مصادر نهج‌البلاغة و أسانيده: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'استناد نهج‌البلاغه (ابهام زدایی)' به 'استناد نهج‌البلاغه (ابهام‌زدایی)')
     
    (۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
     
    {{کاربردهای دیگر|استناد نهج‌البلاغه (ابهام‌زدایی)}}
     
    {{کاربردهای دیگر|استناد نهج‌البلاغه (ابهام زدایی)}}
     
     


    '''مصادر نهج‌البلاغة و أسانيده''' اثر [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهراء الحسينى الخطیب]]، كتابى است به زبان عربى در چهار جلد درباره مصادر و اسناد كتاب شريف نهج‌البلاغة.
    '''مصادر نهج‌البلاغة و أسانيده''' اثر [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهراء الحسينى الخطیب]]، كتابى است به زبان عربى در چهار جلد درباره مصادر و اسناد كتاب شريف نهج‌البلاغة.
    خط ۳۹: خط ۳۵:
    سيدعبدالزهراء، شهرها و كتاب‌خانه‌ها را چونان صاحب [[موسوعة الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدير]] براى نگارش كتاب مصادر خود درنورديده است. مصادر نهج‌البلاغة استمرار راه پژوهش‌گرانى است كه سخنان مولا را در منابع و كتب معتبر مورد كاوش قرار داده‌اند تا به طالبان مأخذ و منبع عرضه كنند و ايشان را به منبع علوم نبوى رهنمون شوند.
    سيدعبدالزهراء، شهرها و كتاب‌خانه‌ها را چونان صاحب [[موسوعة الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدير]] براى نگارش كتاب مصادر خود درنورديده است. مصادر نهج‌البلاغة استمرار راه پژوهش‌گرانى است كه سخنان مولا را در منابع و كتب معتبر مورد كاوش قرار داده‌اند تا به طالبان مأخذ و منبع عرضه كنند و ايشان را به منبع علوم نبوى رهنمون شوند.


    [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهراء حسينى]]، در اثر خود پس از آوردن مقدمه مرتضى آل‌ياسين، دكتر مصطفى جواد و توفيق فكيكى كه همگى از صاحب‌نظران نهج‌البلاغة هستند، مقدمه‌اى ذكر كرده و به معنا، مفهوم مصادر، انواع و اقسام آن، توصيف نهج‌البلاغة و ويژگى‌هاى آن پرداخته است. آن گاه به ذكر شبهات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] مى‌پردازد و آن را نقد مى‌كند و به دنبال آن وارد اصل مطلب كه مأخذشناسى و منبع‌يابى نهج‌البلاغة است، شده است. كه در اينجا به خلاصه‌اى از آنها اكتفا مى‌كنيم.
    [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهراء حسينى]]، در اثر خود پس از آوردن مقدمه مرتضى آل‌ياسين، دكتر مصطفى جواد و توفيق فكيكى كه همگى از صاحب‌نظران نهج‌البلاغة هستند، مقدمه‌اى ذكر كرده و به معنا، مفهوم مصادر، انواع و اقسام آن، توصيف نهج‌البلاغة و ويژگى‌هاى آن پرداخته است. آن گاه به ذكر شبهات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌ خلكان]] مى‌پردازد و آن را نقد مى‌كند و به دنبال آن وارد اصل مطلب كه مأخذشناسى و منبع‌يابى نهج‌البلاغة است، شده است. كه در اينجا به خلاصه‌اى از آنها اكتفا مى‌كنيم.


    == ويژگى‌هاى ادبى و معرفتى نهج‌البلاغة ==
    == ويژگى‌هاى ادبى و معرفتى نهج‌البلاغة ==
    خط ۵۶: خط ۵۲:
    برخوردارى از موسيقى كه اهل فن آن را به نيكويى درمى‌يابند.
    برخوردارى از موسيقى كه اهل فن آن را به نيكويى درمى‌يابند.


    == شبهات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] درباره نهج‌البلاغة ==
    == شبهات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌ خلكان]] درباره نهج‌البلاغة ==




    خط ۶۷: خط ۶۳:
    در نهج‌البلاغة از وصيت و وصايت سخن رفته است؛ در حالى كه در ميان مسلمانان چنين مبحثى مطرح نبوده است.
    در نهج‌البلاغة از وصيت و وصايت سخن رفته است؛ در حالى كه در ميان مسلمانان چنين مبحثى مطرح نبوده است.


    نهج‌البلاغة به سبک مسجع نوشته شده و از صناعات لفظى و معنوى زيادى استفاده شده كه تا آن زمان مرسوم نبوده است. لذا اين كتاب را نمى‌توان به على(ع) نسبت داد، بلكه در دوره‌هاى متأخر(نزديك به قرن هفتم زمان حيات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]]) نوشته شده است.
    نهج‌البلاغة به سبک مسجع نوشته شده و از صناعات لفظى و معنوى زيادى استفاده شده كه تا آن زمان مرسوم نبوده است. لذا اين كتاب را نمى‌توان به على(ع) نسبت داد، بلكه در دوره‌هاى متأخر(نزديك به قرن هفتم زمان حيات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌ خلكان]]) نوشته شده است.


    درباره موضوعاتى؛ مانند خفاش، طاووس، مورچه و ملخ چنان سخنان دقيقى مطرح شده است كه تا آن زمان مطرح نبوده، بلكه اين علوم و اطلاعات محصول عصر حاضر (عصر [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]]) است نه عصر على(ع)، به علاوه در سرزمين عربستان چنين حيواناتى يافت نمى‌شد.
    درباره موضوعاتى؛ مانند خفاش، طاووس، مورچه و ملخ چنان سخنان دقيقى مطرح شده است كه تا آن زمان مطرح نبوده، بلكه اين علوم و اطلاعات محصول عصر حاضر (عصر [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌ خلكان]]) است نه عصر على(ع)، به علاوه در سرزمين عربستان چنين حيواناتى يافت نمى‌شد.


