التفسير لكتابالله المنير: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') |
||
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[کرمی، محمد]] ( | [[کرمی، محمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 98 /ک4ت7 | | کد کنگره =BP 98 /ک4ت7 | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| سال نشر = 1402 ق | | سال نشر = 1402 ق | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01984AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =8 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01984 | |||
| کتابخوان همراه نور =01984 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۸: | خط ۲۹: | ||
كتاب در 8 مجلد، شامل تمام قرآن، به ترتيب سورههاست. يكى از تفاسير فشرده و از نظر نثر مخصوص به خود است. روش مفسر، تحليلى و بيانى است. بدون اينكه بخواهد بحثهاى ادبى، لغوى و قرائت را مطرح كند. نگرش مفسر به مباحث قرآن، نگرشى اجتماعى و اخلاقى است. به جنبههاى عقلى و فلسفى نيز توجه دارد. | كتاب در 8 مجلد، شامل تمام قرآن، به ترتيب سورههاست. يكى از تفاسير فشرده و از نظر نثر مخصوص به خود است. روش مفسر، تحليلى و بيانى است. بدون اينكه بخواهد بحثهاى ادبى، لغوى و قرائت را مطرح كند. نگرش مفسر به مباحث قرآن، نگرشى اجتماعى و اخلاقى است. به جنبههاى عقلى و فلسفى نيز توجه دارد. | ||
== | == انگیزه == | ||
مفسر در مقدمۀ اجمالى خود بر تفسيرش، | مفسر در مقدمۀ اجمالى خود بر تفسيرش، انگیزۀ خود را ارائه مباحثى در جهت بيان و تثبيت روشى در زندگى فردى و اجتماعى كه مطابق با روش قرآن باشد میداند. بدين جهت محور مطالب تفسير را، زندگى اجتماعى انسان قرار داده است و بقيه مباحث را در حاشيۀ آن مىداند. | ||
== روش تفسير == | == روش تفسير == | ||
خط ۴۰: | خط ۴۱: | ||
ايشان بر لغات خاص آيه كه داراى معانى محورى است تكيه كرده در صورت اغماض به شرح لغوى آن همت مىگمارد و محورى جهت توضيح و تبيين آن آيه مىگردد. مؤلف بدون در نظر گرفتن نكات ادبى، بلاغى و قرائتى، به شرح پيام و دعوت آيه و نكات حياتى آن در زندگى فردى و اجتماعى انسان، مىپردازد. | ايشان بر لغات خاص آيه كه داراى معانى محورى است تكيه كرده در صورت اغماض به شرح لغوى آن همت مىگمارد و محورى جهت توضيح و تبيين آن آيه مىگردد. مؤلف بدون در نظر گرفتن نكات ادبى، بلاغى و قرائتى، به شرح پيام و دعوت آيه و نكات حياتى آن در زندگى فردى و اجتماعى انسان، مىپردازد. | ||
در آيات احكام، به شكل مختصر به ديدگاه شيعه دربارۀ آن آيه و حكم مستنبط از آن و ذكر موارد خلاف بين شيعه و اهل سنت (بدون تعصب يا برخورد توهين آميز) میپردازد. به عنوان | در آيات احكام، به شكل مختصر به ديدگاه شيعه دربارۀ آن آيه و حكم مستنبط از آن و ذكر موارد خلاف بين شيعه و اهل سنت (بدون تعصب يا برخورد توهين آميز) میپردازد. به عنوان نمونه، ذيل آيۀ 6 سورۀ مائده:''' «...فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق...»''' و سورۀ نساء آيۀ 24:''' «و المحصنت من النساء...»'''دو بحث وضو و جواز متعه را بيان مىكند. در اين بخش به آيات ناسخ و منسوخ نيز اشاره مىكند. مانند ج 1 ص320 كه به احكام مربوط به زوجه بعد از وفات همسر میپردازد. | ||
