امام سجاد علیهالسلام جمال نیایشگران: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'آستان قدس رضوي' به 'آستان قدس رضوی') |
|||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
[[رده:حالات فردی]] | [[رده:حالات فردی]] | ||
[[رده:امام سجاد(ع)]] | [[رده:امام سجاد(ع)]] | ||
[[رده: | [[رده:خرداد (1401)]] |
نسخهٔ ۱۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۵۰
امام سجاد علیهالسلام جمال نیایشگران | |
---|---|
پدیدآوران | ترابی، احمد (نویسنده) بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی. گروه تاريخ اسلام (محقق) |
ناشر | آستان قدس رضوی. بنياد پژوهشهاي اسلامى |
مکان نشر | ايران - مشهد مقدس |
سال نشر | 1373ش. |
چاپ | چاپ يکم |
موضوع | علي بن حسين (ع)، امام چهارم، 38 - 94ق. |
زبان | فارسي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ت4الف8 / 43 BP |
امام سجاد علیهالسلام جمال نیایشگران، تألیف احمد ترابی (معاصر) به بررسی زوایای مختلف زندگی معنوی، علمی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی امام چهارم شیعیان پرداخته است. این اثر به پیشنهاد سید هاشم رسولی محلاتی تهیه شده است.
ساختار
کتاب مشتمل است بر مقدمه سید هاشم رسولی محلاتی، مقدمه نویسنده و پنج فصل.
گزارش محتوا
در فصل اول بهاجمال زندگانی امام سجاد(ع) از ولادت تا شهادت مورد مطالعه قرار گرفته است. نویسنده اگرچه قول مشهور را در رابطه با ولادت آن حضرت، پنجم شعبان سال 38ق دانسته است، اما از اشاره به دیگر اقوال نیز غافل نبوده است. همه منابع حدیثی و روایی، زادگاه امام سجاد را مدینه دانستهاند. در منابع برای آن حضرت کنیهها و القاب فراوان ذکر شده که مشهورترین کنیه، ابوالحسن و ابومحمد و مشهورترین لقب، سجاد و زینالعابدین است[۱].
پدر آن حضرت، امام حسین(ع) است که نیاز به معرفی ندارد، اما منابع شهربانو دختر یزدگرد را مادر آن امام همام دانستهاند، ولذا نویسنده قدری بیشتر از آن بانوی پرهیزکار سخن گفته است. وی طی فتوحات شهرهای ایران به دست مسلمانان اسیر گشت و از ایران به مدینه برده شد و در پرتو حمایت امیرالمؤمنین(ع) آزاد گردید. به گزارش منابعی چون «بحار الأنوار» و «عيون أخبار الرضا»، آن بانوی گرامی که افتخار مادری ولیّ خدا و زینت عبادتگران را به دست آورده بود، سوگمندانه، پس از ولادت فرزندش با فاصلهای بسیار اندک، جهان را بدرود گفت و علی بن الحسین(ع) در دامان دایهای پرورش یافت که هماره او را مادر صدا میزد[۲].
نویسنده، شناخت نام، کنیه، لقب و... را اموری دانسته که جنبه مقدماتی دارد و رهگذری برای رسیدن به شناختهای اصلی و بنیادینی است که باید الگو و برنامه عمل و عقیده قرار گیرد؛ شناخت مواضع دینی و اجتماعی و معرفت پیامها و درسها و شیوه عملی ایشان[۳].
در فصل دوم، شخصیت معنوی و اجتماعی امام سجاد(ع) مطرح شده است. طاوس بن کیسان یمانی (متوفی 106ق) از اعلام تابعین و رجال گرانقدر و از اصحاب امام زینالعابدین(ع) است و خاطرات بسیاری از عبادتها و مناجاتهای آن حضرت دارد. او میگوید: «در حجر اسماعیل امام را مشاهده کردم، او مشغول عبادت و مناجات با پروردگار بود. چون برای نماز میایستاد، رنگ چهرهاش گاه زرد و گاه گلگون میگشت. بیم از خدا در اندامش متجلی بود و چنان نماز میگذارد که گویی آخرین نماز اوست. چون به سجده میرفت، تا دیرزمان در سجده میماند و چون سر برمیداشت، قطرات عرق بر بدنش جاری بود. هماره تربت سیدالشهداء(ع) همراه داشت و جز بر آن پیشانی نمینهاد». نماز آن حضرت نمازی است که بر خاک شهیدان راه خدا ارج مینهد و با پیامی به لطافت نسیم سحری و نفوذ اشعه خورشید، به نسلها میرساند که اوج عبادت و عبودیت، سر نهادن بر خاک شهیدان در راه خدا و برای خداست[۴].