    در نهج‌البلاغة سخنانى مطرح شده كه از آن بوى علم غيب به مشام مى‌رسد؛ يعنى گويى كه على(ع) داراى علم غيب بوده است و اين ادعا از على(ع) سخت به دور است.
    در نهج‌البلاغة سخنانى مطرح شده كه از آن بوى علم غيب به مشام مى‌رسد؛ يعنى گويى كه على(ع) داراى علم غيب بوده است و اين ادعا از على(ع) سخت به دور است.
    خط ۸۱: خط ۷۷:
    كتب ادبى حاضر حتى از برخى از مطالبى كه در نهج‌البلاغة آمده، بى‌بهره است و اين نشان مى‌دهد كه نهج‌البلاغة كتاب على(ع) نيست.
    كتب ادبى حاضر حتى از برخى از مطالبى كه در نهج‌البلاغة آمده، بى‌بهره است و اين نشان مى‌دهد كه نهج‌البلاغة كتاب على(ع) نيست.


    == نقد نظرات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] ==
    == نقد نظرات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌ خلكان]] ==




    [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] با استناد به دلايل عقلى، قرآنى و روايى به نقد برجسته‌ترين نظرات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] پرداخته است كه به طور مختصرى به آن‌ها مى‌پردازيم:
    [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] با استناد به دلايل عقلى، قرآنى و روايى به نقد برجسته‌ترين نظرات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌ خلكان]] پرداخته است كه به طور مختصرى به آن‌ها مى‌پردازيم:


    شبهه مربوط به صحابه. [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] درباره اين شبهه مى‌نويسد: «صحبه» به معناى معاشرت است و اختصاص به زمان كوتاه يا بلند ندارد، بلكه همين كه اندك مصاحبتى حاصل شود «صحبه» معنا پيدا مى‌كند. همچنين به كافر يا مؤمن هم اختصاص ندارد.
    شبهه مربوط به صحابه. [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] درباره اين شبهه مى‌نويسد: «صحبه» به معناى معاشرت است و اختصاص به زمان كوتاه يا بلند ندارد، بلكه همين كه اندك مصاحبتى حاصل شود «صحبه» معنا پيدا مى‌كند. همچنين به كافر يا مؤمن هم اختصاص ندارد.
    خط ۹۴: خط ۹۰:
    نویسنده كتاب با ذكر 80 حديث و نقل قول و شعر از پيامبر(ص) و ياران آن حضرت به ذكر موارد مختلف از وصيت آن حضرت پرداخته است كه بخش عمده‌ى آن وصيت به جانشينى [[امام على(ع)|مولا على(ع)]] اختصاص يافته است. وى در پايان به ذكر اسامى 17 تن از وصيت‌نامه‌نويسان پرداخته است.
    نویسنده كتاب با ذكر 80 حديث و نقل قول و شعر از پيامبر(ص) و ياران آن حضرت به ذكر موارد مختلف از وصيت آن حضرت پرداخته است كه بخش عمده‌ى آن وصيت به جانشينى [[امام على(ع)|مولا على(ع)]] اختصاص يافته است. وى در پايان به ذكر اسامى 17 تن از وصيت‌نامه‌نويسان پرداخته است.


    شبهه سجع و آرايش لفظى؛ مؤلف محترم در چند مرحله به شبهه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] درباره سجع پاسخ داده است:
    شبهه سجع و آرايش لفظى؛ مؤلف محترم در چند مرحله به شبهه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌ خلكان]] درباره سجع پاسخ داده است:


    سجع اگر بر گوش شنونده يا خواننده سنگين نباشد و با تصنع و تكلف همراه نباشد، نشانه‌ى بلاغت و فصاحت است.
    سجع اگر بر گوش شنونده يا خواننده سنگين نباشد و با تصنع و تكلف همراه نباشد، نشانه‌ى بلاغت و فصاحت است.
    خط ۱۰۰: خط ۹۶:
    با وجود آن كه سجع امرى نيكوست؛ اما نهج‌البلاغة تماماً به شيوه‌ى سجع گفته نشده است و اين امر نشان مى‌دهد كه مولا(ع) به طور طبيعى و شرايط مختلف و اقتضائات و بدون تكلف از اين هنر بهره برده است. به عنوان مثال نامه‌هاى نهج‌البلاغة يا اصلاً سجع ندارد و يا بسيار اندك و غير معتنابه است.
    با وجود آن كه سجع امرى نيكوست؛ اما نهج‌البلاغة تماماً به شيوه‌ى سجع گفته نشده است و اين امر نشان مى‌دهد كه مولا(ع) به طور طبيعى و شرايط مختلف و اقتضائات و بدون تكلف از اين هنر بهره برده است. به عنوان مثال نامه‌هاى نهج‌البلاغة يا اصلاً سجع ندارد و يا بسيار اندك و غير معتنابه است.


    اگر مسجع گفتن عيب باشد، بر قرآن و سخنان رسول خدا هم اين عيب وارد است. مؤلف محترم با ذكر آيات و احاديثى از پيامبر(ص) به استدلال عليه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] پرداخته است. به علاوه، مؤلف به ذكر پاره‌اى از سخنان مسجع خلفاى ديگر (ابوبكر، عمر و عثمان) پرداخته است تا ثابت كند كه مسجع سخن گفتن امرى مرسوم و رايج بوده است. لذا از بيان امير نيز چنين انتظارى مى‌رفت.
    اگر مسجع گفتن عيب باشد، بر قرآن و سخنان رسول خدا هم اين عيب وارد است. مؤلف محترم با ذكر آيات و احاديثى از پيامبر(ص) به استدلال عليه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌ خلكان]] پرداخته است. به علاوه، مؤلف به ذكر پاره‌اى از سخنان مسجع خلفاى ديگر (ابوبكر، عمر و عثمان) پرداخته است تا ثابت كند كه مسجع سخن گفتن امرى مرسوم و رايج بوده است. لذا از بيان امير نيز چنين انتظارى مى‌رفت.


