حضرت سجاد علیهالسلام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
کتاب با مقدمهای در توضیح نیاز به نگارش این کتاب آغاز کرده است: «متأسفانه شخصیت ممتاز و بینظیر آنحضرت چنانکه باید و شاید بر همگان معرفی نشده و حتی بر شیعیان و پیروانش نیز مجهول مانده است و تصویری که معمولاً از آن وجود گرامی در اذهان مردم عوام به پیروی از گفتار بعضی افراد بیاطلاع نقش میبندد عبارت از یک فرد عاجز و درماندهای است که به نام بیمار کربلا معروف شده و فاقد شجاعت و شهامت اخلاقی میباشد؛ درصورتیکه این فکر و اندیشه از پایه و اساس غلط و نادرست بوده و ائمه اطهار(ع) در علم و شجاعت و سایر صفات کمالیه با هم برابرند و [[امام سجاد علیهالسلام|حضرت سجاد علیهالسلام]] هم بیمار دائمی نبوده، بلکه مصلحت خداوند او را در کربلا به بیماری و تب دچار ساخته بود که تکلیف جهاد از وی ساقط شود و این هم یک امر عادی و طبیعی است و هر کسی در دوران زندگانی خود بارها دچار بیماری شده و بهبودی مییابد و اتفاقاً همین امر دلیل شجاعت و شهامت اوست که با حال ضعف و بیماری هنگامیکه در کوفه، ابن زیاد آن حاکم مقتدر و سفاک در مجلس خود به بهانهای او را تهدید به قتل کرد حضرت با لحن جدی و قاطع که از شجاعت ادبی او سرچشمه میگرفت فرمود: ای پسر زیاد آیا مرا با مرگ میترسانی؟ مگر نمیدانی که کشته شدن در راه خدا عادت ماست و شهادت موجب کرامت ما؟». <ref>ر.ک: مقدمه، ص5-4</ref> | کتاب با مقدمهای در توضیح نیاز به نگارش این کتاب آغاز کرده است: «متأسفانه شخصیت ممتاز و بینظیر آنحضرت چنانکه باید و شاید بر همگان معرفی نشده و حتی بر شیعیان و پیروانش نیز مجهول مانده است و تصویری که معمولاً از آن وجود گرامی در اذهان مردم عوام به پیروی از گفتار بعضی افراد بیاطلاع نقش میبندد عبارت از یک فرد عاجز و درماندهای است که به نام بیمار کربلا معروف شده و فاقد شجاعت و شهامت اخلاقی میباشد؛ درصورتیکه این فکر و اندیشه از پایه و اساس غلط و نادرست بوده و ائمه اطهار(ع) در علم و شجاعت و سایر صفات کمالیه با هم برابرند و [[امام سجاد علیهالسلام|حضرت سجاد علیهالسلام]] هم بیمار دائمی نبوده، بلکه مصلحت خداوند او را در کربلا به بیماری و تب دچار ساخته بود که تکلیف جهاد از وی ساقط شود و این هم یک امر عادی و طبیعی است و هر کسی در دوران زندگانی خود بارها دچار بیماری شده و بهبودی مییابد و اتفاقاً همین امر دلیل شجاعت و شهامت اوست که با حال ضعف و بیماری هنگامیکه در کوفه، ابن زیاد آن حاکم مقتدر و سفاک در مجلس خود به بهانهای او را تهدید به قتل کرد حضرت با لحن جدی و قاطع که از شجاعت ادبی او سرچشمه میگرفت فرمود: ای پسر زیاد آیا مرا با مرگ میترسانی؟ مگر نمیدانی که کشته شدن در راه خدا عادت ماست و شهادت موجب کرامت ما؟». <ref>[https://noorlib.ir/book/view/14650?pageNumber=4&viewType=html ر.ک: مقدمه، ص5-4]</ref> | ||