در مسائل عقيدتى و كلامى نيز ديدگاه شيعه مورد نظر اوست. و در مسائل امامت، عصمت، الامر بين الامرين در جبر و اختيار، توحيد، رؤيت خداوند و موارد ديگر تبيينگر آن اعتقاد مىباشد. | در مسائل عقيدتى و كلامى نيز ديدگاه شيعه مورد نظر اوست. و در مسائل امامت، عصمت، الامر بين الامرين در جبر و اختيار، توحيد، رؤيت خداوند و موارد ديگر تبيينگر آن اعتقاد مىباشد. | ||
به عنوان نمونه ذيل آيه 148 سورۀ انعام ''' «سيقول الذين اشركوا لو شاء الله ما اشركنا» ''' در جلد سوم تفسير ص245 مسئلۀ جبر و اختيار را مطرح و ديدگاه شيعه را تبيين و اختيار مىنمايد. | به عنوان نمونه ذيل آيه 148 سورۀ انعام''' «سيقول الذين اشركوا لو شاء الله ما اشركنا»''' در جلد سوم تفسير ص245 مسئلۀ جبر و اختيار را مطرح و ديدگاه شيعه را تبيين و اختيار مىنمايد. | ||
موضع مفسر در برابر اخبار اسرائيليات، اجتناب از نقل آنهاست. ايشان مطالبى كه به نوعى توهين به انبياء و ملائكه محسوب مىگردد را رد نموده واخبارى كه با آيه سازگار نباشد را توجيه و تأويل مىكند مانند ج 1 صفحۀ 125 در قصۀ هاروت و ماروت و آنچه به حضرت سليمان(ع) نسبت داده شده است. | موضع مفسر در برابر اخبار اسرائيليات، اجتناب از نقل آنهاست. ايشان مطالبى كه به نوعى توهين به انبياء و ملائكه محسوب مىگردد را رد نموده واخبارى كه با آيه سازگار نباشد را توجيه و تأويل مىكند مانند ج 1 صفحۀ 125 در قصۀ هاروت و ماروت و آنچه به حضرت سليمان(ع) نسبت داده شده است. | ||
گاهى نيز در | گاهى نيز در پایان توضيحات، خلاصۀ بحث را ارائه مىدهد و با تحت عنوان نكات استفاده شده از آيات به تلخيص آن مىپردازد. در مقدمه و لابلاى تفسير به منابع اقوال و اخبار و آثار اشاره ندارد. | ||
ديدگاه تبيينى ايشان سبب شده كه بحثهاى موضوعى فراوانى را لابلاى توضيح آيات مطرح نمايد. كه در فهرستهاى موضوعات كتاب نمايان است. از آن جملهاند مباحث عقايدى ذيل سورۀ توحيد جلد 8 ص298، شامل: العقيدة في القرآن: | ديدگاه تبيينى ايشان سبب شده كه بحثهاى موضوعى فراوانى را لابلاى توضيح آيات مطرح نمايد. كه در فهرستهاى موضوعات كتاب نمايان است. از آن جملهاند مباحث عقايدى ذيل سورۀ توحيد جلد 8 ص298، شامل: العقيدة في القرآن: | ||
خط ۶۰: | خط ۶۱: | ||
مفسر مقدمهاى كوتاه در زمينۀ مباحث علوم قرآنى و بحثهاى تمهيدى تفسير نگاشته و دربارۀ جايگاه رفيع قرآن، مقايسۀ آن با كلام عربى | مفسر مقدمهاى كوتاه در زمينۀ مباحث علوم قرآنى و بحثهاى تمهيدى تفسير نگاشته و دربارۀ جايگاه رفيع قرآن، مقايسۀ آن با كلام عربى انسهگانها، كلمات، شيوۀ تركيب جملات، اسلوب بيان، سبک استدلال، برهان، ارشادات و موعظهها، نظم و تقرير، حكمتها، تاريخ و سير آن، سخن گفته است. همچنين دربارۀ نزول و ويژگى سورههاى مكى و مدنى اشاره دارد. | ||
ايشان در انتهاى تفسير به عنوان خاتمه (صفحۀ 332 ج 8 به بعد) بحثى دربارۀ «مضامين قرآن مجيد» و بيان مهمترين اهداف قرآن، ارائه مىدهند و در آن 4 هدف اساسى را مطرح مىكنند: | ايشان در انتهاى تفسير به عنوان خاتمه (صفحۀ 332 ج 8 به بعد) بحثى دربارۀ «مضامين قرآن مجيد» و بيان مهمترين اهداف قرآن، ارائه مىدهند و در آن 4 هدف اساسى را مطرح مىكنند: | ||