    شهرت دقت در وصف طبيعت و حيوانات و تقسيمات عددى؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] ادعا كرده است كه در عربستان طاووس وجود نداشت كه [[امام على(ع)|مولا على(ع)]] به شرح آنها پرداخته است؟ در حالى كه ابن ابى‌الحديد به اشكال جواب داده است به اين صورت كه: اميرمؤمنان در مدينه، طاووس نديده، بلكه در كوفه ديده است.
    شهرت دقت در وصف طبيعت و حيوانات و تقسيمات عددى؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌ خلكان]] ادعا كرده است كه در عربستان طاووس وجود نداشت كه [[امام على(ع)|مولا على(ع)]] به شرح آنها پرداخته است؟ در حالى كه ابن ابى‌الحديد به اشكال جواب داده است به اين صورت كه: اميرمؤمنان در مدينه، طاووس نديده، بلكه در كوفه ديده است.


    اما تقسيمات عدد؛ مثلاً استغفار بر چند نوع است... ايمان بر چهار پايه است و... اينها امرى مرسوم بوده است و ده‌ها روايت از پيامبر(ص) رسيده است كه از اين تقسيمات دارد. پس اين اشكال هم وارد نيست.
    اما تقسيمات عدد؛ مثلاً استغفار بر چند نوع است... ايمان بر چهار پايه است و... اينها امرى مرسوم بوده است و ده‌ها روايت از پيامبر(ص) رسيده است كه از اين تقسيمات دارد. پس اين اشكال هم وارد نيست.
    خط ۱۰۸: خط ۱۰۴:
    شبهه علم غيب؛ درباره علم غيب ذكر اين نكته را كافى مى‌دانيم كه به تعبير خود على عليه‌السلام هر چه درباره آينده‌نگرى مى‌داند، از علم پيامبر(ص) است و جزئيات را از آن حضرت آموخته است.
    شبهه علم غيب؛ درباره علم غيب ذكر اين نكته را كافى مى‌دانيم كه به تعبير خود على عليه‌السلام هر چه درباره آينده‌نگرى مى‌داند، از علم پيامبر(ص) است و جزئيات را از آن حضرت آموخته است.


    شبهه تشويق به زهد؛ واقعيت آن است كه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] توجه نكرده است كه شيوه قرآن در امر دنيا چيست، به علاوه او نهج‌البلاغة را مطالعه كرده، اما يا گزينشى برخورد كرده است و يا بخش اندكى را حفظ و بخش ديگر را فراموش كرده و يا از آنها غفلت كرده است.
    شبهه تشويق به زهد؛ واقعيت آن است كه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌ خلكان]] توجه نكرده است كه شيوه قرآن در امر دنيا چيست، به علاوه او نهج‌البلاغة را مطالعه كرده، اما يا گزينشى برخورد كرده است و يا بخش اندكى را حفظ و بخش ديگر را فراموش كرده و يا از آنها غفلت كرده است.


    شبهه زندگى اجتماعى؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] ندانسته است كه نظر قرآن درباره اجتماع چيست و متوجه نشده است كه على در اجتماعیات هرگز از قرآن پا فراتر نگذاشته است. و اين هنر او را مى‌رساند كه به اجتماع به طور تخصصى نگريسته است.
    شبهه زندگى اجتماعى؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌ خلكان]] ندانسته است كه نظر قرآن درباره اجتماع چيست و متوجه نشده است كه على در اجتماعیات هرگز از قرآن پا فراتر نگذاشته است. و اين هنر او را مى‌رساند كه به اجتماع به طور تخصصى نگريسته است.


    == سابقه مأخذپژوهى نهج‌البلاغة ==
    == سابقه مأخذپژوهى نهج‌البلاغة ==
    خط ۲۰۶: خط ۲۰۲:




    با توجه به نقدهایی كه به انتساب مطالب نهج‌البلاغة به [[امام على(ع)]] مى‌شد و افرادى نظير [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] (متوقى 681 ق) نسبت دادن محتواى نهج‌البلاغة را به [[امام على(ع)]] خدشه بردار دانسته و در رد آن نه تنها كتاب و مقاله نوشته‌اند، بلكه از مردمان مى‌خواستند تا چنين انتسابى را نپذيرند و تا حد امكان اين سخنان را به صاحبان اصلى‌اش نسبت دهند. در عصر حاضر نيز افراد و پژوهش‌گرانى مدعیاتى كم و بيش مشابه با نظرات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] مطرح مى‌كنند، مستند ساختن نهج‌البلاغة براى عصر جديد كه همه چيز را مورد نقد عقلى - علمى قرار مى‌دهد از مهم‌ترين كارهايى است كه در هر زمينه‌اى بايد صورت پذيرد، به ويژه منابعى كه به دين و آموزه‌هاى دينى مربوط‌اند و ارزش دينى آنها در گرو صحت انتساب به شخصيت‌هاى برجسته است. از اين رو برخى از شخصيت‌هاى بزرگ و عالم و آدم‌شناس معاصر انجام چنين امرى را ضرورى مى‌دانسته‌اند. در ميان اين بزرگان مى‌توان آيت شيخ محمدحسين آل كاشف‌الغطا را نام برد كه در اين باب مى‌فرمايد؛ «من نسبت به گردآورى اسناد نهج‌البلاغة به شدت احساس خلاء مى‌كنم و انجام آن در اين عصر بسيار ضرورى مى‌نمايد؛ ولى من چنان موقعيتى ندارم كه خود بدان اهتمام ورزم. اى كاش برخى از افاضل علما نسبت به اين امر قيام كنند.»
    با توجه به نقدهایی كه به انتساب مطالب نهج‌البلاغة به [[امام على(ع)]] مى‌شد و افرادى نظير [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] (متوقى 681 ق) نسبت دادن محتواى نهج‌البلاغة را به [[امام على(ع)]] خدشه بردار دانسته و در رد آن نه تنها كتاب و مقاله نوشته‌اند، بلكه از مردمان مى‌خواستند تا چنين انتسابى را نپذيرند و تا حد امكان اين سخنان را به صاحبان اصلى‌اش نسبت دهند. در عصر حاضر نيز افراد و پژوهش‌گرانى مدعیاتى كم و بيش مشابه با نظرات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌ خلكان]] مطرح مى‌كنند، مستند ساختن نهج‌البلاغة براى عصر جديد كه همه چيز را مورد نقد عقلى - علمى قرار مى‌دهد از مهم‌ترين كارهايى است كه در هر زمينه‌اى بايد صورت پذيرد، به ويژه منابعى كه به دين و آموزه‌هاى دينى مربوط‌اند و ارزش دينى آنها در گرو صحت انتساب به شخصيت‌هاى برجسته است. از اين رو برخى از شخصيت‌هاى بزرگ و عالم و آدم‌شناس معاصر انجام چنين امرى را ضرورى مى‌دانسته‌اند. در ميان اين بزرگان مى‌توان آيت شيخ محمدحسين آل كاشف‌الغطا را نام برد كه در اين باب مى‌فرمايد؛ «من نسبت به گردآورى اسناد نهج‌البلاغة به شدت احساس خلاء مى‌كنم و انجام آن در اين عصر بسيار ضرورى مى‌نمايد؛ ولى من چنان موقعيتى ندارم كه خود بدان اهتمام ورزم. اى كاش برخى از افاضل علما نسبت به اين امر قيام كنند.»


    در اهميت اين اثر سترگ و ضرورت انجام چنين امرى همين بس كه بزرگان اسلام در قرن حاضر هجرى هم ضرورت انجام چنين كارى را يادآور شده‌اند و هم با نوشتن تقريظ و مقدمه بر نویسنده عظيم‌القدر آن «دست مريزاد» گفته و اثر گرانقدرش را ارج گداشته‌اند. در ميان اين سروران مؤمن مى‌توان از آيت‌الله آل ياسين، دكتر مصطفى جواد و استاد توفيق فكيكى نام برد كه هر كدام به ارزش اين اثر تأكيد كرده‌اند.
    در اهميت اين اثر سترگ و ضرورت انجام چنين امرى همين بس كه بزرگان اسلام در قرن حاضر هجرى هم ضرورت انجام چنين كارى را يادآور شده‌اند و هم با نوشتن تقريظ و مقدمه بر نویسنده عظيم‌القدر آن «دست مريزاد» گفته و اثر گرانقدرش را ارج گداشته‌اند. در ميان اين سروران مؤمن مى‌توان از آيت‌الله آل ياسين، دكتر مصطفى جواد و استاد توفيق فكيكى نام برد كه هر كدام به ارزش اين اثر تأكيد كرده‌اند.

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۳

    مصادر نهج‌البلاغة و أسانیده
    مصادر نهج‌البلاغة و أسانيده
    پدیدآورانحسینی، عبدالزهراء (نویسنده)
    ناشردار الزهراء
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1409 ق
    چاپ4
    موضوععلی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهج‌البلاغة - تحقیق علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهج‌البلاغة - مأخذ
    زبانعربی
    تعداد جلد4
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏38‎‏/‎‏085‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏م‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مصادر نهج‌البلاغة و أسانيده اثر سيد عبدالزهراء الحسينى الخطیب، كتابى است به زبان عربى در چهار جلد درباره مصادر و اسناد كتاب شريف نهج‌البلاغة.

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر برخى تقريظها و مقدمه‌ها و نيز سه باب اصلى است: باب المختار من خطب اميرالمؤمنين و كلامه الجارى مجرى الخطب، باب المختار من كتب امیرالمؤمنین و عهوده و وصاياه، باب المختار من حكم اميرالمؤمنين و كلماته القصار.

    گزارش محتوا

    سيدعبدالزهراء، شهرها و كتاب‌خانه‌ها را چونان صاحب الغدير براى نگارش كتاب مصادر خود درنورديده است. مصادر نهج‌البلاغة استمرار راه پژوهش‌گرانى است كه سخنان مولا را در منابع و كتب معتبر مورد كاوش قرار داده‌اند تا به طالبان مأخذ و منبع عرضه كنند و ايشان را به منبع علوم نبوى رهنمون شوند.

    سيد عبدالزهراء حسينى، در اثر خود پس از آوردن مقدمه مرتضى آل‌ياسين، دكتر مصطفى جواد و توفيق فكيكى كه همگى از صاحب‌نظران نهج‌البلاغة هستند، مقدمه‌اى ذكر كرده و به معنا، مفهوم مصادر، انواع و اقسام آن، توصيف نهج‌البلاغة و ويژگى‌هاى آن پرداخته است. آن گاه به ذكر شبهات ابن‌ خلكان مى‌پردازد و آن را نقد مى‌كند و به دنبال آن وارد اصل مطلب كه مأخذشناسى و منبع‌يابى نهج‌البلاغة است، شده است. كه در اينجا به خلاصه‌اى از آنها اكتفا مى‌كنيم.

