفسير و ساير مجلدات آن
    1-مقدمۀ تفسير و ساير مجلدات آن


    2-دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهى بهاء الدين خرمشاهى ج 1 ص 387 و ص 695
    2-دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهى [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء‌الدين خرمشاهى]] ج 1 ص387 و ص695


    3-المفسرون حياتهم و منهجهم سيد محمد على ايازى ص 448
    3-المفسرون حياتهم و منهجهم [[ایازی، سید محمدعلی|سيد محمد على ايازى]] ص448
     
    4-طبقات مفسران شيعه دكتر عقيقى بخشايشى ج 4 ص 370


    4-طبقات مفسران شيعه [[عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم|دكتر عقيقى بخشايشى]] ج 4 ص370


    {{تفاسیر}}
    {{تفاسیر}}


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}




    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/19906 مطالعه کتاب حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۵۵

    حجة التفاسير و بلاغ الإكسير
    حجة التفاسير و بلاغ الإكسير
    پدیدآورانبلاغی، عبدالحجه (نویسنده)
    ناشرحکمت (چاپخانه)
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1386 ق
    چاپ1
    زبانفارسی
    تعداد جلد7
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    حجة التفاسير و بلاغ الإکسیر یا «تفسير من لا يحضره المفسر و التفسير» از تفاسير قرن چهاردهم شيعۀ دوازده امامى محسوب مى‌گردد كه توسط سيد عبدالحجه بلاغی به زبان فارسى تأليف شده است. اين تفسير شامل تمام آيات قرآن مى‌باشد.

    مؤلف روش بيانى و تحليلى با رويكرد تربيتى پيش گرفته و به بيان عقايد ملل و نحل و فرق و مذاهب پرداخته است. از روايات كمتر استفاده مى‌كند و بحث‌هاى تاريخى و اعتقادى فراوان دارد.

    مؤلف در جلد نخستين اين كتاب، بحث مبسوط و جداگانه‌اى دربارۀ تاريخ انسان و چگونگى آفرينش و تاريخ انبياء همراه با نقشه‌هاى جغرافيايى، و در جلد دوم تفصيل برخى وقايع و حوادث از ولادت عيسى(ع) تا ولادت پيامبر اكرم(ص) و حوادث آستانۀ بعثت و تاريخ شهرهاى مكه و مدينه و وقايعى از سيرۀ پيامبر(ص) و آثار آن مورد بحث قرار داده است. هدف از طرح اين مباحث، به دست دادن فضاى كلى نزول قرآن و عواملى است كه منتهى به نزول آيات گرديده است.البته در اين مقدمۀ طولانى به برخى از مباحث علوم قرآنى و آنچه كه به شناخت قرآن مربوط مى‌گردد اشاره دارد.بحثهاى تطبيقى ميان كتاب انجيل، تورات و اوستا با قرآن از ديگر مباحث اين جلد مى‌باشد.

    مصادر تفسير

    مفسر در تفسير خود از تفاسيرى مانند مجمع البيان، صافى، كاشفى، انوار التنزيل بيضاوى، روح البيان، ابوالفتوح رازى، تفسير كيوان و فخر رازى بهره گرفته است، و از کتاب‌هايى مانند بحار الانوار، حق اليقين مرحوم مجلسى، كافى، جامع عباسى، الفهرست ابن نديم، اسباب النزول واحدى، انيس الاعلام فخر الاسلام و...مطالبى نقل مى‌نمايد. در لغت نيز از مفردات راغب اصفهانى و قاموس بهره مى‌برد.

    روش تفسير

    روش كلى وى در تفسير بر اين ترتيب است كه بعد از ذكر مقدمه‌اى كوتاه در اهميت سوره، فضل آن و فضل تلاوت آن، مكى، مدنى بودن، تعداد آيات، تعداد كلمات و حروف آن، به بخش تفسير مى‌پردازد تفسير را بعد از ذكر آيه يا آيات، با ترجمۀ فارسى آنها و توضيح دربارۀ يكايك واژه‌ها، آغاز مى‌كند، در برخى موارد ايشان، اقدام به شرح و تفسير چند مرحله‌اى مى‌نمايد، ابتدا در بحثى اجمالى به بررسى معانى و شرح كلمات و عدد آنها مى‌پردازد، سپس توضيحى در مورد آيات در قالب مقدمه 1،2،3 و...و دوباره به سراغ كلمات و فرازها براى توضيح تكميلى مى‌رود.

    در تفسير از نكات ادبى، ذكر اشعار و امثال فارسى و عربى، وجوه تفسيرى و اقوال مفسرين، قصص، حكايات و شواهدى از اخبار و تاريخ بهره مى‌برد.

    ويژگى مهم اين تفسير بهره‌گيرى از معلومات عمومى دربارۀ شناخت اديان و مقايسۀ آن با دين اسلام و نيز قرآن مى‌باشد، ويژگى دوم، طرح مطالب تاريخى و نقل قصه‌ها و حكايت‌ها است كه مطالعۀ كتاب را جاذبه بخشيده و تفسير را خواندنى‌تر كرده است.

    شأن نزول را بيشتر از اسباب النزول واحدى و مجمع البيان نقل مى‌كند. در آيات احكام به بسط احكام فقهى نمى‌پردازد، بلكه به ذكر اقوال و مذاهب، مقارنۀ بين آنها و ترجيح مذهب اماميه همراه با استدلال جزئى و ذكر اسرار مى‌پردازد. از اسرائيليات پرهيز مى‌نمايد. گاه در نقل اقوال به نقد آنان نيز مى‌پردازد، به‌خصوص در نقل از تورات و انجيل و تطبيق آن با قرآن، از نقد آنها غفلت نمى‌ورزد.

    به طور معمول بعد از نقل اقوال مفسرين، لغويين و حكايت‌هاى تاريخى، به بيان ديدگاه خود پيرامون موضوع مى‌پردازد بدين جهت گاه به مطالب متفاوت و متفرق (هر آنچه به ذهن مفسر آمده است) در ارتباط با آيه و قرآن مى‌پردازد، از نقل مطالب علمى از تفسير جواهر طنطاوى تا روزنامه‌ها و مجلات و كتب ديگر، همه و همه در تفسير آمده‌اند.

    مفسر در مقدمۀ كوتاه خود بيان مى‌دارد كه:

    1-در نقل از تورات و انجيل، چاپ لندن سال 1947‌م ملاك بوده است.

    2-در شمارۀ آيات، مطابق چاپ قرآن ركن الملكى عمل شده است.

    3-در شمارۀ كلمات و عدد حروف سور بخشى مطابق تفسيرابوالفتوح رازى و قسمتى مطابق تفسير تنوير المقباس بوده است.

    و بيان مى‌دارد كه «ب» علامت اختصارى مفسر مى‌باشد و «ه‍» دلالت بر انتهى دارد.

    نسخه شناسى

    تاريخ تأليف اين تفسير از 1385 تا 1387ق مى‌باشد. نخستين چاپ آن در سال 1386ق،1345‌ش توسط چاپخانۀ حكمت در قم به قطع وزيرى، عرضه شده است.

    فهرست تفصيلى مطالب در پايان هر جلد، راهنماى محققان به مطالب اصلى و فرعى آن مى‌باشد.

    منابع مقاله

    1-مقدمۀ تفسير و ساير مجلدات آن

    2-دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهى بهاء‌الدين خرمشاهى ج 1 ص387 و ص695

    3-المفسرون حياتهم و منهجهم سيد محمد على ايازى ص448

    4-طبقات مفسران شيعه دكتر عقيقى بخشايشى ج 4 ص370

    وابسته‌ها