داراشکوه بابری، شاهزاده هند: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۳: خط ۳:
    | تصویر = NUR126779.jpg
    | تصویر = NUR126779.jpg
    | اندازه تصویر=  
    | اندازه تصویر=  
    | توضیح تصویر=  
    | توضیح تصویر= نگاره‌ای از داراشکوه
    |سرشناسی =  
    |سرشناسی =  
    |نام کامل =  
    |نام کامل =محمد داراشکوه 
    |نام‌های دیگر=  
    |نام‌های دیگر=  
    |لقب =  
    |لقب =  
    |نسب =  
    |نسب =  
    |تخلص =  
    |تخلص =  
    |نام پدر=  
    |نام پدر= شاه‌جهان شهاب‌الدین محمدخرم
    |ولادت =  
    |ولادت = دوشنبه 29 صفر 1024ق (20 مارس 1615م)
    |محل تولد =  
    |محل تولد =جمیر یا اجمر (در جنوب غربی جیپور مرکز ایالت راجستان هند)
    |کشور تولد =  
    |کشور تولد =هندوستان
    |محل زندگی=  
    |محل زندگی=  
    |رحلت =  
    |رحلت =شب پنجشنبه بیست و دوم ذیحجه ١٠٦٩ق
    |شهادت =  
    |شهادت =  
    |مدفن =  
    |مدفن = آرامگاه همایون، دهلی
    |طول عمر=  
    |طول عمر= حدود 45 سال
    |نام همسر=  
    |نام همسر= نادره بانو بیگم
    |فرزندان=  
    |فرزندان= سلیمان شکوه، سپهر شکوه، ممتاز شکوه، جهان‌زیب بانو بیگم
    |خویشاوند سرشناس =  
    |خویشاوند سرشناس =  
    |دین =  
    |دین =اسلام
    |مذهب =  
    |مذهب = حنفی، صوفیه سلسله قادریه
    |پیشه =  
    |پیشه =نویسنده، مترجم، شاعر، خوشنویس
    |درجه علمی=
    |درجه علمی=
    |دانشگاه =  
    |دانشگاه =  
    |علایق پژوهشی =
    |علایق پژوهشی =
    |کد پدیدآور=
    |کد پدیدآور=
    |منصب =  
    |منصب =ولیعهد شاه‌جهان
    |پس از=  
    |پس از=  
    |پیش از=  
    |پیش از=  
    |اساتید =  
    |اساتید =ملا عبداللطیف سلطان پوری
    |مشایخ =
    |مشایخ =
    |معاصرین=
    |معاصرین=
    |شاگردان =  
    |شاگردان =  
    |اجازه اجتهاد از =
    |اجازه اجتهاد از =
    |آثار=  
    |آثار={{فهرست جعبه عمودی | ‫[[حسنات العارفین]] | ‫[[سکینة الاولیاء]] | [[مجمع البحرين (داراش‍ک‍وه‌ ب‍اب‍ری)]]}} 
    |سبک نوشتاری =
    |سبک نوشتاری =
    |وبگاه رسمی =  
    |وبگاه رسمی =  
    خط ۴۳: خط ۴۳:
    |کد مؤلف =AUTHORCODE126779AUTHORCODE}}
    |کد مؤلف =AUTHORCODE126779AUTHORCODE}}


    '''شاهزاده هند داراشکوه بابری'''(1024-، پسر ارشد و ولیعهد شاه‌جهان، عارف و هنرمند، نویسنده، مترجم، بنیانگذار عرفان تطبیقی
    '''شاهزاده هند داراشکوه بابری''' (1024- 1069ق)، پسر ارشد و ولیعهد شاه‌جهان امپراطور گورکانی هند، نویسنده، مترجم، شاعر، عارف و هنرمند خوشنویس، او دارای تألیفاتی به زبان فارسی است. دو اثر برجسته او ترجمه اوپانیشادها به زبان فارسی و کتاب [[مجمع البحرين (داراش‍ک‍وه‌ ب‍اب‍ری)|مجمع‌ البحرین]] در تقریب دو آیین اسلام و هندو است که نگارش این اثر نویسنده را از پیشگامان علم ادیان تطبیقی معرفی می‌کند.