    ويژگى‌هاى ادبى و معرفتى نهج‌البلاغة

    سيد عبدالزهرا حسينى، پس از نقل سخنانى از ادباى بزرگ درباره سخنان على(ع) به اسلوب‌هاى جارى نهج‌البلاغة پرداخته است كه به اختصار به ذكر آنها مى‌پردازيم.

    نهج‌البلاغة مملو و مشحون است از واژگان مفرد، جمع، مذكر، مؤنث، حقيقت و مجاز

    استفاده از مجازها و كنايه‌ها به صورت زيبا و قالبى تازه.

    نهج‌البلاغة كتابى است كه در جاى خود از ايجاز و اطناب بهره شايسته برده است. اين امر در پاره‌هاى نهج‌البلاغة و مسجعات جداگانه آن آشكار شده است. اين عبارات به گونه‌اى جذاب است كه هر اديبى مايل است، آنها را حفط نمايد تا بيان عربى‌اش با سلامتى تكون يا بدو به كمال رسد.

    زيبايى‌هاى بديع در قالبى ويژه؛ از جمله جناس، مطابقه، ترصيع، قلب و عكس. با به كار بردن اين صناعات بلاغت به كمال مى‌رسد.

    برخوردارى از موسيقى كه اهل فن آن را به نيكويى درمى‌يابند.

    شبهات ابن‌ خلكان درباره نهج‌البلاغة

    ابن خلكان (متولد 608 ق. در اربل و متوفى 681 ق. در دمشق) شبهاتى درباره نهج‌البلاغة و گردآورنده آن مطرح كرده است كه ذيلاً به فشرده‌اى از آنها اشاره مى‌كنيم.

    جامع نهج‌البلاغة سيدرضى است يا سيد مرتضى؟ برخى گفته‌اند كه نهج‌البلاغة سخنان گردآورنده آن است كه به على(ع) نسبت داده است.

    از آنجا كه در اين كتاب (نهج‌البلاغة) به صحابه رسول خدا(ص) تعرض شده است، لذا آن را نمى‌توان به على(ع) نسبت داد.

    در نهج‌البلاغة از وصيت و وصايت سخن رفته است؛ در حالى كه در ميان مسلمانان چنين مبحثى مطرح نبوده است.

    نهج‌البلاغة به سبک مسجع نوشته شده و از صناعات لفظى و معنوى زيادى استفاده شده كه تا آن زمان مرسوم نبوده است. لذا اين كتاب را نمى‌توان به على(ع) نسبت داد، بلكه در دوره‌هاى متأخر(نزديك به قرن هفتم زمان حيات ابن‌ خلكان) نوشته شده است.

    درباره موضوعاتى؛ مانند خفاش، طاووس، مورچه و ملخ چنان سخنان دقيقى مطرح شده است كه تا آن زمان مطرح نبوده، بلكه اين علوم و اطلاعات محصول عصر حاضر (عصر ابن‌ خلكان) است نه عصر على(ع)، به علاوه در سرزمين عربستان چنين حيواناتى يافت نمى‌شد.

    در نهج‌البلاغة سخنانى مطرح شده كه از آن بوى علم غيب به مشام مى‌رسد؛ يعنى گويى كه على(ع) داراى علم غيب بوده است و اين ادعا از على(ع) سخت به دور است.

    در نهج‌البلاغة ترغيب و تشويق زيادى نسبت به زهد و ترك دنيا شده است كه از تعاليم حضرت مسيح(ع) به شمار مى‌رود.

    زندگى اجتماعى در اين كتاب به گونه‌اى مطرح شده كه تا آن زمان چنين مباحثى مطرح نبوده است، بلكه اين مباحث در عصر حاضر (قرن هفتم) مطرح است نه در آن زمان.

    برخى از مطالب نهج‌البلاغة در برخى آثار به افراد ديگر منسوب است و اين نشان مى‌دهد كه اين بخش از نهج‌البلاغة متعلق به على(ع) نيست.

    كتب ادبى حاضر حتى از برخى از مطالبى كه در نهج‌البلاغة آمده، بى‌بهره است و اين نشان مى‌دهد كه نهج‌البلاغة كتاب على(ع) نيست.

    نقد نظرات ابن‌ خلكان

    سيد عبدالزهرا حسينى با استناد به دلايل عقلى، قرآنى و روايى به نقد برجسته‌ترين نظرات ابن‌ خلكان پرداخته است كه به طور مختصرى به آن‌ها مى‌پردازيم:

    شبهه مربوط به صحابه. سيد عبدالزهرا حسينى درباره اين شبهه مى‌نويسد: «صحبه» به معناى معاشرت است و اختصاص به زمان كوتاه يا بلند ندارد، بلكه همين كه اندك مصاحبتى حاصل شود «صحبه» معنا پيدا مى‌كند. همچنين به كافر يا مؤمن هم اختصاص ندارد.

    از سوى ديگر همان گونه كه در ميان مردم، افراد خوب، بد، مؤمن، كافر، صالح و ناصالح وجود دارد، در ميان صحابه نيز افراد مختلفى وجود داشت. بنابراین، بر اساس اعمال و رفتار و عقايد آنان بايد قضاوت كرد و صحابه بودن براى درستى رفتار آنان هيچ گونه توجيهى نمى‌تواند باشد. بلكه همان گونه كه قرآن كريم فرموده است، معيار برترى تقوى است و در اين زمينه هيچ تفاوتى ميان افراد اعم از صحابه و غيرصحابه وجود ندارد.

