آقانجفی، محمدتقی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '.↵==' به '. ==') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'آقا نجفی اصفهانی (ابهام زدایی)' به 'آقا نجفی اصفهانی (ابهامزدایی)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
{{کاربردهای دیگر|اصفهانی (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|اصفهانی (ابهام زدایی)}} | ||
{{اشتباه نشود|ایوان کیفی، محمدتقی بن عبدالرحیم}} | {{اشتباه نشود|ایوان کیفی، محمدتقی بن عبدالرحیم}} | ||
{{کاربردهای دیگر|آقا نجفی اصفهانی ( | {{کاربردهای دیگر|آقا نجفی اصفهانی (ابهامزدایی)}} | ||
'''آقا نَجَفى، شيخ محمدتقى رازى''' (1262 - 1332ق / 1846 - 1914م)، از مراجع بزرگ دوره ناصرالدین شاه قاجار، فرزند [[نجفی اصفهانی، محمدباقر|محمدباقر آقا نجفی اصفهانی]] و نوه [[ایوان کیفی، محمدتقی بن عبدالرحیم|محمد تقی رازی]] | '''آقا نَجَفى، شيخ محمدتقى رازى''' (1262 - 1332ق / 1846 - 1914م)، از مراجع بزرگ دوره ناصرالدین شاه قاجار، فرزند [[نجفی اصفهانی، محمدباقر|محمدباقر آقا نجفی اصفهانی]] و نوه [[ایوان کیفی، محمدتقی بن عبدالرحیم|محمد تقی رازی]] | ||
== نسب == | ==نسب == | ||
پدر وى، [[نجفی اصفهانی، محمدباقر|شيخ محمدباقر]] از دانشمندان روزگار خود بود و جد وى، [[ایوان کیفی، محمدتقی بن عبدالرحیم|شيخ محمدتقى رازى]]، نویسنده «[[هداية المسترشدين في شرح أصول معالمالدين|هداية المسترشدين]]»، مقام اجتهاد و رهبرى داشت. نياكان آقا نجفى، از ايوانكى ورامین بودند. جدش در آغاز جوانى به عراق رفت و پس از سالها تحصيل علم، اصفهان را برای سكونت و فعالیتهای دينى برگزيد و در آنجا حوزه درسى داير كرد. | پدر وى، [[نجفی اصفهانی، محمدباقر|شيخ محمدباقر]] از دانشمندان روزگار خود بود و جد وى، [[ایوان کیفی، محمدتقی بن عبدالرحیم|شيخ محمدتقى رازى]]، نویسنده «[[هداية المسترشدين في شرح أصول معالمالدين|هداية المسترشدين]]»، مقام اجتهاد و رهبرى داشت. نياكان آقا نجفى، از ايوانكى ورامین بودند. جدش در آغاز جوانى به عراق رفت و پس از سالها تحصيل علم، اصفهان را برای سكونت و فعالیتهای دينى برگزيد و در آنجا حوزه درسى داير كرد. | ||
== ولادت == | ==ولادت == | ||
آقا نجفى، در 22 ربيعالثانى 1262ق / 19 مارس 1846م، در اصفهان زاده شد. | آقا نجفى، در 22 ربيعالثانى 1262ق / 19 مارس 1846م، در اصفهان زاده شد. | ||
== تحصیلات == | ==تحصیلات == | ||
مقدمات علوم را در محضر پدرش فراگرفت و پس از آن به نجف رفت و درآنجا به تحصيل علم ادامه داد. از محضر [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|میرزا محمدحسن شيرازى]] كه زمانى در اصفهان از شاگردان جدّ خود او بود و نيز شيخ مهدى کاشفالغطاء و شيخ راضى نجفى، بهره گرفت تا به مقام اجتهاد رسيد. | مقدمات علوم را در محضر پدرش فراگرفت و پس از آن به نجف رفت و درآنجا به تحصيل علم ادامه داد. از محضر [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|میرزا محمدحسن شيرازى]] كه زمانى در اصفهان از شاگردان جدّ خود او بود و نيز شيخ مهدى کاشفالغطاء و شيخ راضى نجفى، بهره گرفت تا به مقام اجتهاد رسيد. | ||