    ==ولادت==
    ==ولادت==
    محمد داراشکوه بن شاه‌جهان در 29 صفر 1024ق (20 مارس 1615م) در سرزمین اجمیر یا اجمر(در جنوب غربی جیپور مرکز ایالت راجستان هند)<ref> ر.ک: حیدریان، محمدحسین، ص19</ref> به دنیا آمد.<ref> ر.ک: شایگان، داریوش، ص197</ref> نخستین فرزند شاه‌جهان و ممتاز محل بود. مادرش دختری ایرانی تبار بود. او مدت بیست‌ویک‌سال در خانه شاه‌جهان بسربرد. دراین مدت وی چهارده فرزند بدنیا آورد، که ازمیان آنان سه دختر و چهار پسر به‌جا ماندند. ازمیان دختران جھان‌آرابیگم واز پسران محمد دارا شكوە به‌ سلسلە قادریه پیوستند، و اورنگ‌زیب، یكی‌دیگر از پسران به‌ پادشاهی هند رسید.<ref> ر.ک: حیدریان، محمدحسین، ص19</ref>
    محمد داراشکوه بن شاه‌جهان در 29 صفر 1024ق (20 مارس 1615م) در سرزمین اجمیر یا اجمر (در جنوب غربی جیپور مرکز ایالت راجستان هند)<ref> ر.ک: حیدریان، محمدحسین، ص19</ref> به دنیا آمد.<ref> ر.ک: شایگان، داریوش، ص197</ref> نخستین فرزند شاه‌جهان و ممتاز محل بود. مادرش دختری ایرانی تبار بود. او مدت بیست‌ویک‌سال در خانه شاه‌جهان بسربرد. دراین مدت وی چهارده فرزند بدنیا آورد، که ازمیان آنان سه دختر و چهار پسر به‌جا ماندند. ازمیان دختران جھان‌آرابیگم واز پسران محمد دارا شكوە به‌ سلسلە قادریه پیوستند، و اورنگ‌زیب، یكی‌دیگر از پسران به‌ پادشاهی هند رسید.<ref> ر.ک: حیدریان، محمدحسین، ص19</ref>


    ==تحصیلات==
    ==تحصیلات==
    ملا عبداللطیف سلطان پوری، از فلاسفه بزرگ حنفی مذهب هند،آموزش شاهزادۀ جوان را به عهده گرفت و عشق به فلسفه و عرفان را به او القا کرد. دارا شکوه طبق رسوم متداول در دربار پادشاهان گورکانی آداب و معارف زمان خود را فرا گرفت. ابتدا به خواندن قرآن و احادیث پرداخت و از همان آغاز جوانی به تفسیرو درک قشری کتاب مقدس بسنده نکرد. در خوشنویسی ماهر شد و بر فنون نظامی تسلط کامل یافت.
    ملا [[عبداللطیف سلطان پوری]]، از فلاسفه بزرگ حنفی مذهب هند،آموزش شاهزادۀ جوان را به عهده گرفت و عشق به فلسفه و عرفان را به او القا کرد. دارا شکوه طبق رسوم متداول در دربار پادشاهان گورکانی آداب و معارف زمان خود را فرا گرفت. ابتدا به خواندن قرآن و احادیث پرداخت و از همان آغاز جوانی به تفسیر و درک قشری کتاب مقدس بسنده نکرد. بلکه برای کسب دانش و ادب نزد عارفان مسلمان، و هند و....رفت و حتی با یهودیانی نظیر سرمد کاشانی مباحثه و نشست و برخاست داشت.
     
    در خوشنویسی ماهر شد و بر فنون نظامی تسلط کامل یافت.
       