خط ۶۶: | خط ۶۷: | ||
#اثبات صانع و تحقق روز قيامت؛ | #اثبات صانع و تحقق روز قيامت؛ | ||
#بيان سيرۀ انبياء به عنوان سيرۀ متقن، معقول و معتدل؛ | #بيان سيرۀ انبياء به عنوان سيرۀ متقن، معقول و معتدل؛ | ||
#تربيت | #تربيت انسهگانها و رشد دادن اخلاق فاضله؛ | ||
#بيان احكام و قوانين شرعى جهت ادارۀ جامعه. | #بيان احكام و قوانين شرعى جهت ادارۀ جامعه. | ||
خط ۷۹: | خط ۸۰: | ||
د) اشكال بر بحث جهاد، قتل كفار و مشركين، سفك دماء و... | د) اشكال بر بحث جهاد، قتل كفار و مشركين، سفك دماء و... | ||
سپس | سپس بحثهایى دربارۀ 1-دين؛ 2-انشعاب مسلمين؛ 3-دورى مردم اين عصر از دين؛ 4-وظيفۀ انسان عاقل آزاد متدين در دنياى امروز مطرح مىكند. در اين بخش از بحثهاى اجتماعى به بررسى وضعيت قرن 20 از نظر فساد و فحشاء، قتل و جنگ، تمدن غربى، وظيفۀ فرد مسلمان، علما و فقه اسلامى، جنگ ایران و عراق و دشمنى امريكا، مىپردازد. و در نهایت خلاصهاى از شرح حال خود را بيان مىدارد. | ||
تدوين اين تفسير در 5 ربيعالاول سال 1401ق | تدوين اين تفسير در 5 ربيعالاول سال 1401ق پایان يافته است. | ||
== نسخه شناسى == | == نسخه شناسى == | ||
خط ۸۸: | خط ۸۹: | ||
اين تفسير در سال 1402ق در قم توسط مفسر محترم در چاپخانۀ علميه به قطع وزيرى در 8 جلد به زيور طبع آراسته شده است. | اين تفسير در سال 1402ق در قم توسط مفسر محترم در چاپخانۀ علميه به قطع وزيرى در 8 جلد به زيور طبع آراسته شده است. | ||
فهرست تفصيلى مطالب هر جزء در انتهاى آن چشم نواز | فهرست تفصيلى مطالب هر جزء در انتهاى آن چشم نواز محققین خواهد بود. | ||
==منابع مقاله== | |||
#مقدمه و خاتمه تفسير به همراه ساير مجلدات آن | #مقدمه و خاتمه تفسير به همراه ساير مجلدات آن | ||
#دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهى به كوشش [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]] ج1 صفحۀ 747 و ج2 ص1871 | #دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهى به كوشش [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]] ج1 صفحۀ 747 و ج2 ص1871 | ||
#المفسرون حياتهم و منهجهم [[ایازی، محمدعلی| | #المفسرون حياتهم و منهجهم [[ایازی، سید محمدعلی|سيد محمد على ايازى]] صفحۀ 352 | ||
#طبقات مفسران شيعه [[عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم|دكتر عقيقى بخشايشى]] ج5 صفحۀ 87 | #طبقات مفسران شيعه [[عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم|دكتر عقيقى بخشايشى]] ج5 صفحۀ 87 | ||
{{تفاسیر}} | {{تفاسیر}} | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۱۵
التفسیر لکتاب الله المنیر | |
---|---|
پدیدآوران | کرمی، محمد (نویسنده) |
ناشر | علميه (چاپخانه) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1402 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | تفاسیر - قرن 14 تفاسیر شیعه - قرن ۱۴ |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 8 |
کد کنگره | BP 98 /ک4ت7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
التفسير لكتاب الله المنير از آثار محمد كرمى به زبان عربى است.نام ديگر آن «التفسير المنير» مىباشد.