بخش اول کتاب با عنوان تاریخ ولادت و بررسی صفت عالیه [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] با این عبارت آغاز شده است: «روز پانزدهم جمادیالاولی از سال 38ق که آفتاب جهانتاب تازه از مشرق نمایان گشته و اشعه زرین خود را به سرزمین حجاز برافکنده بود. ستاره فروزانی در آسمان ولایت طالع و امام چهارم حضرت علی بن الحسین علیهماالسلام در خاندان نبوت پا به عرصه هستی نهاد».<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref> | بخش اول کتاب با عنوان تاریخ ولادت و بررسی صفت عالیه [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] با این عبارت آغاز شده است: «روز پانزدهم جمادیالاولی از سال 38ق که آفتاب جهانتاب تازه از مشرق نمایان گشته و اشعه زرین خود را به سرزمین حجاز برافکنده بود. ستاره فروزانی در آسمان ولایت طالع و امام چهارم حضرت علی بن الحسین علیهماالسلام در خاندان نبوت پا به عرصه هستی نهاد».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14650?pageNumber=9&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص9]</ref> | ||
مورخین و محدثین اسلامی تاریخ ولادت [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] را مختلف نقل کردهاند؛ [[طبرسی، فضل بن حسن|امین الاسلام طبرسی]] (36 یا 38ق)، شیخ مفید (38 ق)، کلینی (95ق) و سبط ابن جوزی (33 یا 37 یا 38ق)؛ ولی آنچه مشهور و معروف است ولادت آنحضرت در روز 15 جمادیالاولی سال 38ق بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref> | مورخین و محدثین اسلامی تاریخ ولادت [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] را مختلف نقل کردهاند؛ [[طبرسی، فضل بن حسن|امین الاسلام طبرسی]] (36 یا 38ق)، شیخ مفید (38 ق)، کلینی (95ق) و سبط ابن جوزی (33 یا 37 یا 38ق)؛ ولی آنچه مشهور و معروف است ولادت آنحضرت در روز 15 جمادیالاولی سال 38ق بوده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14650?pageNumber=4&viewType=html ر.ک: همان، ص10-9]</ref> | ||
درباره حسب و نسب آنحضرت همین بس که او را ابن الخیرتین میگفتند؛ زیرا از جانب پدر قرشی و از سوی مادر ایرانی بود و هر دو نژاد او را پیغمبر اکرم(ص) ستوده است. پدرش حضرت حسین بن علی (ع) سرور آزادگان و تربیت شده مهد نبوت و مادرش شهربانو (شاه زنان) دختر یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی بود.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref> | درباره حسب و نسب آنحضرت همین بس که او را ابن الخیرتین میگفتند؛ زیرا از جانب پدر قرشی و از سوی مادر ایرانی بود و هر دو نژاد او را پیغمبر اکرم(ص) ستوده است. پدرش حضرت حسین بن علی (ع) سرور آزادگان و تربیت شده مهد نبوت و مادرش شهربانو (شاه زنان) دختر یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی بود.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14650?pageNumber=10&viewType=html ر.ک: همان، ص10]</ref> | ||
با اینکه اکثر مورخین و محدثین نیز (با استناد حدیثی که کلینی در کافی روایت کرده) در کتب خود موضوع اسارت شهربانو را به همان نحو مذکور نقل کردهاند؛ بهطوریکه در بین عموم این قضیه مشهور شده است. نویسنده بهصورت مستدل این موضوع را رد کرده است؛ از جمله اینکه تاریخ ولادت حسین (ع) در سال چهارم هجرت بوده و در سال 14 آنحضرت بیش از ده سال نداشته است، در اینصورت چگونه شهربانو را به عقد ازدواج خود درآورده است.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref> | با اینکه اکثر مورخین و محدثین نیز (با استناد حدیثی که کلینی در کافی روایت کرده) در کتب خود موضوع اسارت شهربانو را به همان نحو مذکور نقل کردهاند؛ بهطوریکه در بین عموم این قضیه مشهور شده است. نویسنده بهصورت مستدل این موضوع را رد کرده است؛ از جمله اینکه تاریخ ولادت حسین (ع) در سال چهارم هجرت بوده و در سال 14 آنحضرت بیش از ده سال نداشته است، در اینصورت چگونه شهربانو را به عقد ازدواج خود درآورده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14650?pageNumber=13&viewType=html ر.ک: همان، ص13]</ref> | ||