       
    میرک شیخ ، شیخ‌ احمد دهلوی نیز از اساتید و اعاظم داراشکوه بودند که نام آنان در سفینة الاولیاء آمده و در حسنات‌العارفین از استادان دیگر خود یادی کرده است.<ref> ر.ک: حیدریان، محمدحسین، ص21</ref>
    میرک شیخ، شیخ‌ احمد دهلوی نیز از اساتید و اعاظم داراشکوه بودند که نام آنان در [[سکینة الاولیاء]] آمده و در [[حسنات العارفین|حسنات‌العارفین]] از استادان دیگر خود یادی کرده است.<ref> ر.ک: حیدریان، محمدحسین، ص21</ref>


    فارسی زبان مادریش بود ولی با هندی و عربی نیز خوب آشنا بود و بی‌گمان سانسکریت هم می‌دانست.<ref> ر.ک: شایگان، داریوش، ص198</ref>  
    فارسی زبان مادریش بود ولی با هندی و عربی نیز خوب آشنا بود و بی‌گمان سانسکریت هم می‌دانست.<ref> ر.ک: شایگان، داریوش، ص198</ref>  


    از ترجمه اوپانیشاد چنین برمی‌آید کە دارا شکوه به ادبیات سانسکریت کاملا آشنائی داشته و تمام تفاسیر و نوشته‌ها را دراین باره خوانده‌ است.<ref> ر.ک: حیدریان، محمدحسین، ص21</ref>
    از ترجمه اوپانیشاد چنین بر می‌آید کە دارا شکوه به ادبیات سانسکریت کاملا آشنائی داشته و تمام تفاسیر و نوشته‌ها را دراین باره خوانده‌ است. کتاب [[مجمع البحرين (داراش‍ک‍وه‌ ب‍اب‍ری)|مجمع‌ البحرین]]، نشان‌دهنده اطلاعات کامل وی دربارہ آئین و فلسفه هندو است.
     
    محمد دار اشكوه، نقاشی خوب می کرد و خط بسیار زیبائی داشت که آن را نزد ملا عبدالرشید خوشنویس، خوشنویس دربار فرا گرفته بود. رشته‌های مختلف دیگر از جمله، ادبیات فلسفه، زبان وهنر را در محضر استادان زبر دست زمان خود آموخت واز خرمن دانش وادب آنان توشه و بهره بسیار اندوخت.<ref> ر.ک: ارجمند، جمشید، ص21-22</ref>


    داراشکوه درک حضور فرزانگان هندو و مسلمان را بسی مغتنم می‌داشت و با آنان ملاقات می‌کرد، همچنین او با ملا شاه بدخشانی ملاقات کرد و در حلقه مریدان او در آمد و به سلسله قادری پیوست.<ref> ر.ک: همان، ص10 </ref>


    او در طول عمر کوتاه خود آثار مهم و متعددی به فارسی نوشت، اما دو اثر برجستۀ او، یکی ترجمۀ اوپانیشادها به زبان فارسی است که بر آن سرّاکبر نام نهاد، و دیگری رسالۀ [[مجمع البحرين (داراش‍ک‍وه‌ ب‍اب‍ری)|مجمع‌ البحرین]] که تلاشی صادقانه و پافشارانه بر اثبات يگانگى مفاهيم تصوف اسلامى و آیین هندوست. در واقع داراشکوه رؤیای تقریب ادیان را در سر می‌پروراند و بویژه در جامعه متکثر هند بر آن بود که دین بزرگ اسلام و هندو را به هم پیوند زند که‌ گفته‌اند اگر در این راه موفق می‌شد شبه قارۀ هند به دو بخش هند و پاکستان تقسیم نمی‌شد و تاریخ آسیا تغییر می‌کرد.<ref> ر.ک: ارجمند، جمشید، صفحه شانزده</ref> اعتقادی که سر خود را در این راه داد.