كتاب در 8 مجلد، شامل تمام قرآن، به ترتيب سورههاست. يكى از تفاسير فشرده و از نظر نثر مخصوص به خود است. روش مفسر، تحليلى و بيانى است. بدون اينكه بخواهد بحثهاى ادبى، لغوى و قرائت را مطرح كند. نگرش مفسر به مباحث قرآن، نگرشى اجتماعى و اخلاقى است. به جنبههاى عقلى و فلسفى نيز توجه دارد.
انگیزه
مفسر در مقدمۀ اجمالى خود بر تفسيرش، انگیزۀ خود را ارائه مباحثى در جهت بيان و تثبيت روشى در زندگى فردى و اجتماعى كه مطابق با روش قرآن باشد میداند. بدين جهت محور مطالب تفسير را، زندگى اجتماعى انسان قرار داده است و بقيه مباحث را در حاشيۀ آن مىداند.
روش تفسير
روش مفسر در مطرح كردن مباحث بدين طريق است كه در سورهها پس از ارائۀ اطلاعات كلى مانند نام سوره، محل نزول، عدد آيات، بيان فضل آن سوره، آيه به آيه به پيش مىرود، پس از ذكر آيه به موضوعى خاص مناسب با آن مىپردازد، در صورت داشتن اسباب نزول آن را ذكر كرده، و به توضيح چارچوب كلى آيه و شرح بيانى مختصرى از آن، اهتمام مىورزد.
ايشان بر لغات خاص آيه كه داراى معانى محورى است تكيه كرده در صورت اغماض به شرح لغوى آن همت مىگمارد و محورى جهت توضيح و تبيين آن آيه مىگردد. مؤلف بدون در نظر گرفتن نكات ادبى، بلاغى و قرائتى، به شرح پيام و دعوت آيه و نكات حياتى آن در زندگى فردى و اجتماعى انسان، مىپردازد.
در آيات احكام، به شكل مختصر به ديدگاه شيعه دربارۀ آن آيه و حكم مستنبط از آن و ذكر موارد خلاف بين شيعه و اهل سنت (بدون تعصب يا برخورد توهين آميز) میپردازد. به عنوان نمونه، ذيل آيۀ 6 سورۀ مائده: «...فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق...» و سورۀ نساء آيۀ 24: «و المحصنت من النساء...»دو بحث وضو و جواز متعه را بيان مىكند. در اين بخش به آيات ناسخ و منسوخ نيز اشاره مىكند. مانند ج 1 ص320 كه به احكام مربوط به زوجه بعد از وفات همسر میپردازد.
در مسائل عقيدتى و كلامى نيز ديدگاه شيعه مورد نظر اوست. و در مسائل امامت، عصمت، الامر بين الامرين در جبر و اختيار، توحيد، رؤيت خداوند و موارد ديگر تبيينگر آن اعتقاد مىباشد.
به عنوان نمونه ذيل آيه 148 سورۀ انعام «سيقول الذين اشركوا لو شاء الله ما اشركنا» در جلد سوم تفسير ص245 مسئلۀ جبر و اختيار را مطرح و ديدگاه شيعه را تبيين و اختيار مىنمايد.
موضع مفسر در برابر اخبار اسرائيليات، اجتناب از نقل آنهاست. ايشان مطالبى كه به نوعى توهين به انبياء و ملائكه محسوب مىگردد را رد نموده واخبارى كه با آيه سازگار نباشد را توجيه و تأويل مىكند مانند ج 1 صفحۀ 125 در قصۀ هاروت و ماروت و آنچه به حضرت سليمان(ع) نسبت داده شده است.
گاهى نيز در پایان توضيحات، خلاصۀ بحث را ارائه مىدهد و با تحت عنوان نكات استفاده شده از آيات به تلخيص آن مىپردازد. در مقدمه و لابلاى تفسير به منابع اقوال و اخبار و آثار اشاره ندارد.