در ادامه این بخش ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی آنحضرت با عناوین مکارم اخلاق، زهد و عبادت، خوف و خشیت، صبر و حلم، تواضع و فروتنی، جود و سخاوت و علم و دانش، فصاحت و بلاغت و... مورد مطالعه قرار گرفته است. در رابطه با فصاحت و بلاغت آنحضرت چنین میخوانیم: «مناجاتها و دعاهای حضرت سجاد(ع) نیز که مشحون از حقائق عالیه معارف اسلامی و روش سیروسلوک صاحبدلان است به نحو زیبا و دلپذیری در کمال فصاحت و بلاغت بیان گردیده و همانند تابلوی نقاشی قدرت روحی و سوز و گداز درونی او را مجسم مینماید و هیچیک از فصحای عرب نتوانستهاند نظیر چنین جملات و عباراتی را در سخنان خود ارائه دهند و بالاتفاق در برابر عظمت و اهمیت آن سر تسلیم فرود آوردهاند».<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>. | در ادامه این بخش ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی آنحضرت با عناوین مکارم اخلاق، زهد و عبادت، خوف و خشیت، صبر و حلم، تواضع و فروتنی، جود و سخاوت و علم و دانش، فصاحت و بلاغت و... مورد مطالعه قرار گرفته است. در رابطه با فصاحت و بلاغت آنحضرت چنین میخوانیم: «مناجاتها و دعاهای حضرت سجاد(ع) نیز که مشحون از حقائق عالیه معارف اسلامی و روش سیروسلوک صاحبدلان است به نحو زیبا و دلپذیری در کمال فصاحت و بلاغت بیان گردیده و همانند تابلوی نقاشی قدرت روحی و سوز و گداز درونی او را مجسم مینماید و هیچیک از فصحای عرب نتوانستهاند نظیر چنین جملات و عباراتی را در سخنان خود ارائه دهند و بالاتفاق در برابر عظمت و اهمیت آن سر تسلیم فرود آوردهاند».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14650?pageNumber=56&viewType=html ر.ک: همان، ص56]</ref>. | ||
در بخش دوم، دوران امامت [[امام سجاد علیهالسلام|حضرت سجاد(ع)]] مطرح شده است. به تصدیق عموم مورخین و محدثین فریقین، هر یک از ائمه اطهار علیهمالسلام در زمان خود فرد شاخص و ممتازی بودند که در تمام صفات کمالیه و مکارم اخلاق بر تمام مردم روی زمین فضیلت و برتری داشتهاند. [[امام سجاد علیهالسلام|حضرت سجاد(ع)]] نیز پس از شهادت پدرش از جانب او منصوص به مقام امامت بوده و در زهد و عبادت و جود و علم و ورع و تقوی و حلم و سایر مکارم اخلاقی یگانه دوران بوده است. نویسنده به شش نص درباره امامت آنحضرت اشاره کرده و تأکید میکند که روایات کثیری در کتب معتبره در مورد نصوص امامت حضرت سجاد(ع) وارد شده و ما به همین مختصر اکتفا نمودیم.<ref>ر.ک: همان، ص76-73</ref> | در بخش دوم، دوران امامت [[امام سجاد علیهالسلام|حضرت سجاد(ع)]] مطرح شده است. به تصدیق عموم مورخین و محدثین فریقین، هر یک از ائمه اطهار علیهمالسلام در زمان خود فرد شاخص و ممتازی بودند که در تمام صفات کمالیه و مکارم اخلاق بر تمام مردم روی زمین فضیلت و برتری داشتهاند. [[امام سجاد علیهالسلام|حضرت سجاد(ع)]] نیز پس از شهادت پدرش از جانب او منصوص به مقام امامت بوده و در زهد و عبادت و جود و علم و ورع و تقوی و حلم و سایر مکارم اخلاقی یگانه دوران بوده است. نویسنده به شش نص درباره امامت آنحضرت اشاره کرده و تأکید میکند که روایات کثیری در کتب معتبره در مورد نصوص امامت حضرت سجاد(ع) وارد شده و ما به همین مختصر اکتفا نمودیم.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14650?pageNumber=73&viewType=html ر.ک: همان، ص76-73]</ref> | ||