    ==وفات==
    دارا شكوه چندین‌بار عهده‌دار فرمانروائى ولايات و ايالات مختلف هند گردید، ازخود شایستگی نشان داد که این شایستگی ممکن است باعث حسادت برادران دیگر شده و به دشمنی و ستیز تبدیل شده باشد. به‌ھرحال جنگی در ١٠٦٨ با اورنگ‌زیب بوقوع پیوست که پدر به‌ طرفداری از داراشکوه وارد ستیز شد. ولی در نهم رمضان ١٠٦٨ شكست خورد وشبانه با جمعی از سپاهیانش راهی دهلی گردید و سپس در اگره به تقویت قوای خود پرداخت، او در جمادی‌الثانی ١٠٦٩ق دوبارە با اورنگ‌‌زیب به جنگ پرداخت، که این‌ بارهم به شکست انجامید. پس ازآن‌ قصد پناهندگی به‌ایران داشت که مهلت آن را نیافت و دستگیر گردید. او درشب پنجشنبه بیست و دوم ذیحجه ١٠٦٩ق به دستور برادرش اورنگ‌زیب و با اتهام کفر و زندیق بودن به قتل رسید.<ref> ر.ک: حیدریان، محمدحسین، ص25</ref>
    ==آثار==
    ==آثار==
    آثار داراشکوه به دو دسته تقسیم می شود:
    آثار داراشکوه به دو دسته تقسیم می شود:
    خط ۷۱: خط ۸۰:
    دسته دوم آثاری که متأثر از عرفان و فلسفه هندوست:
    دسته دوم آثاری که متأثر از عرفان و فلسفه هندوست:
    #مجمع البحرین
    #مجمع البحرین
    #سرّالاسرار(سرّ اکبر)<ref> [http://www.cgie.org.ir/fa/news/128619 ر.ک: جهانی، روشنک، 1395/3/22]</ref>
    #سرّالاسرار (سرّ اکبر)<ref> [http://www.cgie.org.ir/fa/news/128619 ر.ک: جهانی، روشنک، 1395/3/22]</ref>
     
     
     
    <ref> ر.ک: شایگان، داریوش، ص197</ref>
     
     
     


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    خط ۸۵: خط ۸۷:


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    #حیدریان، محمدحسین؛ دیوان داراشکوه، ترجمه حمید اکبری، مشهد، نشر نوید، چاپ اول، 1364ش
    #ارجمند، جمشید، آیین هندو و عرفان اسلامی (براساس مجمع‌البحرین داراشکوه)، تألیف داریوش شایگان، تهران، نشر و پژوهش فروزان روز، 1382ش
    #[[:noormags:363502|شایگان، داریوش؛ محمد داراشکوه بنیانگذار عرفان تطبیقی، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله ایران نامه بهار 1369 - شماره 30 (‎29 صفحه - از 196 تا 224)]].
    #[[:noormags:363502|شایگان، داریوش؛ محمد داراشکوه بنیانگذار عرفان تطبیقی، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله ایران نامه بهار 1369 - شماره 30 (‎29 صفحه - از 196 تا 224)]].
    #حیدریان، محمدحسین؛ دیوان داراشکوه، ترجمه حمید اکبری، مشهد، نشر نوید، چاپ اول، 1364ش
    #[http://www.cgie.org.ir/fa/news/128619 جهانی، روشنک؛ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1395/3/22]
    #[http://www.cgie.org.ir/fa/news/128619 جهانی، روشنک؛ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1395/3/22]


    {{شعر و شاعری}}
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    خط ۹۴: خط ۹۸:
    ‫[[حسنات العارفین]]
    ‫[[حسنات العارفین]]


    ‫[[سکینة الأولیاء]]
    ‫[[سکینة الاولیاء]]
     
    [[مجمع البحرين (داراش‍ک‍وه‌ ب‍اب‍ری)]]


    [[دیوان دارا شکوه]]
    [[دیوان دارا شکوه]]
    [[مجمع البحرين]]


    [[اوپانیشاد (سر اکبر)]]
    [[اوپانیشاد (سر اکبر)]]
    خط ۱۰۶: خط ۱۱۰:
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:مقالات(آبان) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات(آبان) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 آبان 1403]]
    [[رده:شاعران]]
    [[رده:هنرمندان]]
    [[رده:مترجمان]]
    [[رده:نویسندگان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۰

    داراشکوه بابری، شاهزاده هند
    نگاره‌ای از داراشکوه
    نگاره‌ای از داراشکوه
    نام کاملمحمد داراشکوه
    نام پدرشاه‌جهان شهاب‌الدین محمدخرم
    ولادتدوشنبه 29 صفر 1024ق (20 مارس 1615م)
    محل تولدجمیر یا اجمر (در جنوب غربی جیپور مرکز ایالت راجستان هند)، هندوستان
    رحلتشب پنجشنبه بیست و دوم ذیحجه ١٠٦٩ق
    مدفنآرامگاه همایون، دهلی
    طول عمرحدود 45 سال
    همسرنادره بانو بیگم
    فرزندانسلیمان شکوه، سپهر شکوه، ممتاز شکوه، جهان‌زیب بانو بیگم
    دیناسلام
    مذهبحنفی، صوفیه سلسله قادریه
    پیشهنویسنده، مترجم، شاعر، خوشنویس
    منصبولیعهد شاه‌جهان
    اطلاعات علمی
    اساتیدملا عبداللطیف سلطان پوری
    برخی آثار

