ترجمه جلد یازدهم بحار الانوار
ترجمه جلد یازدهم بحار الانوار | |
---|---|
پدیدآوران | مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی (نویسنده) خسروی، موسی (مترجم) |
عنوانهای دیگر | ترجمه جلد یازدهم بحار الانوار: زندگانی حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام
زندگانی امام ششم حضرت صادق علیهالسلام بحار الانوار. فارسی. برگزیده |
ناشر | کتابفروشی اسلامىه |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1377 ش |
چاپ | 2 |
شابک | 964-481-098-8 |
موضوع | احادیث شیعه - قرن 12ق.
جعفر بن محمد(ع)، امام ششم، 80 - 148ق. - احادیث جعفر بن محمد(ع)، امام ششم، 80 - 148ق. - سرگذشتنامه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 136 /م3 ب30423 1377 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ترجمه جلد یازدهم بحار الانوار، زندگانى حضرت امام صادق(ع)، ترجمه قسمت دوم جلد يازدهم بحارالانوار، تألیف علامه مجلسى كه دربردارنده روايات مختلف از شرح حال آن حضرت و مناظرات اعتقادى و كلامى كه با ابوحنيفه و سايرين داشتهاند، مىباشد، كه توسط آقاى موسى خسروى به زبان فارسى ترجمه گشته است.
ساختار و گزارش محتوا
مؤلف سعى كرده تا شرح حال اين امام بزرگوار را كه برگرفته، از متن بحار الانوار مىباشد تا حد امكان، ساده و روان بيان كند، و اگر جملهاى نيز ابهام داشت و قابل تعمق و شور بود، از همفكرى و روشنبينى جمعى از فضلا و دانشمندان در تفسير و ترجمه آن استفاده كرده است و از تكرار بعضى روايات كه فقط جنبه اثبات مطلب داشته و اضافه قابل توجهى نداشت، خودارى شده و در پاورقى وجه اختلاف دو روايت در مواردى كه لازم بوده، ذكر شده است تا خوانندگان از تكرار ملول نگردند. بالاخره در اين ترجمه اختصارى كه به اصل كتاب زيان وارد نشود، رعايت شده است و كتاب از دوازده باب تشكيل شده است:
1- ولادت و وفات و مدت زندگانى امام(ع) مىباشد.
2- اسم.ها و نقش انگشترى و شمائل امام صادق(ع).
3- تصريح به امامت حضرت صادق(ع) است كه در كتاب [[عيون أخبار الرضا عليهالسلام (تصحیح لاجوردی) |عيون اخبار الرضا]] ج 2 ص40 چنين نقل شده است: ابى نضره گفت هنگام درگذشت امام باقر(ع) که شد فرزند خود حضرت صادق(ع) را خواست تا به او وصيت كند؛ برادرش زيد بن علي عرض كرد، آقا اگر روش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را به كار میبردى گمان نمیكنم كار بدى انجام داده بودى (منظورش اين بود كه مقام امامت را به برادر خود زيد واگذار مىكرد.) فرمود برادر امانت پروردگار را نمیتوان به راه و رسم اين و آن رفتار نمود پيمانى است كه خدا گرفته و دستورى است كه پيشوايان قبل دادهاند، از جانب خداى بزرگ.
4- رفتار و اخلاق پسنديده امام و اقرار دوست و دشمن به مقامش.
5- معجزات و استجابت دعا و اطلاع آن جناب از تمام زبانها است.
6- آنچه بين امام(ع) و منصور و فرمانداران ستمگر او اتفاق افتاد.
7- مناظرات امام(ع) با ابوحنيفه و ساير اهل زمانش كه در يكى از اين مناظرات از كتاب احتجاج طبرسى ص197 چنين است كه سماعة گفت، ابوحنيفه به حضرت صادق(ع) عرض كرد، چقدر فاصله است بين مغرب و مشرق؟ فرمود به اندازه يك روز، بلكه كمتر از يك روز ابوحنيفه اين جواب را نپسنديد و نظر اين بود كه از اين بيشتر است، فرمود بيچاره چرا منكر اين مطلب مىشود. مگر خورشيد از مشرق طلوع نمیكند و در مغرب غروب نمىنمايد، در فاصلهاى كمتر از يك روز... تا آخر خبر
8- شرح زندگى همسران و فرزندان امام و رد امامت اسماعيل و عبدالله است.
9- زندگى خويشاوندان امام و شرح قيام فرزندان امام حسن(ع) و اولاد زيد.
10- در مدح و ستايشهاى امام(ع).
11- اصحاب و اهل زمان(ع).
12- بحث و مناظره اصحاب امام(ع) با مخالفين كه از باب مثال مىخوانيم از كتاب مناقب شهر آشوب ابوعبيده معتزلى به شام بن حكم گفت: دليل بر صحت عقيده ما و بطلان عقيده شما اينست پيروان ما زيادند و پيروان عقيده شما كم هستند با اين كه اولاد على زياد بودند و همه ادعاى حق خود را مىنمودند. هشام گفت: با اين دليل بر مذهب ما خورده نگرفتهاى بر نوح پيامبر ايراد كردهاى، زيرا در ميان قوم خود نهصد و پنجاه سال تبليغ كرد كه شب و روز آنها را دعوت به حقيقت مینمود؛ اما قرآن حاكى است كه مقدار كمى به او ايمان آوردند.
هشام بن حكم از گروهى عقيده شناس و متكلم سؤال كرد: وقتى خداوند پيامبر خود را برانگيخت با نعمت تكميل فرستاد. او را يا نعمت ناقص؟ گفتند: با نعمت كامل و تمام. گفت: حالا بگوييد ببينم نعمت كامل و تمام اگر بنا باشد، در يك خانواده قرار بگيرد، به اينست كه فقط نبوت در آن خانواده باشد يا هم نبوت و هم خلافت هر دو باشد تا نعمت تمام شود. گفتند: در صورتى تمام و تكميل است كه هم نبوت و هم خلافت در آن خانواده باشد. گفت: پس چرا خلافت را از خانواده او خارج كرديد و موقعى كه خلافت به آنها رسيد، شمشير بر ايشان كشيديد؟ نتوانستند جوابى بدهند.
نسخه شناسى
ترجمه جلد يازدهم بحار الانوار علامه مجلسى توسط آقاى موسى خسروى انجام گرفته كه توسط انتشارات اسلامىه چاپ دومش را در سال 1377ش در يك جلد به انجام رسانيده است.
منابع مقاله
متن و مقدمه كتاب.