در بخش سوم کتاب از تعداد اولاد و اصحاب امام سخن رفته است. [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]] برای آنحضرت یازده پسر و چهار دختر ذکر کردهاند. از این میان حضرت باقر(ع) که مادرش فاطمه (ام عبدالله) دختر امام حسن مجتبی(ع) بود بنابراین امام پنجم از هر دو طرف علوی بوده و شرححالات و تاریخ زندگانی او مستلزم کتاب جداگانهای است. | در بخش سوم کتاب از تعداد اولاد و اصحاب امام سخن رفته است. [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]] برای آنحضرت یازده پسر و چهار دختر ذکر کردهاند. از این میان حضرت باقر(ع) که مادرش فاطمه (ام عبدالله) دختر امام حسن مجتبی(ع) بود بنابراین امام پنجم از هر دو طرف علوی بوده و شرححالات و تاریخ زندگانی او مستلزم کتاب جداگانهای است. | ||
نویسنده در رابطه با امام باقر(ع) وعده تألیف کتاب جداگانهای در آیندهای نزدیک داده است. سپس اسامی هر یک از همسران [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] را ذکر و در انتها سه تن از فرزندان برجسته آنحضرت یعنی زید بن علی، عبدالله باهر و عمر بن علی را بهاختصار معرفی کرده است. و مطالعه شرححال باقی فرزندان آنحضرت را به کتب رجال و تاریخ مانند: منتخب التواریخ و منتهی الآمال ارجاع داده است.<ref>ر.ک: همان، ص144-141</ref> | نویسنده در رابطه با امام باقر(ع) وعده تألیف کتاب جداگانهای در آیندهای نزدیک داده است. سپس اسامی هر یک از همسران [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] را ذکر و در انتها سه تن از فرزندان برجسته آنحضرت یعنی زید بن علی، عبدالله باهر و عمر بن علی را بهاختصار معرفی کرده است. و مطالعه شرححال باقی فرزندان آنحضرت را به کتب رجال و تاریخ مانند: منتخب التواریخ و منتهی الآمال ارجاع داده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14650?pageNumber=141&viewType=html ر.ک: همان، ص144-141]</ref> | ||
در رابطه با اصحاب آنحضرت به نقل از ابن شهرآشوب از یحیی بن ام الطویل بهعنوان دربان حضرت سجاد(ع) و از جابر بن عبدالله انصاری، عامر بن واثله کنانی و سعید بن مسیب و... یاد شده است.<ref>ر.ک: همان، ص 145</ref> | در رابطه با اصحاب آنحضرت به نقل از ابن شهرآشوب از یحیی بن ام الطویل بهعنوان دربان حضرت سجاد(ع) و از جابر بن عبدالله انصاری، عامر بن واثله کنانی و سعید بن مسیب و... یاد شده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14650?pageNumber=145&viewType=html ر.ک: همان، ص 145]</ref> | ||
بخش چهارم کتاب به سخنان امام اختصاص یافته است. سخنان آنحضرت در پنج بخش ارائه و ترجمه شده که عبارت است: صحیفه سجادیه، مناجاتها، نامهها، سخنان منظوم و منسوب به آنحضرت و کلمات قصار.<ref>ر.ک: همان، ص 258-155</ref> | بخش چهارم کتاب به سخنان امام اختصاص یافته است. سخنان آنحضرت در پنج بخش ارائه و ترجمه شده که عبارت است: صحیفه سجادیه، مناجاتها، نامهها، سخنان منظوم و منسوب به آنحضرت و کلمات قصار.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14650?pageNumber=155&viewType=html ر.ک: همان، ص 258-155]</ref> | ||