== بازگشت به اصفهان == | ==بازگشت به اصفهان == | ||
سپس به اصفهان بازگشت و هم در زمان حيات پدر مرجعيت عام يافت و صاحب نفوذ و قدرت معنوى فراوان شد. او را بهعنوان «جامع علوم معقول و منقول» شناخته و به قوّت حافظه، حضور ذهن، نكتویى، سخاوت و شجاعت ستودهاند. | سپس به اصفهان بازگشت و هم در زمان حيات پدر مرجعيت عام يافت و صاحب نفوذ و قدرت معنوى فراوان شد. او را بهعنوان «جامع علوم معقول و منقول» شناخته و به قوّت حافظه، حضور ذهن، نكتویى، سخاوت و شجاعت ستودهاند. | ||
== توجه به امور اجتماعی == | ==توجه به امور اجتماعی == | ||
طىّ دوران مرجعيت و حكومت شرعى و عرفى خود در اصفهان، در كمك به مردم، رفع ستم از ايشان و تأمین وسايل آسايش آنان كوشا بود. حدود شرعى را اجرا مىكرد و نسبت به حسن جريان زندگانى و تحصيل طلاب علومِ دينى اهتمام مىورزيد. | طىّ دوران مرجعيت و حكومت شرعى و عرفى خود در اصفهان، در كمك به مردم، رفع ستم از ايشان و تأمین وسايل آسايش آنان كوشا بود. حدود شرعى را اجرا مىكرد و نسبت به حسن جريان زندگانى و تحصيل طلاب علومِ دينى اهتمام مىورزيد. | ||
== مبارزه با ظلم == | ==مبارزه با ظلم == | ||
به ناصرالدين شاه و دستگاه حكومت او بىاعتنا بود و با ظل السلطان، فرزند شاه كه حاكم اصفهان بود و بسيار بر مردم ستم مىكرد، همواره درگیر بود، اما در واقع قدرت او از قدرت حاكم اصفهان افزونتر بود. | به ناصرالدين شاه و دستگاه حكومت او بىاعتنا بود و با ظل السلطان، فرزند شاه كه حاكم اصفهان بود و بسيار بر مردم ستم مىكرد، همواره درگیر بود، اما در واقع قدرت او از قدرت حاكم اصفهان افزونتر بود. | ||
ظل السلطان، آقا نجفى را مانع تاخت و تاز، چپاول و تجاوز خود مىيافت. مأموران استعمارى انگلستان نيز كه برای بسط تسلط دولت متبوع خود بر ایران، برنامههاى گسترده داشتند و قدرت اجتماعى آقا نجفى را مانع اجراى نقشههاى خویش مىيافتند، از او بيمناك بودند. همه این كسان و عمّال ايشان، در تضعيف وى بسيار كوشيدند و چون مردم به او اقبال و علاقه داشتند، كارى از پيش نبردند. | ظل السلطان، آقا نجفى را مانع تاخت و تاز، چپاول و تجاوز خود مىيافت. مأموران استعمارى انگلستان نيز كه برای بسط تسلط دولت متبوع خود بر ایران، برنامههاى گسترده داشتند و قدرت اجتماعى آقا نجفى را مانع اجراى نقشههاى خویش مىيافتند، از او بيمناك بودند. همه این كسان و عمّال ايشان، در تضعيف وى بسيار كوشيدند و چون مردم به او اقبال و علاقه داشتند، كارى از پيش نبردند. | ||
== انتقال به تهران == | ==انتقال به تهران == | ||
مخالفان آقا نجفی یک بار توانستند با تحریک ناصرالدين شاه و ترساندن وى (كه خود نيز از آقا نجفى بيمناك بود و توسعه نفوذ وى و بىباكى او در اجراى حدود شرعى را تعرضى نسبت به حدود اختيارات و قدرتهاى خود مىشمرد)، فرمان انتقال آقا نجفى را به تهران از وى بگیرند، اما آقا نجفى در تهران هم علاوه بر داير ساختن حوزه درسى، به مبارزه سياسى و روشن ساختن ذهن مردم نسبت به فساد دربار و نظام حاكم و سرانجام مداخلات بيگانگان در امور كشور، ادامه داد و چون خطر فعاليت وى در پايتخت برای رژيم بيشتر بود، او را به اصفهان بازگرداندند. همانند این حادثه، در 1321ق / 1903م، در هنگام سلطنت مظفرالدين شاه نيز تكرار شد. | مخالفان آقا نجفی یک بار توانستند با تحریک ناصرالدين شاه و ترساندن وى (كه خود نيز از آقا نجفى بيمناك بود و توسعه نفوذ وى و بىباكى او در اجراى حدود شرعى را تعرضى نسبت به حدود اختيارات و قدرتهاى خود مىشمرد)، فرمان انتقال آقا نجفى را به تهران از وى بگیرند، اما آقا نجفى در تهران هم علاوه بر داير ساختن حوزه درسى، به مبارزه سياسى و روشن ساختن ذهن مردم نسبت به فساد دربار و نظام حاكم و سرانجام مداخلات بيگانگان در امور كشور، ادامه داد و چون خطر فعاليت وى در پايتخت برای رژيم بيشتر بود، او را به اصفهان بازگرداندند. همانند این حادثه، در 1321ق / 1903م، در هنگام سلطنت مظفرالدين شاه نيز تكرار شد. | ||
آقا نجفى، در جنبش تنباكو از آغازگران مبارزه بود. به تهديدات ظل السلطان و شاه اعتنا نكرد و پرچم مخالفت را از دست ننهاد. در عين حال، از فعالیتهای علمى نيز غافل نشد و آثار بسيار از خود به جاى گذاشت. تعداد آثار او را برخى، بيش از 100 دانستهاند. | آقا نجفى، در جنبش تنباكو از آغازگران مبارزه بود. به تهديدات ظل السلطان و شاه اعتنا نكرد و پرچم مخالفت را از دست ننهاد. در عين حال، از فعالیتهای علمى نيز غافل نشد و آثار بسيار از خود به جاى گذاشت. تعداد آثار او را برخى، بيش از 100 دانستهاند. | ||
== وفات == | ==وفات == | ||
وى در 11 شعبان 1332ق 5/ ژوئيه 1914م، در اصفهان درگذشت و در جوار مرقد امامزاده احمد (على المشهور، نواده امام باقر(ع))، به خاک سپرده شد. | وى در 11 شعبان 1332ق 5/ ژوئيه 1914م، در اصفهان درگذشت و در جوار مرقد امامزاده احمد (على المشهور، نواده امام باقر(ع))، به خاک سپرده شد. | ||
نسخهٔ ۲۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۰
نام | آقانجفی، محمدتقی بن محمدباقر |
---|---|
نامهای دیگر | آقانجفی اصفهانی
ایوان کیفی اصفهانی، محمدتقی بن محمدباقر مسجدشاهی، محمدتقی بن محمدباقر نجفی، محمدتقی |
نام پدر | شيخ محمدباقر |
متولد | 1262ق |
محل تولد | اصفهان |
رحلت | 1332ق |
اساتید | میرزا محمدحسن شيرازى
شيخ مهدى کاشفالغطاء شيخ راضى نجفى |
برخی آثار | عيون أخبار الرضا عليهالسلام (ترجمه آقانجفی) |
کد مؤلف | AUTHORCODE00878AUTHORCODE |
آقا نَجَفى، شيخ محمدتقى رازى (1262 - 1332ق / 1846 - 1914م)، از مراجع بزرگ دوره ناصرالدین شاه قاجار، فرزند محمدباقر آقا نجفی اصفهانی و نوه محمد تقی رازی
نسب
پدر وى، شيخ محمدباقر از دانشمندان روزگار خود بود و جد وى، شيخ محمدتقى رازى، نویسنده «هداية المسترشدين»، مقام اجتهاد و رهبرى داشت. نياكان آقا نجفى، از ايوانكى ورامین بودند. جدش در آغاز جوانى به عراق رفت و پس از سالها تحصيل علم، اصفهان را برای سكونت و فعالیتهای دينى برگزيد و در آنجا حوزه درسى داير كرد.
ولادت
آقا نجفى، در 22 ربيعالثانى 1262ق / 19 مارس 1846م، در اصفهان زاده شد.
تحصیلات
مقدمات علوم را در محضر پدرش فراگرفت و پس از آن به نجف رفت و درآنجا به تحصيل علم ادامه داد. از محضر میرزا محمدحسن شيرازى كه زمانى در اصفهان از شاگردان جدّ خود او بود و نيز شيخ مهدى کاشفالغطاء و شيخ راضى نجفى، بهره گرفت تا به مقام اجتهاد رسيد.