    شاهزاده هند داراشکوه بابری (1024- 1069ق)، پسر ارشد و ولیعهد شاه‌جهان امپراطور گورکانی هند، نویسنده، مترجم، شاعر، عارف و هنرمند خوشنویس، او دارای تألیفاتی به زبان فارسی است. دو اثر برجسته او ترجمه اوپانیشادها به زبان فارسی و کتاب مجمع‌ البحرین در تقریب دو آیین اسلام و هندو است که نگارش این اثر نویسنده را از پیشگامان علم ادیان تطبیقی معرفی می‌کند.

    ولادت

    محمد داراشکوه بن شاه‌جهان در 29 صفر 1024ق (20 مارس 1615م) در سرزمین اجمیر یا اجمر (در جنوب غربی جیپور مرکز ایالت راجستان هند)[۱] به دنیا آمد.[۲] نخستین فرزند شاه‌جهان و ممتاز محل بود. مادرش دختری ایرانی تبار بود. او مدت بیست‌ویک‌سال در خانه شاه‌جهان بسربرد. دراین مدت وی چهارده فرزند بدنیا آورد، که ازمیان آنان سه دختر و چهار پسر به‌جا ماندند. ازمیان دختران جھان‌آرابیگم واز پسران محمد دارا شكوە به‌ سلسلە قادریه پیوستند، و اورنگ‌زیب، یكی‌دیگر از پسران به‌ پادشاهی هند رسید.[۳]

    تحصیلات

    ملا عبداللطیف سلطان پوری، از فلاسفه بزرگ حنفی مذهب هند،آموزش شاهزادۀ جوان را به عهده گرفت و عشق به فلسفه و عرفان را به او القا کرد. دارا شکوه طبق رسوم متداول در دربار پادشاهان گورکانی آداب و معارف زمان خود را فرا گرفت. ابتدا به خواندن قرآن و احادیث پرداخت و از همان آغاز جوانی به تفسیر و درک قشری کتاب مقدس بسنده نکرد. بلکه برای کسب دانش و ادب نزد عارفان مسلمان، و هند و....رفت و حتی با یهودیانی نظیر سرمد کاشانی مباحثه و نشست و برخاست داشت.

    در خوشنویسی ماهر شد و بر فنون نظامی تسلط کامل یافت.

    میرک شیخ، شیخ‌ احمد دهلوی نیز از اساتید و اعاظم داراشکوه بودند که نام آنان در سکینة الاولیاء آمده و در حسنات‌العارفین از استادان دیگر خود یادی کرده است.[۴]

    فارسی زبان مادریش بود ولی با هندی و عربی نیز خوب آشنا بود و بی‌گمان سانسکریت هم می‌دانست.[۵]

    از ترجمه اوپانیشاد چنین بر می‌آید کە دارا شکوه به ادبیات سانسکریت کاملا آشنائی داشته و تمام تفاسیر و نوشته‌ها را دراین باره خوانده‌ است. کتاب مجمع‌ البحرین، نشان‌دهنده اطلاعات کامل وی دربارہ آئین و فلسفه هندو است.