از جمله آثار ارزشمند [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد]] «رساله حقوق» است که در آن وظائف فردی و اجتماعی انسان را که در زبان شرع به حق تعبیر شده است معین فرموده است و شامل 50 حق است. این رساله بهوسیله بعضی از دانشمندان شرح و توضیح داده شده و خود بهصورت کتاب مستقلی درآمده است.<ref>ر.ک: همان، ص120</ref> | از جمله آثار ارزشمند [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد]] «رساله حقوق» است که در آن وظائف فردی و اجتماعی انسان را که در زبان شرع به حق تعبیر شده است معین فرموده است و شامل 50 حق است. این رساله بهوسیله بعضی از دانشمندان شرح و توضیح داده شده و خود بهصورت کتاب مستقلی درآمده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14650?pageNumber=120&viewType=html ر.ک: همان، ص120]</ref> | ||
در رابطه با صحیفه سجادیه به متن و ترجمه تعدادی از ادعیه این کتاب اشاره شده است. در بخشی از ادعیه آنحضرت درباره همسایگان و دوستان چنین میخوانیم: خدایا مرا چنان کن که بدکردار آنها را به نیکی پاداش دهم و از ستمگرانشان با عفو و گذشت روگردان شوم و درباره همه آنها خوشگمان باشم و به نیکویی همهشان را کارسازی نمایم و چشمم را به پاکی از (عیوب و زشتیهای) آنان بپوشانم... .<ref>ر.ک: همان، ص197</ref> | در رابطه با صحیفه سجادیه به متن و ترجمه تعدادی از ادعیه این کتاب اشاره شده است. در بخشی از ادعیه آنحضرت درباره همسایگان و دوستان چنین میخوانیم: خدایا مرا چنان کن که بدکردار آنها را به نیکی پاداش دهم و از ستمگرانشان با عفو و گذشت روگردان شوم و درباره همه آنها خوشگمان باشم و به نیکویی همهشان را کارسازی نمایم و چشمم را به پاکی از (عیوب و زشتیهای) آنان بپوشانم... .<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14650?pageNumber=197&viewType=html ر.ک: همان، ص197]</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
{{امام سجاد علیهالسلام}} | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:سرگذشتنامهها]] | |||
[[رده:سرگذشتنامههای فردی]] | |||
[[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]] | |||
[[رده:حالات فردی]] | |||
[[رده:امام سجاد(ع)]] | [[رده:امام سجاد(ع)]] | ||
[[رده:فروردین(1401)]] |
نسخهٔ ۱۴ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۱۰
حضرت سجاد علیهالسلام | |
---|---|
پدیدآوران | کمپانی، فضلالله (نویسنده) |
ناشر | مفيد |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1386ش. |
چاپ | چاپ يکم |
شابک | 974-964-2853-02-1 |
موضوع | علي بن حسين (ع)، امام چهارم، 38 - 94ق. - سرگذشت نامه |
زبان | فارسي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 6ح8ک / 43 BP |
حضرت سجاد علیهالسلام، تألیف فضلالله کمپانی (1307 ش - 1367ش)، شرح زندگانی امام چهارم شیعیان و فرزندان و اصحاب ایشان و نیز سخنان و ادعیه و مناجاتهای آن حضرت است.
ساختار
این اثر مشتمل بر مقدمه و چهار بخش است. مباحث هر بخش نیز در ضمن عناوینی به زبان ساده مطرح شده است.