    شبهه وصيت و وصايت؛ سيد عبدالزهرا حسينى درباره شبهه وصيت و وصايت بر اين نكته تأكيد كرده است كه وصيت امرى مرسوم و بلكه واجب بوده است. در ميان پيامبران وصيت امرى مرسوم بوده است و پيامبر اسلام(ص) نيز وصيت‌هاى مهمى از جمله در انتخاب جانشينى خود داشته است. به علاوه در قرآن هم اين امر ذكر شده است. خليفه اول نيز عمر را جانشين خود قرار داده و نسبت به اطاعت از او وصيت كرد. حال با عنايت به اين موارد چه ايرادى دارد كه اميرمؤمنان هم وصيت بكند؟

    نویسنده كتاب با ذكر 80 حديث و نقل قول و شعر از پيامبر(ص) و ياران آن حضرت به ذكر موارد مختلف از وصيت آن حضرت پرداخته است كه بخش عمده‌ى آن وصيت به جانشينى مولا على(ع) اختصاص يافته است. وى در پايان به ذكر اسامى 17 تن از وصيت‌نامه‌نويسان پرداخته است.

    شبهه سجع و آرايش لفظى؛ مؤلف محترم در چند مرحله به شبهه ابن‌ خلكان درباره سجع پاسخ داده است:

    سجع اگر بر گوش شنونده يا خواننده سنگين نباشد و با تصنع و تكلف همراه نباشد، نشانه‌ى بلاغت و فصاحت است.

    با وجود آن كه سجع امرى نيكوست؛ اما نهج‌البلاغة تماماً به شيوه‌ى سجع گفته نشده است و اين امر نشان مى‌دهد كه مولا(ع) به طور طبيعى و شرايط مختلف و اقتضائات و بدون تكلف از اين هنر بهره برده است. به عنوان مثال نامه‌هاى نهج‌البلاغة يا اصلاً سجع ندارد و يا بسيار اندك و غير معتنابه است.

    اگر مسجع گفتن عيب باشد، بر قرآن و سخنان رسول خدا هم اين عيب وارد است. مؤلف محترم با ذكر آيات و احاديثى از پيامبر(ص) به استدلال عليه ابن‌ خلكان پرداخته است. به علاوه، مؤلف به ذكر پاره‌اى از سخنان مسجع خلفاى ديگر (ابوبكر، عمر و عثمان) پرداخته است تا ثابت كند كه مسجع سخن گفتن امرى مرسوم و رايج بوده است. لذا از بيان امير نيز چنين انتظارى مى‌رفت.

    شهرت دقت در وصف طبيعت و حيوانات و تقسيمات عددى؛ ابن‌ خلكان ادعا كرده است كه در عربستان طاووس وجود نداشت كه مولا على(ع) به شرح آنها پرداخته است؟ در حالى كه ابن ابى‌الحديد به اشكال جواب داده است به اين صورت كه: اميرمؤمنان در مدينه، طاووس نديده، بلكه در كوفه ديده است.

    اما تقسيمات عدد؛ مثلاً استغفار بر چند نوع است... ايمان بر چهار پايه است و... اينها امرى مرسوم بوده است و ده‌ها روايت از پيامبر(ص) رسيده است كه از اين تقسيمات دارد. پس اين اشكال هم وارد نيست.

    شبهه علم غيب؛ درباره علم غيب ذكر اين نكته را كافى مى‌دانيم كه به تعبير خود على عليه‌السلام هر چه درباره آينده‌نگرى مى‌داند، از علم پيامبر(ص) است و جزئيات را از آن حضرت آموخته است.

    شبهه تشويق به زهد؛ واقعيت آن است كه ابن‌ خلكان توجه نكرده است كه شيوه قرآن در امر دنيا چيست، به علاوه او نهج‌البلاغة را مطالعه كرده، اما يا گزينشى برخورد كرده است و يا بخش اندكى را حفظ و بخش ديگر را فراموش كرده و يا از آنها غفلت كرده است.

    شبهه زندگى اجتماعى؛ ابن‌ خلكان ندانسته است كه نظر قرآن درباره اجتماع چيست و متوجه نشده است كه على در اجتماعیات هرگز از قرآن پا فراتر نگذاشته است. و اين هنر او را مى‌رساند كه به اجتماع به طور تخصصى نگريسته است.

    سابقه مأخذپژوهى نهج‌البلاغة

    مرحوم سيد عبدالزهرا حسينى، گزارش مختصرى پيرامون منبع‌شناسى نهج‌البلاغة آورده است و به ذكر برخى از آثار نوشته شده، در اين موضوع پرداخته است. از جمله آثارى كه در اين مقدمه ذكر شده عبارتند از:

    1. مدارک نهج‌البلاغة نوشته‌هادى كاشف‌الغطاء
    2. نهج‌البلاغة چيست؟ نوشته‌ سيد هبةالدين شهرستانى
    3. النهج نوشته حسين بستانه
    4. استناد نهج‌البلاغة نوشته‌ امتياز على عرشى از علماى هند.

    مفهوم مصادر نهج‌البلاغة

    مؤلف كتاب، مصادر را به آن معناى مرسوم و معروف در نظر نگرفته است؛ يعنى منظور وى از مصادر آن دسته مآخذ نيستند كه مرحوم سيدرضى در نهج‌البلاغة از آنها ياد نكرده است، بلكه منظور آن است كه پاره‌اى از عبارات مولى اعم از خطبه، نامه، حكمت و... در ميان راويان، منسوب به على(ع) بوده و از شهرت بالايى برخوردار است. چرا كه وقوف بر مآخذى كه سيد رضى در تأليف و تنسيق نهج‌البلاغة از آنها بهره برده، زياد و بسيار پراكنده بوده است و برخى از آنها در اثر گذر زمان از ميان رفته است.

