تحلیلی از زندگانی امام رضا علیهالسلام
تحلیلی از زندگانی امام رضا علیهالسلام | |
---|---|
پدیدآوران | فضلالله، محمدجواد (نویسنده) عارف، محمدصادق (مترجم) |
عنوانهای دیگر | الامام الرضا(ع): تاریخ و دراسه. فارسی الامام الرضا(ع): تاریخ و دراسه |
ناشر | آستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامى |
مکان نشر | مشهد مقدس - ایران |
سال نشر | 1382 ش |
چاپ | 7 |
شابک | 964-444-600-3 |
موضوع | علی بن موسی(ع)، امام هشتم، 153 - 203ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 47 /ف6 الف8041 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تحلیلی از زندگانی امام رضا علیهالسلام ترجمه كتابى با عنوان الامام الرضا، تاريخ و دراسه نوشته محمد فضلالله عالم لبنانى است كه توسط سيد محمد صادق عارف ترجمه شده است.
محتواى كتاب
اين اثر مشتمل بر دو بخش است كه در بخش اول به زندگى سياسى و به تعبير مؤلف زندگى تاريخى امام رضا عليهالسلام و در بخش دوم زندگى فكرى و به عبارتى روايات علمى آن حضرت میپردازد.
بخش اول عبارتست از احوال شخصى، فضائل، برخورد با واقفه، روابط با هارون، ولايتعهدى، روابط با فضل بن سهل، روابط با علويان و قيام آنان و بخش دوم آثار منسوب به امام، مناظرات، تفسير، احكام و ديگر روايات امام رضا عليهالسلام.
فضلالله مؤلف كتاب حاضر از مورخان و نويسندگانى است كه از گزارشها به سادگى نگذشته و آنها را به بررسى و تحليل و نقد گذاشته است. از اين رو با رويكردى محققانه از موضوعات مختلف سخن گفته است. ضمن آنكه در همه مباحث به منابع معتبر و گوناگون تكيه دارد.
بخشی از مقدمه مترجم کتاب:
تاريخ زندگاني حضرت امام علي بن موسي الرضا عليهالسلام با رويدادها و دگرگونيهاي بزرگي همراه است كه پيوسته به وسيله تاريخ نگاران و نويسندگان اعم از شيعي و سني و غيرمسلمان مورد بحث و گفتگو قرار گرفته، و درباره علل پيدايش و چگونگي اين تحولات نظرهاي گوناگوني ابراز شده است.
انگيزه مأمون براي دعوت امام عليه السلام به خراسان، و پيشنهاد منصب خلافت به ايشان و رد آن از طرف آن حضرت، و سپس چگونگي پذيرفتن مقام ولايتعهدي مأمون و حوادثي كه پس از اين اتفاق افتاده، و بالاخره كيفيت شهادت آن بزرگوار، از مسائل عمده تاريخ اسلام در آخر قرن دوم و آغاز قرن سوم هجري است، كه به سبب سياستهاي مزورانه و مدلسانه ي مأمون خليفه عباسي، در زير پرده اي از ابهام قرار گرفته، و برخي از تاريخ نويسان و ساده انديشان، فريب اين سياستها را خورده و به سادگي از كنار اين وقايع گذشته، و برخي مانند طبري و به پيروي از او ابن اثير و ابوالفداد درباره كيفيت شهادت آن حضرت به نقل اخبار نادرست پرداخته اند و شايد نخواسته اند علل بروز اين حوادث را بررسي و آشكار كنند، و از قوت و قدرت انبوه شيعيان خراسان، و دلباختگي و از خودگذشتگي آنان در قبال علويان، و ناخشنودي آنها از غدر و بيدادگري عباسيان سخن به ميان آورند، و از انگيزه هاي مأمون در اتخاذ سياستهاي مرموز، و صحنه سازيهاي عوامفريبانه و تزويرگرانه او پرده بردارند.