گزارش محتوا
کتاب با مقدمهای در توضیح نیاز به نگارش این کتاب آغاز کرده است: «متأسفانه شخصیت ممتاز و بینظیر آنحضرت چنانکه باید و شاید بر همگان معرفی نشده و حتی بر شیعیان و پیروانش نیز مجهول مانده است و تصویری که معمولاً از آن وجود گرامی در اذهان مردم عوام به پیروی از گفتار بعضی افراد بیاطلاع نقش میبندد عبارت از یک فرد عاجز و درماندهای است که به نام بیمار کربلا معروف شده و فاقد شجاعت و شهامت اخلاقی میباشد؛ درصورتیکه این فکر و اندیشه از پایه و اساس غلط و نادرست بوده و ائمه اطهار(ع) در علم و شجاعت و سایر صفات کمالیه با هم برابرند و حضرت سجاد علیهالسلام هم بیمار دائمی نبوده، بلکه مصلحت خداوند او را در کربلا به بیماری و تب دچار ساخته بود که تکلیف جهاد از وی ساقط شود و این هم یک امر عادی و طبیعی است و هر کسی در دوران زندگانی خود بارها دچار بیماری شده و بهبودی مییابد و اتفاقاً همین امر دلیل شجاعت و شهامت اوست که با حال ضعف و بیماری هنگامیکه در کوفه، ابن زیاد آن حاکم مقتدر و سفاک در مجلس خود به بهانهای او را تهدید به قتل کرد حضرت با لحن جدی و قاطع که از شجاعت ادبی او سرچشمه میگرفت فرمود: ای پسر زیاد آیا مرا با مرگ میترسانی؟ مگر نمیدانی که کشته شدن در راه خدا عادت ماست و شهادت موجب کرامت ما؟». [۱]
بخش اول کتاب با عنوان تاریخ ولادت و بررسی صفت عالیه امام سجاد(ع) با این عبارت آغاز شده است: «روز پانزدهم جمادیالاولی از سال 38ق که آفتاب جهانتاب تازه از مشرق نمایان گشته و اشعه زرین خود را به سرزمین حجاز برافکنده بود. ستاره فروزانی در آسمان ولایت طالع و امام چهارم حضرت علی بن الحسین علیهماالسلام در خاندان نبوت پا به عرصه هستی نهاد».[۲]
مورخین و محدثین اسلامی تاریخ ولادت امام سجاد(ع) را مختلف نقل کردهاند؛ امین الاسلام طبرسی (36 یا 38ق)، شیخ مفید (38 ق)، کلینی (95ق) و سبط ابن جوزی (33 یا 37 یا 38ق)؛ ولی آنچه مشهور و معروف است ولادت آنحضرت در روز 15 جمادیالاولی سال 38ق بوده است.[۳]
درباره حسب و نسب آنحضرت همین بس که او را ابن الخیرتین میگفتند؛ زیرا از جانب پدر قرشی و از سوی مادر ایرانی بود و هر دو نژاد او را پیغمبر اکرم(ص) ستوده است. پدرش حضرت حسین بن علی (ع) سرور آزادگان و تربیت شده مهد نبوت و مادرش شهربانو (شاه زنان) دختر یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی بود.[۴]
با اینکه اکثر مورخین و محدثین نیز (با استناد حدیثی که کلینی در کافی روایت کرده) در کتب خود موضوع اسارت شهربانو را به همان نحو مذکور نقل کردهاند؛ بهطوریکه در بین عموم این قضیه مشهور شده است. نویسنده بهصورت مستدل این موضوع را رد کرده است؛ از جمله اینکه تاریخ ولادت حسین (ع) در سال چهارم هجرت بوده و در سال 14 آنحضرت بیش از ده سال نداشته است، در اینصورت چگونه شهربانو را به عقد ازدواج خود درآورده است.[۵]
در ادامه این بخش ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی آنحضرت با عناوین مکارم اخلاق، زهد و عبادت، خوف و خشیت، صبر و حلم، تواضع و فروتنی، جود و سخاوت و علم و دانش، فصاحت و بلاغت و... مورد مطالعه قرار گرفته است. در رابطه با فصاحت و بلاغت آنحضرت چنین میخوانیم: «مناجاتها و دعاهای حضرت سجاد(ع) نیز که مشحون از حقائق عالیه معارف اسلامی و روش سیروسلوک صاحبدلان است به نحو زیبا و دلپذیری در کمال فصاحت و بلاغت بیان گردیده و همانند تابلوی نقاشی قدرت روحی و سوز و گداز درونی او را مجسم مینماید و هیچیک از فصحای عرب نتوانستهاند نظیر چنین جملات و عباراتی را در سخنان خود ارائه دهند و بالاتفاق در برابر عظمت و اهمیت آن سر تسلیم فرود آوردهاند».[۶].