    با توجه به آن كه سيدرضى درصدد نبود تا با جمع‌آورى نهج‌البلاغة به لحاظ فقهى، معرفتى و تاريخى منبع و مدرک ى فراهم نمايد تا علما و پژوهشگران در تحقيقات خود بدان رجوع كنند، بلكه قصدش آن بود تا مطالب و سخنانى از مولا عليه‌السلام گرد آورد كه از جوانب مختلف اهميت داشته باشد؛ به ويژه از جهت فصاحت و بلاغت. با توجه به اين نكته بود كه به جمع‌آورى نهج‌البلاغة اقدام نمود؛ چرا كه در آن عصر سخنان امام(ع) در حوزه‌ها و موضوعات مختلف سخت پراكنده شده بود و كتاب مدونى كه در زمينه‌هاى مختلف سخنان مولا را دربرداشته باشد، وجود نداشت. علاوه بر اين سيدرضى(ره) چون اهداف فوق را در نظر نداشت، از ارايه مآخذ و منابع براى سخنان برگزيده صرف‌نظر كرد؛ مگر در موارد اندكى كه در نهج‌البلاغة مضبوط است.

    با عنايت به مطلب ذكر شده، مى‌توان اين نكته را يادآورى كرد كه منظور از ارايه مصادر نهج‌البلاغة مستند كردن سخنان مولا است كه در منابع مختلف به صورت‌هاى گوناگون و با اختلاف واژگانى و البته وحدت معانى ضبط شده است.

    اقسام مصادر نهج‌البلاغة

    اسناد نهج‌البلاغة را بر حسب تحقيقات به چند قسم مى‌توان تقسيم كرد:

    مصادر و منابعى كه پيش از سال 400ق تأليف شده‌اند و اكنون نيز در دسترس‌اند.

    منابعى كه قبل از تأليف نهج‌البلاغة تأليف شده‌اند كه در اين اثر با واسطه نقل شده‌اند.

    كتاب‌هايى كه بعد از زمان شريف رضى تأليف شده و كلام مولا عليه‌السلام را با اسناد متصل نقل كرده‌اند ولى سيدرضى نتوانسته به اسناد اصلى آن‌ها دست يابد.

    كتاب‌هايى كه بعد از رضى تأليف شده، ولى سخنان امام(ع) را به صورتى متفاوت و مختلف با آن چه در نهج‌البلاغة نقل شده، نقل كرده‌اند. مؤلف مصادر از اين دسته مآخذ نهج‌البلاغة 114 مأخذ را ذكر كرده است كه به برخى از آن‌ها اشاره مى‌شود:

    براى نمونه مى‌توان منابع زير را از مآخذ اصلى مصادر قسم 1 و 2 شمرد كه عبارتند از:

    اثبات الوصيه، نوشته على بن حسين مسعودى (متوفى: 333 يا 345)، الاخبارالطوال، تأليف ابوحنيفه احمدبن داود دينورى (متوفى: 290)، الإختصاص، تأليف شيخ مفيد (متوفى 413 ق)، الاغانى، ابوالفرج على بن حسين اصفهانى (متوفى: 356 ق)، اكمال‌الدين و اتمام‌النعمه، شيخ صدوق (متوفى: 380ق)، الامامه و السياسه، ابن قتيبه دينورى، (متوفى: 276 ق)، انساب‌الشراف، ابوجعفر احمد بن يحيى بن جابر بغدادى بلاذرى (متوفى: 279 ق)، الغارات، ابراهيم بن هلال ثقفى (متوفى: 283ق) و....

    منابع رضى در نهج‌البلاغة

    سيد رضى(ره) در نهج‌البلاغة از منابعى ياد مى‌كند كه برخى از مطالب نهج‌البلاغة را از آنها نقل كرده است. مؤلف برخى از اين مصادر را نام مى‌برد.

    سخنان على(ع) قبل از نهج‌البلاغة

    سخنان مولا على عليه‌السلام پيش از تأليف نهج‌البلاغة به صورت‌هاى گوناگون گردآمده و شكل تأليف يافته‌اند كه مؤلف به برخى از آنها اشاره مى‌كند؛ از جمله:

    خطبه‌هاى اميرمؤمنان بر منابر در اجتماعات و جشن‌ها، تأليف زيد بن وهب جهنى (متوفى:96ق)، خطبه‌هاى اميرمؤمنان، تأليف مسعدة بن صدقه عبدى، كتاب خطبه زهرا براى اميرمؤمنان، تأليف ابومخنف لوط بن يحيى بن مخنف بن سليم ازدى (متوفى:157ق)، خطبه اميرمؤمنان روايت شده از امام صادق(ع)، تأليف ابوروح فرج بن فروه كه از مسعدة بن صدقه روايت كرده است، خطبه‌هاى اميرمؤمنان، تأليف اسماعيل بن مهران بن ابى‌نصر زيد سكونى كوفى، خطبه‌هاى اميرمؤمنان(ع) كه سيدعبدالعظيم حسنى(ره) گرد آورده است و....

    تأليفات سخنان على(ع) پس از نهج‌البلاغة

    دستور معالم‌الحكم و مأثور مكارم الشيم من كلام اميرالمؤمنين على ابن ابى‌طالب، تأليف ابوعبدالله محمد بن سلامه بن جعفر فقيه شافعى معروف به قاضى قضاعى، كلام على(ع) و خطبه‌هاى آن حضرت، تأليف ابوالعباس يعقوب بن احمد ضميرى، ديون‌الحكم و المواعظ و ذخيره‌المتعظ و الواعظ، تأليف شيخ على بن محمد بن شكار مودب ليثى واسطى، اين اثر در سال 457ق به اتمام رسيده است، غررالحكم و دررالكلم، تأليف ابوالفتح ناصح‌الدين عبدالواحدين محمد بن عبدالواحد آمدى و....