    محمد دار اشكوه، نقاشی خوب می کرد و خط بسیار زیبائی داشت که آن را نزد ملا عبدالرشید خوشنویس، خوشنویس دربار فرا گرفته بود. رشته‌های مختلف دیگر از جمله، ادبیات فلسفه، زبان وهنر را در محضر استادان زبر دست زمان خود آموخت واز خرمن دانش وادب آنان توشه و بهره بسیار اندوخت.[۶]

    داراشکوه درک حضور فرزانگان هندو و مسلمان را بسی مغتنم می‌داشت و با آنان ملاقات می‌کرد، همچنین او با ملا شاه بدخشانی ملاقات کرد و در حلقه مریدان او در آمد و به سلسله قادری پیوست.[۷]

    او در طول عمر کوتاه خود آثار مهم و متعددی به فارسی نوشت، اما دو اثر برجستۀ او، یکی ترجمۀ اوپانیشادها به زبان فارسی است که بر آن سرّاکبر نام نهاد، و دیگری رسالۀ مجمع‌ البحرین که تلاشی صادقانه و پافشارانه بر اثبات يگانگى مفاهيم تصوف اسلامى و آیین هندوست. در واقع داراشکوه رؤیای تقریب ادیان را در سر می‌پروراند و بویژه در جامعه متکثر هند بر آن بود که دین بزرگ اسلام و هندو را به هم پیوند زند که‌ گفته‌اند اگر در این راه موفق می‌شد شبه قارۀ هند به دو بخش هند و پاکستان تقسیم نمی‌شد و تاریخ آسیا تغییر می‌کرد.[۸] اعتقادی که سر خود را در این راه داد.

    وفات

    دارا شكوه چندین‌بار عهده‌دار فرمانروائى ولايات و ايالات مختلف هند گردید، ازخود شایستگی نشان داد که این شایستگی ممکن است باعث حسادت برادران دیگر شده و به دشمنی و ستیز تبدیل شده باشد. به‌ھرحال جنگی در ١٠٦٨ با اورنگ‌زیب بوقوع پیوست که پدر به‌ طرفداری از داراشکوه وارد ستیز شد. ولی در نهم رمضان ١٠٦٨ شكست خورد وشبانه با جمعی از سپاهیانش راهی دهلی گردید و سپس در اگره به تقویت قوای خود پرداخت، او در جمادی‌الثانی ١٠٦٩ق دوبارە با اورنگ‌‌زیب به جنگ پرداخت، که این‌ بارهم به شکست انجامید. پس ازآن‌ قصد پناهندگی به‌ایران داشت که مهلت آن را نیافت و دستگیر گردید. او درشب پنجشنبه بیست و دوم ذیحجه ١٠٦٩ق به دستور برادرش اورنگ‌زیب و با اتهام کفر و زندیق بودن به قتل رسید.[۹]

    آثار

    آثار داراشکوه به دو دسته تقسیم می شود:

    دسته اول که به حوزه تصوف اسلامی مربوط می شود عبارتند از :

    1. سفینه الاولیاء
    2. سکینه الاولیاء
    3. رساله حق نما
    4. حسنات العارفین
    5. دیوان داراشکوه (اکسیراعظم)

    دسته دوم آثاری که متأثر از عرفان و فلسفه هندوست:

    1. مجمع البحرین
    2. سرّالاسرار (سرّ اکبر)[۱۰]

    پانويس

    1. ر.ک: حیدریان، محمدحسین، ص19
    2. ر.ک: شایگان، داریوش، ص197
    3. ر.ک: حیدریان، محمدحسین، ص19
    4. ر.ک: حیدریان، محمدحسین، ص21
    5. ر.ک: شایگان، داریوش، ص198
    6. ر.ک: ارجمند، جمشید، ص21-22
    7. ر.ک: همان، ص10
    8. ر.ک: ارجمند، جمشید، صفحه شانزده
    9. ر.ک: حیدریان، محمدحسین، ص25
    10. ر.ک: جهانی، روشنک، 1395/3/22


    منابع مقاله

    1. حیدریان، محمدحسین؛ دیوان داراشکوه، ترجمه حمید اکبری، مشهد، نشر نوید، چاپ اول، 1364ش
    2. ارجمند، جمشید، آیین هندو و عرفان اسلامی (براساس مجمع‌البحرین داراشکوه)، تألیف داریوش شایگان، تهران، نشر و پژوهش فروزان روز، 1382ش
    3. شایگان، داریوش؛ محمد داراشکوه بنیانگذار عرفان تطبیقی، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله ایران نامه بهار 1369 - شماره 30 (‎29 صفحه - از 196 تا 224).
    4. جهانی، روشنک؛ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1395/3/22

    وابسته‌ها