بازگشت به اصفهان
سپس به اصفهان بازگشت و هم در زمان حيات پدر مرجعيت عام يافت و صاحب نفوذ و قدرت معنوى فراوان شد. او را بهعنوان «جامع علوم معقول و منقول» شناخته و به قوّت حافظه، حضور ذهن، نكتویى، سخاوت و شجاعت ستودهاند.
توجه به امور اجتماعی
طىّ دوران مرجعيت و حكومت شرعى و عرفى خود در اصفهان، در كمك به مردم، رفع ستم از ايشان و تأمین وسايل آسايش آنان كوشا بود. حدود شرعى را اجرا مىكرد و نسبت به حسن جريان زندگانى و تحصيل طلاب علومِ دينى اهتمام مىورزيد.
مبارزه با ظلم
به ناصرالدين شاه و دستگاه حكومت او بىاعتنا بود و با ظل السلطان، فرزند شاه كه حاكم اصفهان بود و بسيار بر مردم ستم مىكرد، همواره درگیر بود، اما در واقع قدرت او از قدرت حاكم اصفهان افزونتر بود. ظل السلطان، آقا نجفى را مانع تاخت و تاز، چپاول و تجاوز خود مىيافت. مأموران استعمارى انگلستان نيز كه برای بسط تسلط دولت متبوع خود بر ایران، برنامههاى گسترده داشتند و قدرت اجتماعى آقا نجفى را مانع اجراى نقشههاى خویش مىيافتند، از او بيمناك بودند. همه این كسان و عمّال ايشان، در تضعيف وى بسيار كوشيدند و چون مردم به او اقبال و علاقه داشتند، كارى از پيش نبردند.
انتقال به تهران
مخالفان آقا نجفی یک بار توانستند با تحریک ناصرالدين شاه و ترساندن وى (كه خود نيز از آقا نجفى بيمناك بود و توسعه نفوذ وى و بىباكى او در اجراى حدود شرعى را تعرضى نسبت به حدود اختيارات و قدرتهاى خود مىشمرد)، فرمان انتقال آقا نجفى را به تهران از وى بگیرند، اما آقا نجفى در تهران هم علاوه بر داير ساختن حوزه درسى، به مبارزه سياسى و روشن ساختن ذهن مردم نسبت به فساد دربار و نظام حاكم و سرانجام مداخلات بيگانگان در امور كشور، ادامه داد و چون خطر فعاليت وى در پايتخت برای رژيم بيشتر بود، او را به اصفهان بازگرداندند. همانند این حادثه، در 1321ق / 1903م، در هنگام سلطنت مظفرالدين شاه نيز تكرار شد. آقا نجفى، در جنبش تنباكو از آغازگران مبارزه بود. به تهديدات ظل السلطان و شاه اعتنا نكرد و پرچم مخالفت را از دست ننهاد. در عين حال، از فعالیتهای علمى نيز غافل نشد و آثار بسيار از خود به جاى گذاشت. تعداد آثار او را برخى، بيش از 100 دانستهاند.
وفات
وى در 11 شعبان 1332ق 5/ ژوئيه 1914م، در اصفهان درگذشت و در جوار مرقد امامزاده احمد (على المشهور، نواده امام باقر(ع))، به خاک سپرده شد.
آثار
از جمله آثار مهم وى، این رسايل و کتابها را مىتوان نام برد: الاجتهاد والتقليد؛ اسرار الآيات؛ اسرار الشريعة؛ اصولالدين و انوار العارفين؛ بحر الحقائق، تأویل الآيات الباهرة في العترة الطاهرة؛ ترجمه عيون اخبار الرضا؛ اشارات ايمانية؛ اسرار الزيارة و برهان الانابة.
منابع مقاله
دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد 1، ص481، محمدعلى مولوى.
تبارنامه
جعفر کاشفالغطا | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمدرحیم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
؟ | محمدتقی رازی نجفی اصفهانی | محمدحسین نجفی اصفهانی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||
سید صدرالدین عاملی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زمزم بیگم | محمد باقر نجفی اصفهانی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمدتقی آقا نجفی اصفهانی | نورالله نجفی اصفهانی | محمدحسین نجفی اصفهانی | جمالالدین نجفی اصفهانی | اسماعیل نجفی اصفهانی | محمدعلی نجفی اصفهانی | ||||||||||||||||||||||||||||||||
موسی نجفی | محمدرضا نجفی اصفهانی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||