    مجلدهاى مصادر در يك نگاه

    علاوه بر مطالبى كه از جلد اول مصادر آورديم از صفحه 200 به بعد مطالب ذيل آمده است:

    كتابخانه نهج‌البلاغة؛ در اين قسمت مؤلف به ثمرات و فوايد تأليف و گردآورى نهج‌البلاغة اشاره و آنها را در دو دسته كلى شروح نهج‌البلاغة و كتب مربوط به نهج‌البلاغة به ويژگى كارهاى تكميلى نهج‌البلاغة تقسيم كرد و به بيان آنها مى‌پردازد. بخش اخير به موضوعات مختلف مربوط مى‌شود كه از آن جمله‌اند: كتاب‌هاى ترجمه نهج‌البلاغه به زبان‌هاى مختلف، به‌نظم كشيدن نهج‌البلاغة (نهج‌البلاغة‌هاى منظوم)، پيرامون اسناد و مدارک نهج‌البلاغة، تكميل نهج‌البلاغة با استفاده از ساير منابع، دفاع از نهج‌البلاغة و يا تأليف با استفاده از محتوى و روش نهج‌البلاغة.

    مؤلف محترم 101 شرح نهج‌البلاغة نام برده و معرفى كرده است و از بخش دوم 33 كتاب را به فارسى و عربى نام برده و معرفى كرده است. از مستدركات نهج‌البلاغة نيز نمونه‌هايى ذكر كرده است.

    از صفحه 274 تا 279 به شرح زندگانى سيدرضى(ره) پرداخته است.

    بررسى اسناد و مدارک خطبه‌ها

    از صفحه 283 جلد 1 بررسى اسناد و مدارک خطبه‌ها آغاز شده است كه در ضمن آنها نكات زير مورد توجه قرار گرفته شده است:

    آوردن متن خطبه

    مجلد اول

    معنا كردن و توضيح دادن برخى از واژگان مشكل خطبه در پاورقى.

    ذكر اسناد و مآخذ اصلى خطبه به طور متصل و تحليلى.

    توضيح اعلام و رجال وارد شده در متن.

    در اين مجلد 44 خطبه مورد بررسى قرار گرفته است.

    مجلد دوم

    در مجلد دوم از خ 45 تا آخر خ 185 به همان ترتيب ذكر شده در مجلد اول خطبه‌ها بررسى شده است.

    مجلد سوم

    در اين مجلد از خ 185 تا خ 23 و از نامه 1 تا نامه 79 مورد بررسى قرار گرفته است.

    مجلد چهارم

    در اين مجلد اسناد و مدارک 480 حكمت نهج‌البلاغة بررسى شده است. مؤلف در خاتمه از برخى افراد و مؤسسات تشكر كرده است. 1395 بيروت.

    اهميت كتاب مصادر نهج‌البلاغة و نظرات علما

    با توجه به نقدهایی كه به انتساب مطالب نهج‌البلاغة به امام على(ع) مى‌شد و افرادى نظير ابن خلكان (متوقى 681 ق) نسبت دادن محتواى نهج‌البلاغة را به امام على(ع) خدشه بردار دانسته و در رد آن نه تنها كتاب و مقاله نوشته‌اند، بلكه از مردمان مى‌خواستند تا چنين انتسابى را نپذيرند و تا حد امكان اين سخنان را به صاحبان اصلى‌اش نسبت دهند. در عصر حاضر نيز افراد و پژوهش‌گرانى مدعیاتى كم و بيش مشابه با نظرات ابن‌ خلكان مطرح مى‌كنند، مستند ساختن نهج‌البلاغة براى عصر جديد كه همه چيز را مورد نقد عقلى - علمى قرار مى‌دهد از مهم‌ترين كارهايى است كه در هر زمينه‌اى بايد صورت پذيرد، به ويژه منابعى كه به دين و آموزه‌هاى دينى مربوط‌اند و ارزش دينى آنها در گرو صحت انتساب به شخصيت‌هاى برجسته است. از اين رو برخى از شخصيت‌هاى بزرگ و عالم و آدم‌شناس معاصر انجام چنين امرى را ضرورى مى‌دانسته‌اند. در ميان اين بزرگان مى‌توان آيت شيخ محمدحسين آل كاشف‌الغطا را نام برد كه در اين باب مى‌فرمايد؛ «من نسبت به گردآورى اسناد نهج‌البلاغة به شدت احساس خلاء مى‌كنم و انجام آن در اين عصر بسيار ضرورى مى‌نمايد؛ ولى من چنان موقعيتى ندارم كه خود بدان اهتمام ورزم. اى كاش برخى از افاضل علما نسبت به اين امر قيام كنند.»

    در اهميت اين اثر سترگ و ضرورت انجام چنين امرى همين بس كه بزرگان اسلام در قرن حاضر هجرى هم ضرورت انجام چنين كارى را يادآور شده‌اند و هم با نوشتن تقريظ و مقدمه بر نویسنده عظيم‌القدر آن «دست مريزاد» گفته و اثر گرانقدرش را ارج گداشته‌اند. در ميان اين سروران مؤمن مى‌توان از آيت‌الله آل ياسين، دكتر مصطفى جواد و استاد توفيق فكيكى نام برد كه هر كدام به ارزش اين اثر تأكيد كرده‌اند.

    وضعيت كتاب

    كتاب، مشتمل بر پاورقى‌هايى به قلم مؤلف و فهرست اعلام و مطالب در انتهاى هر جلد مى‌باشد. همچنين فهرست منابع و مآخذ كتاب در پايان جلد چهارم درج گرديده است.

    منابع مقاله

    1. قنبرى، بخشعلى، معرفى‌نامه مصادر نهج‌البلاغة، سايت تبيان، 1389/3/19.
    2. متن كتاب.
    3. معرفى مؤلف به قلم محمد سعيد الطريحى.