در بخش دوم، دوران امامت حضرت سجاد(ع) مطرح شده است. به تصدیق عموم مورخین و محدثین فریقین، هر یک از ائمه اطهار علیهمالسلام در زمان خود فرد شاخص و ممتازی بودند که در تمام صفات کمالیه و مکارم اخلاق بر تمام مردم روی زمین فضیلت و برتری داشتهاند. حضرت سجاد(ع) نیز پس از شهادت پدرش از جانب او منصوص به مقام امامت بوده و در زهد و عبادت و جود و علم و ورع و تقوی و حلم و سایر مکارم اخلاقی یگانه دوران بوده است. نویسنده به شش نص درباره امامت آنحضرت اشاره کرده و تأکید میکند که روایات کثیری در کتب معتبره در مورد نصوص امامت حضرت سجاد(ع) وارد شده و ما به همین مختصر اکتفا نمودیم.[۷]
در بخش سوم کتاب از تعداد اولاد و اصحاب امام سخن رفته است. شیخ مفید و طبرسی برای آنحضرت یازده پسر و چهار دختر ذکر کردهاند. از این میان حضرت باقر(ع) که مادرش فاطمه (ام عبدالله) دختر امام حسن مجتبی(ع) بود بنابراین امام پنجم از هر دو طرف علوی بوده و شرححالات و تاریخ زندگانی او مستلزم کتاب جداگانهای است.
نویسنده در رابطه با امام باقر(ع) وعده تألیف کتاب جداگانهای در آیندهای نزدیک داده است. سپس اسامی هر یک از همسران امام سجاد(ع) را ذکر و در انتها سه تن از فرزندان برجسته آنحضرت یعنی زید بن علی، عبدالله باهر و عمر بن علی را بهاختصار معرفی کرده است. و مطالعه شرححال باقی فرزندان آنحضرت را به کتب رجال و تاریخ مانند: منتخب التواریخ و منتهی الآمال ارجاع داده است.[۸]
در رابطه با اصحاب آنحضرت به نقل از ابن شهرآشوب از یحیی بن ام الطویل بهعنوان دربان حضرت سجاد(ع) و از جابر بن عبدالله انصاری، عامر بن واثله کنانی و سعید بن مسیب و... یاد شده است.[۹]
بخش چهارم کتاب به سخنان امام اختصاص یافته است. سخنان آنحضرت در پنج بخش ارائه و ترجمه شده که عبارت است: صحیفه سجادیه، مناجاتها، نامهها، سخنان منظوم و منسوب به آنحضرت و کلمات قصار.[۱۰]
از جمله آثار ارزشمند امام سجاد «رساله حقوق» است که در آن وظائف فردی و اجتماعی انسان را که در زبان شرع به حق تعبیر شده است معین فرموده است و شامل 50 حق است. این رساله بهوسیله بعضی از دانشمندان شرح و توضیح داده شده و خود بهصورت کتاب مستقلی درآمده است.[۱۱]
در رابطه با صحیفه سجادیه به متن و ترجمه تعدادی از ادعیه این کتاب اشاره شده است. در بخشی از ادعیه آنحضرت درباره همسایگان و دوستان چنین میخوانیم: خدایا مرا چنان کن که بدکردار آنها را به نیکی پاداش دهم و از ستمگرانشان با عفو و گذشت روگردان شوم و درباره همه آنها خوشگمان باشم و به نیکویی همهشان را کارسازی نمایم و چشمم را به پاکی از (عیوب و زشتیهای) آنان بپوشانم... .[۱۲]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است. مستند روایات و مطالب و برخی توضیحات مترجم در پانوشت صفحات ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.