ديدگاه تبيينى ايشان سبب شده كه بحثهاى موضوعى فراوانى را لابلاى توضيح آيات مطرح نمايد. كه در فهرستهاى موضوعات كتاب نمايان است. از آن جملهاند مباحث عقايدى ذيل سورۀ توحيد جلد 8 ص298، شامل: العقيدة في القرآن:
- اثبات الصانع، توحيد الصانع، صفات الصانع و منها العدل؛
- النبوات العامة و خصوصية الاسلام و علو رتبة نبيه؛
- الوصاية و الامامة و بحث در آيۀ انذار، آيه تطهير، غدير، آيۀ مباهله، حديث كساء، حديث ثقلين، حديث منزلت؛
- بحث معاد شامل معاد جسمانى، حساب و عتاب و ثواب و...
مقدمه و خاتمۀ تفسير
مفسر مقدمهاى كوتاه در زمينۀ مباحث علوم قرآنى و بحثهاى تمهيدى تفسير نگاشته و دربارۀ جايگاه رفيع قرآن، مقايسۀ آن با كلام عربى انسهگانها، كلمات، شيوۀ تركيب جملات، اسلوب بيان، سبک استدلال، برهان، ارشادات و موعظهها، نظم و تقرير، حكمتها، تاريخ و سير آن، سخن گفته است. همچنين دربارۀ نزول و ويژگى سورههاى مكى و مدنى اشاره دارد.
ايشان در انتهاى تفسير به عنوان خاتمه (صفحۀ 332 ج 8 به بعد) بحثى دربارۀ «مضامين قرآن مجيد» و بيان مهمترين اهداف قرآن، ارائه مىدهند و در آن 4 هدف اساسى را مطرح مىكنند:
- اثبات صانع و تحقق روز قيامت؛
- بيان سيرۀ انبياء به عنوان سيرۀ متقن، معقول و معتدل؛
- تربيت انسهگانها و رشد دادن اخلاق فاضله؛
- بيان احكام و قوانين شرعى جهت ادارۀ جامعه.
پس از آن به بررسى برخى اشكالات مطرح شده دربارۀ قرآن، پرداخته و در صدد پاسخگويى به آنها برمىآيد. اشكالاتى از قبيل:
الف) مجمع بودن قرآن و مشكل شدن فهم آن؛
ب) تكرار زياد ذكر بهشت و نعمتهاى آن و جهنم و عذابهاى آن؛
ج) تكرار زياد قصص انبياء با عبارات مشابه؛
د) اشكال بر بحث جهاد، قتل كفار و مشركين، سفك دماء و...
سپس بحثهایى دربارۀ 1-دين؛ 2-انشعاب مسلمين؛ 3-دورى مردم اين عصر از دين؛ 4-وظيفۀ انسان عاقل آزاد متدين در دنياى امروز مطرح مىكند. در اين بخش از بحثهاى اجتماعى به بررسى وضعيت قرن 20 از نظر فساد و فحشاء، قتل و جنگ، تمدن غربى، وظيفۀ فرد مسلمان، علما و فقه اسلامى، جنگ ایران و عراق و دشمنى امريكا، مىپردازد. و در نهایت خلاصهاى از شرح حال خود را بيان مىدارد.
تدوين اين تفسير در 5 ربيعالاول سال 1401ق پایان يافته است.
نسخه شناسى
اين تفسير در سال 1402ق در قم توسط مفسر محترم در چاپخانۀ علميه به قطع وزيرى در 8 جلد به زيور طبع آراسته شده است.
فهرست تفصيلى مطالب هر جزء در انتهاى آن چشم نواز محققین خواهد بود.
منابع مقاله
- مقدمه و خاتمه تفسير به همراه ساير مجلدات آن
- دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهى به كوشش بهاءالدين خرمشاهى ج1 صفحۀ 747 و ج2 ص1871
- المفسرون حياتهم و منهجهم سيد محمد على ايازى صفحۀ 352
- طبقات مفسران شيعه دكتر عقيقى بخشايشى ج5 صفحۀ 87