امام سجاد(ع) با وجود آن همه دعاها و مناجاتهای طولانی و کمنظیر، از جامعه خود و نیازها و واقعیتهای زمانش غافل نیست، بلکه در میدان وظایف اجتماعی و اخلاقی نیز پیشوایی الگو و نمونه است. محمد بن اسحاق میگوید: بسیاری از خانوادههای محروم و نیازمند مدینه، شبانگاه از لطف و بخشش مردی ناشناس بهرهمند میشدند و هرگز او را نشناختند، مگر زمانی که علی بن الحسین(ع) درگذشت و آن مرد ناشناس دیگر به سراغ آنان نیامد؛ آنگاه بود که دانستند آن امدادگر ناشناس، زینالعابدین(ع) بوده است[۵].
امام سجاد(ع) غلامان و کنیزان بسیار میخرید، اما نه برای کار کشیدن از ایشان، بلکه بهمنظور تربیت اخلاقی و دینی و سپس فراهم آوردن زمینه آزادی آنان. تلاش آن حضرت در این راستا، هم عملی و هم از طریق تشویق و ترغیب دیگران به این کار بود. چنانکه مورخان و محدثان نقل کردهاند: «امام سجاد، هزار بنده را در راه خدا آزاد کرد»[۶].
در سومین فصل کتاب، زندگی سیاسی امام سجاد(ع) مورد مداقه قرار گرفته است. امام سجاد(ع) در شرایطی عهدهدار امر امامت گردید که سنگینترین غمها و جراحتهای روحی و عاطفی بر قلبش وارد شده بود. در این فصل سخنان امام(ع) در مجلس یزید، خطبه امام سجاد در ورود به مدینه، شیوه برخورد امام(ع) با ابن زبیر و عبدالملک و مباحثی از این دست مطرح شده است. در انتهای این فصل در تبیین شیوه امام در افشاگری علیه حاکمان ناصالح چنین میخوانیم: امام علی بن الحسین(ع) همیشه در نماز جمعه شرکت میکرد؛ بااینکه نماز جمعه به امامت ائمه جور برگزار میشد، اما آن حضرت اعتنایی به نماز ایشان نمیکرد (آن را کافی و مسقط تکلیف نمیشمرد)، بلکه خود بهتنهایی نماز ظهر را بهجا میآورد[۷].
در چهارمین فصل به علم و دانش امام سجاد(ع) پرداخته شده است. در عصری که فقهای متعدد در آن حضور داشتند، مقام فقهی و علمی امام سجاد(ع) به حدی بارز و آشکار بود که ابن جوزی عنوان «سيد الفقهاء» را به آن حضرت میدهد و از بسیاری نقل میکند: «ما رأينا أفقه من علي بن الحسين»؛ یعنی ما در میان فقیهان، داناتر و فقیهتر از امام سجاد(ع) نیافتیم[۸].
شیخ طوسی در فهرست رجال خود، نام صدوهفتاد نفر از اصحاب و شاگردان امام زینالعابدین(ع) را بهترتیب حروف الفبا یاد کرده است[۹]. نویسنده اسامی این افراد را از صفحه 200 تا 204 ذکر کرده است. در ادامه برای برخی از اصحاب خاص آن حضرت شرح حال کوتاهی ذکر شده است. از جمله این افراد ابوحمزه ثمالی است که حضرت رضا به وی لقب لقمان زمان را داده است و در برخی روایات، ابوحمزه بهعنوان سلمان زمان یاد شده است[۱۰].
آخرین فصل کتاب تحت عنوان جلوههایی از درس امام سجاد(ع)، با بررسی رساله حقوق و صحیفه سجادیه سامان یافته است. رساله حقوق امام سجاد(ع) در عصر حاکمیت جهل و جور، پیامی است فراتر از زمان خویش، بلکه فراتر از همه اعصار تمدن بشری[۱۱]. نویسنده پس از بررسی منابع رساله حقوق، متن رساله را بهطور کامل ذکر کرده است[۱۲].
در رابطه با صحیفه سجادیه نیز مستدرکات و بیست شرح بر آن لیست شده است. محقق بزرگ سید محمدباقر، مشهور به داماد، در شرح خویش بر صحیفه مینویسد: «اسانید شیوخ حدیث در نقل صحیفه کامله سجادیه، متواتر است و از طرق مختلف آن را نقل کردهاند»[۱۳].
فرازهای صحیفه سجادیه، یکی از غنیترین منابع معرف خداوند و صفات جمال و جلال او بشمار میآید. نویسنده در انتهای کتاب، به بخشی از معارف گسترده صحیفه سجادیه اشاره کرده است[۱۴].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای کتاب ذکر شده است.
در پاورقیهای کتاب، مستند مطالب، ارجاعات و توضیحات مفیدی ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص19-17
- ↑ ر.ک: همان، ص21-20
- ↑ ر.ک: همان، ص26
- ↑ ر.ک: همان، ص64
- ↑ ر.ک: همان، ص69-68
- ↑ ر.ک: همان، ص74-73
- ↑ ر.ک: همان، ص188
- ↑ ر.ک: همان، ص197-196
- ↑ ر.ک: همان، ص197
- ↑ ر.ک: همان، ص217
- ↑ ر.ک: همان، ص236
- ↑ ر.ک: همان، ص268-236
- ↑ ر.ک: همان، ص274-271
- ↑ ر.ک: همان، ص324-280
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.